728 x 90

تشییع و خاکسپاری دکتر منوچهر هزارخانی وجدان تابناک فرهنگ و ادب ایران

مراسم تشییع و خاکسپاری دکتر منوچهر هزارخانی مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاومت ایران
مراسم تشییع و خاکسپاری دکتر منوچهر هزارخانی مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاومت ایران

تشییع و خاکسپاری دکتر منوچهر هزارخانی

وجدان تابناک فرهنگ و ادب ایران

مظهر شرافت نویسندگی و روشنفکری در مبارزه با شاه و شیخ

تشییع و خاکسپاری دکتر منوچهر هزارخانی در آرامگاه اورسوراواز در پاریس با حضور جمع کثیری از هموطنان در روز ۸فروردین ۱۴۰۱ برگزار شد.

 

بهزاد نظیری:

یاران مقاومت، اعضای محترم شورای ملی مقاومت ایران، خواهران، برادران

برای بزرگداشت و آخرین وداع با چهره درخشان فرهنگ و ادب معاصر ایران دکتر منوچهر هزار خانی گردهم آمده‌ایم

اما برای هر یک از ما که او را چه از نزدیک چه از طریق سخن شیوا و کلام نافذش شناخته‌ایم این آخرین وداع در پایان عمر پر بار او آغازی دیگر است آغاز تعهد جدید در یاری با مجاهدین و وفاداری و همدردی با رهبری این مقاومت چنانکه رسم و منش او بود و باور، باور به بهار آزادی مردم ایران همان‌طوریکه عزم او تا آخرین نفس گرمش بود. درود بر روان پاکش که در زمان مماشات و بی‌هزینگی‌ها در دوستی با مجاهدین خلق و تعهدش به مبارزه و مقاومت برای آزادی در عمل مبلغ صادقی برای جهان بینی ماهی سیاه کوچولو شد و با خنجر قلم کیسه دروغ و فریب و دجالیت آخوندهای آدمخوار را بر درید و به دریا پیوست و البته به آنچه که امروز در ایران و در عرصه بین‌المللی می‌گذرد شاهدیم که گذر ایام حق را به او داد. از جانب شما همه شمایی که در اینجا حاضرید به فرزندانش شاهین و افشین و پوریا و سایر اعضای خانواده که در جمع ما حضور دارند تسلیت می‌گویم.

بعد از صحبت‌های شماری از همرزمان دکتر هزارخانی در شورای ملی مقاومت خاکسپاری و احترام و نثار گل انجام خواهد گرفت در قسمت بعدی این مراسم در مقر دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران در اور سورواز برای ادامه این بزرگداشت گردهم خواهیم آمد

 

مهدی ابریشمچی، مسئول کمیسیون صلح و نماینده سازمان مجاهدین در شورای ملی مقاومت

دوستان عزیز!هموطنان گرامی هم‌سنگران و دوستداران دکتر منوچهر هزارخانی که برای وداع با نویسنده بزرگ و متعهد از دور و نزدیک اینجا گرد آمده‌اید. سلام و درود بر همه شما و تسلیت عرض می‌کنم به‌خصوص به شاهین، افشین، پوریا و خانواده بزرگوار هزارخانی که اینجا حضور دارند یا ندارند. و البته به دوستان و آشنایان، آشنایان دکتر هزارخانی و به همه مردم ایران تسلیت عرض می‌کنم. و به مقاومت ایران چرا که یک گنجینه ادب و فرهنگ ملی در دنیای خاکی البته الآن دیگه در کنارشان نیست. هر چند که در آثار ماندگار و کارنامه درخشان مبارزاتی‌اش دکتر هزارخانی برای همیشه در تاریخ ایران جاودانه است. من برای بزرگداشت یار و هم‌سنگر عزیزم منوچهر شایسته‌ترین کار را این دانستم که بیانگر عواطف و احساسات کسی باشم که از نزدیک شاهد زیباترین و نزدیک‌ترین رابطه و پیوند با منوچهر؛ منوچهر عزیزمون بود. یعنی مسعود، مسئول شورای ملی مقاومت. بنابراین در این جلسه به یاد ماندنی و تاریخی من پیام ۲۷اسفند مسعود را در وداع با منوچهر برای شما قرائت می‌کنم. وداع با منوچهر هزارخانی در نیمه شعبان بین‌الملل زحمتکشان و آزادی والقلم و ما یسطرون. سوگند به قلم و آنجه نویسندگان مقاومت و آزادی می‌نویسند. هم چون نی از جدایی‌ها و سفر یاران و این بار به‌خصوص منوچهر هزارخانی شکوه و شکایت دارم. لابد بقیه همرزمان و هم‌سنگرانش در خانواده مقاومت هم در همین وضع و حال هستند. اما ما عهد بسته‌ایم که به جنگ تا آخرین نفس و آخرین فشنگ. بشنو از نی چون حکایت می‌کند. از جدایی‌ها شکایت می‌کند. سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق. خبر جاودانگی و رستگاری او را که شنیدم بی‌اختیار به یاد سه تن افتادم. یکی پدر طالقانی که پشت پناه مجاهدین بود. دیگری شکرالله پاک‌نژاد تنها مارکسیست همبندم در اوین در سال۵۴ که پا به پای مجاهدین با اپورتونیستهای چپ‌نما که در یک مقطع سازمان ما را متلاشی کردند شجاعانه مرزبندی می‌کرد و سومی برادر بزرگترم که باعث شد به‌رغم حکم اعدام در هر دو دادگاه نظامی شاه اضافه زنده بمانم. هزارخانی شیفته جنگ و مقاومت و کانونهای شورش گری بود. از چریک‌های فدایی تا مجاهدین و از شیلی و آفریقا و فلسطین تا آمریکای لاتین. در آبان ۶۴ وقتی که تجربه دردناک مبارزه مسالمت‌آمیز را نوشت نسخه‌ای از فهرست جدید اسامی شهیدان انقلاب نوین ایران را برایش ظهر نویسی کردم و فرستادم در شب ۲۸مرداد ۶۸ که ماهنامه شورا را فرستاده بود بی‌مبالغه برایش نوشتم که وجدان تابناک فرهنگ و ادب ایران استاد نویسندگان در تاریکترین و دردناکترین ایام تاریخ ایران است. به راستی هم‌چنانکه در پیام تسلیت مریم آمده منوچهر هزارخانی مظهر شرافت نویسندگی و روشنفکری ایران در مبارزه با شیخ و شاه است.

درود. درود.

بله پس همراه با درودهای مسعود. درود من و ما و همه مجاهدین و مبارزین راه آزادی ایران نثار منوچهر هزارخانی وجدان تابناک فرهنگ ایران. درود درود درود.

ولی اجازه بدید من به یک نکته اشاره کنم نکته‌یی که منوچهر عزیزمون همیشه به آن تأکید داشت. آن هم منشاء عشق و علاقه بی‌نظیر او به نسل مجاهد نسل مقاومت به ارتش آزادیبخش و کانونهای شورشیه. ان هم این هستش که آخه منوچهر خودش را خوشبخت و خوش شانس میدونست. چون که در دورانی زندگی می‌کنه که ایده‌ها و ایده‌آلهایش و هنر و ادبیات او به‌عنوان یک روشنفکر متعهد و مسئول صرفاً در دنیای اندیشه و کتاب نمونده و در شورای ملی مقاومت سازمان مجاهدین؛ ارتش آزادیبخش و کانونهای شورشی تجسم مادی پیدا کرده. از این رو همیشه هیچ فرصتی را برای سفر به میان رزم‌آوران آزادی و گفتگو با آنها در نواحی مرزی یا قرارگاههای ارتش آزادیبخش در عراق و آلبانی از دست نمی‌داد. رزم‌آوران آزادی برای منوچهر مصداق مادی جهان بینی ماهی سیاه کوچولو که اون تدوین کرده بود بودند. آخه ماهی سیاه کوچولو میگه اکه یک روز با مرگ روبه‌رو شدم که میشم. مهم نیست. مهم این است که زندگی یا مرگ من چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد. و دکتر هزارخانی در تبیین جهان بینی این زندگی و مرگ به زیبایی می‌نویسه ماهی سیاه کوچولو از این پس جزیی از حیات هر ماهی آزاد شده‌ای است که به دریا می‌رسد. او دیگر تنها یک ماهی آزاد شده نیست او خود جزیی از آزادی شده است. بله منوچهر هم جزیی از آزادی ایران و ایرانی هست. و به نمونه جاودانه فدا برای آزادی و الگوی ماندگار برای هنرمند و روشنفکر متعهد و مسئول تبدیل شده. دوستان عزیزم هر چند که ما امروز برای وداع با منوچهر هزارخانی اینجا جمع شدیم. ولی ما در عین خداحافظی به او سلام می‌کنیم. به رادمردی که نمرده و هرگز نخواهد مرد. بلکه در قلبهای ما در بین مردمش در تاریخ و به‌خصوص فرهنگ و هنر مسئول و متعهد زنده و جاوید و جاری و خروشان است و البته در ایرانی که به‌زودی بهار در آن طلوع خواهد کرد. پیروز باشید.

مهدی ابریشمچی - مراسم تشییع و خاکسپاری دکتر منوچهر هزارخانی مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاومت ایران

 

دکتر عبدالعلی معصومی:

برای آخرین وداع با جاودانه یاد دکتر منوچهر هزارخانی وجدان تابناک فرهنگ و ادب ایران بر مزار او گرد آمده‌ایم. وداعی همراه با داغ و سوگی تسکین ناپذیر و گلوگیر. برای آینه - جانی که هیچگاه حق را فدای مصلحت نکرد و پس از عمری غرورآفرین جای پای پر مهرش را در دلهای شیفتگان آزادی و آبادی ایران به‌جا نهاد و چون پروانه‌ای سبک‌بال پر کشید و به جاودانگی پیوست. مسعود رجوی رهبر مقاومت سرفراز ایران در پیام وداع با این سردار پاکباز عرصهٔ فرهنگ و ادب ایران از جمله می‌گوید: هزارخانی شیفتهٔ جنگ و مقاومت و کانونهای شورش و شورشگری بود. از چریک‌های فدایی تا مجاهدین و از شیلی و آفریقا و فلسطین تا آمریکای لاتین. در شب ۲۸مرداد ۶۸ که ماهنامهٔ شورا را فرستاده بود بی‌مبالغه برایش نوشتم که وجدان تابناک و بیدار فرهنگ و ادب ایران استاد نویسندگان در تاریکترین و دردناکترین ایام تاریخ ایران است. براستی هم‌چنان که در پیام تسلیت مریم آمده منوچهر هزارخانی مظهر شرافت نویسندگی و روشنفکری ایران در مبارزه با شیخ و شاه است. من از اسفند۶۳ تا انتشار آخرین ترجمه‌اش قدرت بنیانگذار این افتخار را داشتم که وردست ایشان باشم. در ماهنامهٔ شورا، هفته نامهٔ ایران‌زمین و کتابهایی که ترجمه کرده‌اند و وظایفی را که به‌عهده‌ام گذاشته می‌شد از صمیم جان انجام می‌دادم. دکتر هزارخانی هر روز هفته بجز یکشنبه‌ها از بام تا شام در دفتر کارش در محل دفتر دبیرخانه با سخت‌کوشی بی‌وقفه به ویراستاری مقالات، گزارشات و اخبار می‌پرداخت.

دکتر هزارخانی علاوه بر ویراستاری تمام مطالب ماهنامهٔ شورا و هفته نامهٔ ایرانزمین، دهها سرمقاله و نقد سیاسی در شورا و ایران‌زمین نوشت. در هفته نامهٔ مجاهد یادداشتهای سیاسی دکتر هزارخانی از الگوهای درس آموز و بسیار استادانهٴ کوتاه و نغز نویسی به شیوهٔ غیرقابل تقلید سهل و ممتنع سعدی وار است. که در مجموعه‌یی زیر عنوان یادداشتهای سیاسی شامل ۹۳ یادداشت کوتاه و بلند در خرداد ۹۳منتشر شد. من در این سی و هفت سال هیچگاه دکتر هزارخانی را جز اینچنین ندیده‌ام. همیشه خندان. همیشه در عین درد و بیماری پر انرژی و پرتوان. در کار ویراستاری دقیق موشکاف ریزبین منصف و در ورای طاقت یک انسان سخت‌کوش و سرشار از عشق به حرمت کلمه. در تمام دوران زندگیم هیچ نویسنده و ویراستار ایرانی را از او دقیق‌تر و جدی‌تر و ورزیده‌تر ندیده‌ام. و عشق او را به آرمان عدالت و آزادی همیشه در دل، ستوده‌ام.

آخرین کتابی که دکتر هزارخانی؛ استاد هزارخانی در دوره خانه‌نشینی کرونا ترجمه کرد، «قدرت بینانگذار»، از آنتونیو نِگری، فیلسوف و اندیشمند انقلابی معروف ایتالیایی است که در اردیبهشت سال پیش، ترجمه‌اش به پایان رسوند و از آن پس تا یک هفته پیش از پروازش، کارهای مربوط به آماده کردن آن برای چاپ ادامه یافت. استاد، این کار سخت و توان سوز را، با وجود بیماری، با نهایت سخت‌کوشی و دلسوزی، ذرّه به ذرّه، به پیش برد. در آخرین هفته‌ها بسیار تلاش داشت که کتاب، هر چه سریعتر، به مرحله چاپ برسد. سرانجام کتاب به همان سبک و سیاقی که در نظر داشت، به چاپ رسید و آن را به پرچمداران راهگشای رزم آزادی ـ مسعود و مریم رجوی ـ تقدیم کرد و بی‌دغدغه، به آرامش و جاودانگی رسید.

سعدیا! مرد نکونام نمیرد هرگز

مرده آن است که نامش به نکویی نبرند.

عبدالعلی معصومی - مراسم تشییع و خاکسپاری دکتر منوچهر هزارخانی مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاومت ایران

 

خانم گیسو شاکری - هنرمند

با درود به همه عزیزانی که اینجا هستند درود به شما فرزندان شریف دکتر هزار خانی و همرزمان شورایی من فکر می‌کنم هیچ حرفی دیگه نمونه که بزنیم اولاً قبل از هر چیز می‌خواستم سر تعظیم فرود بیارم.

در برابر دکتر هزارخانی و این گلهای سرخ رو این ستاره‌های سرخ رو به این تصویر بپاشم البته ترجیح می‌دادم روی اون تصویر باشه تصویری که خندهٴ همیشگی دکتر هزارخانی و اون لباس اشرفی و اون چریک پیره. اما خوب دسترسی بهش نزدیک نیست

ستاره‌ای سرخ. انسانی انقلابی. من راجع به ارزشهای هنری و کارهای ایشون حرف نمی‌زنم که همهٔ ما می‌دونیم که یکی از نادر شخصیتهایی‌ست که در تاریخ ادبیات ایران ماندگاره. اما اونچه که ایشون رو از بقیه جدا می‌کنه و ماندگارش می‌کنه همون ماهی سیاه کوچولو بودنشه. و همونی که ا زنوجوانی به من یاد داد که ماهی سیاه کوچولو باشم نترسم از مرگ. مبارزه کنم. اونجایی که باید، بایستم، اعتراض کنم، به سانسور، به اختناق، به بی‌عدالتی، به نابرابری و کاری که این استاد کرد و من به‌عنوان یک شاگرد واقعاً راهش رو سعی می‌کنم ادامه بدم و هم‌چنان برم که ببینید که همین جور که همهٔ شما اینجا هستین مرگ ما باید و حرفهایی که می‌زنیم اثرگذار باشه. بنابراین شورشی و انقلابی مثل دکتر هزارخانی نامیراست ماندگار است و باعث افتخار همهٔ ماست. ماندگار در تاریخ هنر و ادبیات انقلابی و مقاومت ایران. و پشتیبانیشان در تاریخ از بچه‌های اشرف خوب دیگه اصلاً گفتن نداره.

اما قبل از این‌که تموم کنم خیلی کوتاه به یاد دکتر هزارخانی و اون خنده‌های زیباش و اون امیدی که در چشماش بود واقعاً و هر وقت منو می‌دید می‌گفت چطوری سرزمین من. و خیلی سرزمین من رو دوست داشت. منوچهر هزارخانی. اینجا نشستی. و من یک تیکهٔ کوتاه سرزمین منو برات می‌خونم.

سر زمین من کی غم تو را سروده. سر زمین من کی به تو وفا نموده. سرزمین من

بله سرزمین من به تو وفا می‌کنه. با این عزیزانی که اینجا هستند کانونهای شورشی و ما یاد تو رو زنده نگاه خواهیم داشت همونجور که زندگی کردی نوشتی و زندگی کردی. ما هم راهت رو ادامه میدیم. همهٔ ماهیهای سیاه کوچولو دریای آزاد رو پیدا می‌کنند. درود بر منوچهر هزارخانی

شاهین هزارخانی: پدرم به کانونهای شورشی عشق می‌ورزید و دیدن کارهای آنها در سیما کار هر روزه او بود. تپش قلبش با مقاومت بالا و پایین می‌شد، عواطف سرشاری نسبت به شهدا داشت، هر وقت به قرارگاههای مقاومت می‌رفت در بازگشت تا مدتی حال و هوای دیگری داشت.

 

زینت میرهاشمی-سردبیر نشریه نبرد خلق، عضو کمیته مرکزی سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران

درود بر همهٔ شما.

درود به رفیق نازنینم منوچهر هزارخانی.

با گرامی‌داشت یاد و نام رفیق نازنین منوچهر هزارخانی. انسانی شورشی با بیشمار ترجمه و تحلیلهای ارزشمند و از همه مهمتر زندگی مبارزاتی اش. ترجمه‌های ارزشمندش در رابطه با انقلابها و جنبشها شورشها در رابطه با دیدگاههای چپ، چپ جهانی در مبارزه علیه بی‌عدالتی و چرایی شورش علیه دیکتاتورها برای نسلهای دیروز و امروز و فردا آموزنده است. او جهان بینی ماهی سیاه کوچولو را به درستی توضیح داد و به آن عمل کرد. از خصوصیات بارز هزارخانی تنها تفسیر کردن نبود بلکه تا آخرین لحظه‌های زندگی‌اش به آرمانها و آن نوشته‌هایی که واقعاً جنبه‌ی آموزشی داشت وفادار ماند و برای تغییر مبارزه کرد. مواضع زنده یاد هزارخانی چه در دوران زندگی پربارش و چه در این هنگام که ما را ترک کرد مورد تهاجم وقیحانه مزدوران رژیم ولایت فقیه قرار گرفته است. عده‌یی هم که در گذشته از استبداد مذهبی دفاع می‌کردند انتخاب مبارزاتی او را تقبیح کرده‌اند. اونها دلشان می‌خواست و می‌خواد که هزارخانی در همان قاب کتابها و کاغذهایش زندانی باشد نه در میدان عمل. در حقیقت آنها با این‌گونه قضاوتها خود را توجیه می‌کنند. تبلیغات مسموم و چرندیات رژیم البته ارزش پرداختن ندارد هر چقدر رژیم بیشتر بنویسد ارزش انتخاب هزارخانی در ایستادن در مبارزه را بیشتر تبلیغ کرده است. به راستی من شانس آشنایی با این انسان بزرگوار را داشته‌ام و از صمیمیت و منش بزرگوارانهٴ او قدردان هستم دکتر منوچهر هزارخانی نویسنده‌ای توانا روشنفکری متعهد و مبارز. شورشگری علیه بی‌عدالتی بود و آن‌قدر از خودش آثار نوشتاری گفتاری و عمل انقلابی بر جای گذاشته است که به‌جرأت می‌توان گفت او زنده خواهد ماند و شقایقهای سرخ قیامهای مردمی جهان بینی ماهی سیاه کوچولو را بازسازی می‌کنند

من بار دیگر فقدان دکتر منوچهر هزارخانی را به خانواده آشنایان او به خانوادهٴ بزرگ مقاومت به یاران به همرزمان شورایی به مسئول شورای ملی مقاومت ایران به جامعهٔ فرهنگی و مردم ایران تسلیت می‌گویم. باشد که در ایرانی آزاد و آباد و دمکراتیک که دکتر هزارخانی برای تحقق آن مبارزه می‌کرد از او در سراسر ایران‌زمین ستایش کنیم درود بر رفیق نازنینم.

 

 

شاهین هزارخانی

با سلام و تشکر از حضور تک تکتان در مراسم وداع با پدرم که تسلی خاطر من و برادرم و خانواده‌مان است، خواستم در فرصتی که دارم بگویم که به پدرم افتخار می‌کنم، به مقاومتی که پدرم تا آخرین روزهای زندگی سیاسی و ادبی و فرهنگی‌اش به آن تعلق داشت و از آن حمایت می‌کرد افتخار می‌کنم. پدرم مردی آرمان‌گرا بود و مقاومت را کلمه‌ای مقدس می‌دانست و به همین دلیل رابطه خاصی با آقای رجوی و خانم رجوی داشت. همه شما می‌دانید که نبض پدرم و تپش قلبش با تحولات مقاومت بالا و پایین می‌شد. در پیروزیهای مقاومت سرشار بود و در شهادت‌ها موجی از خشم علیه رژیم آخوندها و عواطف سرشار نسبت به شهدا که با تک تکشان دیدار کرده و به‌قول خودش گپ زده بود وجودش را فرا می‌گرفت. هر وقت به قرارگاههای مقاومت می‌رفت در بازگشت تا مدتی حال و هوای دیگری داشت. پدرم به کانونهای شورشی عشق می‌ورزید و دیدن فعالیت‌های آنها در سیمای آزادی کار هر روزه هر دویمان بود.

پدرم در کلام و در قلم امان آخوندها و مزدوران و وادادگان و آنهایی که به مقاومت و مردم پشت کرده بودند را بریده بود و از همین رو در زمان حیاتش سیبل حملات و شیطان‌سازی آنها بود که پس از فوتش هم به آن ادامه می‌دهند. اما آب در هاون می‌کوبند. زیرا ماهی سیاه کوچولویی که پدرم ۵۰ و اندی سال پیش جهان بینی‌اش را تبیین کرد امروز در ابعاد هزاران ماهی سرخرنگ در سراسر کشور لانه‌ها و نشانه‌های خرچنگ های عمامه به سر را به آتش می‌کشند

و تا برکندن ریش و ریشه جنایتکاران حاکم و رساندن خلق به دریای آزادی از پای نخواهند نشست. پدرم به این آینده‌ ایمان داشت و من هم با ایمان به همین حقیقت ادامه راهش را عهد می‌کنم.

توییت خانم مریم رجوی:

 

 

مراسم تشییع و خاکسپاری دکتر منوچهر هزارخانی مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاومت ایران - 0

مراسم تشییع و خاکسپاری دکتر منوچهر هزارخانی مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاومت ایران - 1

مراسم تشییع و خاکسپاری دکتر منوچهر هزارخانی مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاومت ایران - 2

مراسم تشییع و خاکسپاری دکتر منوچهر هزارخانی مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاومت ایران - 3

مراسم تشییع و خاکسپاری دکتر منوچهر هزارخانی مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاومت ایران - 5

مراسم تشییع و خاکسپاری دکتر منوچهر هزارخانی مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاومت ایران - 6

مراسم تشییع و خاکسپاری دکتر منوچهر هزارخانی مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاومت ایران - 7

مراسم تشییع و خاکسپاری دکتر منوچهر هزارخانی مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاومت ایران - 8

مراسم تشییع و خاکسپاری دکتر منوچهر هزارخانی مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاومت ایران - 9

مراسم تشییع و خاکسپاری دکتر منوچهر هزارخانی مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاومت ایران - 10

مراسم تشییع و خاکسپاری دکتر منوچهر هزارخانی مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاومت ایران - 11
 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/27dd8a8e-1fea-4c7a-a22a-ef3b29da845c"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات