سایت گلوبال ویس ۲۴مرداد ۹۷در گزارشی درباره بحران بیآبی در ایران از جمله نوشت، بهرغم تلاش رژیم ایران برای جلوگیری از اطلاعرسانی رسانهها، آگاهی در مورد بحران وحشتناک و رو به وخامت آب، در منطقه سنتی عربی اهواز، در جنوب و جنوب غربی کشور، افزایش مییابد.
پیآمد پروژههای سدسازی و تغییر مسیر رودخانهها
برای ناظرانی که اطلاعی از وضعیت ندارند، ممکن است این طور بهنظر بیاید که، بحران بیآبی، یک فاجعه طبیعی و ناشی از تغییرات اقلیمی است. اما افرادی که با سیاستهای رژیم ایران آشنا هستند، میدانند که دولتهای متوالی این رژیم یک برنامه گسترده، از سدسازی تا تغییر مسیر و هدایت آب این رودخانه پر آب کارون به نقاط دیگر را پیش بردهاند. و پیشبرد این سیاستها نتایج غیرقابل اجتنابی داشته است، نتایجی مانند، بیابان زایی و مهاجرت عظیم مردم اهواز به مناطق دیگر ایران و یا کشورهای دیگر، که تنها برای زنده ماندن، انجام شده است.
شوری آب و خشک شدن پنج میلیون اصله نخل
یک کشاورز از منطقه روستایی هویزه، با ناامیدی گفت:
« ما اینجا رها شدهایم ما در این منطقه شش میلیون درخت نخل داشتیم و الآن ۵میلیون از آنها بهعلت شوری آب، مردهاند.
محیطزیست ما آلوده است، حیوانات ما مانند گاومیشها، میمیرند.
آیا این عدالتی است که جمهوری اسلامی به ما قول داده بود؟
بسیاری از مردم محلی با نوشیدن آب آلوده مسموم شدهاند و بسیاری نیز از جمله کودکان و سالخوردگان مبتلا به اسهال خونی هستند.
ما حتی یک کلینیک اورژانس درمانی برای درمان نداریم.
ما باید صدها کیلومتر را برای رسیدن به بیمارستانهای اهواز، طی کنیم».
کسی هست تا مانع مرگ تدریجی ما بشود؟
این کشاورز در ادامه گفت: «هنگامی که به وضعیتمان و به اطراف نگاه میکنیم، به زمینهای سوختهمان و محیط ویران شدهمان، میتوانیم جهنم را تصور کنیم.
ما فقط در اینجا گرد و خاک میبینیم و گرد و خاک تنفس میکنیم.
این رژیم، همه ما، انسانها و حیوانات را بهطور یکسان، کشت.
کجا هستند آن بشر دوست ها و فعالان محیطزیست که برای محیطزیست مبارزه میکنند، تا مرگ تدریجی ما را متوقف کنند؟»
مقالات مرتبط:
- عفو بینالملل، رژیم ایران باید تحقق حق آب را تضمین کند
- بیکار شدن ۲۵هزار سرپرست خانوار در شرق اصفهان
- بحران آب و خیزش مجدد مردم قهرمان کازرون
- فقر و تخریب محیطزیست و کشاورزی در استان چهارمحال و بختیاری
- قطع برق و کمبود آب، در ایران به بحران امنیتی تبدیل میشود
بیشتر بخوانید:
یادآوری میشود که شورای ملی مقاومت ایران در گزارش سی و ششمین سالگرد تأسیس این شورا به تفصیل به سیاستهای ویران کننده و ضدبشری رژیم ولایت فقیه و راههای برونرفت از این وضعیت پرداخته است. از جمله در فصل پنجم این گزارش جامع تحت عنوان «قتلعام طبیعت، فجایع اجتماعی، توحش ضدایرانی رژیم آخوندی» به جنایات این رژیم در زمینه محیطزیست پرداخته شده است. در مقدمه این بخش از جمله گفته شده است:
بلایی که رژیم ولایت فقیه بر سر طبیعت ایران آورده، بیسابقه است. هیچ اشغالگر و حاکمی در تمام طول تاریخ ایران زمین، اینگونه وحشیانه طبیعت ایران را قتلعام نکرده است. کشور ایران هیچگاه شاهد فجایعی در چنین ابعاد که هر روز گوشهیی از آن در رسانههای حکومتی پوشش مییابد نبوده است. بحران فاجعهبار آب، آلودگی بیحد و مرز هوا، بحران ریزگردها، نابودی جنگلها و مراتع، رشد کویری شدن بخشهای زیادی از کشور، خشک شدن تالابها و دریاچهها و… نتیجه استیلای نظام ولایت فقیه و استبداد مذهبی بر میهن ماست. وقتی فقط در تهران، در هر سال، چندین هزار نفر بهعلت آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند، میتوان چشمانداز این طبیعت کشی را مجسم کرد.
بحران آب، که اکنون بسیاری از آن بهعنوان «فرابحران» و فاجعه یاد میکنند، مسأله مرکزی و اساسی برای حیات مردم کشور است. ایران در بین ۲۴کشوری قرار دارد که وضع آب در آنها خطرناک است.
در بیانیهٔ سال گذشته شورا آمده است: «سرزمین ایران کنونی طی قرنها، با وجود آب و هوای چهار فصل، دارای منابع محدود آبی و از نظر تقسیم اقلیمی در ردهبندی خشک و نیمه خشک (۹۰درصد) بوده است. اما حکومت ولایت فقیه به جای استفاده بهینه از منابع موجود و سرمایهگذاری مؤثر برای فرصت سازی از وجود چهار فصل و استفاده از آفتاب و باد، درآمدهای کشور را صرف سرکوب و جنگ و صدور تروریسم کرده و میکند. مخالفت خمینی و خامنهای با کنترل جمعیت- چیزی که میتوانست نقش مهمی در بهبود محیطزیست داشته باشد- خیانت بزرگ دیگری در این زمینه به ایران است. چرا که در دوران رژیم خمینی جمعیت ایران بیش از دو برابر شده، اما ذخایر آبی کشور بهشدت کاهش پیدا کرده، نیمی از جنگلها نابود شده، خاک ایران بهشدت فرسایش پیدا کرده، دریاچهها رو به نابودی رفته، مراتع ویران و هوا بهشدت آلوده شده است. ره آوردهای این نظام ننگین در حوزه محیطزیست، یعنی بحران آب، آلودگی هوا بهخصوص در کلان شهرها، توفان نمک و ریزگردها در استانهای مختلف، نابودی جنگلها و زمینهای کشاورزی، رانش خاک و امثال آن، هستی و حیات کنونی و آینده مردم و کشور ما را با چالشهای بزرگی در حوزه محیطزیست روبهرو کرده است».