آیا دعای سیف بر دهان ما نیز میگذرد؟
سیف کی بود، دعایش چه بود؟
سیف الدین محمد الفرغانی) به فتح ف) از شاعران عالیقدر نیمهی دوم قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری بود. او بعد از خروج از زادگاهش (فرغانه) مدتی در آذربایجان و بلاد روم و آسیای صغیر بهسر برد. نوشتهاند که اهل تصوف و عرفان بود و سالها به کسب کمالات معنوی و سیر و سیاحت پرداخته. مجموعهی اشعار او از حدود ده الی یازده هزار بیت است. سیف ارادت بسیاری به سعدی داشت و با سعدی نامهنگاری میکرد. این شاعر بزرگوار در سال ۷۴۹ هجری در یکی از خانقاههای آقسرا وفات یافت. این قصیدهی او گویا خطاب به مغولان مهاجم سروده شده و از این شعر بهخوبی معلوم است که سیف تا چه حد آزادیخواه و مردم دوست و ضد ستم بود. همچنین دیدگاه تاریخی این شاعر را میشود دید که به قوم تاراجگر و ستمگر مغول میگوید: این عوعو سگان شما نیز بگذرد.
حالا در سرزمین ما قومی بدتر از مغولان آمدهاند. آیا عوعو سگان اینها باقی خواهد ماند؟ در این تردیدی نیست که دوران به سرآمدن عوعو سگان ولایتفقیه هم رسیده است. با دعای سیف در آخرین بیتش همراه شویم که دعای نیکدلان دفع صد بلا بکند.
حالا در سرزمین ما قومی بدتر از مغولان آمدهاند. آیا عوعو سگان اینها باقی خواهد ماند؟ در این تردیدی نیست که دوران به سرآمدن عوعو سگان ولایتفقیه هم رسیده است. با دعای سیف در آخرین بیتش همراه شویم که دعای نیکدلان دفع صد بلا بکند.
سیف فرغانی ـ از قصاید و قطعات
شماره ۱۲ - هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن
تأثیر اختران شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
بیش از دو روز بود از آن دگر کسان
بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد
بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم
تا سختی کمان شما نیز بگذرد
در باغ دولت دگران بود مدتی
این گل، ز گلستان شما نیز بگذرد
آبیست ایستاده درین خانه مال و جاه
این آب ناروان شما نیز بگذرد
ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طبع
این گرگی شبان شما نیز بگذرد
پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست
هم بر پیادگان شما نیز بگذرد
ای دوستان! به نیکی خواهم دعای سیف
یک روز بر زبان شما نیز بگذرد.
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن
تأثیر اختران شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
بیش از دو روز بود از آن دگر کسان
بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد
بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم
تا سختی کمان شما نیز بگذرد
در باغ دولت دگران بود مدتی
این گل، ز گلستان شما نیز بگذرد
آبیست ایستاده درین خانه مال و جاه
این آب ناروان شما نیز بگذرد
ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طبع
این گرگی شبان شما نیز بگذرد
پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست
هم بر پیادگان شما نیز بگذرد
ای دوستان! به نیکی خواهم دعای سیف
یک روز بر زبان شما نیز بگذرد.