موضوع گشایش اقتصادی که آخوند روحانی مرتب از آن دم میزد را رسانههای همین رژیم روز سهشنبه ۱۱شهریور زیر ذرهبین برده و به نقد آن پرداختهاند و این چیزی نیست جز بحران عظیمی که گریبان تمامیت این رژیم را گرفته و راه خلاصی از آن متصور نیست و هر جای آن را که بگیرند از جای دیگر در میرود.
روزنامه جهان صنعت نوشت: «گشایش در جایی اتفاق میافتد که علم اقتصاد در اولویت سیاستگذار قرار گیرد. بر این اساس لازم است که اهداف ایران از مباحث ایدئولوژیک به اهداف منسجم و قابل دسترس، یعنی رشد تولید ناخالص داخلی به هر قیمت و افزایش درآمد سرانه هر ایرانی به هر قیمت تبدیل شود. در ادامه و پس از آن که علم اقتصاد در اولویت سیاستگذار قرار گرفت .
میتوان در جهت برقراری روابط با جامعه بینالملل حرکت کرد، در غیراین صورت گشایشی عاید اقتصاد ایران نخواهد شد.»
روزنامه اقتصاد سرآمد نیز نوشت: «بر اساس آمارهای منتشر شده از درصد رشد نقدینگی ایران از سال۱۳۷۹ تا ۱۳۹۸، میانگین رشد نقدینگی در ایران طی دو دهه گذشته رقمی معادل ۲۷.۶ درصد است؛ در عینحال، در سال۱۳۷۹ رشد نقدینگی ایران ۲۹.۳ درصد و در پایان سال۱۳۹۸ نیز به رقم ۳۱.۳ درصد رسیده است.»
جهان صنعت بهنقل از تسنیم با اشاره به گرانیها نوشت: «در حالی که قیمت فرآوردههای لبنی در ۴ تیرماه سال جاری بر اساس مصوبه کارگروه تنظیم بازار بهطور رسمی ۲۲ تا ۲۸درصد افزایش یافت، دوباره شاهد افزایش قیمت غیرقانونی این محصولات هستیم.
بهطور مثال هر بطری یک لیتری شیر کمچرب که ۵هزار و ۶۰۰تومان قیمت دارد توسط یک برند پنج هزار و ۹۰۰تومان و توسط برندی دیگر شش هزار و ۸۰۰تومان و حتی هفت هزار و ۵۰۰تومان قیمت خورده یا شیر نیمچرب یک لیتری که ۵هزار و ۹۰۰تومان قیمت دارد، ۵هزار و ۷۸۰تومان قیمتگذاری شده است.»
روزنامه اعتماد هم به سفرههای خالی مردم اشاره کرد و نوشت: «نتایج آخرین مطالعه کشوری درباره حذف مواد غذایی مفید از سبد هزینه خانوارهای متوسط یا کمدرآمد، هشدار نگرانکنندهای از شیوع گسترده سوءتغذیه در آینده نزدیک است. نتایج این مطالعه که توسط «انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور» انجام شده خبر میدهد که بسیاری خانوارها، مصرف منابع پروتئین جانوری- تخممرغ، گوشت قرمز، گوشت سفید و لبنیات- را بهطور کامل حذف کرده یا در حد قابل توجهی کاهش دادهاند.»
این روزنامه بهنقل از تیرنگ نیستانی، مدیر گروه تحقیقات تغذیهای این مؤسسه پژوهشی در تشریح برخی نتایج این مطالعه سراسری نوشت: «نتایج این مطالعه به ما نشان داد که مصرف منابع پروتئینی جانوری شامل گوشتهای قرمز و سفید، بهدلیل هزینه بالا، بسیار محدود شده و حتی بسیاری خانوارها، این منابع پروتئینی را بهطور کامل از سبد غذایی و هزینههای خود، حذف کردهاند. تعداد زیادی از خانوارها در این پیمایش اعلام کردند که علت حذف کامل منابع پروتئینی جانوری از سبد غذایی خانوار، کاهش درآمد خانواده بوده، تعداد زیادی هم، اعلام کردند که بهعلت از دست دادن شغل و کاهش چشمگیر درآمد بهدلیل تعطیلیهای مرتبط با شیوع ویروس کرونا، ناچار به حذف کامل منابع پروتئینی از سبد غذایی خانوار شدهاند و تعدادی هم اعلام کردند که با وجود ثابت ماندن درآمد، افزایش قیمت منابع پروتئینی با دریافتی ماهانهشان همخوانی نداشته و بنابراین، تصمیم به حذف منابع پروتئینی از سبد غذایی خانوار گرفتهاند.»
نیستانی افزود: «نتیجه کلی این مطالعه، این بود که گرانی و کاهش درآمدها، خانوارها را به سمت حذف یا کم کردن منابع اصلی مواد مغذی (انواع گوشت، تخممرغ، شیر و میوهها) و جایگزینی منابع دیگر کالری که عموماً از بابت بسیاری مواد مغذی (در قیاس با منابع پروتئینی، میوهها یا سبزیجات) فقیرترند، هدایت کرده، یک فرد بالغ در ایران، برای تأمین یک سبد غذایی ۳۰ روزه سالم «تکنفره»، باید حدود یک میلیون تومان هزینه کند.»
رویای پنبهدانه
وی در ادامه گفت: «سری به اوج و فرود نرخ تورم ظرف دو سال گذشته بزنیم؛ بنا به روایت بانک مرکزی، نرخ تورم ۱۲ماه منتهی به اسفند ۹۷، ۳۱.۲درصد و در سال۹۸، ۴۱.۲درصد بوده و آخرین گزارش از تورم تیرماه ۹۹، ۲۶.۴درصد را ثبت کرده است. اگر قشر کارگری را بهعنوان پرجمعیتترین دهک اقتصادی آسیبپذیر قبول داریم، از وضعیت افزایش حداقل دستمزد ۱۴میلیون کارگر رسمی و غیررسمی در همین مدت هم سراغ میگیریم؛ سال۹۷ و با وجود تورم ۳۱.۲درصدی، افزایش حداقل دستمزد کارگران رسمی، ۱۹.۵درصد، سال۹۸ و با وجود تورم ۴۱.۲درصدی، افزایش حداقل دستمزد کارگران رسمی، ۳۶.۵درصد و در سال۹۹، با وجود تورم نقطه به نقطه ۲۶.۴درصدی، افزایش حداقل دستمزد کارگران رسمی، ۲۶درصد بوده است. چرا واژه «رسمی» را مؤکد میکنیم؟ چون قانون کار در کشور ما، فقط کارگر رسمی را بهرسمیت میشناسد و از این ۱۴میلیون کارگر در کشور، بیش از ۳میلیون و ۵۰۰هزار نفر، کارگر غیررسمی هستند که خیلی شانس داشته باشند، باید همان شغلی که دارند را، با چنگ و دندان، حفظ کنند و ارتقای مزایا و مطابقت حقوق و سایر بهرهمندیها، رویای پنبهدانه است.»
نیستانی گفت: «همان جماعت «رسمی» هم چندان امید به اجرای تاقبهتاق قانون کار ندارند که مصداق عینی هم، کارگران رسمی «هفتتپه» و «آذرآب» و «هپکو» و دهها واحد صنعتی ثبتنامشده در فهرست مشاغل وزارت تعاون هستند که فریاد چشمانتظاریهای مکررشان برای پرداخت سروقت حقوق و مزایا، تا اقصا نقاط کشور شنیده میشود.»