امسال گردهمایی بزرگ مقاومت ایران طی سه روز با برگزاری کنفرانسهای بینالمللی و عربی با حضور صدها تن از سیاستمداران و دولتمردان تراز اول بینالمللی و هیأتهای قانونگذاران و شخصیتهای برجسته و صاحب نظر در روزهای ۸، ۹و ۱۰تیرماه ۱۳۹۷ برگزار شد.
در آستانه برگزاری اجتماع عظیم پاریس، روز جمعه ۸تیرماه نخستین روز از گردهمایی سه روزه مقاومت ایران، شاهد برگزاری دو کنفرانس بینالمللی در ۶پنل بود که طی آن شخصیتها و تحلیلگران، متخصصان و پارلمانترها پیرامون مهمترین مسائل سیاسی و استراتژیکی مربوط به ایران، بهویژه قیام سراسری دیماه و استمرار آن بحث و گفتگو کردند.
کنفرانسهای بینالمللی در حمایت از آلترناتیو دموکراتیک ایران - میزگرد اول
این جلسات با سخنان افتتاحیه فرانسوا کلکومبه درباره موضوعات مورد بحث آغاز بهکار کرد.
در اولین میز گرد تحت ریاست سفیر لینکلن بلومفیلد دستیار پیشین وزیر خارجه آمریکا، سیاست درست در قبال ایران مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
شرکت کنندگان در این میز گرد عبارت بودند از:
- جولیو ترتزی وزیر خارجه پیشین ایتالیا
- لیندا چاوز، دستیار پیشین رئیسجمهور آمریکا
- سفیر آدام ارلی، سخنگوی پیشین وزارتخارجه آمریکا
- سناتور رابرت توریسلی
- پائولو کازاکا
- دکتر ماریا رایان، رئیس بیمارستان کاتج در ایالت نیوهمشایر
فرانسوا کلکومبه - بنیانگذار سندیکای قضات فرانسه
ما در لحظهای بهسر میبریم که باید بدانیم برای آینده باید چکار کنیم. همه ما میدانیم که مشکلات خاورمیانه و بهطور غیرمستقیم، مشکلات کل جهان به رویکرد رژیم ایران ربط دارد. لااقل بخش بزرگی از مشکلات جهانی. ایران بهطور همزمان علت و راهحل بخشی از این مشکلات است. همچنین همه ما میدانیم که مشکل در ایران رژیم ایران است امروز بعد ازظهر به موضوع دیگری که بسیار مهم است خواهیم پرداخت، که به درستی شناخته شده نیست. چه در بین افکار عمومی، و چه در محافل سیاسی و کارشناسان و آن مشکل سپاه پاسداران است. اینکه چه نقشی ایفا میکند، چه نقشی میتواند ایفا کند و بایستی چه رویکردی نسبت به آن داشت. و با پنلی به کارمان پایان خواهیم داد که به این سؤال خواهد پرداخت ما تلاش خواهیم کرد ببینیم آلترناتیوهای سیاسی در کشوری مانند ایران چه میتواند باشند.
مطمئن هستم همه شما مشتاق هستید ادامه برنامه را ببینید، لذا رشته کلام را به این سخنرانان برجسته میدهم
سفیر لینکلن بلومفیلد – دستیار پیشین وزیر خارجه آمریکا
۱۵سال پیش شاهد بودیم که آمریکا و سازمان ملل تحریمهای گستردهیی را علیه رژیم ایران اعمال کردند. دلیل این تحریمها آن بود که هیچ اعتمادی نسبت به رژیم ایران در مورد برنامه مخفی تسلیحات اتمیش که توسط اپوزیسیون سازمان یافته،شورای ملی مقاومت در سال ۲۰۰۳(۱۳۸۲) افشا شده بود وجود نداشت.
بعد از آن اوباما بر اساس درخواست رژیم ایران وارد مذاکرات شد و در جستجوی یافتن تفاهم بین آمریکا و رژیم ایران شاخه زیتون به سمت آن دراز کرد. ۵سال بعد یک توافق اتمی به دست آمد. اما اعتماد زیادی بهوجود نیامد. در واقع رژیم ایران بسیار تهاجمیتر نسبت به همسایشان عمل کرد و نقض حقوقبشر را بعد از شروع گفتگوها افزایش داد.
بنابراین ترامپ از توافقنامه اتمی خارج شده و پمپئو وزیر خارجه آمریکا فهرستی از ۱۲خواسته را مطرح کرده است. برخی میگویند این موضع بسیار سخت سرانهیی است و این سقفی است که غیرممکن است رژیم ایران به آن دست پیدا کند تا آمریکا را راضی نگه دارد. اما تمام ۱۲خواسته در ارتباط با تجاوزگری، غنیسازی مخفی اورانیوم، کمبود اطلاعات و فاش گویی در مورد برنامه اتمی و موشکهای بالستیکی و تجاوز به سوریه و یمن و سایر کشورهای خاورمیانه و حمایت از گروههای تروریستی است.
بنابراین سؤال من از شرکت کنندگان در پنل این است که لطفاً نظر خودتان را به ما بگویید که اکنون باید چکار کرد. ما بهعنوان اروپاییها و آمریکاییها چگونه متحد شویم؟ و چگونه به نقاط مشترک خودم با مردم ایران دست پیدا کنیم.
جولیو ترتزی - وزیر خارجه پیشین ایتالیا
من مایلم چند کلمه در مورد موضع اروپا درباره رژیم ایران چه الآن و چه در گذشته، نظر بدهم. منظورم از موضع اروپا یعنی موضع کمیسیون اروپا و تمام ارگانهای اصلی این کمیسیون و دولتهای اصلی اتحادیه اروپا بهویژه دولتهای درگیر در مذاکرات ۵+ ۱
اولین نکتهام این است که این سیاست «مماشات به هر قیمت» با رژیم ایران که هماکنون اروپا در پیش گرفته، بر اساس یک فرضیه غلط و یک روایت خطرناک بنا شده است. این فرضیه و روایت غلط این است که روحانی یک پیشرفت برای رژیم و همینطور یک تضمین برای منافع غرب در منطقه محسوب میشود. این کاملاًً غلط است. برای اینکه ما بهخوبی میدانیم روحانی بخشی از رهبری رژیمی است که خامنهای سردمدار آن است. رژیمی که دیدگاهش بر قرار دادن مذهب شیعه جلوتر از سایر مذاهب اسلام و به کنترل در آوردن منطقه استوار است. این مسأله همچنین وضعیتی را ایجاد کرده است که واقعاً اقتصاد ایران را تخریب میکند. هیچ مبارزه واقعی علیه فساد وجود ندارد. هیچ اصلاحاتی در عناصر پایهیی اقتصاد صورت نگرفته است. هیچ کنترلی بر ابزار بانکی و مالی وجود ندارد که همچنان بهعنوان پایهیی برای سوخت رسانی به تروریسم عمل میکند و در نتیجه نقش سپاه و سیستم سرکوب را همچنان تقویت میکند.
بنا بر این این فرضیات و این تفکرات که اروپاییها همچنان عرضه میکنند تا در کنش و واکنش با رژیم ایران باشد باید تصحیح شوند. و این بسیار مهم است که اروپائیان با دولت ترامپ به نقشهمسیر مشترکی برای پرداختن به مشکل ایران برسند. چگونه این کار را بکنیم؟ مسیر پیش رو، استمرار فشار و تعیین شروطی در روابطمان است، یعنی در روابط اتحادیه اروپا با رژیم ایران. این کاملاًً اشتباه است که راه دیگری مثل افزایش همکاری را دنبال کنیم. نه در زمینه فرهنگی و سیاسی و نه در زمینهیی که در برخی کشورهای اروپایی بهوقوع پیوسته است یعنی در زمینههای نظامی و اطلاعاتی.
این بسیار مهم است که جدیتر باشیم و تعامل بین نهادهای اروپایی و دولت آمریکا وجود داشته باشد تا نگذاریم سیاست اروپا از روی ریل درست خارج شود، آن هم فقط جهت استمرار این تصور برای تجار که بازار ایران، کوه طلا است. این چنین نیست. یک تله پر ریسک است. حتی قبل از روی کار آمدن دولت ترامپ در واشنگتن همچنین بود. اما اکنون بسیار آشکارتر شده است که ریسکهای زیاد برای شرکتهای اروپایی و ایتالیایی وجود دارد. برای مثال حتی کمپانیهای بزرگ خساراتی متحمل شدهاند بهخاطر تصمیمهای غلطی که اتخاذ کردند بر اثر فشار دولت.
مایلم صحبتم را با اعمالی تمام کنم که رژیم ایران اخیراً به آن دست میزند و حیلههای غیرقابل قبولی که سعی میکنند استفاده کنند تا نفرت را در بین ایرانیان گسترش دهد و تفرقه را در میان آنها دامن بزند تا شورش مهمی را که بهطور همزمان در بیش از ۱۴۰شهر ایران هفت هشت ماه پیش بهوقوع پیوست را تحتالشعاع قرار دهد. مایلم به آخرین نمونه اشاره کنم. موردی که بهنظر من میشود آنرا منزجرکننده نامید. این نمونه مصاحبه رضا پهلوی، پسر شاه با بلومبرگ بود. من معتقدم که آن مصاحبه و این حرفی که در آن زد که «بهتر است از رژیم ایران حمایت کنیم تا از مجاهدین حمایت کنیم. برای اینکه ما مجبوریم». این سیاست همدستی و همکاری است که تحت هیچ شرایطی قابلقبول نیست. برای همین من مایلم از این فرصت استفاده کنم تا بر حمایت قوی از رئیسجمهور برگزیده مریم رجوی تأکید کنم تا مبارزهاش را ادامه بدهد. ما نمیتوانیم بپذیریم که پسر آخرین حاکم بیاعتبار ایران از تبعیدگاه طلاییش علیه تنها مقاومت واقعاً دموکراتیک که مجاهدین هستند صحبت کند. آیا این یک انتقام گیری خانوادگی است؟ آیا خشم بهخاطر نبردی است که برای دموکراسی و آزادی انجام شده است؟ من فکر میکنم ما علناً باید نشان بدهیم که ما در این آخرین تله رژیم ایران و همدستان نخواهیم افتاد. متشکرم.
سناتور رابرت توریسلی
من یک حامی ترامپ نیستم. من سالها در رهبری دمکراتها در کنگره بودهام. اما به نظر م من در ابعاد وسیعی، سیاست ترامپ درباره ایران و آنچه ما داریم انجام میدهیم، همان چیزی است که هر کس در خلوت خودش درباره آن فکر میکند.
هیچ کس نمیتواند واقعاً معتقد باشد با وجود مسأله رژیم ایران بر روی میز، برای جامعه جهانی که هدفش آشتی بینالمللی، گسترش بازار و رفاه و تقویت سازمانهای جهانی است میتواند آینده دراز مدتی وجود داشته باشد. شواهدی بیش از چیزی که اکنون هست نمیتواند وجود داشته باشد که چنین چیزی ممکن نیست.
همه ما میدانیم که تغییر رژیم کار خطرناکی است. دردسر آفرین است. افراد بسیار و منافع بسیار آسیب خواهند دید. اما هیچکس در این لحظه نمیتواند واقعاً معتقد باشد که بعد از سوریه، بعد از آنچه در عراق اتفاق افتاد، بعد از این سلاحهای وحشتناک، نمیتواند واقعاً معتقد باشد که بهطور واقعی راهحل دیگری وجود دارد.
اگر قرار است با آخوندها و رژیمهای قانونشکنی همچون آنها رویارو شویم؛ زمانش فقط الآن است.
منتقدین میتوانند بگویند که خواستههای ۱۲گانه وزیر خارجه نه فقط بسیار بالا بلکه حتی برای رژیم ایران غیرممکن است. بنابراین خواسته بهطور واقعی تفاهم و سازش نیست. کاملاًً درست است. من فکر میکنم این حقیقت دارد. هیچ دلیلی وجود ندارد که چرا ما باید روی این استانداردها تن به سازش بدهیم. اگر رژیم ایران میخواهد به خانواده ملل بپیوندد نباید یک قرار داد جداگانه به دست بیاورد. توافق چنین چیزی است. باید این رفتار و اعمال مشخص را انجام بدهد. مثل هر کشور دیگر...
(ایران) کشوری با ۸۰میلیون جمعیت است که اگر بهنحو درستی عمل کار کند، با یک اقتصادی عادی، حکومتی عادی، تجارت و یک رهبری عادی، به یک قدرت اقتصادی منطقهیی و چه بسا به یک قدرت اقتصادی بینالمللی تبدیل میشود. نباید هیچ توافق جداگانهیی در کار باشد. ۱۲خواسته پمپئو هم در همین باره است. هیچ توافق جداگانهیی وجود ندارد! آیا این بهمعنی آن است که ما هیچوقت با ملاها به توافق نخواهیم رسید؟ برای اینکه منصف و صادق باشم میگویم بله؛ به همین معنی است. این بهمعنی آن است که ما در وضعیت تغییر رژیم قرار داریم حتی اگر خودمان هم متوجه آن نباشیم.
ما همه وظایف خود را در تاریخ برعهدهداریم. متحدان اروپایی ما ممکن است نبرد دیگری را انتخاب کنند که ما انتخاب نکنیم. اما میتوانیم از کنار حمایت کنیم. کشورهایی که میخواهند از درگیری اجتناب کنند باز خواهند فهمید که فقط دو راه برای خروج (از این وضعیت) وجود دارد. راه کنونی یا راه نظامی. بهتر است راه کنونی برگزیده شود.
لیندا چاوز – مدیر پیشین روابط عمومی کاخ سفید
من فکر میکنم ما باید تمرکزمان را روی مسائل بزرگ بگذاریم. تجارت و عدم موازنه تجاری یکی از این مسائل بزرگ نیست.
بهتر است ما متمزکر روی تهدید رژیم ایران باشیم و با متحدان اروپائییمان کار کنیم تا آنها را همراه سازیم من با سناتور توریسلی و وزیر خارجه پیشین ترزی موافقم که اگر قرار است تغییری بینیم این تغییر باید توسط مردم ایران انجام شود. این پاسخ نظامی نیست که رژیم را تغییر میدهد. بلکه یک قیام دموکراتیک توسط مردم ایران است.
دکتر ماریا رایان – رئیس بیمارستان کاتج در ایالت نیوهمشایر آمریکا
من سیاستمدار نیستم. من به شکل ساده به موضوع نگاه میکنم. ایران کشوری است که بهطوری تاریخی تمدنی بسیار غنی و بسیار مترقی داشته است. در این رژیم صدها هزار تن اعدام شدهاند. اولیهترین حقوقبشر نادیده گرفته میشوند. و بهطور خاص در مورد زنان، سرکوب شدیدی صورت میگیرد.
زنان هرگز نمیتوانند رئیسجمهور شوند. نمیتوانند قاضی شوند.
ما در دسامبر و ژانویه شاهد بیش از ۱۴۲تظاهرات بودیم. ولی چشمگیرتر از همه مربوط به چند روز گذشته در تهران بود که این همه مردم بیرون آمدند. اقتصاد آنها در هم شکسته است. ریال هیچ ارزشی ندارد. این خیلی مهم است که این امر منشأء سازمانیافته دارد. ولی آنها نیاز به کمک خواهند داشت. ما میتوانیم به تحریمهای اقتصادی ادامه دهیم. ما میتوانیم از متحدان اروپاییمان بخواهیم که همین خط فکری را در پیش بگیرند
. به نظر م در طول عمر خودمان، ایران آزاد را هم خواهیم دید. و این برای ما مهم است. چه اروپایی باشید و چه آمریکایی. زیرا رژیم ایران حامی شماره یک تروریسم است.
سفیر آدام ارلی – سخنگوی پیشین وزارتخارجه آمریکا
با این شروع میکنم که بگویم شاید چیزی که همه روی آن توافق داریم این است که یک سال چقدر تفاوت ایجاد میکند؟ وقتی به نقطهای که ایران در آن بود نگاه کنید و اینکه سیاست آمریکا سال پیش در کدام نقطه بود و امروز در چه نقطهای است. لااقل الآن ما میدانیم موضعمان چیست. و ما همچنین میدانیم موضعی که داریم جواب دارد.
بهلحاظ پیشنهاد یک سیاست، من سه پیشنهاد دارم. در اصل یک سیاست است با سه تبصره. سیاستی که در پایه توصیه میکنم، تشدید تحریمها است. و تشدید فشار بر روی رژیم ایران. زیرا این تنها چیزی است که این رژیم را اولاً به زانو در خواهد آورد، و ثانیا آینده بهتری برای مردم ایران ایجاد خواهد کرد. تشدید تحریمها چه الزاماتی دارد؟ الزام اول به اجرا درآوردن همان تحریمها است. چیزی که حیاتی است، قطع کردن رژیم ایران از سیستم بانکی بینالمللی است. و اینکه اطمینان حاصل کنیم آنها نمیتوانند از سیستم سوئیفت (SWIFT) استفاده کنند. اطمینان حاصل کردن از اینکه اگر سایر بانکهای مرکزی، خطاب به دوستان اروپایی میگویم، سایر بانکهای مرکزی اگر وارد تبادلات مالی و پولی با رژیم ایران شوند مورد تحریم قرار بگیرند. این مستلزم اراده بسیار زیاد سیاسی از جانب آمریکا خواهد بود. اعمال تحریمهای ثانویه، به این معنی که شرکتهایی که با رژیم ایران تجارت میکنند، خودشان و داراییهایشان مورد تحریم قرار بگیرند. و نهایتاً در رابطه با نفت، قطع کردن رژیم ایران از بازار نفت جهانی، که دولت آمریکا به آن متعهد شده و کار درستی است.
توصیه دوم من برای تغییر سیاست بعد از تشدید تحریمها این است که بهنظر من مهم است که همانطور که همکار ما از ایتالیا کمی در این باره صحبت کرد، بهنظر من مهم است که ائتلاف بینالمللی را گسترش بدهیم. ائتلافی که رژیم ایران را منزوی کرده است. ما درباره اروپا صحبت کردیم. نقش اروپا در کارآمد بودن تحریمها بسیار حیاتی است. ولی همچنین بهنظر من ما باید، کاری که الآن در حال انجام آن هستیم، یعنی ائتلاف کشورهای خاورمیانه را هم گسترش بدهیم که برای منزویکردن (رژیم) ایران کار میکنند.
آخرین توصیه سیاست در رابطه با اینکه چطور سیاست آمریکا میتواند از تغییر در ایران پشتیبانی کند، دسترسی به نقطهای است که واقعاً تعیینکننده است، یعنی مردم ایران است. پس به یاد داشته باشیم که همچنانکه شاهد گسترش تظاهرات هستیم، در بازار، در راهپیماییهای شهروندان مقابل مجلس، در همه شهرها و روستاهای سرتاسر ایران، یک بیانیه اعلام حمایت علنی در زمان مناسب توسط شخصیتهای آمریکایی، معنی بسیار زیادی دارد و ما باید از این سلاح بهطور استراتژیک استفاده کنیم.
پس بهطور خلاصه میگویم: تشدید تحریمها، گسترش ائتلاف و بهبود همکاری در بین اعضای ائتلاف و ارائه حمایت آشکار، مستمر و سطح بالا و بیانشده از مردم ایران برای شتاب دادن به تغییری که پیشاپیش شروع شده است.
پائولو کازاکا
به نظر من ساختن یک جبهه اروپایی – آمریکایی حیاتی است. بر چه اساسی این امر میتواند محقق شود؟
من فکر میکنم بر اساس طرح ۱۲مادهیی پمیپو. منطقاً همانطور که سناتور توریسلی گفت رژیم نمیتواند به این شرایط تن بدهد. پیامدهایش برای ما کاملاًً روشن است. اما من فکر نمیکنم این پیامدها باید به همین شکل روی میز بیاید. یک موضوع این است که منطقاً فهم کنیم پیآمد آن چه خواهد بود؟ موضوع دیگر این است که بگوییم: آیا شما اعتراضی به هیچکدام از این ۱۲ماده دارید؟ آیا آنها حداقلهای یک روابط طبیعی برای هر کسی که میخواهد عضوی از جامعه جهانی باشد نیست؟ این سؤالی است که ما باید طرح کنیم.
مسأله دوم مسأله تجارت است.
بعد از اینکه آمریکا خروج خود را از توافق اتمی اعلام کرد، یک مقام مهم در رژیم ایران گفت: «اکنون زمان آن است که به دوستان اروپاییمان بگوییم یا راهی برای ادامه یافتن این توافق پیدا میکنید یا اینکه ما بازگشت پولی را که به شما دادهایم مطالبه خواهیم کرد. این حرف ثبت شده است اما از جانب طرف اروپایی با سکوت مواجه شد. حتی بعد از اینکه وزیر خارجه (رژیم ایران) به بروکسل آمد و با موگرینی دیدار کرد اما هیچ توضیحی در این باره داده نشد. من به مقامات مرتبط با فساد مالی در اروپا شکایت کردم. آنها گفتند ما مدرکی نداریم که در این رابطه یک تحقیق را آغاز کنیم. چه مدرک بیشتری نیاز است. این مسأله بسیار حیاتی است. چرا ایران این قدر بهلحاظ اقتصادی مهم است؟ اگر به ارقام نگاه کنید البته ایران ظرفیتهای بالایی دارد. این مطمئناً درست است. بالاخص اگر از دست آخوندها خلاص شود. اما تولید ناخالص داخلی، به هیچوجه این میزان از سرمایهگذاری سیاسی رهبران اروپا در ایران را توجیه نمیکند. باید دلیلی برای این کار وجود داشته باشد. البته سپاه و بنیادهای مذهبی بخش اعظم اقتصاد را در دست دارند و معلوم است که معامله با آنها مؤثرتر است تا معامله با یک اقتصاد آزاد. اما باید دلیلی وجود داشته باشد که اکنون زیر میز است و ما باید تقاضا کنیم که روی میز بیاید تا بدانیم چه خبر است.
ادامه دارد
کنفرانس بینالمللی ایران: چشمانداز تغییر
ولید فارس
عصر بخیر خانمها و آقایان، از همه شما متشکرم بهخاطر حضورتان در این پنل فوقالعاده درباره نقش سپاه پاسداران و حضورش در منطقه.
پنل امروز بسیار عالی است چون به عصب مرکزی و هسته گسترش رژیم در منطقه ربط دارد.
خوب است بدانیم کسانی که در این پنل هستند بهدلیل تخصصشان به ما کمک خواهند کرد تا فهم بهتری در مورد موضوعاتی که خواهند ارائه کرد پیدا کنیم.
من در حال حاضر در آمریکا زندگی میکنم اما در بیروت لبنان به دنیا آمدهام. اولین آشنایی من با مطالعه ایران به سال ۱۹۸۷ بر میگردد، زمانی که یک کتاب به زبان عربی در مورد ظهور جمهوری اسلامی در ایران منتشر کردم. من پیشبینی کردم که سرانجام بهخاطر این ایدئولوژی بهعنوان منشأء (این رژیم)، چیزی که اپوزیسیون ایران قبل از همه ما از آن اطلاع داشت، ولی ما رفتهرفته درک کردیم که رژیم ایران بهخاطر همان ایدئولوژی اولیهاش که شامل جاهطلبیهای ژئوپلیتیک و اقتصادی است، تلاش خواهد کرد در منطقه خود را گسترش بدهد. این دی.ان.ای. آن است. در تمام منطقه، رژیم ایران همیشه این جاهطلبیمنطقهیی را داشت که در مرکز آن سپاه پاسداران بود. در آخر و مهمتر اینکه در سال ۲۰۱۰، ما درباره حوادثی در صنعا در شمال یمن شنیدیم، در حالی که رسانههای آمریکایی و رسانههای بینالمللی حتی نمیدانستند صنعا کجاست. ما متوجه شدیم که این پروژهٔ رژیم ایران بوده که سالها بعد با حوثیها به همکاری پرداختند و بقیهٔ داستان را خودتان میدانید. بنابراین، این پنل با بهکارگیری زوایای مختلف تجارب فوقالعادهٔ خود به توسعه سپاه پاسداران در منطقه خواهد پرداخت، آن هم بهعنوان نیروی مرکزی رژیم ایران در تلاش برای ایجاد یک محدوده نفوذ بسا گستردهتر. میتوانم به شما بگویم، البته این بحث پنل ما نیست، که سپاه پاسداران در سراسر جهان پروژههایی دارد، همانطور که استماعهای کنگره و تحلیلهای آژانسهای ما نشان داده است، (اقدامات سپاه) در آفریقا و آمریکای لاتین و شرق آسیا نیز جریان دارد.
ژنرال چاک والد - جانشین پیشین فرمانده نیروهای آمریکا در اروپا
برجام و عدم تمایل آمریکا برای درگیر شدن و حل و فصل مسائل منطقه هرگز باعث تغییر رفتار (رژیم) ایران در منطقه و در داخل ایران نشده است. بهنظر من این بهصورت نابخردانه و سادهلوحانه، هدفی بود که در توافق اتمی مد نظر گرفته شده بود. آنطور که باید این امر اتفاق نیفتاد. افرادی ممکن است استدلال کنند که ما باید این توافق را حفظ میکردیم و در سالهای آینده به (رژیم) ایران فشار میآوردیم.
مداخله (رژیم) ایران در منطقه و بهویژه حمایت از شبهنظامیان فرقهیی در درگیریهای منطقهیی افراطگرایی خشونتآمیز شیعی و سنی را هدایت میکند. در حال حاضر جاهطلبیهای منطقهیی (رژیم) ایران بیشترین تأثیر را بر تقویت کنترل خود بر سوریه و عراق دارند و در نتیجه غلبه بر قلب ژئو استراتژیک خاورمیانه و تأمین امنیت یک پل زمینی به حزبالله و مدیترانه بیشترین اهمیت را دارند.
در سوریه، تخمین زده میشود که (رژیم) ایران تا کنون ۳۰میلیارد دلار خرج کرده است و به کمک اسد توانست کشور را بهطرز وحشیانهیی از بین ببرد. کمکهایی شامل فراهمکردن نیروهای تهاجمی و مشاوران نظامی برای حملات اسد از جمله حمله شنیع در غوطه در نزدیکی دمشق در بهار ۲۰۱۸، پاکسازی مناطق سنینشین، بازپسگرفتن آنها و جایگزینکردن سکنه آن مناطق با شبهنظامیان تحت حمایت (رژیم) ایران و خانواده آنها که به نیروهای رژیم سوریه این فرصت را داد تا مواضعی را در جنوبی غربی، روبهروی اسراییل و اردن بهدست گیرد، آن هم از طریق خارجکردن شبهنظامیان تحت حمایت (رژیم) ایران، حال آنکه در واقع شبهنظامیان (رژیم) ایران با استفاده از یونیفرمهای نظامی ارتش سوریه همانجا میمانند و به تأمین شبهنظامیان حامی اسد در سوریه و ساختن پایگاههای نظامی برای سپاه پاسداران و عوامل آن در سوریه ادامه میدهند
در لبنان، (رژیم) ایران متهم به تلاش برای ساختن حداقل دو کارخانه زیر زمینی بهمنظور ساختن موشکهای دقیق برای حزبالله است. در ۱۵مارس، وزیر میتس اظهار داشت که (رژیم) ایران از یمن بهعنوان یک منطقه تسلیحاتی استفاده میکند.
مداخله تهاجمی (رژیم) ایران در سراسر منطقه و هزینه سنگین آن در این روند، مستقیماًًً بر دلایل ناآرامی فزاینده در داخل کشور تأثیر میگذارد. از دسامبر ۲۰۱۷ بهعلت مدیریت ضعیف اقتصادی در ایران، فساد سیستماتیک و سرکوب آزادیهای سیاسی برای ایرانیان، موج عظیمی از تظاهرت در سراسر ایران صورت گرفته است. بارها و بارها شعار معترضان مربوط به حمایت رژیم از حزبالله و هزینه دخالتهای آن در سوریه بوده است.
ما باید حضور خود را در سوریه و عراق ادامه بدهیم برای جلوگیری از رشد مجدد داعش جهت ایجاد امنیت و ثبات پس از جنگ و کاهش نفوذ (رژیم) ایران که این موارد را ممکن است بهخطر بیندازد. ما باید با متحدان منطقهیی خود کار کنیم و نظارت خود را بر آبراههای مختلف از جمله دریای سرخ، دریای عرب و مدیترانه گسترش بدهیم و تلاش کنیم تا (رژیم) ایران نتواند از هواپیماهای غیرنظامی برای حمل و نقل منابع و پرسنل نظامی استفاده کند؛
ژنرال جیمز کانوی - فرمانده پیشین تفنگداران دریایی آمریکا
ژنرال جیمز کانوی
ما سالها از اصطلاح مداخله در رابطه با دخالتهای سپاه پاسداران استفاده کردیم، اما فکر میکنم این کلمه دیگر قابل استفاده نیست و مفهومی ندارد. امروز میبینم در مورد فعالیتهای آنها از کلماتی مانند مختلکردن، تخریب، سرطان و یا حتی کنترل دولتهای خاورمیانه استفاده میشود. سوریه به مراتب بیشترین اهمیت را برای سپاه پاسداران دارد و فکر میکنم حضورشان در آنجا بیشترین خطرات را برای آنها دارد. بر اساس اغلب تخمینها امروز بین ۱۰تا ۱۲هزار نیروی (رژیم) ایران در سوریه وجود دارد و این تعداد به ۵۰، ۶۰و تا ۷۰هزار نفر میرسد اگر که نیروهای شبهنظامی پاکستانی، افغانی و حتی عراقی را اضافه کنید. بر اساس این آمار بین ۳۰تا ۶۰میلیارد دلار از طرف سپاه پاسداران برای جنگ در سوریه هزینه شده است.. قاسم سلیمانی معتقد است که سپاه پاسداران در یک دهه اخیر به موقعیتهای زیادی دست پیدا کرده، اما آنها در حال حاضر با وضعیتی در کشورشان روبهرو شدند که قبلاً هیچگاه با آن مواجه نبودند. میزان تلفات حداقل شامل ۲۰۰۰نیروی (رژیم) ایران و در کل ۴۰۰۰ از نیروهای سپاه پاسداران است. منابع قابل توجهی خرج شده است. (رژیم) ایران معمولاً یک بودجه نظامی دارد که سالانه ۱۶میلیارد است و بسیار، بسیار بیشتر از آن صرف جنگ در سوریه شده است.
برای این فرصت از شما متشکرم.
محمد سولامی، رئیس مؤسسه بینالمللی مطالعات ایران
بگذارید اول از همه بگویم ما حضور سپاه پاسداران را در مرزمان نمیخواهیم. بنابراین فکر میکنم خیلی مهم است که ما مسائل در منطقه را بررسی کنیم. بگذارید بگویم تروریسم و فرقهگرایی عناصری هستند که رژیم ایران از طریق آنها نفس میکشد. همانطور که ما در خاورمیانه از سپاه پاسداران و نیروی قدس رنج میبریم، مردم ایران در داخل ایران از بسیجیها رنج میکشند.
ما هماکنون آنها را در خیابانهای ایران، حین تظاهراتها میبینیم که تلاش دارند علیه مردم دست به اقدام بزنند و آنها را سرکوب کنند. این بسیار مهم است. سپاه پاسداران حداقل ۴۰درصد از اقتصاد ایران را کنترل میکند. رژیم ایران ادعا میکند از این شبهنظامیان علیه داعش، القاعده و گروههای دیگر برای فشار آوردن بر روی آنها استفاده میکند. اما اینها واقعیت ندارد، زیرا سپاه پاسداران (رژیم) ایران، نظام سیاسی در ایران قبل از اینکه این گروهها ظاهر شوند بهوجود آمده بودند. برای مقابله با استراتژی آنها، ما باید استراتژی خودمان را ایجاد کنیم تا استراتژی آنها را مهار کنیم و پس بزنیم. فکر میکنم ما سه یا چهار پیشنهاد اصلی داریم. اول برخورد قانونی از طریق سازمانهای بینالمللی و منطقهیی. این بسیار مهم است، ما باید مسائل حقوقی را در سازمانهای مختلف بینالمللی علیه نظام سیاسی ایران، بهویژه در مورد سپاه پاسداران مطرح کنیم. دوم مقابله اقتصادی و ما میدانیم که سپاه پاسداران دارای تعداد بسیاری از شرکتهای بینالمللی با نامهای مختلف است، گاهی اوقات یا بیشتر اوقات با نامهای غیرنظامی. شما نمیتوانید آنها را شناسایی کنید یا در مورد آنها بدانید، زیرا فعالیتهایشان، جایی ثبت نشده است. بنابراین فکر میکنم ما باید شرکتهایی را که با سپاه پاسداران کار میکنند شناسایی کنیم و دیگر با آنها مراودات اقتصادی نداشته باشیم. به نظر من باید یک تعریف از تروریست داشته باشیم. هر گروهی که در این تعریف بگنجد و مشخصات آنها را داشته باشد، باید با آن جنگید، چه داعش باشد و چه نیروی قدس؛ در غیراین صورت ما هیچوقت از دست این گروهها خلاص نخواهیم شد؛ این بسیار مهم است. پیشنهاد چهارم این است که بین دولتها و سازمانهای اطلاعاتی آنها، همکاری و تبادل اطلاعات در مورد فعالیتهای رژیم ایران و نهادهای سپاه پاسداران داشته باشیم. اگر ما ایدهها و اطلاعات خود را مبادله نکنیم، نمیتوانیم رژیم ایران را پس بزنیم و از دست سپاه پاسداران و فعالیتهایش خلاص بشویم. من فکر میکنم اینها مهمترین ایدههاست.
کنفرانس بینالمللی ایران: چشمانداز تغییر
۲۹ژوئن ۲۰۱۸
پنل دوم: سپاه پاسداران و دخالتهای در منطقه
ریاض یاسین-سفیر یمن درفرانسه،وزیر خارجه پیشین
اولاً خیلی متشکرم که ما را به این جلسه بسیار مهم دعوت کردید اول از همه اگر واقعاً میخواهیم درک کنیم که چرا (رژیم) ایران در سایر کشورها دخالت میکند، بهنظرم علت آن بهسادگی این است که این در قانون اساسی آنها نوشته شده است. نباید از این واقعیت در آینده چشمپوشی شود. فکر میکنم این واقعاً نشاندهنده آن است که آنها این را در هر صورت ادامه خواهند داد ثانیاً فکر میکنم همه میدانند، (رژیم) ایران همواره دو، سه استراتژی اصلی را در پیش میگیرد، یا تلاش میکنند بین سنیها و شیعیان مشکل ایجاد کنند که قبلاً وجود نداشت، بهطور خاص در یمن و درباره آن صحبت خواهم کرد، یا ایجاد نوعی « انقلاب» یا این (ادعا) که دارند به فقرا کمک میکنند و تمام این هرج و مرج و آنارشی را ایجاد میکنند و نکته دوم انتقامجویی است که آنها بهطور مثال در عراق انجام دادهاند...
طبعاً ما شبکههای جاسوسی را در سال ۲۰۱۲ دستگیر کردیم و وقتی حوثیها صنعا را اشغال کردند آنها را آزاد کردند و آنان با خوشحالی به ایران بازگشتند. این واقعه نشان میدهد که چه اتفاقی افتاده است. در ژانویه ۲۰۱۳ مقامهای یمنی همچنین یک کشتی (رژیم) ایران را متوقف کردند، آنها تلاش داشتند مواد انفجاری و موشکهای زمین به هوا، ۲یا سه مورد از آنرا به داخل کشور قاچاق کنند. این فقط موردی است که میتوانید در مطبوعات پیدا کند، ولی ما موارد بیشتری را توقیف کردهایم و نمیدانیم چه میزان تاکنون توانسته وارد کشور بشود. در مارس ۲۰۱۶ بهعنوان مثال، یک هلیکوپتر که با ناو نیروی دریایی فرانسه بهنام پرووانس کار میکرد، یک قایق مشکوک را در ساحل جزیره یمنی سقطری مواجه شد. نیروهای فرانسوی یک انبار تسلیحات مخفیشده در زیر تورهای ماهیگیری را پیدا کردند؛ این فقط یک نمونه است. یک مورد دیگر در فوریه ۲۰۱۶ ناو اچ.ای.ام.اس. داروین استرالیا نیز یک کشتی کوچک ماهیگیری را در ساحل عمان توقیف کرد و میزانی تیربار، تیربارهای پی.کی.ام.، قطعات یدکی، لولههای خمپاره و از این قبیل در آن یافت. لذا اگر بخواهم فهرست آنرا بگویم، بیش از ۵ساعت طول خواهد کشید. شورای امنیت نتیجهگیری کرد که (رژیم) ایران تحریم تسلیحات اعمالشده بر یمن را نقض کرده، آن هم از طریق عدم جلوگیری از شبهنظامیان حوثی برای کسب موشکهای (رژیم) ایران. لاشههای موشکها که از یمن به عربستان شلیک شده، دخالت (رژیم) ایران در یمن را اثبات میکند، از طریق ارسال این تسلیحات به باند حوثیها. بهطور مشخص گزارش مللمتحد میگوید که جمهوری اسلامی در عدم تبعیت از قطعنامه ۲۲۱۶قرار دارد، این مهمترین قطعنامهیی است که در تمام بخشهایش، حدود ۸بخش، تأیید میکند که حوثیها باید عقبنشینی کنند و نباید از این تسلیحات استفاده کنند و باید از (قطعنامه) مللمتحد تبعیت کنند، اما آنها هیچ کاری را نمیپذیرند و طبعاً این با حمایت (رژیم) ایران صورت میگیرد. نه تنها در داخل کشور، بلکه همچنین در خارج کشور و همیشه. همچنین میبینید و در مییابیم که آنها از تکنولوژی جدیدی استفاده میکنند که در یمن وجود نداشته و همه نسبت به توانمندی و تواناییهای موجود در یمن آگاهند، اکنون حوثیها پهپادهای انتحاری را استفاده میکنند، از UAV یعنی هواپیماهای بدون سرنشین مسلح استفاده میکنند، یعنی تکنولوژیهایی که مربوط به (رژیم) ایران است و ما شواهد تمام اینها را داریم. همچنین موشکهای کورنت یافتیم با شمارههای سریال مشابه تولیدات (رژیم) ایران. همانطور که گفتم، میتوانیم موارد بسیاری را از مداخله (رژیم ایران) در یمن ذکر کرد. آخرین مورد اینکه ما بهتازگی در یافتیم که بیش از ۲۵۰کارشناس (رژیم) ایران در مناطق مختلف حدیده دیده شدند، ما متوجه حضور بسیاری از (نیروهای) (رژیم) ایران و حزبالله در آنجا شدیم که دست به هر نوع اقدام خصمانهیی میزنند و حوثیها را برای کارگزاری مین و تلههای انفجاری و همه انواع مواد انفجاری کمک میکنند. به همین دلیل مقداری کُند پیش میرویم، ولی انتظار داریم که بهزودی حدیده و بقیه یمن را آزاد کنیم. متشکرم.
فردریک آنسل-نویسنده و محقق ژئوپلتیک متخصص در امور خاورمیانه
پیشروی رژیم ایران در منطقه پنج نقطه است. اولین آن، مهمترین، به شما میگویم حزبالله است با استدلال بسیار جالب از جمهوری اسلامی از سال ۱۹۸۲، از زمان ایجاد این گروه سیاسی، اجتماعی و بهخصوص پلیسی و نظامی در جنوب لبنان، استدلال این بود که شیعیان جنوب لبنان باید از نظر اجتماعی و اقتصادی نمایندگی شوند. من میگویم - این یک دولت در دولت، امروز در لبنان است و بدتر از آن این گروهی است که حتی به پیمانهای عربی احترام نمیگذارد،
بهطور خاص، مسلماً در سوریه است که (رژیم) ایران یک شکل واقعی از امپریالیسم بسیار سخت را به کار میگیرد. و همچنین ارتکاب جنایات در بخشی از جمعیت و علیه تعدادی از مخالفان دیکتاتور سوریه، نه تنها با استقرار، نه فقط بهعنوان سرباز کماندو، بلکه با استقرار پایگاههای نظامی واقعی ثابت بر روی زمین مشکل ایجاد میکند؛ لذا هدف تداوم و پایگاههای نظامی که در آن موشکهای بالستیک ذخیره شده برای تهدید کاملاً تمام منطقه، کل خاورمیانه، محدوده موشکی نه تنها به مرزهای ایران، بلکه در سوریه نیز اعمال شده و کل منطقه را تهدید میکند.
از لحاظ هزینهها و این بهخوبی الآن مطرح شد، خسته از جنگهای (رژیم) ایران در خارج، بهخصوص یکی که من آنرا مطرح کردم و در سوریه ادامه دارد، مردم ایران -و ما طی چندین ماه و چند سال اخیر آنرا بارها شنیده و خواندهایم- به تنگ آمدهاند.
ایو ترار –معاون سردبیر روزنامه فیگارو فرانسه
تشکر از شما آقای رئیس، تشکر از مقاومت ایران که من را به سمینار خود دعوت کردید و تشکر از شما که به سخنانم گوش میدهید؛ میدانم که بسیاری از شما از خارج کشور میآیید و من از این فرصت استفاده میکنم تا مقداری از منطقه خارج بشوم، اگر که اجازه بدهید، تا به شما درباره دیدگاه فرانسه بگویم، منظورم افکار عمومی فرانسه است معنی و مفهوم و رویکرد فرانسویها در قبال این واقعه بسیار مهم، مقداری دیدگاهی را خلاصه میکند که نسبت به ایران از سال ۱۹۷۹و به قدرت رسیدن خمینی وجود داشته است مشکل این است که هرگز تعلیمی در این رابطه صورت نگرفت. هرگز تعلیمی صورت نگرفت و هرگز بسیاری از فرانسویها و حتی روشنفکران و کارشناسان صدایشان را بلند نکردند تا سخنرانیها و اظهارات و نوشتههای بهخصوص آیتالله خمینی را بازگو کنند که وقتی آنها را بهخوبی میخوانید -و من به میزانی آنها را خواندهام- میبینید که دقیقاً به صدور مدل[رژیم] ایران به کل جهان عرب و مسلمان فرامیخواند و نیز به کل کشورهای جهان. باید این امپریالیسم بنیادگرا در همهجا مستقر میشد و متأسفانه این اظهارات، به هیچ عنوان در سخنان و حتی در مطبوعات غربی و بهویژه در مطبوعات فرانسه ترجمه نشد. به توافقی باز میگردم که رئیسجمهور آمریکا آنرا رد کرد، طبعاً بیشتر مطبوعات و افکار عمومی، تلاش کرد نقاط مثبت و منفی آنرا ارزیابی کند و در نهایت آنها خیلی بیشتر به مخالفت با رد (توافق) علاقه دارند تا به موافقت با آن. دلیل آن واضح است، چون پشت آن منافع تجاری وجود دارد. این منافع تجاری، میدانید که به حدود ۱۳۰تا ۱۵۰میلیارد دلار بالغ میشود و حدود ۲۵۰قرارداد که یا در مسیر درست قرار داشت و یا به امضا رسیده بود و در پایان فرانسه فکر کرد که میتواند اقتصاد، صنعت و توانایی خود را در ایران بازیابد، آن هم با چند مورد از بزرگترین مارکهایش و البته نه فقط مارکهای بزرگ. این استدلالی است که خیلی تأثیرگذار بوده یعنی اینکه خب به هر حال برای تجارت میتوان حتی با یک رژیم سرکوبگر خود را تطبیق داد، رژیمی که یک دیکتاتوری است، بهرغم اینکه لباس مدراسیون بر تن دارد، میدانید این کلمه را در فرانسه خیلی دوست دارند. یکی افراد واقعاً شرور هستند و یکی هم شرورهای مدره. حال در فرانسه از شرورهای مدره خوششان میآید! و از آنها نفرت ندارند. به این صورت پس اگر مشکل ما را حل میکند، چون در هر حال این رژیم هم که به نفس افتاده و خلاصه استدلالهایی هست تا بگویند، بهتر است با این توافق خود را منطبق کنیم تا اینکه آنرا رها کنیم. با این حال من حقیقت را به شما میگویم: فکر نمیکنم که خیلی پیش رفته باشیم و بیش از آنچه واقعاً گفته میشود در ارتباط با وضعیت سلاح اتمی یا پیشرفت سلاح اتمی (رژیم) ایران پیش نرفتهایم. رویکرد رئیسجمهور فرانسه چه باید باشد و چه رویکردی میتواند از طرف مقامهای فرانسوی در پیش گرفته شود؟ آن هم امروز که این توافق توسط آمریکاییها رد شده و ما در وضعیتی بسیار پیچیده هستیم.
کنفرانس بینالمللی ایران: چشمانداز تغییر
۲۹ژوئن ۲۰۱۸
پنل سوم: سپاه پاسداران و تاثیر تحریم ها
سفیر لینکلن بلومفیلد-دستیار پیشین وزیر خارجه آمریکا
ما میخواهیم در مورد سپاه پاسداران و تحریمها صحبت کنیم. ما با برونو ترتره شروع خواهیم کرد. وی معاون مدیر بنیاد تحقیقات استراتژی فرانسه است. و بعد ادوارد لینتنر، معاون پیشین وزیر کشور آلمان به ما خواهد پیوست. مشتاق شنیدن نکات وی هستیم. مایکل پریجنت، آیا درست تلفظ کردم؟ تحلیلگر امور خاورمیانه از بنیاد هادسون آمریکا در واشنگتن دی سی. و سفیر رابرت جوزف، نماینده ویژه در امور منع گسترش تسلیحات هستهیی و معاون پیشین وزارتخارجه آمریکا در امور کنترل تسلیحاتی و امنیت بینالمللی تا تاریخ ۲۰۱۷. باب خیلی خوشحالیم که دوباره با شما هستیم.
اگر گفتگوهای امروز را دنبال کرده باشید، شما از افسران ارشد نظامی و شخصیتهای برجسته و منتقد در مورد ایران و این رژیم شنیدید. من میخواهم این پنل را به چالش بطلبم، و این سؤال پایهیی را مطرح کنم که تحریمها چه تاثیری میتوانند داشته باشند؟ اهمیت سپاه پاسداران در چیست، در رابطه با نقض قوانین بینالمللی و نرمهای بینالمللی و تجاوزی که در خاورمیانه شاهدش هستیم. و اینکه آیا تحریمها بهترین و مناسبترین جواب برای آن است؟ آیا کارساز خواهند بود؟
و برای شروع با برونو ترتره در راست من و چپ شما شروع میکنیم.
برونو ترتره معاون مدیر بنیاد تحقیقات استراتژی فرانسه
درباره سیاستهای تحریم، اجازه بدهید سه، چهار نکته را در این باره بگویم.
اول از همه، این نکته غیرقابل انکار است که تحریمها مهم هستند و مشخصاً رژیم را وادار کردند که مذاکراتی را قبول کند که منجر به معاملهیی شد که برخی آن را یک توافق بد و من آن را یک توافق ناقض میدانم. بالاخره این توافقی است که اکنون داریم. این معاملهیی است که ممکن است برخی بگویند داشتیم، اما حداقل هنوز روی کاغذ وجود دارد. وقتی نگاه کنید که رژیم چقدر از عواید نفت را طی دوران اوج تحریمها از دست داد، که شاید بیش از صدوپنجاه میلیارد دلار باشد یعنی کوچک شدن حجم اقتصاد به میزان شاید ۱۵تا ۲۰، آنگاه میبینید این غیرقابل انکار است که تحریمها نقش مهمی در وادار کردن رژیم به آمدن به پای میز مذاکره ایفا کرده است.
وقتی شما درباره تحریمها علیه [رژیم] ایران صحبت میکنید بدیهی است که سپاه پاسداران بسیار مهم است. چرا که نهایتاً آنها هستند که هسته مرکزی این رژیم هستند. با اینحال من میگویم در هر سیاستی در قبال رژیم جمهوری اسلامی تحریمها یک ضرورت است ولی ناکافی هستند. تحریمها یک گلوله جادویی نیستند. ما میدانیم و شما هم میدانید که این رژیم بسیار منعطف بوده است. بسیاری از نهادهای ایرانی راههای گذران زندگی با تحریمها را پیدا کردهاند. تحریمهایی بودهاند که سپاه پاسداران متأسفانه خودش را با آنها منطبق کرده است.
تحریم تنها ابزاری نیست که اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار میدهد. تنوع قیمت نفت نیز بهمان اندازه مهم است. مشکل اینجاست که برخی مواقع تحریمها پیامدهای منفی خود را دارند. همگی ما میدانیم کسانی که در دولت بودهاند میدانند که تنظیم دقیق تحریمها یک هنر است و نه یک علم.
بنابراین تحریمها باید بهدقت تنظیم شوند. این امید من است و فکر میکنم باید امید همه باشد که عدم توافق جاری بین دولت آمریکا و بیشتر دولتهای اروپایی در رابطه با برجام، ما را از پیدا کردن یک توافق بر روی برخی موضوعات مهم مربوط به سیاست ایران باز ندارد. بهمین دلیل بسیار مهم است که از تنش بین کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس بکاهیم. اکنون که دولت ترامپ تصمیم خود را گرفته و بیشتر دولتهای اروپایی از جمله دولت من از این بابت متاسفند، اما آنچه که ما نمیخواهیم این است که این رژیم از این بحران استفاده کند و این عواقب مستقیم و غیرمستقیم دارد. اروپا چگونه با این وضعیت جدید برخورد خواهد کرد؟ فکر میکنم که بسیار سخت است که انکار کنیم تجارتهای اروپایی با تهران بسیار متنوع است. آنها میدانند که منافع اقتصادی بیشتر در تجارت با آمریکا است تا رژیم جمهوری اسلامی. اما این به آن معنا نیست که اروپا و بهویژه اتحادیه اروپا، نمیتوانند تحریمهای هدفمند در مورد برخی از رفتارهای
در پایان، فکر میکنم روشن است که بگوییم تحریمها یک گلوله جادویی نیستند. من فقط میگویم ضروری است که کارا باشند. تحریمها رژیم را سرنگون نمیکنند. سپاه پاسداران، البته بدون جنگیدن ساقط نمیشود. و این مهم است همانطور که شما گفتید اگر لازم است باید کاری کرد که برخلاف خواست آنها عمل شود اما نهایتاً تغییر در نظام جمهوری اسلامی ایران بیشتر بر اثر شدت غضب مردم ایران بهخاطر سوء مدیریت اقتصادی، بهخاطر فساد گسترده و بهخاطر وحشیگری سپاه پاسداران اتفاق خواهد افتاد تا از طریق تحریمها. متشکرم
ادوارد لینتنر معاون وزیر کشور سابق آلمان
بسیار متشکرم از دعوتی که از من بهعمل آوردید. با توجه به نقش کلیدی سپاه پاسداران در دستگاه حکومتی رژیم ایران، این نیرو باعث ایجاد مشکلاتی است که اروپا نمیتواند خود را از آن کنار بکشد. این اساساً یک موضوع جانبی نیست. تجارت برای سلامت اقتصادی یک کشور ضروری است، روابط خوب تجاری دارای خصیصه امنیت و ثبات است، ولی اینها دقیقاً شرایطی است که رژیم ایران نمیتواند تضمین کند، زیرا موجودیت آن در معرض تهدید است، از سوی تظاهرات بیوقفهای که ماهها است در جریان است. هر گونه تغییر اساسی در ایران مشروط به انحلال سپاه پاسداران است. فرماندهی سپاه پاسداران قدرت عظیمی در پهنه اقتصادی، سیاسی و امنیتی در اختیار دارد و در نتیجه اصلیترین مانع بر سر تغییر دموکراتیک در ایران است. با توجه به این موضوع، روشن است که تحریم علیه سپاه و افراد مرتبط با آن میتواند کمک زیادی به نزدیک شدن به دموکراسی در ایران بنماید. این اقدام بایستی با حمایت مؤثر از اپوزیسیون دموکراتیک ترکیب شود. ما این کار را در آلمان انجام خواهیم داد.
به کرات گفته میشود تحریمهایی که علیه رژیم ایران اعمال میشود، در اساس روی مردم ایران تأثیر میگذارد و لذا بایستی لغو شود. اگر دقیقتر به مسائل نگاه کنیم، خواهیم دید که این حرف در رابطه با ایران درست نیست. در نتیجه توافق اتمی سال ۲۰۱۵، تحریمهایی که علیه (رژیم) ایران اعمال میشد بهطور عمده لغو شد. ولی با کمال تأسف ۱۴۰میلیارد دلار پول پرداخت شد و علاوه بر آن تولید نفت از یک و نیم بشکه در روز به ۲میلیون بشکه در روز افزایش یافت، ولی مردم هیچ سودی از هیچکدام از این درآمدها نبردند. غارتگری، فساد و هزینههای هنگفت رژیم برای جنگهای (رژیم حاکم بر) تهران هیچ پولی برای مردم باقی نگذاشت. آنها باید درک کنند که تحریمهای جدید در اساس روی رژیم تأثیر میگذارد. جنایت هزینه دارد. رژیمی که پول کمتری نسبت به قبل در دست دارد، نمیتواند به اندازه گذشته دست به جرم و جنایت بزند.
با توجه به موضع کلیدی سپاه پاسداران، که نماینده رژیم در سایر کشورها و پیش برنده تروریسم در سایر کشورهای منطقه است، این باید بهعنوان موفقیت مهمی از سوی مقاومت ایران تلقی شود که ایالات متحده سپاه پاسداران را بهعنوان یک سازمان تروریستی در ۱۳اکتبر ۲۰۱۷لیستگذاری کرد. پارلمان کانادا به دولت خود توصیه کرده است که روابط دیپلماتیک با (رژیم) ایران برقرار نکند، مادامی که حاکمیت آن در دست خامنهای و سپاه پاسداران تروریست او است. واضح است که این اقدام پاسخ قانونگذاران کانادایی به اطلاعات بیطرفانهای است که درباره وضعیت ایران توسط مقاومت ایران طی سالیان ارائه شده است. در آلمان، مقامات امنیتی آلمان مستمراً درباره سپاه پاسداران و فعالیتهای نیروی تروریستی قدس وابسته به آن هشدار میدهند. بسیار مهم است که کشورهای اروپایی اقدامات آمریکا و کانادا را بهعنوان نمونههایی از رویکردی که آنها نیز باید در قبال سپاه پاسداران اتخاذ کنند در نظر بگیرند و من امیدوارم ما نیز در آلمان بتوانیم کاری در این رابطه انجام بدهیم، و این تصمیم و این نقطهنظر در دولت و افکار عمومی مطرح شود. بسیار متشکرم.
کنفرانس بینالمللی ایران: چشمانداز تغییر
۲۹ژوئن ۲۰۱۸
پنل سوم: سپاه پاسداران و تاثیر تحریمها
ژان سیلوستر مونگرونیه - از مؤسسه توماس مور و محقق انستیتوی فرانسوی ژئوپلتیک
تعدادی از ما متقاعد هستیم که توافق ژوئیه ۲۰۱۵توافق بدی بوده است. فکر نکنم نیاز باشد خیلی در این موضوع به تفصیل و تشریح بحث کنیم.
در نهایت پایتختهای اروپایی که سه قدرت اصلی اتحادیه اروپا بهشمار میآیند و پایههای اصلی مذاکرات چنین توافقی بودند، راه پس و پیش نداشتند. یا باید چشمشان را به ایرادهایی که در زمینه گسترش بالستیکی و بیثباتکردن خاورمیانه به (رژیم) تهران گرفته میشد میبستند و در یک کلام بر میگشتند به توجیه وضعیت موجود و آنچه واقعیت ندارد و یا در مرحله بعد باید تحریمهایی را به مرحله اجرا میگذاشتند؛ اما نه در چارچوب زیر علامت سؤال بردن توافق ۲۰۱۵چون بهنظر میرسد که کمابیش به آن پایبند بودند، بلکه با این روح که مشکل اصلی این است که این توافق کامل نبوده و توافق بدی بوده و به هرحال تحریمهایی در زمینه برنامهٔ بالستیکی از یک طرف و بیثبات کردن خاورمیانه از طرف دیگر به مورد اجرا گذاشته میشد.
با رد این قرارداد در تاریخ ۸میگذشته، رئیسجمهور آمریکا دونالد ترامپ، ما را مجبور به افتادن در یک میانبر کرد؛ چون اوضاع بالکل زیر و رو شد.
در این داستان منافع واقعی امنیتی در میان هستند، چه بهخاطر تهدید مستقیم این رژیم و اهداف استراتژیکی آن، چه بهدلیل تهدیدهای غیرمستقیمی که ناشی از بیثباتی خاورمیانه توسط سیاست (رژیم) ایران هستند. واقعیت این است که منافع امنیتی، خیلی مهمتر از مسائل بازار و مسائل تجاری است که متأسفانه مباحثی که در فرانسه یا در اروپا میشود منحصر به آن هستند.
بنابراین باید تحریمهایی اعمال شود و باید به این تحریمها برسیم که همانطور که گفتم حداقل باید شامل برنامهٔ بالستیکی بشود. نقطه مشترک همه این مسائل، اعم از برنامهٔ بالستیکی تا برنامه اتمی و پتانسیل آن، یا بیثباتی خاورمیانه، سپاه پاسداران است که محور اصلی و ستون فقرات رژیم است و باید این ستون فقرات را نشانه گرفت. نتیجه بلافصل آن، موضوع رژیم و تغییر رژیم به میان میآید.
سفیر رابرت جوزف - معاون پیشین وزارتخارجه آمریکا در امور کنترل تسلیحاتی
از دیدارتان خوشحالم. اجازه بدهید همچنین از دعوت گردانندگان تشکر کنم در رابطه با ضمیمه ۲(برجام) فقط یک نکته را اضافه میکنم. ضمیمه ۲یکی از معایب مرگبار برجام است. ما میتوانیم یک جلسه کامل را به این معایب بپردازیم؛ از جمله راستیآزمایی غیرمؤثر که اجازه میدهد رژیم ایران بهدنبال سانتریفوژهای پیشرفته باشد؛ ناکامی در پوشش پروژه موشکی، ناکامی در پرداختن به فعالیتهای بالقوه نظامی که توسط آژانس برملا شده بود. ما میتوانیم همچنان و همچنان ادامه بدهیم. اما فکر میکنم اکنون اینها را پشت سر گذاشتهایم؛ چرا که در هشتم ماه می پرزیدنت ترامپ کاری کرد که من آنرا یک تصمیم صحیح و شجاعانه برای خروج از برجام میدانم.
در رابطه با سؤال شما در مورد تحریمها و اینکه آیا تحریمها مؤثرند یا خیر، جواب من این است که تحریمها میتوانند مؤثر باشند. تحریمها هنگامی میتوانند کارایی داشته باشند که بخشی از یک استراتژی وسیعتر باشند
بهنظرم همچنین ضروری است توجه کنیم که تحریمها هنگامی بهترین کارایی خود را دارند که با حمایت از مردم همراه باشند. منظورم مردم ایران است. رژیم تلاش کرده وانمود کند که تحریمها علیه مردم ایران است. ولی ما میتوانیم از اعتراضاتی که در طول سال گذشته بارز شد ببینیم که مردم ایران خریدار چنین حرفی نیستند. آنها میدانند علت چیست و بهطرز درستی رژیم را مقصر میدانند. آنها میدانند که این رژیمی است که منابع طبیعی ایران را سوء مدیریت کرده است. اگر نگویم دهها میلیارد دلار، اما میلیاردها دلار برای اشتباهاتش در سوریه و لبنان و یمن و برای حمایت از تروریستهای وابسته، هزینه کرده است. این رژیمی است که تا بن استخوان فاسد است
ما بهتازگی تحریمهایی را علیه بانک مرکزی (رژیم) ایران بهخاطر انتقال پول از سپاه پاسداران به حزبالله اعمال کردیم. در این رابطه ما میتوانیم کارهای بسیار زیادی بکنیم. ما همچنین میتوانیم دامنه تحریمها را فراتر از داد و ستدهای نفتی و مالی، به بخش معدن، مهندسی و ساخت و ساز گسترش بدهیم.
اکنون شما میتوانید ببینید که شرکتهای کشتیرانی، بیمه و نفت پیشاپیش در حال حرکت برای رها کردن روابطشان با (رژیم) ایران هستند. آنها گفتهاند، تنها در شرایطی به کارهایشان ادامه میدهند که از اعمال تحریمها در مورد آنها چشمپوشی شود. پمپئو همچنین بهتازگی گفته است که چنین چیزی غیرممکن است در همینجا به سخنانم خاتمه میدهم.
مایکل پریجنت - تحلیلگر امور خاورمیانه از بنیاد هادسون آمریکا
متشکرم از اینکه مرا به این پنل دعوت کردید. آنچه که الآن متفاوت است این است که نیروی قدس سپاه پاسداران و رژیم ایران، دیگر یک حامی مشابه آنچه که در سال ۲۰۰۹ داشتند، ندارند. از ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ رژیم ایران با سختترین تحریمها تا آن زمان مواجه بود. با وجود این، قادر بود به اقدامات بسیار بیثباتکنندهیی دست بزند. علت این امر این بود که آنها یک حامی داشتند و این حامی، دولت آمریکا بود، کسانی در دولت آمریکا که برای رسیدن به برجام، یعنی معامله با (رژیم) ایران تلاش میکردند.
علائم متعدد برای گشایش بین ولیفقیه و دولت اوباما رد و بدل میشد، با این مضمون که به ما نشان بدهید که جدی هستید. اول، از ایالات متحده خواسته شد که جدیت خود را نشان دهد. بنابراین ما شروع به آزاد کردن عوامل نیروی قدس سپاه در عراق کردیم. در حالی که قبل از آن، هرگز چنین کاری نمیکردیم. زیرا دست آنها به خون آمریکاییها و عراقیها آغشته بود. ولی ما شروع به آزاد کردن آنها کردیم. آنها کسانی بودند که قاسم سلیمانی خواهان (آزادیشان) بود.
بهرغم تحریمها، نیروی قدس سپاه پاسداران توانست برخی اقدامات بسیار بیثباتکننده در عراق و لبنان انجام دهد.
ضمیمه شماره ۲برجام یک حراج بود. این ضمیمه، برجام را به یک توافق بد تبدیل کرد. اگر بخواهیم از کلمات اصلی استفاده کنیم، یک توافق ناکامل. این ضمیمه در اساس، شبکههای عملیاتی و لجستیکی تروریستی نیروی قدس سپاه پاسداران را دوباره فعال کرد. بانکها را از لیست سیاه خارج کرد. افراد را از لیست سیاه خارج کرد. پس آنچه اینبار متفاوت است این است که رئیسجمهور، بهخاطر آنچه که نیروی قدس سپاه پاسداران انجام میداد از برجام خارج شد.
الآن این توافق از دست رفته است. قرار است موضوعات تحریم را مورد ریزبینی قرار بدهیم. از جمله ثروت شخصی ولیفقیه که حدود ۱۹۰ میلیارد دلار است. همچنانکه گفتید، تحریمها کافی نیستند. آنچه که باید علاوه بر این برجسته شود ثروت شخصی قاسم سلیمانی، ثروت شخصی فرمانده بسیج، ثروت شخصی فرمانده آن است. منظورم محمدرضا نقدی است که فرمانده بسیج بود. او مسئول سرکوب اعتراضات سال ۲۰۰۹بود. او مشمول معافیت از تحریمها شد. ما باید ثروت شخصی این افراد را منتشر کنیم، بهخاطر نیروهایی که در موردشان صحبت کردیم. خبر خوبی که میشنوم، چیزی که بهنظر من خوب است این است که بخش خصوصی به حرفهای دولتهای اروپایی گوش نمیدهند که به آنها اطمینان میدهند و میگویند، باید در ایران سرمایهگذاری کنند.
بخشی خصوصی در اروپا وقتی که آمریکا در برجام بود نسبت به رفتن به ایران مردد بود. الآن کمتر مردد است. آنها ممکن است به دولتهای خودشان گوش ندهند که میگویند این کار را بکنید. ولی به خزانهداری ایالات متحده گوش میکنند. آمریکا بهتازگی اعلام کرد که هیچ معافیتی برای واردات نفت (رژیم) ایران برای هیچ شرکتی صادر نمیکند.
بنابراین (رژیم) ایران در حال از دستدادن دوستان خود است. اگر بهسمت ساختن بمب بروند، اروپا را از دست میدهند. اگر بهسمت ساختن بمب بروند، روسیه ناچار به کنار کشیدن میشود. چون روسیه نمیخواهد که جمهوری اسلامی در مرزهایش، دارای سلاح اتمی باشد؛ و چین هم در یک کلام از سرازیر کردن میلیاردها دلار به اقتصاد ایران برای جبران تردیدهای شرکتهای بخش خصوصی آمریکا و اروپا خسته شده است. صحبتهای من همین بود.
کنفرانس بینالمللی
«ایران آزاد - قیام برای تغییر رژیم»
۲۹ژوئن ۲۰۱۸
کریستینا یوریشنیتسی - رئیس کمیسیون برابری پارلمان رومانی
یکی از مهمترین نگرانیهای جامعه بشری در حال حاضر، دموکراسی است. در نتیجه ما باید متحد بشویم علیه عواملی که این ایدهآلهای انسانی را تهدید میکنند و بتوانیم همراه با هم به پیش برویم تا به جهان بهتری دستیابیم. در دنیای ما، بیش از هر زمانی داریم به یکدیگر نزدیک میشویم و لذا جایی برای خشونت، تروریسم و فرقهگرایی وجود ندارد. آخوندهای حاکم بر ایران، با گسترش فرقهگرایی و نفرت بین مذاهب و ملتها، تلاش دارند در جهان جنگافروزی کنند و خون بریزند. صدای صلح و آزادی، صدای دموکراسی و برابری حقوق و صدای یک ایران غیراتمی، بخشی از برنامهٔ ۱۰مادهیی پرزیدنت مریم رجوی برای آینده ایران هستند که از حمایت گسترده بینالمللی برخوردار است. رژیم ایران با استفاده از سرکوب در داخل و صدور تروریسم به خارج، تاکنون توانسته ملت ایران را به گروگان بگیرد. با این حال با قیام بزرگ مردم ایران در پایان سال ۲۰۱۷، دیگر از هیچگونه مشروعیت در میان ملتها برخوردار نیست؛ این قیامها در اشکال گوناگون صورت گرفته، همچون اعتصابها و تظاهراتی که تا همین امروز ادامه دارد. هر روز که میگذرد، رژیم قدرت سرکوبگری خود را در برابر خشم معترضان ایرانی از دست میدهد. امروز جامعه بینالمللی و مردم ایران، فقط با یک هدف گردهم آمدهاند: سرنگونی فاشیسم مذهبی در ایران و این مسئلهٔ مهم قطعاً با حمایت ما و تلاشهای مردم ایران محقق خواهد شد. از شما بسیار متشکرم.
مایک هنکاک – نماینده و معاون پیشین کمیته سیاسی شورای اروپا از انگلستان
اول از همه آقای رئیس و یا آقایان رؤسا و همکاران گرامی؛ مایه افتخار است که دوباره اینجا باشم و تلاش کنم در حمایت از مردم ایران و مبارزهشان صحبت کنم. اینها واقعاً بهدنبال چه چیزی هستند؟ اینها بهدنبال یک چیز بسیار بسیار ساده هستند که همه ما یک زمانی در زندگیمان بهدنبال آن بودهایم، بهدست آوردن حاکمیت دموکراتیک قانون، حفاظت قانون، حق تمامعیار انتخاب کردن در یک انتخابات آزاد و دمکراتیک. چرا این برای خواستن خیلی زیاد است؟ چرا بهنظر میرسد که در برخی کشورها مانند ایران اینقدر غیرقابل قبول باشد که مردم از این مزایا و حقوق میتوانند منع شوند. با عرض پوزش باور نمیکنم این یک امتیاز است؛ این حق هر فردی است که به نوعی بر آینده خود تاثیر بگذارد از طریق گزینش دمکراتیکی که برای انتخاب دولت میکنند.
باید بیاد بیاوریم مبارزهای که این سازمان از سرگذرانده است. هنگامیکه برای دومین بار در مجلس انگلستان در سال ۱۹۹۷انتخاب شدم، مدت زمان زیادی از انتخاب شدن نگذشته بود که افرادی را ملاقات کردم که امروز هم اینجا هستند. آنها از من میخواستند همراه با دیگر همکارانم موضوعشان را به پارلمان انگلستان ببرم و بقیه همکارانم این کار را کردند. اما من بیاد میاورم که یک جواب قاطع از دفتر امور خارجی میگرفتم که میگفت آقای هنکاک باید به شما یادآوری کنیم که اینها افراد بسیار خطرناکی هستند و شما باید بسیار مراقب اعمال آنها باشید و آنچه را که شما میکنید و میگویید از جانب آنهاست. این اتهامات آن چیزی بود که این سازمان میبایست با آن زندگی میکرد. با آن قطع رابطههای اجباری توسط دولتها که ما قبول میکردیم که بخشی از آن بشکلی از اشکال باشیم. و این آنقدرها هم خوب نیست که این موضوع در این مدت طولانی ادامه داشته است. من نمیدانم چطور این سازمان قدرت این را داشته که جنگی به این سختی را ادامه داده و تلاش کرده است بقیه اروپا و بقیه دنیا را متقاعد سازد که مردم ایران شایسته بیش از دو دقیقه اخبار هستند و اینکه مردم برای چند دقیقهای بعد از آن نگران شوند. وقتیکه من بی.بی.سی را تماشا میکردم، رئیسم سابقا بمن میگفت هر آنچه را که بیاد میاوری ۲دقیقه وقت برای گفتنش وجود دارد و بقیه زمان برای فراموش کردنش و اصلاً گردآوری کردن اخبار معنیش همین بود. شما هیچوقت واقعاً قانع نمیشدید که دارید اطلاعرسانی میکنید و اینکه آیا برای مردم روشن ساختهاید که (دیدن) یک کلیپ خبری دو دقیقهیی و بعد فراموش کردن پیامی که آن کلیپ میخواهد برساند چه خطری دارد.
بنابراین میخواهم از همگی بخواهم به سیاستمدارانی که ما میشناسیم و با آنها کار کردهایم، مانند من در گذشته و کسانی که هنوز دوستانی دارند که در پارلمان هستند به سیاستمداران بگویید که شروع به گوش دادن بکنند. آنها همیشه وانمود میکنند که میشنوند اما هیچکدام از آنها به چیزی که گفته میشود گوش نمیکنند. زمان آن فرا رسیده که اینها را کنار بگذارند و همه ما باید بگوییم زمان آن رسیده که عملاً خواستهای این مردم واقعاً شنیده شود و اینکه دولت ما پشت سر مردم ایران قرار بگیرد. همچنین زمان آن برای افراد منطقی فرا رسیده که بیش از حد منطقی بودن را متوقف کنند. مشکل همینجاست. این عقیده که اگر شما به اندازه کافی منطقی باشید این کار به سرانجام میرسید. ولی ما بیست سال است که تأخیر داریم و غرب و بقیه دنیا باید همین خواست را داشته باشند که این مردم از تمامی حقوقی که ما از آن بهرهمند هستیم باید بهرهمند شوند. بنابراین امیدوارم یک پیام روشن از نشست امشب و فردا ساطع شود. اما مهمتر از همه اینکه هفتهها و ماهها و البته نه سالهای بعد یک پیام واقعی به مردم ایران بفرستیم که شما تنها نیستید.
صدای شما دارد شنیده میشود و هستند افرادی که آماده میشوند که واقعاً آنچه شما میگویید را گوش کنند و از شما حمایت کنند و شاید این به آن مردم قدرت ادامه بخطر انداختن جانشان و رفتن به خیابانها را بدهد تا به مردم کشور خودشان و به بقیه ثابت کنند که این رژیم وحشتناک را میشود تغییر داد.
دون نادل –نماینده پارلمان استرالیا
تأثیری که ایران در خاورمیانه دارد و نه فقط آن منطقه بلکه تأثیرات گستردهتری که دارد توسط برخی از همکاران در اینجا پیش از این تشریح شد این حقایق هنوز به اطلاع بسیاری نرسیده و مشخصاً در استرالیا زیاد شنیده نشده است. و من فکر میکنم که آنچه خیلی مهم است این است که بفهمیم که درست است کارهای رژیم ایران تأثیری دومینویی به جا میگذارد.. اما تأثیرات آن بر مردم ایران موضوع اصلی است. یکی از بحرانیترین جنبهها که امروز بهخاطر آن اینجا هستیم و موضوع نگرانی ماست.
در حزب کارگر استرالیا اصطلاح ما این است که قدرت در اتحاد نهفته است. ولی موضوعی که من در صحبتهایم امروز و در گذشته گفتهام این است که کاری که افراد در اینجا میکنند یعنی این جنبش در اینجا خیلی متحد و یکپارچه است و بسیار متعهد. چون این خود آنها هستند و بستگانشان طی سالیان طولانی در ایران مورد اذیت و آزار قرار گرفتهاند. بنابراین بسیار مهم است که ما ادامه بدهیم و جامعه بینالمللی به حمایت از آنها و اعتراضاتشان ادامه بدهد. و مسلماً پس از اینکه این رژیم سرنگون شود، هر وقت که باشد، تلاش کنند و اطمینان حاصل کنند که این حمایت به قوت خودش باقی باشد من طی یکی دو روز گذشته خیلی یاد گرفتم و فقط میخواهم به شما بگویم در مسیرتان به سوی ایران قوی باشید. من برای این جنبش بلکه برای مردم ایران بهترین آرزو ها را برای آیندهشان دارم چر که آنها بهطور واقعی در حال رنج کشیدن هستند. بسیار متشکرم.
مورتن وولد-نایبرئیس پارلمان نروژ
خانمها و آقایان عزیز
در ابتدا بهخاطر اینکه من را به این جا دعوت کردید متشکرم،بهعنوان نایبرئیس پارلمان نروژ خوشحالم که اینجا هستم برای حمایت از مبارزه برای یک ایران آزاد و دموکراتیک که در آن حقوق پایهیی و دموکراتیک بشر باید برقرار باشد.
من در سال ۱۹۸۰، ۱۹۷۹یک پسر جوان بودم که خمینی ایران را به کشوری بدون آزادی بیان وسرکوب زنان تبدیل کرد. من زنان ایرانی را در نروژ میبینم. که هنوز با این سیاست سرکوب میشوند میخواهم که شما بدانید که نروژ کاملاً از ایران (مردم ایران) در جنگ برای آزادی و کشور دموکراتیک حمایت میکند و همه باید از برنامه ده مادهای خانم رجوی حمایت کنند.
من این لیست را این جا دارم و امروز آن را خواندم و فکرمی کنم که میتواند آزادی به ایران بیاورد ما نمیتوانیم قبول کنیم که رژیم ایران امروز مردم را تهدید کند ایران کشور زیبایی است با مردمانی زیبا که شایسته زندگی کردن در آزادی و دموکراسی هستند. اگر ما باقدرت در کنار هم باشیم این هدفی است که قابل دسترسی خواهد بود بنابراین قبل از اینکه امشب بخوابید لطفاً یک بار دیگر طرح خانم رجوی برای ایران آینده را بخوانید زمان برخاستن برای تغییر رژیم است و وقتی که این همه مردم برای این موضوع این جا جمع میشوند خوشبختانه میتوانیم قویاً در کنار هم باشیم و تاثیرگذار باشیم بنا براین ایران در آینده یک جامعه بهتر برای همه کسانی که در آن زندگی میکنند خواهد بود متشکرم.
ماریو گالئا-نماینده پارلمان مالت
بسیار متشکرم، روسای جلسه،مهمانان گرامی.
مردم ایران دیر زمانی است که تصمیم خود را گرفتهاند که دیگر کافی است. بهرغم خصومتهای وحشیانه رژیم، آنها به خیابانها ریختند تا مخالفت خود را ابراز دارند و اعتصابهای گسترده سازمان بدهند تا علیه دیکتاتور اعتراض کنند. مردم شجاع ایران یک بار دیگر شاهد این مدعا هستند که آری، چماقها میتواند استخوانهای آنها را بشکند ولی اراده آنها را خیر. رژیم خامنهای شاید بدترین بحرانی بوده که تاکنون وجود داشته است. این رژیم برای بقایش آسیب پذیر است. نیاز به حمایت بینالمللی و بهخصوص از سوی اروپا دارد. موقعیت شکننده این رژیم بهعلاوه از سوی قیامهای تودهیی مردم ایران مورد تهدید است، مردمی که بهخوبی نشان میدهند که آماده پرداخت حداکثر قیمت هستند که همانا جانشان و خواستشان برای دموکراسی است.
من یک بار خواندم که اگر شما در گوشهیی با یک مار سمی کشنده باشید، کمیته تشکیل نمیدهید که با مار در مورد سمش وارد بحث بشوید، بلکه در عوض برای کشتن سریع او اقدام میکنید. مماشات با رژیم ایران حتی غیرقابل قبولتر است، غیرانسانی است، فریب دهنده و غیراخلاقی است چرا که تنها در خدمت طولانیتر کردن درد و رنج مردم ایران است
زمان برای مذاکره و مماشات بیشتر با این رژیم مدتها است که از تاریخ انقضایش گذشته است. اکنون زمان اقدام جدی است.
خواست مردم ایران باید با صدای بلند و رسا شنیده شود نه فقط بهوسیله رژیم سفاک ایران بلکه توسط تمام جهان. این یک اعتراض عادلانه است که جهان دیگر نمیتواند نادیده بگیرد.
من عمیقاً معتقدم که ما بهعنوان پارلمانترها باید با صدای بلندتر صحبت کنیم و باید دست به اقدامات جدیتر بزنیم. ما باید قویاً به دولتهایمان فشار بیاوریم که عمل کنند.
متشکرم.
آنتونیو تاسو - نماینده پارلمان ایتالیا
حضار محترم، همکاران گرانقدر، نمایندگان برجسته شورای ملی مقاومت ایران، باید اذعان کنم که بسیار خوشحالم که در میان شما هستم و مفتخرم از اینکه مرا دعوت کردید.
برنامهریزی دقیق و همآهنگی مناسب اجرای چنین مراسمی بسیار قابل تحسین است و این خود گواه عشق و علاقه شما به تعهد و مبارزهتان است تا قاطعیت شما را در امر دموکراسی در زمینه وسیعی به اشتراک بگذارد و همکاری فراهم کند تا شخصی مثل من نیز در فعالیتهای سیاسی کشوری جذاب اما سرکوبشده مثل ایران قرار بگیرم.
آینده ایران در برنامهٔ ده مادهیی خانم مریم رجوی متصور است که کاملاً با آن موافقم.
اعتراضات چشمگیر اوایل ۲۰۱۸ در ایران پیام رویکردهای آزادی و دموکراسی را میدهد، همانگونه که در ایتالیا و فرانسه اتفاق افتاد؛ و امواج این اعتراضات، بازار تهران را که کانون اقتصاد ایران است نیز در بر گرفته که امروز مانند چهل سال پیش بتواند نقش قاطعی را برعهده بگیرد.
دموکراسی یک حق است و کسی هرگز نمیتواند آنرا از مردم ایران سلب کند، هرگز. متشکرم.