عباس عبدی تحلیلگر رژیم در مصاحبه با سایت اقتصاد آنلاین به گوشهیی از سرنوشت تیره و تار نظام در برابر توفان قیام سراسری اشاره کرد و گفت:
«هنوز سیستم به یک نتیجه قطعی نرسیده که چه کار بکند در این ماجرا این ماجرای سه ماه گذشته کاملاً به سیستم نشان داده مسأله اصلاً عین دفعات قبل نیست و امکان ندارد که با آن شیوههای بگیر و ببند و محاکمه هیچ مشکلی حل نمیشود که بدتر هم خواهد شد بخشی از این مسائل اصولاً از دست سیستم خارج است روابط خارجیست، بخشی حوزه اقتصادی، ... غیرممکن است که وضع از این بهتر که نمیشود همین هم نمیماند بدون تردید بدتر هم خواهد شد و چشمانداز برجام هم تقریباً از بین رفته تمام شاخصها بدتر میشود بدون تردید».
عباس عبدی در ادامه این مصاحبه به بنبست سرکوب در نظام اذعان کرده و میگوید: «پدیده سیاسی اجتماعی را با شیوهٔ امنیتی انتظامی نمیشه حلاش کرد. امکان نداره این بدتر میشه ما سابقه قبل از انقلاب را داریم خیلی روشن اصلاً کسی تحت تأثیر ساواک قرار نمیگرفت. ببرندش بگیرندش بیندازنش زندان حتی گروههای چریکی. جالب است این را بدانید خیلی خوشحال هم میشدند یک عدهشان کشته میشدند. میآمدند اونها را سرمایه حرکت بعدیشان میکردند که بله ما اینقدر شهید دادیم. مثلا اینها اصلاً مسأله را حل نمیکنه که اون باید مسأله سیاسی و اجتماعی را با شیوههای سیاسی اجتماعی حل کند. همچنان که مسأله مجاهدین با اسلحه حل شد چرا؟ ...
بنابراین اشتباه حکومت این است که با یک شیوه امنیتی انتظامی رویکردش به مسایل امنیتی انتظامی است راهحلهایش هم امنیتی انتظامی است اما واقعیت این است که الآن ماهیت پدیده سیاسی اجتماعی است بنابراین هیچ راهحل امنیتی انتظامی نمیتواند اون را حلاش بکند و اینها هم توی آن ماندهاند کسی هم ندارند برای این کارها مثلا فرض کنید میبینید بالاترین مقام سیاسیشان توی دولت و اینها او نهم رویکردش امنیتی قضایی است اصلاً اونهم ادبیات غیر از این بلد نیست چون همین کارها را کرده در حالی که ما واقعاً الآن به سیاستمدار نیاز داریم سیاستمداری که بنشینند با مخالفان حرف بزنند گفتگو کنند طرح مسأله کنند و خیلی چیزهایی از این قبیل».
ادامه این وضع برای یکی دو سال هم غیرممکن است
ما در برابر سه تا راه قرار داریم آینده ایران این سه تا سناریو توی آن وجود دارد حالا هر کدامشان یک سناریوی جنبی هم دارد:
اولین سناریو ادامه وضع موجود این حکومت با این سیاستهاست همین کارهایی که تا الآن کرده میخواهد ادامه بدهد با اطمینان صد در صد عین روز روشن که الآن شما جلوی من نشستهاید دارم میبینم شما را و مصاحبه میکنم ادامه این وضع برای یکی دو سال هم غیرممکن است. یعنی بعید میدانم به یک دو سال و اینها این وضع بتوانه ادامه پیدا کنه چرا؟ یکی یکی برای شما میگویم تو حوزه سیاست داخلی این اتفاقهایی که سه ماهه رخ داده اینقدر پردهدریها با حکومت شده که اصلاً دیگه ترمیم اینها به این راحتی امکانپذیر نیست و سکوت مردم و حمایت مردم سکوتشان در برابر این اعتراضات و حمایت یک عده دیگرشان از این اعتراضها تو کف خیابان آمدن و اینها یک اتفاقی است که به این راحتی امکان نداره عبور کنه ...
دوم در سیاست خارجی هیچ راهی برای بازگشت سیاست خارجی بهحالت نرمال وجود ندارد. این وضعیتی که سیاست خارجی ایران داره همه بهش فشار میآورند تو اطراف تو سطح بینالملل و اخیراً هم هم چین هم روسیه بهعنوان دوتا حامی که ایران فکر میکرده که حامیاش هستند اونها هم الزاماً همچنین فکری نمیکردند اینها خیال میکردند که با اینها متحدند هر جفتشان به یک شکلی دچار تغییر خط مشی و دچار بحران شدهاند. خط مشی چین تغییر کرده روسیه هم که اصلاً تو وضعیتی نیست که بتواند کمکی چیزی انجام بده و اگر هم بتواند معلوم نیست اینکار را بکند. در سیاست خارجی هیچ چشماندازی برای بهبود شرایط نیست برجام هم بعید میدانم اتفاقی در موردش بیفته مگر اینکه خیلی امتیازات جدی طرف ایرانی بدهد که او هم بههرحال خودش عوارض خیلی سنگینی خواهد داشت ...
پس بنابراین بهلحاظ سیاسی هیچ چشماندازی وجود نداره بدتر از اون چه سیاست داخلی چه سیاست خارجی. بدتر از این بهلحاظ اقتصادی است شما الآن یک مجموعه خبررسانی اقتصادی هستید مثلا میتوانید به من یک گزاره بگویید که امیدبخش باشه توی اقتصاد؟ من فکر نمیکنم بتوانید بگویید هیچی یعنی اصلاً چنین چیزی نداره حالا چرا این اتفاق افتاده؟ یک نوع سادهانگاری و یا بیادبانه ترش بلاهت اینها فکر میکردند که مشکل مملکت این است که یک ارادهیی آدمها باید بکنند درست بشه بعد پیش خودتان میگویید حتماً آدمها هستند که مملکت را درست میکنند ما هم ارادهاش را داریم درست میکنیم ... یک میلیون مسکن اصلاً حساب و کتاب نمیکنه اینها اگر یک مغازه بقالی را میگرداندند متوجه میشدند که این مسأله اقتصادی شوخیبردار نیست. هیچ صد در صد میگویم هیچ گزارهای هیچ شواهدی بر اینکه وضعیت اقتصادی بهبود پیدا کند و از اون بدتر میخواهم بگویم وضعیت اقتصادی در این وضع که هست تثبیت بشه وجود نداره تورم افزایش پیدا خواهد کرد رشد اقتصادی کاهش پیدا خواهد کرد. تراز پرداختها بدتر خواهد شد و فقر و نابرابری و اینها هم رو به افزایش میره هیچ چشماندازی وجود نداره پس بنابراین اگر اینطوری نگاه کنیم این است که اوضاع سیاسی در نهایت هی بدتر خواهد شد و بدتر و این یک ظرفیتی داره تا یک جایی مردم سکوت میکنند بعد از اون این جریان سه ماه گذشته مردم بخش اعظم شان یا حمایت نسبی کردند ولی سکوت ولی حضور خیابانی نداشتند بهنظر من حضور خیابانی خیلی خیلی خیلی محدود بود ولی اون اهمیت نداشت اهمیتش این پشت ماجرا بود کسانی که از این حضور حمایت میکردند یا در برابرش سکوت کردند دفعه بعد بهنظر من اونهایی که سکوت کرده بودند حمایت میکنند اونهایی که حمایت کرده بودند میآیند توی خیابان توجه میکنید؟ این اتفاقی ست که در مورد روحانیت قم هم شما میتوانید ببینید روحانیت قم برای اولین بار توی این ماجرا سکوت کرد بعضیهایشان حتی یک چیزهایی هم گفتند دفعه بعد اونها هم سکوت نمیکنند برای اینکه هیچکسی عاشق چشم و ابرو سیستم که نیستش که عاشق این هستند که زندگیشان بچرخه بقا داشته باشند. ثبات داشته باشند اهداف شان جلو برود اگر با این سیستم نچرخه خب معلوم است که دفاع نمیکنند از آن دلیلی نداره این کار را بکنند بنابراین اتفاق بهلحاظ سیاسی بعید میدانم حتی بتوانند یک یا دو سال این را دوام بدهند بنابراین اصلاً این انتخابات بعد اونها را دورش را خط بکشید خب این یک سناریو است.
سناریوی دوم همینی است که توی خیابان است که یک عده زیادی گفتند میخواهیم انقلاب کنیم و حتی فکر میکردند یکی دو هفتهیی هم برنده میشوند ...
سناریوی دوم این است که این اوج بگیره و این اگر بخواهد اوج بگیره نیروی وسط نداشته باشه جز با تقابل با هیچ چیز دیگری به سرانجام نمیرسه ...
اما سناریوی سومی وجود داره که اون را دیگه بحثی ست که باید دنبال کرد و اون سناریوی سوم این است که نیروی وسط اینکه میگویند اگر مارکسیستی بخواهیم صحبت کنیم وسط بازان جهان متحد شوید یک نیروی وسط بتواند یک تفاهم جمعی را شکل بدهد و یک گام های ملموسی به سمت بهبود برداشته بشه ولی این باید تضمین داشته باشه اینطوری نیست که حکومت یا فکر کند که میتواند سر اینها را کلاه بگذارد ...