728 x 90

ليبرتي,

کنفرانس در لندن، محکومیت زندان سازی در لیبرتی

-

دیوید ایمس
دیوید ایمس
گرامیداشت لرد رابین کوربت

والری کوربت
همسر لرد کوربت فقید
لرد کلارک
عضو مجلس اعیان انگلستان
رئیس حزب کارگر ۱۹۹۲ -۱۹۹۳
لرد مگینس
عضو مجلس اعیان انگلستان
لرد کینگ
عضو مجلس اعیان انگلستان
جفری رابرتسون
وکیل برجسته انگلستان با رتبه مشاورت ملکه
اولین قاضی دادگاه ملل‌متحد برای سیرالئون
متخصص حقوق بین‌الملل و نظریه‌پرداز حقوق
پروفسور گای گودوین گیل
متخصص حقوق پناهندگی و حقوق بین‌الملل
نظریه‌پرداز حقوق
استاد دانشگاه آکسفورد و دانشگاه ژنو
دیوید ایمس
نماینده پارلمان انگلستان
از رؤسای کمیته لوایح مجلس
ماتیو آفورد
نماینده پارلمان انگلستان
پروفسور سارا چندلر
رئیس کمیته حقوق‌بشر کانون وکلای انگلستان و ولز
مالکوم فاولر
عضو کمیته بین‌المللی حقوق‌بشر
در کانون وکلای انگلستان و ولز
کریستینا ریس
نویسنده و خبرنگار
مارتا جین بیکر
نماینده انجمن بین‌المللی ویلف (از انجمنهای بین‌المللی زنان)

سرهنگ وسلی مارتین
فرمانده جیاتیف و نیروهای حفاظتی اشرف ۲۰۰۵ ـ ۲۰۰۶
و
ژنرال دیوید فیلیپس
فرمانده ارشد نیروهای حفاظت اشرف (۲۰۰۴ـ ۲۰۰۵)
فرمانده پلیس نظامی آمریکا ۲۰۰۸ ـ ۲۰۱۱
مشاور ارشد ژنرال پترائوس در فرماندهی نیروهای ائتلاف در عراق

ایمس
خانمها و آقایان، به همگی شما که امروز بعدازظهر در این کنفرانس مهم در مورد وضعیت انسانی کمپ اشرف و کمپ لیبرتی برگزار می‌شود حضور دارید خوش‌آمد می‌گویم. اسم من دیوید ایمس است. من عضو پارلمان از حوزه جنوب و غرب هستم و ریاست جلسه امروز را به‌عهده‌دارم.
هدف کنفرانس امروز فشار گذاشتن روی سازمان ملل‌متحد و سایر دولتها به‌منظور اطمینان حاصل کردن فوری از حفاظت ساکنان اشرف به‌منظور جلوگیری از یک تراژدی انسانی است.
ولی قبل از این‌که ادامه بدهم می‌خواستم بیش از هر چیز تسلیتهایمان را از جانب کلیه شرکت‌کنندگان در این کنفرانس و همچنین کلیه همکارانم در مجلس لردها و عوام نسبت به یک دوست عزیز، لرد کوربت، از کاسل ویل ابراز دارم.
لرد کوربت طی سالیان ریاست کمیته ما را به‌عهده داشت و در همه زمینه‌ها استثنایی بود. هیچ‌کس احتمالاً نمی‌تواند جای رابین را پر کند. او صدای استثنایی در دفاع از حقوق مقاومت ایران بود. یک قهرمان واقعی مدافع حقوق‌بشر و دموکراسی در ایران. متأسفانه رابین یکشنبه گذشته 19فوریه در سن 78سالگی بدرود حیات گفت. ما بسیار سپاسگزاریم که در جمع خودمان خانم کوربت، که می‌دانم برایش ساده نیست و دخترشان پولی و دامادشان نیک را داریم.
به‌عنوان یک نماینده محافظه‌کار باید اذعان کنم که در پارلمان رابین از احترام زیادی در تمام پهنه‌های سیاسی برخوردار بود و بخش اعظم 33سال عمر سیاسی خود به‌عنوان نماینده‌یی از مجلس عوام و بعد به‌عنوان عضو مجلس اعیان را جهت به‌رسمیت شناساندن ائتلاف اصلی اپوزیسیون ایران، شورای ملی مقاومت و رئیس‌جمهور برگزیده آن، خانم مریم رجوی سپری کرد.
رابین کمیته پارلمانی را به یک صدای قدرتمند برای مردم و مقاومت ایران تبدیل کرد. در سال ۲۰۰۵ او رهبری 35نماینده از مجلسین بریتانیا از کلیه احزاب در یک چالش حقوقی علیه ممنوعیت غیرقانونی سازمان مجاهدین خلق ایران از سوی دولت بریتانیا را به پیشبرد که منجر به رأی دادگاه استیناف در سال ۲۰۰۸ مبنی بر رفع ممنوعیت این سازمان گردید.
قبل از بیماریش در سالهای اخیر، رابین به‌طور خستگی‌ناپذیر به سراسر جهان برای تضمین حفاظت بین‌المللی از ۳۴۰۰ عضو سازمان مجاهدین خلق ایران در کمپ اشرف در عراق که آنها را به‌عنوان «شجاعترین شجاعان» توصیف می‌کرد سفر نمود.
خانم رجوی به‌درستی لرد کوربت را به‌عنوان «وجدان واقعی مردم بریتانیا و نمایندگانشان» توصیف کرد. من در این‌جا می‌خواهم از کلیه حضار درخواست کنم که بپاخیزند و به یاد او یک دقیقه سکوت کنند.
سکوت جمعیت... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ...

دیوید ایمس:
من می‌دانم این ساده نیست وال، ولی می‌خواستم از شما بخواهم که چند کلمه‌ای صحبت کنید.

والری کوربت:
سلام اشرف، سلام کمپ لیبرتی
من می‌خواهم از شما به‌خاطر مراسم بزرگداشت بسیار دوست داشتنی که برای رابین برگزار کردید تشکر کنم. من می‌خواهم چیزی دیگر هم بگویم. رابین کوربت زنده است. او در همه ما زنده است. روح و عشقی که رابین از سال ۱۹۸۱ برای معرفی و شناساندن مقاومت در این کشور و در خارج بارز کرد نباید فراموش شود، بلکه باید آینده روی آن بنا شود و این چیزی است که من می‌خواهم همه شما انجام بدهید. این موضوع استمرار دارد. روح او در همه ما زنده است. رابطه کوربت قطع نشده است. برای مسئولیتهایی که همه ما باید انجام دهیم دختر من پولی و دامادم نیک می‌خواهند بمن ملحق شوند. ما فعالیتهایی که او انجام داد را ادامه خواهیم داد.
رابین یک فرشته نبود، بگذارید این را صریح بگویم، او مردی سرسخت بود و این سرسختی به‌نفع شما تمام شد. به‌خاطر این‌که در سال ۱۹۸۱ او تصمیم گرفت که این موضوعی است که می‌تواند کاملاً در دست بگیرد. عشق او برای حقوق‌بشر، شرافت انسانی، دموکراسی و همچنین حقوق زنان بود، شور و اشتیاق او نه تنها در فعالیتهایش درباره ایران، بلکه در همه زمینه‌ها فعال بود. من خوشحالم که بگویم او یک لرد بسیار فعال بود، او یک نماینده خیلی فعال بود. من نامه‌های اعجاب آوری داشته‌ام، کاملاً اعجاب آور، یک مورد از یک پسر بچه کوچک که الآن یک مرد است. او گفت 25سال پیش در صفحه اول روزنامه محلی بود چرا که دوچرخه‌اش دزدیده شده بود، رابین برایش نامه نوشت و او را پیدا کرد و گفت بیا در خانه ما کارهای کوچکی انجام بده و من به تو پول می‌دهم و ما می‌توانیم برای تو یک دوچرخه جدید بخریم و او این کار را انجام داد. این مرد گفت که می‌خواهد روز جمعه در مراسم رابین شرکت کند. او همیشه اینطوری به مردم نزدیک می‌شد. شورای ملی مقاومت مهمترین عشق او بود و بیشترین وقتش را در مقایسه با هر چیز دیگری روی آن می‌گذاشت. وقتی حسین و ناصر قبل از فوتش به دیدن او آمده بودند، اولین سؤال او این بود که در اشرف چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ این تعهدی بود که به عهده گرفت و آن را تا زمان فوتش انجام داد. من از شما به‌خاطر این یادبود اعجاب‌انگیز خیلی تشکر کنم. من برخی از این عکسها را خیلی دوست دارم. برخی را ندیده بودم و خیلی دوست دارم نسخه‌ای از آنها را داشته باشم. این روح ادامه پیدا می‌کند. او الآن در این سالن با ماست و من خیلی خوشحالم که این‌جا هستم. بله این برایم خیلی سخت است.
واقعاً از شما متشکرم و من هم آنچه را که رابین همیشه می‌گفت را تکرار می‌کنم: ایران آزاد خواهد شد!

دیوید ایمس
«وال»، ما در غم شما شریک و همدردیم، همان‌طور که فوت وی انتهای راه نیست، و در حال حاضر خیلی بیشتر با ماست و ما به او مدیون هستیم تا مطمئن شویم که مردم ایران آزاد شوند. و این کاری است که ما برای یادبود همسر شما خواهیم کرد.
خانمها و آقایان، ما همچنین دو مهمان ویژه‌این‌جا در میان سخنرانان امروز بعدازظهر داریم.
ژنرال دیوید فیلیپس و سرهنگ وسلی مارتین
هردوی آنها اطلاعات دست اول از وضعیت کمپ اشرف دارند و ما خیلی مفتخریم از حضور هردو شما. و حالا خانمها و آقایان همان‌طور که اکثر شما مطلعید، مقاومت ایران متعهد شده است که آزادی و دموکراسی را به ایران بیاورد، و مطمئن شود که حقوق‌بشر و تساوی زن و مرد که «وال» قبلاً به آن اشاره کرده بود، در ایران آزاد فردا مورد احترام قرار گیرد.
زنان نقشی کلیدی در جنبش مقاومت دارند، هم در اشرف و هم در ائتلاف اپوزیسیون در شورای ملی مقاومت ایران.
خانم مریم رجوی، به درستی رئیس‌جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران و دارای محبوبیت هستند، او سمبل میلیونها میلیون زن ایرانی که خواهان تغییر هستند می‌باشد. ایشان نیروی محرک کارزار گسترده برای به‌دست آوردن حفاظت اشرف می‌باشند، خانمها و آقایان پیام ویژه‌یی از خانم رجوی را با هم می‌شنویم.

خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت:
خانمها و آقایان، دوستان عزیز
به همه شما درود می‌فرستم.
برای این کنفرانس آرزوی موفقیت می‌کنم. کنفرانس شما آکنده از یاد رابین کوربت است. به این انسان بزرگ درود می‌فرستم.
به خانواده محترم و دوستان و همرزمان او به‌خصوص به همسر عزیز وی، «وال» که در لحظات سخت در کنار او بود تسلیت می‌گویم.
از دست دادن او برای همه ما سخت است.
اما او با خلوص و شجاعت و تواضع خود درسهای همیشگی برای ما باقی گذاشته است. خدمات او به جهان بشری از یاد نرفتنی است.
مبارزه‌اش در دفاع از حقوق‌بشر و صلح برای مردم قبرس
تعهد و تلاش‌ او در برابر خشونت علیه زنان
خدماتش به‌عنوان رئیس کمیته داخلی مجلس عوام و به‌عنوان رئیس لردهای حزب کارگر
سه دهه نبرد بی‌وقفه‌اش در دفاع از آزادی و دموکراسی برای ایران
بنیانگذاری و رهبری قدرتمند کمیته پارلمانی بریتانیا برای ایران آزاد
نقش تعیین‌کننده او در شکایت 36 پارلمانتر و لرد بریتانیایی برای لغو نام‌گذاری ناعادلانه مجاهدین و رهبری پیروزمند او در این نبرد بی‌نظیر سرانجام عشق سخاوتمندانه او نسبت به اشرف و احترامش به ساکنان آن.
اجازه دهید خلاصه کنم، رابین یک سنت درخشان را در جهان غرب بنیاد گذاشت، و آن، دفاع از مبارزان آزادی است که قربانی سیاست مماشات دولتهای غرب شده‌اند.
راستی که رابین کوربت وجدان والای مردم و نمایندگان مردم انگلستان بود.
به یاد می‌آوریم که با چه ایمانی از حتمیت آزادی مردم ایران سخن می‌گفت. زیرا اعتقاد داشت که «آزادی ایران آزادی ماست، چرا که آزادی تجزیه‌ناپذیر است».
با درکی عمیق از ماهیت دیکتاتوری ملاها می‌گفت: «آن چیزی که ملایان از آن وحشت دارند همان چیزی است که مقاومت ایران ارائه می‌دهد یعنی دموکراسی».
پس از رفع ممنوعیت از مجاهدین در انگلستان گفت: «این تنها پیروزی ما نیست. پیروزمندان واقعی آن هزاران نفری هستند که در شهر اشرف در تبعید در بیابانهای عراق به‌سر می‌برند و هیچ چیز نمی‌خواهند جز این‌که به وطنشان برگردند. وطنی آزاد. پیروزی ما پیروزی آنهاست و پیروزی آنها پیروزی میلیونها ایرانی است که خواهان تغییر دموکراتیک برای کشوری مبتنی بر جدایی دین از دولت هستند».
همه به یاد داریم که با چه احساسات عمیقی، رابین قیامهای ۲۰۰۹ ایران را تحسین می‌کرد. او گفت: تظاهرکنندگان فریاد «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر استبداد مذهبی» سر دادند. و این نقطه وصل به اشرف است چرا که این شعارهای مقاومت ایران است که اکنون با عبور از بیابانهای عراق، در شهرهای ایران توسط آنهایی که خواهان آزادی، دموکراسی و حاکمیت قانون هستند، تکرار می‌شود».
افکار و احساسات رابین کوربت از اشرف جدا شدنی نبود. اشرف موضوع نگرانی همیشگی او بود و موضوع امید او. در 18ژوئن سال گذشته در برابر اجتماع بزرگی در پاریس شروع به صحبت با اشرفی‌ها کرد و گفت:
«سلام اشرف. شما شجاع‌ترین شجاعان هستید و با صدای قدرتمند خود به میلیونها ایرانی که برای آزادی فریاد می‌زنند، نشان می‌دهید که با آنها هستید و آنها تنها نیستند».
رابین تا روزهای آخر حیاتش برای اشرف جنگید. به آخرین اطلاعیه کمیته پارلمانی بریتانیا برای ایران آزاد که یک هفته پیش توسط خود او و شما امضا شده نگاه کنید:
«نمایندگان مجلسین انگلستان نگرانی خود را نسبت به چگونگی انتقال 400تن از ساکنان اشرف به کمپ لیبرتی در حومه بغداد، ابراز می‌دارند. ما از دبیرکل، دولت آمریکا و اتحادیه اروپا می‌خواهیم، فوراً نسبت به خارج شدن نیروی نظامی و پلیس عراق از کمپ لیبرتی، اطمینان حاصل کنند. همچنین هرگونه محدودیت علیه ساکنان شامل محدودیت برای انتقال اموال منقول و خودروهایشان به لیبرتی و موانع دسترسی آزادانه به خدمات درمانی، باید لغو شود، همین‌طور هرگونه جابه‌جایی بعدی ساکنان، مشروط به‌عملی شدن این خواسته است».
رابین کوربت خواست همه کسانی را بیان کرده است که در برابر فاشیسم مذهبی ایستاده‌اند.
بله، همه آنها و ما به ملل‌متحد و آمریکا و اتحادیه اروپا می‌گوییم:
حداقل اطمینان‌ها را که توسط ساکنان اشرف درخواست شده در کمپ جدید تضمین کنید!
قوای مسلح عراقی را از کمپ خارج سازید، دوربین‌ها و ابزار جاسوسی را برچینید
اجازه دهید که ساکنان حق دسترسی آزادانه به خدمات پزشکی و به وکلا و خانواده‌هایشان داشته باشند.
تأسیسات آب آشامیدنی و همچنین برق و فاضلاب در کمپ جدید فراهم شود.
ساکنان باید در برابر جابه‌جایی اجباری به محل دیگری در عراق حفاظت شوند، و از آزادی رفت‌وآمد برخوردار شوند.
ما از قبل بارها هشدار داده بودیم که کمپ جدید فاقد استانداردهای حداقل امنیتی و بهداشتی است.
همه آن هشدارها اثبات شد. متأسفم که به وعده‌های داده شده به ساکنان عمل نشد. متأسفم که راه‌حل صلح‌آمیز به چنین وضعیتی دچار شد. حالا رابین در میان ما نیست. اما زندگی‌اش پیام قدرتمندی دارد که همه ما را به پایداری صد بار بیشتر در برابر مستبدان و همدستان آنها فرا می‌خواند.
دوستان و همرزمانش را فرا می‌خوانم که راه او را ادامه بدهند. بی‌شک او امروز ما و شما را می‌بیند. و مثل همیشه نگران اشرف است و حتی حالا بیشتر نگران لیبرتی و ساکنان آن و ما را به کارزار بیشتر برای حقوق انسانی ساکنان به‌خصوص تضمین امنیت آنها در لیبرتی فرامی‌خواند. اجازه دهید سخنانم را با کلمات خود او تمام کنم:
«دوستان عزیز من، بدانید که از آخوندها جز یک ننگ بر اوراق تاریخ طولانی و افتخار‌آفرین ایران باقی نخواهد ماند.
یک کابوس طولانی به‌زودی به طلوع کشوری آزاد و دموکراتیک راه خواهد برد. ایران آزاد خواهد شد».
از همه شما متشکرم و خدا. نگهدار شما باشد.

ایمس
خانمها و آقایان
صحبتهای انگیزاننده خانم رجوی را شنیدیم
خوشحالم سخنران بعدی جفری رابرتسون را معرف کنم. او بنیانگذار و رئیس شورای وکلای مدافع و رئیس پیشن دادگاه ویژه ملل‌متحد برای سیرالئون و یک عضو برجسته پیشین شورای بین‌المللی عدالت ملل‌متحد است. لطفاً به او خوش‌آمد بگویید.

جفری رابرتسون
خیلی متشکر آقای رئیس، افتخار بزرگی است که در این‌جا حضور دارم. من نیز احساساتی را که در رابطه با لرد کوربت ابراز شد تأیید می‌کنم. به راستی که لرد کوربت یک جنگنده واقعی برای آزادیهای مدنی در انگلیس و در خارج بود. (کف زدن جمعیت) اجازه بدهید در ابتدا به‌عنوان یک قاضی و یک وکیل حقوق‌بشر صحبت کنم و توضیح دهم که چرا ساکنان اشرف. مستحق تحت حفاظت قرار گرفتن می‌باشند. در این رابطه تاریخچه درازمدتی وجود دارد که به مجاهدین خلق برمی‌گردد. آن دانشجویان دلیر رشته حقوق و مهندسی که در دهه 60 تصمیم گرفتند که در برابر شکنجه‌های پلیس شاه، ساواک باید مقاومت کنند و به بهای جانشان مقاومت کردند. دهها تن از آنها محاکمه و اعدام شدند، با این حال مجاهدین در دانشگاههای ایران رشد کردند و برای سرنگون کردن رژیم شاه جنگیدند ولی بعد از آن، در برابر خمینی و خواست او برای برقراری یک حکومت مذهبی و فاشیستی اسلامی تعداد زیادی از آنها در تهران دستگیر شده و به حبسهای درازمدت محکوم شدند، و بعضاً در جا اعدام شدند، ولی آنها اساساً پیرامون آقای رجوی، در پاریس گرد آمدند و این شرایط تا سال۱۹۸۶ که فرانسه تحت فشار رژیم ایران، در اقدامی به نظر من و از منظر قوانین بین‌المللی غلط آنها را اخراج کرد، ادامه یافت. مقامات وقت فرانسه می‌خواستند خدمتی به رژیم ایران کرده باشد، و آنها را به عراق اخراج کردند، آنها (مجاهدین) به عراق رفته و کمپ اشرف را بنا کردند. البته در سال۱۹۸۸ وقتی جنگ ایران و عراق پایان یافت خمینی که با نوشیدن جام زهر، که خودش گفت، آتش‌بس را پذیرفت یک ایده شیطانی در سر داشت و مخفیانه با صدور فتوایی حکم اعدام زندانیان مجاهد را صادر کرد و همه آنها اعدام شدند. هیأتهای مرگ که شامل قضات شرع می‌شدند وقتی به زندانهای ایران می‌رفتند. از زندانیان فقط یک سؤال پرسیده می‌شد. از این زندانیان سیاسی، آیا شما هنوز هوادار مجاهدین هستید؟ آنها که پاسخ مثبت می‌دادند به بیرون منتقل شده و اعدام می‌شدند. بعضاً با جرثقیل6 تا 6تا و برخی در داخل سالن زندان به‌صورت ده تا ده تا.
این وحشیانه‌ترین نمونه از زمان جنگ جهانی دوم در زمینه رفتار با زندانیان به‌مثابه آسیب پذیرترین افراد کشور است.
این مسأله را لاپوشانی کردند و سازمان ملل‌متحد چشم خود را بر روی آن بست. چون در آن زمان یک گزارشگر بی‌خاصیت داشتند که قرار بود موضوع را بررسی کند که این کار را نکرد و بدینگونه آن جنایت دهشتناک علیه مجاهدین و علیه آنها که علیه رژیم خمینی مبارزه می‌کردند پنهان ماند. متأسفانه باید بگویم که نه تنها رهبر کنونی رژیم یکی از مجریان آن فتوا بود، بلکه رفسنجانی نیز به‌عنوان کمک‌کار او مسئولیت پاسداران را به عهده داشت. متأسفانه باید بگویم که در گزارشی که در این زمینه تهیه کرده‌ام، من با دهها نفر از شاهدان که مشاهده‌گر این عمل بودند، مصاحبه کردم، متأسفانه باید بگویم نام موسوی که در آن زمان نخست‌وزیر بود نیز وجود دارد که البته نه به‌عنوان مجری، بلکه به‌عنوان یکی از کسانی که در پنهان کردن آن دست داشتند وجود دارد.
این سابقه امر را ما داریم و کسانی که در اشرف هستند باقیمانده از آن واقعه هستند. آنها کمپ اشرف را با صرف میلیونها پوند هزینه برای ساختمانها بنا کردند و زمینش هم به آنها به‌طور مشروع داده شده بود. آنها در آنجا کتابخانه‌ دارند، ساختمانهایی دارند که خیلی ارزش دارد.
بنابراین به‌عنوان پیشینه مطالب، بگذارید به آنچه در کمپ اشرف ظرف چند سال اخیر اتفاق افتاده نگاه کنیم. آنها افراد حفاظت‌شده تحت کنوانسیون ژنو محسوب شدند در سال ۲۰۰۳ وقتی که این کشور (انگلستان)، و من به این موضوع برمی‌گردم، وقتی این کشور به همراه آمریکا به عراق حمله کردند آنها (در اشرف) افراد حفاظت‌شده تحت کنوانسیون ژنو محسوب شدند. آنها حفاظت شدند چون پناهنده بودند. نمی‌شد آنها را به ایران برگرداند چون رژیم ایران آنها را می‌کشت. این همان کینه‌ای است که در سال ۱۹۸۸ وقتی که مجاهدین زندانی اعدام شدند بارز شد. آنها به‌عنوان محارب، دشمنان خدا، کشته می‌شدند که این شیوه دادن حکم اعدام در ایران است. قبلاً در سال ۲۰۰۳ آنها توسط ایالات متحده به‌عنوان اشخاص حفاظت‌شده تحت کنوانسیون ژنو شناخته شدند.
آنها در کمپ اشرف جاده‌ها ساختند و ساختمانهای مسکونی ساختند، امکانات تحصیلی، اجتماعی و ورزشی درست کردند. در 7اکتبر ۲۰۰۵ معاون فرماندهی نیروهای آمریکایی ائتلاف یعنی بریتانیا و آمریکا از ساکنان تقدیر کردیم و من این‌جا نقل‌قول می‌کنم «همکاری در یک روح مشترک انساندوستی» و ائتلاف تأیید کرد که ما یعنی انگلستان و همین‌طور آمریکا حق آنها را برای حفاظت شدن در قبال هرگونه خشونت و حق پناهندگی آنها را تأیید کردیم. ما وکلا می‌گوییم که بازگشت داده نشوند یعنی به کشوری که آنها را مورد تعقیب قرار می‌دهد تحویل داده نشوند و یا به ایران برگردانده نشوند.
بنابراین، امنیت آنها تضمین شده بود و تضمین شده به نظر می‌رسید. به‌خصوص که سازمان مجاهدین خلق برای تمام جهانیان برنامه مخفی اتمی آخوندها را در نطنز، جاییکه آنها برنامه مخفی اتمیشان را پایه‌ریزی کرده بودند، افشا کرد، چه خدمت بزرگی به بشریت. این توسط سازمان مجاهدین خلق افشا شد و البته این کینه رژیم ایران از سازمان مجاهدین را عمیق‌تر کرد.
تا آنموقع همه چیز به نظر خوب می‌رسید تا این‌که آمریکاییها ترسیدند و تصمیم گرفتند نیروهایشان را از عراق بیرون بکشند. اینکار در ۲۰۰۸ شروع شد و این اولین باری بود که چراغ برای دولت عراق روشن شد و آنها فهمیدند، بدون شک به تشویق رژیم ایران، که کمپ اشرف را می‌گیرند. ، چون به آمریکاییها گفتند که سازمان مجاهدین خلق یک سازمان تروریستی است. و در این زمان بود که ژنرال پترائوس گفت نه آنها افراد حفاظت‌شده هستند و به خوبی از آنها دفاع کرد، ولی المالکی گفت (من نقل‌قول می‌کنم) «من متعهد هستم که کار سازمان مجاهدین خلق را تمام کنم» و به‌محض این‌که نیروهای رزمی آمریکا از اشرف رفتند او دستور حمله شریرانه خودش در ۲۰۰۹ را انجام داد. در حمله ژوئیه ۲۰۰۹ ارتش آمریکا کنار ایستاد و نگاه کرد چون در آنزمان نیروهای رزمی آنها بیرون اشرف بودند و فقط یک تماشگر بودند. وقتی عراقیهای تحت فرمان نخست‌وزیر مالکی به کمپ حمله کردند 11تن از ساکنان را کشتند، 6نفرشان به ضرب گلوله کشته شدند و 5نفر تا حد مرگ کتک خورده بودند. صدها نفر زخمی شدند و حدس می‌زنم که به این وسیله می‌خواستند ساکنان کمپ را بترسانند تا داوطلبانه آنجا را ترک کنند ولی البته این حمله عزم آنها را برای ماندن پولادین کرد. و بنابراین مالکی از آن زمان به محاصره کمپ اشرف ادامه داده و غذا و دارو را از آنها دریغ می‌کند. در ۲۰۱۱ مقامات رژیم ایران درخواستهایشان برای خلاصی از کمپ اشرف و ساکنانش را بیشتر کردند و وقتی آخرین پست بازرسی آمریکاییها در کمپ گریزلی، آنجا را ترک کرد، المالکی دستور یک حمله جنایتکارانه دیگر علیه اشرف را داد و در آوریل سال گذشته (36) نفر را کشت و صدها مجروح بر اثر گلوله و زخم ناشی از ترکش برجا ماندند. کاری که رژیم ایران کرد تبریک گفتن به دولت عراق بود به‌خاطر «قدم مثبتی که برای تحکیم روابط دوجانبه» انجام داده بود. این کاری «مثبت» بود چون شامل کشتار بسیاری از مردم بیگناه می‌شد!
البته که یک اعتراض بین‌المللی صورت گرفت، کمیسیر عالی حقوق‌بشر ملل‌متحد کشتارها را محکوم کرد و از مالکی خواست تحقیقاتی را شروع کند، مالکی قول این کار را داد ولی البته او یک دروغگوست و هیچ‌وقت اینکار را نکرد.
بعد هم کاخ سفید گفت اوه ما عمیقاً به‌خاطر این صدمات ناراحت هستیم، ولی آن‌قدر ناراحت نبودند که کار مثبتی بکنند و پس از آن هم شاهد داستان ضرب‌الاجل بودیم. حمایت کسانی مثل شماها و جامعه بین‌المللی نیروهای عراقی را مجبور به عقب‌نشینی تا حداقل آوریل کرد، ضرب‌الاجل آنها برای نابودی کمپ بدون پرداخت غرامت. و من می‌گویم، اولین نکته‌یی که به‌عنوان یک وکیل به آن اشاره می‌کنم این است که این کار غیرقانونی است و شما نمی‌توانید مردمی را از مالکیت محروم کنید و مالکیتشان را سلب کنید.
موضوع فوری بحث رفتار است، بحث تهدید به آسیب‌پذیری مداوم ساکنان اشرف است، چنان‌چه به این اردوگاه کار اجباری موسوم به لیبرتی که در وضعیت دهشتناکی قرار دارد، منتقل نشوند. این یکی از واقعیتهای خیلی جدی است که امروز ما با آن روبه‌رو هستیم.
سازمان ملل‌متحد خودش اصل حفاظت آر.تو.پی را تصویب کرده است. این اصل وارد می‌شود تا دولتهایی که جنایت علیه بشریت علیه مردم داخل حیطه تحت حاکمیتشان اعمال می‌کنند را متوقف کند.
جنایت علیه بشریت شامل اقدام به کشتار سیستماتیک و وسیع، تحت تعقیب قراردادن و سایر کارهای غیرانسانی است. یعنی همان چیزهایی که در کمپ اشرف تحت مسئولیت دولت عراق اتفاق افتاده است، از وقتی که نیروهای رزمی آمریکا عراق را ترک کردند، از وقتی که کشتار در ۲۰۰۹ شروع شد و این چیزی نیست جز جنایت مستمر علیه بشریت.
کشتار در سال ۲۰۰۹ بود، کشتار در ۲۰۱۱ بود. رفتارهای ضدانسانی مستمر که کماکان به‌صورت آزاردهنده‌ای وجود دارد. شما فقط می‌توانید تجربه رفتن به کمپ لیبرتی را ببینید و بخوانید و بفهمید چه چیزی دارد برای ساکنان رخ می‌دهد. این چیزی نیست جز آزار و تحقیر مستمر ساکنان. آنها در کمپ لیبرتی با یک ژنرال عراقی مواجه شدند که دستور کشتار در ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ را داده بود. آنها هدف رگباری از اهانت قرار گرفتند که بسیاری از این توهینها همان رفتار و شیوه رژیم ایران است. به آنها منافق می‌گویند. این کلمه‌ای است که توسط خمینی در سال 81 برای آنها ابداع شد. عنوان منافق که در سال۱۹۸۸ طناب را دور گردن مجاهدین خلق جوان شجاع تنگ می‌کرد الآن در بدو ورود به اردوگاه مرگ لیبرتی به سمت ساکنان اشرف پرتاب می‌شود.
این رضایت بخش نیست. سازمان ملل‌متحد یک وظیفه دارد. به‌نظر من وظیفه‌ای که الآن درست اعمال نمی‌شود، چه توسط نیروهای سازمان ملل‌متحد در آنجا یا سفیر کوبلر که باید اعمال شود. کسی که او هم به‌نظر می‌رسد به تقاضاهای عراقیها بسیار بیشتر از حد لازم سر خم کرده و به‌خصوص به‌خاطر ناکارآمدیش در مشاورت با نمایندگان کمپ اشرف می‌تواند مورد انتقاد قرار گیرد و جای انتقاد به وی وجود دارد. من فکر می‌کنم که این یک شکست جدی است و من فکر می‌کنم باید پاسخی به این سؤال داده شود که چه کسی کمپ لیبرتی را مورد بررسی قرار داد؟ به‌طور واضح این کمپ برای این منظور نامناسب بود. به‌صورت روشن آنجا یک مکان غیرانسانی برای نگهداری افراد است. و باید آنجا اگر او مسئول آنجا بود باید به ساکنان اشرف می‌گفت که شما به چنین محلی می‌روید ولی مهر تأیید سازمان ملل‌متحد را به آن زده است. پس انجام یک تحقیق ضروری است و باید این تحقیقات صورت گیرد.
بنابراین من فکر می‌کنم کمیساریای پناهندگان سازمان ملل متحد، البته من خوشم نمی‌آید که از آنها انتقاد کنم چون کارشان بسیار سخت است، ولی فکر می‌کنم در این مورد آنها، همان‌طور که پرفسور گودوین گیل به‌عنوان یک متخصص امور پناهندگان فکر می‌کند، قانون را در این مورد غلط تفسیر کرده‌اند. این افراد به‌طور واضحی پناهنده هستند. هر ۳۴۰۰نفر آنها پناهنده هستند، چرا که اگر به ایران برگردند مورد تعقیب قرار گرفته و اعدام خواهند شد. ما همه این را می‌دانیم و همه این را می‌دانند. بنا بر این، چرا آنها به به این صورت جمعی مورد تأیید قرار نمی‌گیرند. منظورم این است که همه این افراد باید در چند ماه گذشته در اشرف مورد مصاحبه قرار گرفته و موقعیت پناهندگی به آنها اعطا می‌شد. به‌نظر می‌رسد که آژانس پناهندگی ملل‌متحد یک شیوه برخورد خاصی را با آنها اتخاذ کرده است و این رفتاری است که به‌طور خاص تبعیض آمیز است و من فکر می‌کنم این جای انتقاد دارد. آژانس پناهندگی سازمان ملل‌متحد عمداً با امتناع از انجام مصاحبه برای تعیین وضعیت پناهندگی در کمپ اشرف، در این پروسه سنگ‌اندازی کرده و جان آنها را به خطر انداخته است.
اما من به این موضوع برمی‌گردم. این دولت اوباما است که یک پوئن مجانی به دشمنان کمپ اشرف با امتناع از برداشتن برچسب تروریستی علیه این افراد داده است. این نامگذاری در انگلستان به چالش کشیده شد و دادگاه عالی آن را غیرعقلانی توصیف کرد. این زبانی است که دادگاه انگلستان به‌کار برد و گفت این غیرعقلانی است که بگوییم افراد کمپ اشرف تروریست هستند. در اروپا مجدداً این نامگذاری ملغی شد حالا 18ماه پیش دادگاه آمریکا به وزارت‌خارجه دستور داد، به هیلاری کلینتون دستور داد که این نامگذاری را مورد بازبینی قرار بدهد، چرا که این نامگذاری آنطور که آمریکاییها می‌گویند بدون پروسه قضایی انجام شده است. 18ماه بعد از این (دستور دادگاه) تصمیم عدم بازبینی این نامگذاری به رژیم ایران یک جایزه می‌دهد که بگویند آنها تروریست هستند. پس باید از کمپ اشرف اخراج شوند. اشرف 80 مایل با مرز ایران فاصله دارد و ما نمی‌خواهیم تروریستها را در کنار مرز خودمان داشته باشیم. این به مالکی هم یک پوئن مجانی می‌دهد که می‌گوید ما می‌توانیم اینها را در زندان نگهداریم چون تروریست هستند. و تمام اینها تقصیر وزارت‌خارجه آمریکاست. به یک دلیل خارق‌العاده‌ای که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را بفهمد این نامگذاری هنوز لغو نشده است و این یک بهانه قلابی برای محروم کردن ساکنان اشرف از حقوقشان است.
و من باید بگویم که بزرگترین اعتراضها حول دست‌یابی رژیم ایران به توانایی اتمی است، و این یک واقعیت است که تابه‌حال ما در مقابل جنایت علیه بشریت توسط این رژیم سکوت کرده‌ایم و آن را مجاز گذاشته‌ایم و این رژیم برای انجام این قتل‌عام و قتل‌عامهای بیشتر احساس مصونیت می‌کند. ساکنان اشرف شایسته حفاظت هستند.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/1880132e-cb91-426f-a1d3-ef43aacac9b1"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات