مجلس ملی فرانسه
کنفرانس کمیته پارلمانی برای یک ایران دموکراتیک
سخنرانی خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت ایران
همزمان با سالروز نخستین نشست مخفیانه
شورای ملی مقاومت فرانسه در ۲۷ می ۱۹۴۳
در نزدیکی مجلس ملی فرانسه
(قسمت دوم)
سخنرانیهای
آندره شاسین رئیس گروه چپ دموکرات و جمهوریخواه در مجلس ملی تا مارس ۲۰۲۵
رئیس افتخاری کمیته پارلمانی برای یک ایران دموکراتیک
فیلیپ گوسلن نایبرئیس کمیتهٔ قانون اساسی در مجلس ملی
نایبرئیس کمیته پارلمانی برای یک ایران دموکراتیک
و دکتر آلخو ویدال کوادراس رئیس کمیتهٔ بینالمللی در جستجوی عدالت
نایبرئیس پارلمان اروپا ۲۰۱۴-۱۹۹۹
آندره شاسین
شما دیواری در برابر فراموشی بنا نهادهاید
من آنرا در کتابخانهام دارم و وقتی سرم را بلند میکنم
آن کتاب اسامی شهیدانی است که شما نیز یادشان را گرامی میدارید
باید در روزی که در فرانسه مقاومت ارج نهاده میشود
به آنها نیز بیندیشیم
به شما اتهام تروریسم میزنند اتهام ازهمپاشاندن خانوادهها!
همانطور که به رزمندگان مقاومت فرانسه نیز میگفتند «تروریست»!
بههمین دلیل باید قدرت مقاومت شما را ستود
و آنرا به مقاومت خودمان پیوند زد
آندره شاسین - رئیس گروه چپ دموکرات و جمهوریخواه در مجلس ملی تا مارس ۲۰۲۵
آندره شاسین - رئیس افتخاری کمیته پارلمانی برای یک ایران دموکراتیک
خانم پرزیدنت محترم، مریم رجوی، نایبرئیس محترم آلخو ویدال کوادراس، دوست عزیزم کریستین آریگی، رئیس جدید کمیته پارلمانی ما، همکاران عزیز، نایبرئیسان (کمیته)، نمایندگان محترمی که در اینجا حضور دارید، خانمها و آقایان، سخنانی که اکنون بر زبان میآورم از دل برمیآیند، اما مخاطبم شما نیستید.
خطاب من به تمام کسانی هستند که امروز در ایران در حال مبارزه و مقاومت هستند. کسانی که در خانهها و در مخفیگاهها، گوش به پیامها سپردهاند و شاید پیامهای امروز ما را بشنوند.
دانشجویانی که در دانشگاه گردهم میآیند، کارگران در کارخانهها، کشاورزان در روستاها.
امروز من به آنها فکر میکنم؛ امروز صبح در تظاهراتی شرکت کرده بودم، سخنرانیهای زیادی انجام شد، دانشجویانی بودند که صحبت میکردند و من در ذهنم به جلسهٔ امشب فکر میکردم. احساس میکردم پلی در حال ساخته شدن است، پلی میان آنچه صبح میدیدم و آنچه قرار بود شب ببینم.
وقتی با همکارانم، تصمیم گرفتیم تاریخ ۲۷می را برای این جلسه انتخاب کنیم، مطمئن نیستم که آگاه بودیم چه روزی را برگزیدهایم و چه ارزش نمادینی دارد. شاید ستارگان بهصف شده بودند و شاید یکی در آسمانها خواسته بود که ما این روز را انتخاب کنیم. اما همانطور که شما گفتید، خانم پرزیدنت، پلی که امروز صبح در ذهنم میساختم، میان تظاهرات صبح و جلسهٔ امشب، همان ارتباطی است که باید میان مقاومت فرانسه و مقاومتی که شما علیه آخوندها در ایران رهبری میکنید، آگاهانه ایجاد کنیم.
وقتی تاریخ فرانسه را میخوانیم، وقتی به جوانانی فکر میکنیم که در ۱۸سالگی (به مقاومت) پیوستند، - پدرم یکی از رزمندگان این مقاومت بود - کسانی که خانوادهشان را ترک کردند، حتی برخی آنان را سرزنش میکردند که چرا خانوادهشان را رها کردهاند تا بجنگند؟
امروز صبح نامهیی از یک جوان خوانده شد که به والدینش نوشته بود و از آنان بابت ترکشان عذرخواهی کرده بود. او چند دقیقه بعد جان خود را از دست داد. آنها کسانی بودند که زندانی شدند، شکنجه شدند و حتی تبعید شدند. بههمین دلیل یادبودی که امروز صبح در برابر آن ایستاده بودم، «دیواری در برابر فراموشی» نام گرفته است.
شما نیز دیواری در برابر فراموشی بنا نهادهاید. من آنرا در کتابخانهام دارم و وقتی سرم را بلند میکنم، آنرا با احساسی عمیق نگاه میکنم؛ آن کتاب شهیدانی است که شما نیز یادشان را گرامی میدارید.
در مقاومت فرانسه، از دهها هزار کشته، تیربارانشده، تبعیدی و شکنجهشده صحبت میشود. اما شما نیز دهها هزار قربانی دادهاید.
فکر میکنم باید در روزی که در فرانسه مقاومت ارج نهاده میشود، بیایید به آنها نیز بیندیشیم.
روزی که سالگرد جلسهیی است که شما بهآن اشاره کردید، خانم پرزیدنت که در آپارتمانی در پاریس بهدعوت ژان مولن، نمایندهٔ ژنرال دوگل، با حضور ۱۷سازمان با دیدگاههای گوناگون برگزار شد.
حتی اگر ایرانی نباشم، دلم با ایران است و مایلم جملاتی از لویی آراگون، شاعر فرانسوی را برای کسانی که در ایران مبارزه میکنند، بازگو کنم.
در یکی از اشعارش میگوید، و فقط چند خط میخوانم:
وقتی خوشههای گندم زیر تگرگاند
کسی که پا پس میکشد، دیوانه است
کسی که به اختلافات فکر میکند
آنهم در میانهٔ نبردی مشترک، دیوانه است.
ما میدانیم که بهشما اتهام تروریسم میزنند، اتهام از همپاشاندن خانوادهها و نمیدانم چه اتهاماتی دیگر، همانطور که به رزمندگان مقاومت فرانسه نیز میگفتند «تروریست» یا «به جمهوری لطمه زدهاند». بههمین دلیل باید این قدرت مقاومت شما را ستود و آنرا به مقاومت خودمان پیوند زد. امروز صبح، مراسم با ترانهیی به پایان رسید. دانشآموزان مدرسهیی بهنام «اولیرگ ژولین»، همراه با معلمانشان با پیراهنهای سفید آمده بودند و ترانهیی را اجرا کردند که برای فرانسویها شناختهشده است.
ترانهٔ «گل پاریس» که مربوط به دوران مقاومت است. با خود فکر کردم، شاید با کمی تغییر، بتوانم این ترانه را به شما تقدیم کنم. میخواهم آنرا به شما تقدیم کنم. تنها بخشی از آن، چند بیت:
«بقال محلهمان آنرا در پیشخوان نگه داشته بود
مأمور مالیات آنرا در کشویش حفظ کرده بود
گلی چنین زیبا، گل امیدمان
داروخانهچی آنرا در شیشهیی نوازش میکرد
سرجوخه سابق از آن با ژنرال سابق سخن گفته بود
چون این آرمانمان بود
کشاورز شاهد شکوفایی آن در مزارعش بود
کشیش پیر آنرا در آسمانی سفید میستود
گل امید، گل شادی
همهٔ آنان که برای آزادی ما جنگیدند
در طلوع صبح، در برابر چشمانشان، این گل درخشان را دیدند
گل ایران با سه رنگ و با شیر و خورشید».
میخواستم این ترانه را با تغییراتی کوچک به شما تقدیم کنم و بگویم که نمیدانم آیا این گل رز است یا نیلوفر یا یاس؟ ولی میدانم که این سه با هم دستهگل زیبایی میسازند که میخواستم آنرا به شما هدیه کنم.
دکتر آلخو ویدال کوادراس
برای ایران یک آلترناتیو آماده وجود دارد
شورای ملی مقاومت ایران با برنامهٔ ۱۰مادهییاش
و با شبکه گسترده مقاومت در داخل کشور که میتواند
این گذار به دموکراسی را بهخوبی سازماندهی کند
باید از مردم ایران در مبارزهشان برای آزادی و دموکراسی حمایت کرد
باید از شورای ملی مقاومت تحت رهبری خانم رجوی پشتیبانی کرد
تا این تغییر بزرگ محقق شود هدف ما مشروع است و آلترناتیو آماده است
دکتر آلخو ویدال کوادراس - رئیس کمیتهٔ بینالمللی در جستجوی عدالت
دکتر آلخو ویدال کوادراس - نایبرئیس پارلمان اروپا ۲۰۱۴-۱۹۹۹
رئیس محترم کمیته پارلمانی برای یک ایران دموکراتیک، خانم کریستین آریگی گرامی، رئیسجمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران، خانم مریم رجوی گرامی، خانمها و آقایان اعضای کمیته پارلمانی برای یک ایران دموکراتیک، نمایندگان محترم مجلس، دوستان عزیز مقاومت ایران
بهواقع مایهٔ خوشحالی من است که بار دیگر در برنامههای کمیته پارلمانی برای یک ایران دموکراتیک شرکت میکنم. من در گذشته نیز این کار را انجام دادهام و همیشه از بودن در جمع شما لذت میبرم، اینبار با یک رئیس جدید. بنابراین، تبریک میگویم، چون باید گفت که فعالیتهای این کمیته نمونهیی از تداوم، انسجام و شجاعت در این نبرد علیه یکی از بدترین نوع دیکتاتوریهایی است که امروز جهان از آن رنج میبرد.
در تهران، سیو پنجمین جلسه دادگاهی برگزار شد که ۱۰۴عضو مقاومت را بهصورت غیابی محاکمه میکند. دادگاه (رژیم) امروز اعلام کرد که ما همه، نه فقط اعضای مقاومت، بلکه همه ما، در حال ارتکاب یک اقدام غیرقانونی هستیم و اینکه رژیم ایران میتواند علیه ما شکایت کند. همچنین گفته شد که دولتهای فرانسه، انگلستان و آلمان موظفند هر گونه فعالیت در حمایت از مقاومت (ایران) را ممنوع کنند و اگر اجازه چنین فعالیتهایی را بدهند، با مجازات شدید رژیم ایران مواجه خواهند شد. فقط میخواهم چند مسأله را با شما در این فرصت در میان بگذارم.
نخستین مسأله این است که همانطور که میدانید، طی دههها در غرب، در ایالات متحده و اروپا، درباره رژیم ایران دو دیدگاه و راهبرد وجود داشته است.
یکی از این دیدگاهها این بود که باید مذاکره کرد، باید گفتگو کرد، باید با این رژیم به توافق رسید، چرا که اگر این کار را بکنیم میتوانیم با جناح «میانهرو» وارد تعامل شویم. همیشه صحبت از یک جناح میانهرو بوده، البته که چنین چیزی وجود ندارد، اما همیشه این توهم وجود داشته که گویا چنین جناحی هست و بر این اساس، رژیم میتواند استحاله شود و در نهایت، راهی برای همزیستی با آن پیدا خواهیم کرد. این نگرش، دیدگاه غالب طی ۳۰سال و ۴۰سال گذشته بوده است.
دیدگاه دوم اما به این نتیجه رسیده که با توجه به همهٔ جنایتهای رژیم، تروریسم آن، زنستیزیاش، و تمامی جنایتهای حکومتی و حمایتش از مزدورانش، از شبهنظامیان شیعی در عراق گرفته تا دیگر کشورها و مسأله برنامهٔ اتمی، تنها یک راهحل مؤثر وجود دارد: تغییر رژیم.
به باور من، پس از دههها پافشاری بر دیدگاه نخست، میتوان با اطمینان گفت که آن دیدگاه شکستخورده است. تنها دیدگاه دوم، تنها راهحل دوم است که درست است.
نگرش دوم این است که گاهی میشنویم اگر این رژیم سقوط کند، ایران به هرج و مرج کشیده خواهد شد، مثل عراق خواهد شد یا مثل لیبی. این حرف غلط است. زیرا اولاً، جامعه ایران، جامعهیی است بسیار فرهیخته، بسیار پیشرفته، با تاریخی کهن. ثانیاً، آلترناتیوی آماده وجود دارد: شورای ملی مقاومت ایران، با برنامهٔ ۱۰مادهییاش، با برنامهیی برای انتقال از دیکتاتوری به دموکراسی و با شبکهٔ گسترده مقاومت در داخل کشور که میتواند این گذار به دموکراسی را بهخوبی سازماندهی کند. بنابراین این تصور از هرج و مرج که گویا باید با رژیم حاکم مذاکره کرد چون سقوطش فاجعهبار خواهد بود، کاملاً نادرست است.
هدف ما مشروع است، آلترناتیو آماده است.
این ایدهٔ سوم و پایانی من است: باید از مردم ایران در مبارزهشان برای آزادی و دموکراسی حمایت کرد. باید از اپوزیسیون، از شورای ملی مقاومت تحت رهبری خانم رجوی، پشتیبانی کرد تا این تغییر بزرگ در کشور محقق شود. در پایان، اجازه بدهید بگویم که مردم ایران، بهویژه مقاومت سازمانیافتهشان، بهخوبی توانایی پایان دادن به این دیکتاتوری را دارند. بهشرطی که دولتهای دموکراتیک ما، حکومتهای ما، در جبهه درست قرار بگیرند: در جبهه خیر علیه شر، در جبهه دموکراسی در مقابل استبداد، در جبهه حکومت قانون در مقابل بیقانونی، در جبهه آزادی در مقابل ظلم و در جبهه قربانیان در برابر جلادان.
متشکرم.
فیلیپ گوسلن
مردم ایران امروز حقیقتاً در حال مبارزه هستند
مبارزهیی برجسته که سالهاست ادامه دارد
برنامه ۱۰مادهیی مریم رجوی بر اصولی بنیادین تأکید دارد:
برابری زن و مرد، حاکمیت قانون و حفظ آن از طریق دموکراسی
فیلیپ گوسلن - نایبرئیس کمیتهٔ قانوناساسی در مجلس ملی فرانسه
فیلیپ گوسلن - نایبرئیس کمیته پارلمانی برای یک ایران دموکراتیک
خانم پرزیدنت رجوی، همیشه مایهٔ افتخار و خوشحالی است که شما را در اینجا میبینیم و همچنین به خانم رئیس ما، کریستین(آریگی)، سلام میکنم، از دیدن دوبارهتان خوشحالم، چون امروز هم تبادل نظر داشتیم.
آندره (شاسین)، همکار ما آقای برار، در کنار دیگر سناتورها و همکارانم، شما همه و برای شروع و راستش را بخواهید من هم قصد داشتم در مقدمه به این نکته اشاره کنم اما آندره پیشدستی کرد، اشاره به تاریخ ۲۷می. فکر میکنم این تاریخ بهواقع مهم است. در آخرین سخنرانیام در حضور شما، خانم رئیسجمهور که در مزون دو شیمی برگزار شد، از این مقاومت سخن گفتم، آن روز ۲۷می نبود، اما از شعله مقاومتی صحبت کردم که نباید خاموش شود و خاموش هم نشده است. مردم ایران امروز حقیقتاً در حال مبارزه هستند، مبارزهیی برجسته که فقط به چند ماه اخیر محدود نمیشود، بلکه سالهاست ادامه دارد.
شما بهتر از همه میدانید که حتی میتوان گفت چند دهه است این نبرد ادامه دارد و خطرات آن در روزهای اخیر بیشتر شده است، در رژیمی که بهوضوح در حال فروپاشی است و مانند هر رژیم سرکوبگری، روزبهروز سرکوب را افزایش میدهد و آزادیها را بیشتر محدود میکند.
تمام اینها باید ما را وادار کند تا همانطور که آندره انجام داد، از مردم ایران تجلیل کنیم، این ملت بزرگ که برای استقلال خود، حق حاکمیت خود و حقوق خودش مبارزه میکند. همچنین برای حق تعیین سرنوشت از طریق دموکراسی.
خطر در داخل کشور برای مقاومت بسیار زیاد است و شاهد تهدیدهای روزانه علیه خانوادهها هستیم. اعدامها نیز بسیار زیاد هستند و برخی از آنها بهوضوح، بهشکلی شتابزده و غیرعادلانه صورت میگیرند. باید بهروشنی گفت که آنچه بهنام «عدالت» انجام میشود، چیزی جز نمایشی ظاهری نیست.
دادگاههایی که نتیجهشان از پیش تعیینشده است، محاکمههایی که عملاً محکومیتهای از پیش نوشته شدهاند.
این مقاومت در داخل کشور وجود دارد، ولی من میخواهم بر کارکرد دیگر آن در خارج (از ایران) نیز تأکید کنم. پدیدهیی که به ما نیز مربوط میشود، بهویژه برای کسانی که دور این میز نشستهاند، و در سخنان همکار عزیز مان آلخو تجلی یافت که بهای سنگینی برای آن پرداخت، تقریباً فدای جانش. فکر میکنم واقعاً نوعی معجزه وجود دارد، به هر شکلی که باشد، و بیشک پیشرفتهای پزشکی و جراحی هم در این امر نقش داشته است. در هر صورت، امروز شما در جمع ما هستید و بسیار خوشحالیم که شما را در کنار خود داریم. بیتردید نوعی معجزه در کار بوده است. همچنین ایستادگی شخصی شما، که قابل تحسین است.
اگر چه شما زنده ماندهاید، اما این رژیم، که در سال ۲۰۲۳ دست به چنین جنایتی زد، اکنون همچنان بهدنبال اعمال فشار است و این فشار در حال افزایش است.
چند نفر از ما همراه با دهها هزار ایرانی در ویلپنت در گردهمایی ژوئن ۲۰۱۸ حاضر بودیم؛ در آن گردهمایی، یک حملهٔ تروریستی خنثی شد. سیاستمداران، کسانی که چه فرانسوی و چه ایرانی، از جامعه ایرانیان در تبعید و مبارزهشان، از مقاومت حمایت میکردند، در آن حضور داشتند. آن حمله که خنثی شد، هدفش قطعاً این بود که کشتاری بدون تمایز و کورکورانه انجام بدهد.
البته، سیاستمداران میتوانستند هدف قرار بگیرند و همه میدانستند که چنین احتمالی وجود داشت. افراد عادی، شهروندان ساده، مدافعان حقوقبشر هم میتوانستند در میان قربانیان باشند. این بهنوعی، یک حمله کورکورانه بود. تروریستها میدانستند که میتوانند ضربهیی سنگین وارد کنند. این جنگی بر علیه یک تمدن نیست، این جنگی علیه یک دین نیست، این موضوع به این موضوعات محدود نمیشود و البته کاملاً روشن است. من همیشه به آن برنامه ۱۰مادهیی فکر میکنم که بر اصولی بنیادین تأکید دارد: برابری زن و مرد، حاکمیت قانون، حفظ آن از طریق دموکراسی، در نهایت همان چیزی که شما بر آن تأکید دارید، اگر به آن ایمان داریم، باید هوشیار باشیم؛ نه تنها باید هوشیار باشیم، بلکه باید از دولتها، از اروپا، بخواهیم که به بیانیههای دیپلماتیک اکتفا نکنند، البته بیانیهها مهم هستند. ما همه با زبان دیپلماتیک و سطوح مختلف آن آشنا هستیم. وقتی کاردار احضار میشود، وقتی سفیر احضار میشود، این بهمثابه اخطار است. اما آیا اخطار کافی است؟ آیا این کار درخور اهمیت این مسأله هست؟ آیا این در شأن دهها یا شاید صدها قربانی احتمالی که میتوانستند در ویلپنت کشته شوند، هست؟ آیا این در اندازه و اهمیت حمله به همکار ما هست؟ کسی که نزدیک به ۱۵سال نایبرئیس پارلمان اروپا بود، سناتور اسپانیاییای که مورد احترام است. لیستهایی وجود دارد که در آن نام افراد نامطلوب، کسانی که علیه رژیم مبارزه میکنند، ثبت شده است و همکار و دوست ما هم در این لیست بود. باید هشدار داده میشد، باید اقدامی میشد. و ما حق داریم بگوییم: هرگز نباید دوباره چنین چیزی تکرار شود.
و این آخرین نکته من است: ما نباید هیچ سادهلوحی نسبت به ماهیت رژیم ایران داشته باشیم. هیچکس در این جمع چنین توهمی ندارد. فکر میکنم همهٔ ما و آنهم از سالها پیش، قانع شدهایم. اما به نظر من مهم است که این صداها را همواره و با همین تنوع (سیاسی) بهگوش همه برسانیم. بهنظرم مهم است که در ذهن داشته باشیم - و این را بهعنوان جمعبندی میگویم- که ارادهٔ تروریسم حکومتی، امری است که ما نباید به هیچوجه در آن شریک بشویم.
این مبارزه مستلزم اقدام هر یک از ما است. این صدا میتواند تأثیرگذار باشد و این صدا تقویت میشود نه فقط در فرانسه، بلکه از سوی کسانی در سراسر اروپا، آمریکا و دیگران؛ و در پایان، این بار بهواقع، به بیانیههای کنگره آمریکا و مجلس عوام انگلستان اشاره میکنم که با اکثریت آرا، از یک ایران آزاد حمایت کردند.
و این همان چیزی است که ما میخواهیم: فراتر از یک ایران آزاد، یک خلق آزاد که آزادانه در یک کشور آزاد زندگی کنند.
سپاسگزارم.
ادامه دارد