728 x 90

کودکان ایرانی و روز جهانی مبارزه با کار کودکان

کودکان کار
کودکان کار

روز ۲۲ خرداد۱۴۰۰ روز جهانی مبارزه با کار کودکان است و کودکان بسیاری از کشورهای جهان آنرا جشن می‌گیرند، اما این روز نه تنها برای کودکان ایرانی روز جشن و شادی نبوده و نیست، بلکه با مقایسه وضعیت زندگی خود با کودکان سایر کشورها، به روز حسرت و غم برای آنها تبدیل شده است.

در ایران آخوند زده دهشتناک آن است که در حوزه‌های اجتماعی حجم و تعداد زیاد کودکان کاری وجود دارند که مجبور می‌شوند با شرایط سخت و غیرانسانی که کارفرمایان وابسته به شهرداری بر آنها تحمیل می‌کنند، یا در کارگاهها و مشاغل سخت نظیر کار در کوره پزخانه‌ها، کار کنند، و یا این‌که برای پیمانکاران چپاولگر شهرداری زباله‌گردی کنند و ضایعات جمع کنند.

تعدادی از آنها نیز در سرمای زمستان و گرمای تابستان سر چهارراهها به‌عنوان فروشنده دوره گرد جلو ماشین‌ها را می‌گیرند، و اجناس خرد و ریزی را به فروش می‌رسانند.

به گفته مدیر کل حکومتی بهزیستی شهر تهران ۹۰درصد کودکان کار و زباله‌گرد نیازهای اقتصادی خانواده خود را تأمین می‌کنند.

در زمینه تعداد کودکان کار روزنامه جهان صنعت با عنوان «استثمار نویین» نوشت: «در حالی تعداد کودکان کار را دو میلیون نفر اعلام کردند که بر اساس آمارهای غیررسمی پنج تا هشت میلیون نفر است. چه بسا معلوم نیست کودکانی که در کارگاههای خانگی به کار واداشته می‌شوند، در این آمار محاسبه شده است یا خیر؟! شیوع کرونا در ایران منجر به افزایش این کودکان شده است. . بسیاری از آنها ترک‌تحصیل کردند و از آموزش‌های لازم و بهداشت محروم هستند. در این بین بسیاری از کودکان کار مورد تعرض جنسی و تجاوز قرار می‌گیرند و برخلاف تصورات، پسران هم همانند دختران مورد آزارهای جسمی، جنسی و روانی قرار می‌گیرند سیل عظیمی از کودکان کار جزو هیچ باند و گروهی نیستند، چه بسا به‌دلیل فشارهای اقتصادی چند ساله اخیر ترک‌تحصیل کرده و در خیابان، زباله و یا کوره‌های آجرپزی به‌دنبال لقمه نانی برای خانواده خود هستند. البته کودکان ایرانی بدون شناسنامه توسط مافیای زباله به‌دلیل نیروی کار ارزان قیمت در خیابان‌ها و کارگاهها استثمار می‌شوند! تعداد قابل توجهی از کودکان کار سیستان‌ و بلوچستانی‌اند که شناسنامه ندارند و از تمامی حقوق خود محروم هستند.

«تمامی خانواده‌های کودکان زباله‌گرد زیر خط فقر هستند و در حال حاضر مشکلات اقتصادی آنها دو برابر شده است» (جهان صنعت ۲۳خرداد ۱۴۰۰).

به گفته پیروز حناچی شهردار رژیم در تهران یکی از چالشهای جدی شهر تهران کودکان کار و زباله‌گردی توسط آنها و بزرگسالان است» (روزنامه شرق ۱۹اردیبهشت ۱۴۰۰).

این کودکان عموماً توسط پیمانکاران شهرداری به این کار سخت و با حقوق ناچیز به کار گرفته شده‌اند.

با وجود صدور بخش نامه‌یی نمایشی مبنی بر منع به کارگیری کودکان کار توسط پیمانکاران شهرداری، اما هیچ تأثیری در تعداد کودکان زباله‌گرد در سطح شهر تهران ایجاد نشده و پیمانکاران شهرداری هم‌چنان آنها را با حقوق بسیار ناچیز به کار زباله‌گردی و تفکیک ضایعات وادار می‌کنند.

دلیل این امر درآمد زایی از پسماند برای شهرداری و پیمانکاران آن است، به‌دلیل منافع کلان که به جیب شهرداری و پیمانکاران آن سرازیرمی‌شود، شهرداری حاضر نیست به پیمانکاران فشار بیاورد تا کودکان زباله‌گرد را به کار نگیرند.

جدا از کودکان کار زباله‌گرد، عموم کودکان ایران با مشکلاتی نظیر فقر، حاشیه‌نشینی، محرومیت از تحصیل، ورود زود هنگام به چرخه کار اجباری، ازدواج اجباری در کودکی و... دست به گریبان هستند.

این مشکلات باعث شده است تا در سال‌های اخیر نرخ خودکشی در میان کودکان فقیر و محروم بالا برود، به‌صورت زودهنگامی بحرانهای اجتماعی گریبانگیرشان شود.

حاکمیت ضدمردمی آخوندی از آنجا که تماماً درگیر جنگ غارت و قدرت هستند و منافع مردم برای آنها محلی از اعراب ندارد، کودکان نیز به طریق اولی قربانی این وضعیت هستند و رها شده در انواع مشکلات بدون این‌که از کمترین رسیدگی و حقوق برخوردار باشند.

در این رابطه یک کارشناس حکومتی می‌گوید: «ما وقتی نظام تأمین اجتماعی کارآمد نداریم که در آن افراد نیازمند به‌موقع شناسایی شوند و با دریافت مساعدت اجتماعی نیازمند حمایت اجتماعی طولانی‌مدت یا میان‌مدت نباشند افزایش چیزی مانند کودکان کار اتفاق می‌افتد. وقتی مردم بیمه‌های اجتماعی کارآمد ندارند که دغدغه نیازهای اولیه خودشان را نداشته باشند وضعیت کودکان کار را در جامعه ما تشدید می‌کند» (روزنامه همدلی ۲۲خرداد ۱۴۰۰).

در چنین شرایطی چشم‌انداز کودکان ایرانی در آینده هم مشخص است که با توجه به فقر گسترده در میان مردم، خصوصاً تاثیر مشکلات و مصایب اقتصادی و اجتماعی ناشی از کرونا در زندگی آنها، و با توجه به این‌که مطلقاً هیچ چشم‌اندازی وجود ندارد که حاکمیت به مشکلات کودکان خصوصاً کودکان کار و خیابانی بپردازد، قطعاً در آینده وضعیت کودکان بدتر می‌شود و برای امرار معاش در آینده نیز تعداد زیادی از آنها راهی خیابان‌ها می‌شوند.

این در شرایطی است که این کودکان در معرض انواع خشونتها قرار دارند و هیچ فریادرسی هم ندارند که آنها را از این ستم آخوند‌ساخته رها کند.

خشونتی که به‌قول یک کارشناس حکومتی در روزنامه آرمان ۲۲خرداد ۱۴۰۰ «بی‌ارتباط با خشونتی که توسط صاحبان امنیت به کولبر یا سوخت‌بر تحمیل می‌شود، اینها بی‌ربط نیستند و همه از لحاظ جامعه شناختی ارتباطی معنا‌دار دارند».

مشکلات کودکان ایرانی خصوصاً خشونتهایی که علیه آنها اعمال می‌شود، امری جریان‌وار است که ناشی از به‌رسمیت نشناختن عملی کنوانسیون حقوق کودک توسط رژیم آخوندی است اگر چه در حرف و روی کاغذ آنرا پذیرفته و عضو این نهاد بین‌المللی است.

نظام آخوندی به این دلیل از پذیرش عملی این کنوانسیون سربازمی‌زند، چون مفاد آن مغایر مقررات ارتجاعی و اعتقادات سردمداران آن در مورد کودکان خصوصاً کودکان دختر است.

طرح کنوانسیون حقوق کودک دارای یک مقدمه و ۵۴ ماده است که ۴۱ماده آن مربوط به حقوق کودک و ۱۳ماده آن مربوط به‌نحوه اجرای آن در کشورها است که عمده مواد ۵۴ گانه در نظام آخوندی اجرا نمی‌شود.

اگر رژیم بخواهد به مفاد این طرح عمل کند و آنرا به قانون تبدیل کند و بسیاری از این مفاد را عملاً اجرا کند، باید بسیاری از قوانین تحمیلی مغایر با این مفاد خصوصاً قوانین تحمیلی در مورد کودکان دختر از جمله ازدواج زود هنگام آنان و یا اعدام کودکان زیر ۱۸سال را که از نظر آن مرتکب جرم شده و... را ملغی کند.

انجام همه این امور با ماهیت ارتجاعی و عقب مانده حاکمیت سازگار نیست و اگر بخواهد آنها را اجرا کند باعث شکاف عمیق در درون رژیم می‌شود.

بنابراین نظام ولایت فقیه که تمام سرمایه‌های ملی مردم ایران‌زمین را صرف سرکوب و ترور و کشتار مردم کشورهای منطقه کرده، شرایطی را به‌وجود آورده که کودکان این میهن از همان کودکی تماشاگر سرنوشت خود در آینه وضعیت وخیم و فقیرانه پدر، مادر و خانواده خویش باشند. آنها با فریاد و رنج پدر و مادر آشنا شده و بسیار زودتر از سن متعارفشان، با مسایل سیاسی و معضلات اجتماعی آشنا می‌شوند. آنها استثمار را از همان کودکی با تمام وجود لمس می‌کنند و از آنجا که می‌فهمند که عامل همه این وضعیت اسفناک حاکمیت تبهکاری است که همه سرمایه‌های ملی را به غارت برده، به سربازانی آماده در ارتش گرسنگان تبدیل می‌شوند که در برابر ایلغار آخوندها آینده روشنی را رقم خواهند زد. آینده‌ای که با سرنگونی رژیم آخوندی بهروزی و شادی کودکان در سراسر وطن را تضمین خواهد شد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/bad94b11-272d-4840-b422-5a6db8b9407b"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات