کشاورزی ایران از دیرباز یکی از مهمترین پایههای اقتصاد کشور بوده است، شاه مخلوع در فصل نهم کتاب «مأموریت برای وطنم» اعتراف کرده بود «درآمد کشاورزی ما تقریباً چهار برابر تولیدات نفتی سالیانه ماست».
اکنون ۶۰سال پس از آن روزگار، کشاورزی بهعلت سیاستهای خائنانه شاه و شیخ در آستانه نابودی کامل قرار گرفته است:
نزدیک به نیمی از ۷۵هزار روستای کشور در همان زمان شاه، متروکه شد و ساکنانشان به حاشیه شهرها رانده شده و به کارگری روی آوردند.
نزدیک به ۳۳هزار روستای باقی مانده هم در زمان آخوندها رو به ویرانی نهادند.
با سلطه اختاپوسی آخوندها و پاسداران بر منابع آبی کشور که مجوز حفر صدها هزار چاه آب غیرکارشناسی صادر کردند، منابع آب زیرزمینی کشور خشکید وبا سیاست سدسازیهای خائنانه پاسداران، آب رودخانههای گرفتار شده در پشت سدها نیز، دستخوش تبخیر مضاعف و نابودی بیشتر شد.
به گفته راغفر اقتصاددان حکومتی، در دیکتاتوری حاکم، در ایران ۳برابر بقیه نقاط دنیا تبخیر آب وجود دارد که ناشی از احداث سدهای کارشناسی نشده در کشور است.
فاجعهای دستساز شاه و شیخ که اکنون کشاورزان سراسر ایران، گرفتارش شدهاند.