728 x 90

ماندن هنر است!

سال‌ها پیش دوستی گفت: «ماندن هنر است. لغزیدن و افتادن جرم نیست. همه می‌لغزیم. همه می‌افتیم؛ اما ماندن هنر است. فضیلت است. تمرین کن! راه رفتن روی بند و بلا را تمرین کن!...».

و حالا ما که بیشتر مانده‌ایم. لابد پشت داشته‌ایم که مانده‌ایم. به پشت سر که نگاه می‌کنم، ۱۱۰سال تاریخ مقاومت برای آزادی را داریم؛ از مشروطیت تا حالا. گویی آرمانی از قله‌ای به قله‌ای به ما رسیده است.

در پشت سر، این همه جان شیفتهٔ آزادی را دادیم؛ یک قلم ۳۰هزار به‌ نام آزادی!

چه رازی‌ است که هر چه خزان سبزی‌اش را می‌گیرد، شاخسارانش پربرگ‌تر می‌شوند؟ رازش در همان درخت بودنش است: هر برگی که می‌افتد به‌سوی ریشه‌اش می‌رود اما مگر این باغ را تبرها حریف‌اند؟ «هر چه تبر زدی به من، زخم نشد، جوانه شد».

و حالا به برلین رسیدیم. تظاهراتی در امتداد بالندگی ایرانیان در واشنگتن و بروکسل.

بالندگی یعنی آینده‌داری در یک آرمان مترقی. تظاهراتهایی که هرکدامشان بالندگی نسل‌های پیوندیافته با آرمان آزادی هستند.

آزادی! پرچمی همیشه افراشته از اوین و راهروهای قتل‌عام ۶۷ در سراسر ایران تا کوه و کمرهای سفرنامه‌های نسل‌اندرنسل که هجرت کردند و در پایتخت‌های جهان دوباره دست‌هایشان را به هم پیوند دادند، پرچم را نگه‌داشتند و ترجمه شایستهٔ ایران غربت شدند که «ماندن هنر است...».

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/a98a6a1d-388f-4940-9f52-45600e1807d5"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات