سایت آتلانتیک روز ۵فروردین در مقالهیی نوشت: هیچ کشوری مانند ایران از بیثباتی رونق نیافته است.
امروز مسئولیت ریاستجمهوری بایدن بازسازی وحدت و انسجام در آمریکا است، اما بحرانهای خاورمیانه بهطور جدی او را فرا میخوانند که مهمترین و مهمترین این گرفتاریها رژیم ایران است، مشتاق تسکین تحریمها، اما متعهد به حفظ جنگ سرد خود با آمریکا...
در ادامه مقاله آمده است: امروز بایدن باید با ایرانی مقابله کند که به سمت توانایی سلاح اتمی پیش میرود، مستقیماً در بدترین بحرانهای انساندوستانه جهان دخیل است و با تهدید به ثبات اقتصادی و سیاسی جهانی قدرت نفوذ علیه ملتهای دیگر را بهدست میآورد.
اشتیاق آمریکا برای وادار کردن تهران به توافق هستهای، و ترس ما از به خطر انداختن احیای برجام چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، ممکن است تعهد ما را برای جلوگیری از تحریکات منطقهای ایران و وحشیگری داخلی آن محدود کند و ایران بدون مجازات به کار خود ادامه دهد.
با وجود چالشهای امنیتی فوری از طرف ایران، یک استراتژی آمریکا که فقط به اهداف اتمی و منطقهای ایران متمرکز باشد ولی از مطالبات دمکراتیک مردم ایران غافل شود، درس گرفتن از چگونگی خاتمه جنگ سرد را نادیده گرفته است.
آیا ایالات متحده میتواند با فشار و دیپلماسی نه تنها برنامه هستهیی ایران و نفوذ منطقهای، بلکه اقتدارگرایی داخلی آن را نیز محدود کند؟ این چالش بایدن است...
اندازه فیزیکی ایران (۷۵ برابر بزرگتر از اسرائیل، چهار برابر بزرگتر از آلمان)، موقعیت ژئو استراتژیک، منابع طبیعی عظیم، غیرت ایدئولوژیک و پرورش شبهنظامیان بیگانه، نقش عمدهای را در طیف وسیعی از چالشهای امنیت جهانی و بشردوستانه فراهم آورده است، از جمله افراطگرایی اسلامی، امنیت انرژی، جنگ سایبری، گسترش سلاحهای اتمی و جنگ در سوریه، یمن و افغانستان...
این مقاله میگوید: تا زمانی که خامنهای بهعنوان رهبر عالی باقی بماند، ایالات متحده میتواند در بهترین حالت انتظار سازشهای تاکتیکی از دولت او را داشته باشد، نه تغییرات اساسی در سیاستهای داخلی و خارجی این کشور.
خامنهای مدتها بر این باور بود که اصلاحات در اصول ایدئولوژیک جمهوری اسلامی، روند فروپاشی آن را تسریع میکند و نه اینکه مانع آن شود، درست همانطور که پرسترویکا باعث نابودی اتحاد جماهیر شوروی شد.
حتی در حالی که جمهوری اسلامی همچنان ناظران خارجی را به اشتباه میاندازد، دهها سال انتخابات که هیچ تغییری پایدار ایجاد نمیکند، به شهروندان ایرانی نشان داده که چگونه واقعاً قدرت در تهران اعمال میشود.
دو رژیم موازی با هم هماهنگ کار میکنند. یک دولت عمیقاً امنیتی و اطلاعاتی، که به خامنهای گزارش میدهد، به ساخت تأسیسات هستهای، پرورش شبهنظامیان منطقهای، تصرف کشتیهای خارجی، درهم شکستن مخالفتهای مردمی، گروگانگیری غربی و ترور ادامه خواهد داد...
آنچه چالش برانگیزتر خواهد بود، هدف اعلام شده دولت بایدن برای "طولانیتر کردن و تقویت" توافق هستهیی است - یعنی تمدید بندهای غروب آفتاب که از اوایل سال۲۰۲۳ منقضی میشود و گسترش دامنه توافق شامل نگرانیهای غیرهستهای، مانند گسترش موشکهای دقیق ایران به نیابتیهای منطقهای خود.
هیچ منطقه دیگری در جهان مانند خاورمیانه ثبات جهانی را تهدید نمیکند و هیچ کشوری در خاورمیانه بیش از ایران از بیثباتی منطقه بهرهمند نشده است.
نظرسنجیها نشان میدهد که بیش از نیمی از شیعیان عرب اکنون دیدگاه "نامطلوبی" نسبت به ایران دارند. با وجود گلایه هایشان در خانه، تعداد کمی از شیعیان عرب دین سالاری ایران را الگویی برای تقلید میدانند.
تقریباً تمام رفتارهایی که رژیم از بدو تأسیس تاکنون نشان داده است - گروگانگیری؛ پرورش شبهنظامیان منطقهای؛ آزار و اذیت زنان، اقلیتهای مذهبی، آزاد اندیشان - با همان شدت پیش رفته است...
تعهد دولت بایدن برای احیای برجام نباید این واقعیت را پنهان کند که وفاداری و منافع آمریکا نه به رژیم ایران، بلکه با مردم آن است.