کیهان خامنهای روز یکشنبه ۳۰اردیبهشت طی مقالهیی با عنوان تضمینهایی که باید بدهند، آخوند روحانی را بهدلیل ماندن در برجام و همراه شدن با اروپا را زیر سؤال برد و نوشت: اروپا نمیتواند هم با آمریکا همسو شود که با ایران اعلام جنگ اقتصادی کرده و هم با ایران همراه شود که هدف جنگ اقتصادی آمریکا قرار گرفته است. عقلاً و منطقاً هم اروپا حجم دهها برابری تجاری با آمریکا (۵۴۰میلیارد دلاری) را در مقابل روابط ناچیز با ایران (۱۵میلیارد دلاری) رها نخواهد کرد، مگر اینکه پشت پرده قرارداد عصر قاجاری برای فروختن کل ایران به دست آورده باشد!
کیهان خامنهای افزود: مگر اتحادیه اروپا اواخر فروردین آماده اعمال تحریمهای موشکی جدیدی علیه ایران نبود، اما در توافق با ترامپ برای اینکه بتواند ادعای ماندن در برجام را داشته باشد، از تصویب آن فعلاً صرفنظر کرده است؟.. در حقیقت خروج آمریکا از برجام همان چماق همیشگی، البته این بار برای فشار در جهت انجام مذاکرات جدید و ماندن اروپاییها در برجام هم همان هویج همیشگی، البته این بار برای حفظ محدودیتهای اعمالشده بر صنعت هستهیی کشور است.
دولت ادعا داشت تحریمهای هستهیی و غیرهستهای! علیه ملت ایران را میخواهد بردارد، اما نه تنها نتوانست بلکه مسئولان خودش هم مشمول تحریمهای آمریکا شدند، لذا دولت اگر توانایی دیپلوماتیک دارد و اگر اروپاییها هم در ادعای خود صادقند، باید اولین تضمینی که داده و دریافت میشود، خارج کردن نام رئیسکل بانک مرکزی باشد و اگر این تضمین عملی شد، سراغ بقیه تضمینهای دیگر بروند. هر چند به تذکر رهبری به رئیسجمهور در نامه ۲۹مهر۹۴مبنی بر اخذ تعهد کتبی از رئیسجمهور آمریکا و اتحادیه اروپا درباره لغو تحریمها عمل نشد، اما اکنون با عبرت از گذشته یکی از تضمینهایی که دولت باید دریافت کند و اروپاییها باید بدهند، تعهد کتبی رئیسجمهور فرانسه، نخستوزیر انگلیس و صدراعظم آلمان است.
۴- اعلام سیاست مذاکره با اروپاییها بعد از خروج آمریکا از برجام را باید در قالب سیاست «حفظ برجام به هر قیمتی» ارزیابی کرد. بعد از هر نقض برجام و بدعهدی آمریکا ادعا میکردند «روح برجام نقض شده نه متن برجام»!، «تحریمهای جدید حجمی است نه موضوعی»!، «اگر نقض فاحش برجام صورت گیرد، واکنش نشان میدهیم»! و «اگر مسئولان عالی نظام تصمیم بگیرند، ما اقدام میکنیم»!، حال سؤال این است آیا خروج آمریکا نقض فاحش برجام نیست و قرار است چه اقدام دیگری از سوی آمریکا صورت گیرد تا دولت «تصمیمات نظام» را اعلام و به آنها عمل کند؟!
به نظر میرسد بعد از گذشت بیش از یک هفته از مهلت چندهفتهای آقای روحانی، آقای ظریف در گرفتن تضمینهای لازم از اروپاییها بر اساس «آنچه رهبری مشخص فرمودند» تا اینجای کار هم موفق نبوده است. چرا که اولاً بعد از نشست روز چهارشنبه با سه کشور اروپایی، آقای ظریف اذعان کرد «به توافقی نرسیدیم». خانم موگرینی هم بدون اینکه بگوید درباره چه موضوعی غیر از موضوع اصلی که همان تضمین دادن به ایران است، صحبت کرده، گفت «درباره تضمینها صحبت نکردیم و اتحادیه اروپا قادر نیست ضمانتهای حقوقی– اقتصادی و سیاسی به ایران بدهد»! اینکه عباس عراقچی معاون ظریف مدت زمان چندهفتهیی را به دو ماه افزایش داده، نشان میدهد با زیادهخواهیهای طرفهای اروپایی بهخصوص در موضوع موشکی و منطقهای روبهرو شدهاند و محتوای بسته ارائهشده سه کشور اروپایی در بروکسل، برای آقای ظریف غیرمنتظره بوده، چون در این بسته از تضمینهای مورد نظر جمهوری اسلامی خبری نبوده بلکه برعکس، درخواست تضمین از ایران برای متعهد شدن به شروط ترامپ مطرح بوده است!
بعد از سرنوشت نافرجام برجام آیا تصویب FATF در مجلس که در حقیقت همان تحریم سیستم بانکی و مقابله با نقش جمهوری اسلامی در منطقه است، تلاشی دیگر برای هموار کردن مسیر میز مذاکره ۲نیست؟ انتظار ملت این بود که مجلس به جای فراهم کردن ریل تشدید و تسهیل تحریمها با تصویب FATF، ریل دولت را برای اجرای قانون اقدامات متقابل تسهیل کند.