روزنامه تریبون دو ژنو – 4فوریه ۲۰۱۲ -میهمان- اینگرید بتانکور، سیاستمدار سابق فرانسوی- کلمبیایی:
27آوریل گذشته. الی ویزل، برنده جایزه صلح نوبل، در مورد موضوع اشرف گفت: ”من نمیفهمم که چگونه دنیا هنوز میتواند نسبت به آنچه در آنجا اتفاق افتاده در بیتوجهی باشد“. تاریخ ساده و دردناک است. در فردای انقلاب خمینی در ایران، یک گروه از مخالفین، زن و مرد مسلمان، در مقابل خودسری که به ناگهان مثل یک وزنه سربی روی کشورشان ظاهر شده بود، بهطور مخفیانه از مرز عبور میکنند و در نزد همسایه عراقی پناهندگی میگیرند.. این سازمان با ساختار بدنه نظامی و تشکیل حزب سیاسی ”مجاهدین خلق“، کمپ اشرف را تشکیل میدهند و در آن مستقر میشوند. هیچکس نمیتوانست پیشبینی کند که بعد از سقوط دیکتاتور صدام حسین، دولت جدید عراق همدست بیقید و شرط رژیم تفتیش عقاید خواهد شد. سپس یک طرح برای خاتمه دادن به مقاومین ایرانی کمپ اشرف داده شد. در 8آوریل گذشته، ارتش عراق وارد کمپ میشود و بر روی زنان و مردان بیدفاع آتش میگشاید. به 40 زخمی که این عملیات بر جای میگذارد، بهدنبال ممانعت دولت عراق با ورود هر نوع کمکهای پزشکی مداوای آنان را رد میکند، به تعداد مجروحان اضافه میگردد. رئیسجمهور عراق یک اولتیماتوم اعلام میکند: ۳۴۰۰ مرد و زن اشرف بایستی قبل از 31دسامبر ۲۰۱۱ کمپ را بر چینند و عراق را ترک کنند. آنها آماده هستند بروند: سازمان ملل آنها را استاتوی پناهجو داده و اتحادیه اروپا طرحی برای پذیرش آنها میریزد. اما برای انجام این کار، لازم است که آژانس سازمان ملل بتواند با هر فرد را که در کمپ اشرف است مصاحبه کند و پروندههایی تشکیل بدهد که به آنها اجازه خواهد داد که یک کشور برای پناهندگی پیدا کنند. 6ماه است که دولت عراق از انجام کار سازمان ملل ممانعت بهعمل میآورد، ورود کارمندان کمیساری پناهندگی ممنوع شده بود اما اولتیماتوم باقی بود. مالکی میخواهد باور کنیم که در یک بنبست دیپلوماتیک هستیم. برای اینکه تخلیه با زور ۳۴۰۰تن از مقاومین ایرانی را توجیه کند و آنها را به دستهای رژیم تهران بسپارد. این یک تاریخچه از قتلعام اعلام شده است. مانند قتلعام ۱۹۸۸، وقتی که رژیم ۳۰۰۰۰ زندانی سیاسی را به اتهام ضد خمینی بودن به قتل رساند. آن موقع ما کجا بودیم؟ ما کجا بودیم که عمل نکردیم؟ دولتها کیس اشرف و اولتیماتوم مالکی را میدانند. به ایالات متحده آمریکا، سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا هشدار داده شده است. دنیا دیگر نمیتواند وانمود کند که نمیداند حتی اگر همه چیز قرار است طوری باشد که هیچکس دیگر از اشرف صحبت نکند. افشای طرح خوفناک نابودی پناهندگان اشرف، با استفاده از کلمات پاتریک کندی، فهم این است که دفاع از آزادی ما وابسته به دفاع از آزادی آنهاست. در سکوت، حفط حقوق ما برای زندگی آزاد است.
27آوریل گذشته. الی ویزل، برنده جایزه صلح نوبل، در مورد موضوع اشرف گفت: ”من نمیفهمم که چگونه دنیا هنوز میتواند نسبت به آنچه در آنجا اتفاق افتاده در بیتوجهی باشد“. تاریخ ساده و دردناک است. در فردای انقلاب خمینی در ایران، یک گروه از مخالفین، زن و مرد مسلمان، در مقابل خودسری که به ناگهان مثل یک وزنه سربی روی کشورشان ظاهر شده بود، بهطور مخفیانه از مرز عبور میکنند و در نزد همسایه عراقی پناهندگی میگیرند.. این سازمان با ساختار بدنه نظامی و تشکیل حزب سیاسی ”مجاهدین خلق“، کمپ اشرف را تشکیل میدهند و در آن مستقر میشوند. هیچکس نمیتوانست پیشبینی کند که بعد از سقوط دیکتاتور صدام حسین، دولت جدید عراق همدست بیقید و شرط رژیم تفتیش عقاید خواهد شد. سپس یک طرح برای خاتمه دادن به مقاومین ایرانی کمپ اشرف داده شد. در 8آوریل گذشته، ارتش عراق وارد کمپ میشود و بر روی زنان و مردان بیدفاع آتش میگشاید. به 40 زخمی که این عملیات بر جای میگذارد، بهدنبال ممانعت دولت عراق با ورود هر نوع کمکهای پزشکی مداوای آنان را رد میکند، به تعداد مجروحان اضافه میگردد. رئیسجمهور عراق یک اولتیماتوم اعلام میکند: ۳۴۰۰ مرد و زن اشرف بایستی قبل از 31دسامبر ۲۰۱۱ کمپ را بر چینند و عراق را ترک کنند. آنها آماده هستند بروند: سازمان ملل آنها را استاتوی پناهجو داده و اتحادیه اروپا طرحی برای پذیرش آنها میریزد. اما برای انجام این کار، لازم است که آژانس سازمان ملل بتواند با هر فرد را که در کمپ اشرف است مصاحبه کند و پروندههایی تشکیل بدهد که به آنها اجازه خواهد داد که یک کشور برای پناهندگی پیدا کنند. 6ماه است که دولت عراق از انجام کار سازمان ملل ممانعت بهعمل میآورد، ورود کارمندان کمیساری پناهندگی ممنوع شده بود اما اولتیماتوم باقی بود. مالکی میخواهد باور کنیم که در یک بنبست دیپلوماتیک هستیم. برای اینکه تخلیه با زور ۳۴۰۰تن از مقاومین ایرانی را توجیه کند و آنها را به دستهای رژیم تهران بسپارد. این یک تاریخچه از قتلعام اعلام شده است. مانند قتلعام ۱۹۸۸، وقتی که رژیم ۳۰۰۰۰ زندانی سیاسی را به اتهام ضد خمینی بودن به قتل رساند. آن موقع ما کجا بودیم؟ ما کجا بودیم که عمل نکردیم؟ دولتها کیس اشرف و اولتیماتوم مالکی را میدانند. به ایالات متحده آمریکا، سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا هشدار داده شده است. دنیا دیگر نمیتواند وانمود کند که نمیداند حتی اگر همه چیز قرار است طوری باشد که هیچکس دیگر از اشرف صحبت نکند. افشای طرح خوفناک نابودی پناهندگان اشرف، با استفاده از کلمات پاتریک کندی، فهم این است که دفاع از آزادی ما وابسته به دفاع از آزادی آنهاست. در سکوت، حفط حقوق ما برای زندگی آزاد است.