خامنهای با اصرار روی گران کردن بنزین و فرمان تیر به سمت مردم، موجب شقه و جدایی بیشتر میان مزدوران و سرسپردگانش شد بهنحوی که با مسألهدار شدن پاسداران و نزدیکانش، در باتلاق جدیدی فرو رفته است.
جمعهبازار بهار همدان، آخوند محمدعلی ارزنده ۶دی ۹۸: «رهبر انقلاب چگونه بفرماید؟ کجا کم گذاشته مقام معظم رهبری»؟
کار به جایی رسید که روزنامه تسنیم ارگان سپاه تروریستی قدس ۷دی ۹۸ هم از تشدید ریزش بدنهٔ نظام بعد از قیام نوشت: «پیرامون حمایت رهبری از تصمیم سران قوا در موضوع قیمت بنزین بهصورت متواتر شنیده شد که برخی حزباللهیها از این حمایت قانع نشدند و برایشان سؤال پیش آمده است که چطور رهبری به جای ایستادن در کنار مردم در کنار سران قوا ایستاد».
سؤال و جواب یک بسیجی با آخوند قتلعام رئیسی ۱۶آذر ۹۸: «اگر رهبری میگوید مسئولان پاسخگو باشند خودش باید اولین پاسخگو باشد».
البته علت ریزش، نه پی بردن به طینت پلید و خونریز خامنهای که یکی از دلایل ریزش، هراس و نگرانی از آینده و خشم فروزان مردم است.
برخی رسانههای حکومتی ترس و نگرانی از آینده نظام را بیپرده بیان میکند.
«سؤال «عاقبت نظام چه میشود؟» را این روزها حتی جوانان پرشور انقلابی هم از خود میپرسند، چه برسد به توسریخوردههای قدیمی سیاسی!»... گاهی سؤالاتی میپرسیم که پرده از بزرگترین ضعف اولاد آدم برمیدارد؛ ترس!».
وحشت از عاقبت کار و ریزش از نظام، خامنهای را در باتلاق جدیدی گرفتار کرده است که هر چه بیشتر تلاش میکند بیشتر در آن فرو میرود.