دکتر محمدعلی شیخی مسئول کمیسیون دانشگاهها شورای ملی مقاومت ایران
با سلام خدمت خانم رجوی و تمام دوستان شورایی که در این اجلاس مهم شرکت کردند با درود به کانونهای شورشی که در ایران حضور دارند و فعال هستند و اشرفیهای ساکن اشرف۳ و تمامی اشرفنشانها در سراسر جهان. با گرامیداشت ۴مرداد سالگرد فروغ جاویدان و تمامی شهدای این عملیات کبیر و نیز با بزرگداشت ۶۸مین سالگرد قیام سی تیر ۳۱ که مردم تهران برای به روی کار آوردن مجدد دکتر مصدق قیام کردند و با درود به مسئول شورای ملی مقاومت که ۳۹سال پیش شورای ملی مقاومت را تأسیس کردند و تبریک و تهنیت بسیار برای برگزاری کهکشان کهکشانها که به همت والای خانم رجوی و تمام دستاندرکاران از بالا تا پایین صورت گرفت و دریغ و افسوس از یاران مقاومت که در این اجلاس نسبت به سال گذشته حضور ندارند از جمله (اند) مهندس حاج حمزه، مهندس ساجدیان، برادر حسام از اعضای شورای ملی مقاومت در اشرف۳ و همینطور بهقول مسعود فرمانده کل ارتش آزادیبخش دو تن از شورشیان خاموش و زندانیان مقاوم معصومه جوشقانی و خانم مرجان.
تأسیس شورا بر روی دو اصل اساسی استوار بود و تمامی اعضاء به آن التزام داشتند و اگر خلاصه واقعاً بخواهم بگویم؛
یک سرنگونی تام و تمام رژیم خمینی با همه دارو دستهاش
دو مرزبندی مشخص و تیز با دار و دسته شاه و شیخ در تمامیتش . این را میشود گفت که اساسیترین اصول شورای ملی مقاومت و برنامه دولت موقت. ولی افسوس که در این مرزبندیها در طول این ۴۰سال از جانب بعضیها چه فرد و چه نیروی سیاسی رعایت نشد.
اولین رئیس جمهور خمینی که با هزینه بسیار تشکیلاتی توسط مجاهدین از گزند رژیم خمینی نجات پیدا کرد یکی دو سال بعد با نوشتن نامه به خمینی و اینکه بزرگی از سر گیرید و اینکه پاسداران رژیم بهترین مرزداران کشور هستند، طبیعی است که شورا نمیتوانست با چنین فردی هر گونه همکاری را ادامه بدهد. و لذا او را اخراج کرد.
چندی بعد رهبری نیروی منطقهای عضو شورا که مذاکره را بخشی از مبارزه با رژیم میدانست و این مورد پذیرش شورا و مسئول شورا نبود از شورا کنار گذاشته شد و متأسفانه و با تأسف بسیار در راه همین نوع مبارزه با رژیم جانش را به دست مزدوران رژیم از دست داد.
با آمدن خاتمی دجال بهعنوان رئیس جمهور رژیم یکی دیگر از اعضای شورا خواهان بررسی حکومت صد روزه او شد و در نهایت به سمت و سوی او گرایش پیدا کرد و انتخاب خاتمی را بهاصطلاح مشروع دانست تکلیف شورا نیز با او مشخص بود.
آخرین مرزشکنان این شورا دو تنی بودند که عضو نفوذی وزارت اطلاعات توانست آنها را به راه خود بکشاند و وضعیت امروز آنها مشخص است.
خلاصه کنم در طول این ۴۰سال رعایت درست این مرزبندی بهویژه از سوی مسئول شورا و از سوی خانم رجوی نه تنها باعث تضعیف شورا نشد بلکه امروزه با توجه به اینکه روز و روزگاری تعداد اعضای شورا به ۱۵نفر هم نمیرسید آنقدر گسترش پیدا کرد که امسال در چهلمین سال تأسیس شورا توانستند کهکشان کهکشانها را که دیگر نیازی به توصیف آن نیست برپا کنند هرگز ما از مرزبندی و رعایت آنها ضرر نکردیم رشد کردیم رشدی غیرقابل توصیف. این مرزبندی همیشه باعث رشد هر نیرو و هر فرد میشود به مجاهدین نگاه کنید که در سال۵۴ با اپورتونیسم چپ و راست ارتجاعی مرزبندی کردند و رشد کردند و به جا ماندند وگرنه آنها نیز از بین میرفتند این است ثمره مرز داشتن بهخصوص مرز با شیخ و شاه موفق باشید.
مریم رجوی: درود بر شما آقای شیخی از اینجا من سلام همه را به شما میرسانم با یاد و گرامیداشت (معصومه عزیز) در این جلسه که خاطرات زیادی از او داریم در همه جا حاضر بود در همه کهکشانها در همه تظاهراتها در همه فعالیتها از جمله بهعنوان ناظر در بسیاری جلسات شورا بود من به یاد میاورم حضور او را دقتش را و دخالتش را و بعد تاثیراتش را بههرحال همچنان که گفتید یاد این عزیزان همیشه حاضر و ناظر است و انگیزهای برای همه ما همه اعضای این مقاومت برای ادامه مسیرشان مجدداً این غم بزرگ را به شما تسلیت میگویم و امیدوارم که همچنان که او میخواست این راهش همچنان که گفتید هر چه پر رهروتر و سریعتر بشتابیم برای مقصد آزادی مردم ایران مجدداً تسلیتها و سلام های مرا بپذیرید
پرویز خزایی نماینده شورا در کشورهای اسکاندیناوی
من هم میخواستم که درود بفرستم به سرکار خانم رجوی و به برادر ارجمندم مسعود عزیز که جایش خالی است ولی همه جا هستند. و به تکتک اعضای شورای ملی مقاومت به همهشان و به مهمانان عزیزتان و به هواداران و پشتیبانان مقاومت و بهقول انگلیسیها «last but not the least
من در این سخنان کوتاهی که میخواهم بگویم اول میخواستم تبریک بگویم برای همین سالگردها همین مناسبتهای تاریخی تشکیل شورا و و عملیات فروغ جاویدن و سیتیر و تمام این افتخارات تاریخی که نصیب ملت ایران شده به همت از مصدق از ستارخان و باقرخان تابه امروز تا رجویها و تا مجاهدین و مبارزین
راجع به این گردهمایی من خواستم کوتاه بگویم که بهنظر من ما هیچوقت من توی این چهل سالی که من در خدمت شما بودم چنین اقبالی چه از نظر داخلی و رساندن پیام به کانونها ی شورشی چه از صحنه تشکیلات مقاومت بینالمللی و بازتاب و رساندن پیام به جامعه جهانی، من چنین سابقهای را نمیدانم؛ حتی دوستانی که اگر میتوانند مرا راهنمایی کنند.
خانم رجوی این همان ثمره اون ۵عنصر مقدسی است که هر مقاومت و جنبش در تاریخ باید داشته باشد و به حق این مقاومت در بالاترین سطح آنرا محکم و استوار و بیخدشه در این چهار دهه نه تنها حفاظت و حضانت کرده بلکه به گمان من به اوج تحکیم و استواری رسانده است. آن ۵عنصر یعنی
۱- عشق به آزادی و آرمان، َ
۲- تشکیلات مستحکم بدون تشکیلات هیچ جنبشی در تاریخ موفق نشده است. از انقلاب آمریکا تا همین امروز در هندوستان و در جاهای دیگر .
۳- یکی رهبری صالح و کشتیبان
۴- گرای درست
۵- پرداختن آخرین و بالاترین بها که این مقاومت، در تاریخ مقاومتهای ایران از پر افتخارترینها است خانم رجوی. بدون اینکه من بخواهم اغراق کنم.
شورای ملی مقاومت و اعضای آن تمامی اعضای آنکه من به همهشان علاقه دارم تک تکشان بهای پایداری و ایستادگی بر سر اصول را داده و میدهند. شورا و بهخصوص مسئول آن برادر ارجمندمان مسعود رجوی در این ۴دهه برای حفظ اصولشان نه تنها از منافع و وجهه و منافع و زندگی فردی و شخصی بلکه در بسیاری اوقات از منافع کوتاه مدت سیاسی و سازمانی گذشتهاند. اما سر اصول سیاسی سرسخت و سازش ناپذیر بودند و به کسی باج ندادند. من شاهد تاریخیاش هستم از پنجاه سال پیش تا الآن که در دانشکده حقوق بودم. در مورد افشای جنگطلبی رژیم فراخوان سرسخت و سازش ناپذیر بودند و به کسی باج ندادند.
در مورد افشای جنگطلبی رژیم و فراخوان صلح با تمام قوا ایستادند و به همین خاطر با رئیسجمهور سابق رژیم خداحافظی کردند هیچگاه حاضر نشدند مذاکره جویی با رژیم را تحمل کنند و حاضر نشدند خاتمیگرایی با چشمک و چراغی به این باند و آن باند رژیم را بپذیرند.
بر سر استقلال و تمامیت ارضی ایران کوتاه نیامد آقای رجوی، و عذر کسانی را که چشم به درون رژیم داشتند خواستند. تصفیه صفوف مقاومت از این نوع افراد باعث تقویت و انسجام و پایداری آن بوده است. این یک واقعیت تاریخی است. مقاومت جایی برای دکان دونبش نیست که یک نبش آن در مقاومت و نبش دیگرش رو به رژیم باشد. کسانیکه هم از صفوف مقاومت و شورا به این دلایل تصفیه شده یا رفتهاند بهخاطر منافع مالی و دنیوی در خدمت رژیم رفته و رو در روی مقاومت قرار گرفتند به سرنوشت بدی دچار شدند، داریم بهعیان میبینیم. حالا اگر اینها مدعی میشوند که بهخاطر انتقاد به مجاهدین از شورا بریدند معلوم نیست که چگونه سر از دستگاه رژیم درآوردند؟ وقتی کسی از مقاومتی میبرد و دور میشود انگاری چیزی فقط مختص این مقاومت سرفراز است. حاشیهنشینان ورشکسته به تقصیر آنرا در بوق میکنند. در حالیکه خودشان ۴۰سال است خانم رجوی، که هی گروه و هسته و سازمان و محفل به نامهای مختلف درست میکنند که همه در فضا محو شده و بدنیا نیامده سقط جنین میشوند. انگاری که تشکیل یک مقاومت تاریخی مثل باز کردن یک مغازه است که بگوییم به نام دیگر در خیابان دیگر که پارکینگ بهتری داره که آدمهای بیشتری از آن رد میشوند. از نو باز کنیم. یک مقاومت تاریخی در طول زمان تشکیل و اعتلا و تحکیم پیدا میکند و از دل تاریخ ثبت و ضبط میکند.
خانم رجوی من با عنوان یک اومانیست، بهعنوان یک آدمی که مذهبی نیستم، بهعنوان یک سوسیالیست، سوسیال دمکرات. اما خط کشی تاریخی همانطورکه بنیانگذاران مجاهدین خلق گفتند، از بین بیخدا و با خدا نمیگذرد. از بین استثمارگر و استثمارشده میگذرد این حرفی است که در تاریخ قرون وسطی مجبور نشوند که دین مسیحشان را عوض کنند. مارتین لوتر، نمیدانم «کالوین» اینها که مجبور نشدند بروند بگویند ما مسیح را قبول نداریم مثل همین چیزهایی که این احمقها نشستهاند میخواهند به جنگ اسلام بروند اتقافا انها به نام دین خودشان، بهترین رفرم را کردند و من فکر میکنم که سرآمد همه این رفرمها در دین اسلام، مجاهدین خلق هستند من بهعنوان یک آدم لائیک و اومانیست و که یک مسأله فلسفی است که هزارها صحبت میشود کرد.
من از همان دانشکده حقوق و علوم سیاسی خانم رجوی، توسط یک همکلاسی پیوسته در جریان تأسیس سازمان شما قرار گرفتم. الآن نیز نزدیک به ۴دهه است افتخار این را دارم که از نزدیک با سازمان مجاهدین و با شورا کار میکنم. حتی حالا دیگه باید بگم دیگه چون دیگه نیم قرن داره میگذره حتی ۲سال در سفارت ایران که آنرا در اختیار مقاومت گذاشتم این برای من یک وظیفه وجدانی، و انسانی و میهنی بود. اجازه بدهید من در اینجا برای ثبت در سینه تاریخ به مسعود رجوی و رئیسجمهور این مقاومت تعهد بدهم تا زنده هستم در رأستای اهداف والای این مقاومت از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکنم و برای هر مأموریتی از سوی این مقاومت سرفراز برای پیشبرد امر سرنگونی فاشیسم خمینی آمادهام.
در پایان بگذارید بهعنوان یک شعار ملی و میهنی حاضر حاضر را به یاران مجاهدم با قدرت و با لحجه فارسی میگویند... البته من لحجههای انگلیسی، فرانسوی، عربی، ایتالیایی، آلمانیشان را هم شنیدهام. من هم به لحجه لری بگویم، هیسم حاضرمو... هیسم حاضرمو... هیسم حاضرمو.
مریم رجوی: آقای خزایی حتماً الآن لرها خیلی خوششان میآید که شما آخرش بالاخره لری صحبت کردید . با تشکر
عزیزالله پاکنژاد عضو شورای ملی مقاومت ایران
قبل از هر چیز درود میفرستم خدمت برادر بزرگ و عزیزم، مسئول شورای ملی مقاومت آقای مسعود رجوی که دیدنش آرزوی دائم من است. امیدوارم هر چه زودتر عملی و این آرزو برآورده شود. همینطور خدمت حضار محترم در این اجلاس در هر کجا که هستند درود میفرستم سلام میکنم خدمتشان، و بهطور خاص درود میفرستم به شما خانم رجوی بهخاطر این طوفانهایی که پشت سرهم برعلیه این رژیم، این رژیمی که میدانیم ددمنش و جنایتکار است، راه میاندازید برپا میکنید. مثل این طوفان آخری که با استفاده از تکنیکهای جدید برپا کردید که البته به یمن تلاشهای طاقتفرسای همرزمان مجاهدمان صورت گرفته که به آنها درود میفرستم.
همینطور یاران مقاومت در ۵قاره جهان که تقریباً با این تلاشهایشان در این کهکشان بساط رژیم و مستخدمین آنرا که در این جا و آنجا حضور داشتند، اینها را جارو کردند و آن چیزی که به آن میگویم عرصه مبارزه را چه در جبهه مقاومت و چه در تاریکخانهها و کریدورهای مختلف مماشات و توطئه، اینها را روشنتر و واضحتر از همیشه ترسیم کردند. یکطرف رژیم با اعوان و انصارش، مزدورانش، تروریستهاش، و همینطور متحدان بالفعلش مثل بقایای دیکتاتوری سلطنتی که اینها الآن بهشدت ایزوله شدن، هراسانند، دست به گریبانند، مشغول جویدن ناخنهاشان هستند. و در عینحال دارند گوش هم دیگر رو هم میکشند. همهاش هم میگویند مجاهدین این کار را میکنند، شما چرا هیچ کاری نمیکنید. یکطرف دیگر هم مقاومت استوار و سختکوش و از جان گذشته است که روزبهروز درخشش بیشتری بهطور خاص به یمن رهبری مجاهدین پیدا میکند. این را من تأکید میکنم به یمن رهبری مجاهدین این مقاومت هر روز درخشش بیشتری پیدا میکند، این را من فکر نمیکنم فقط من بگویم همه دارند میگویند. از دوست و دشمن همه در سراسر دنیا دارند این درخشش رو میبینند و دارند میگویند. مخصوصاً حول خود شما خانم رجوی!
اما در مورد آلترناتیو،
امروز، امروزه نظام آخوندی در کلیتش صدبار بیشتر تلاش میکند که با همه ابزار توسل پیدا بکند به همه ابزاری که به آن ضربه بزند، میگویم ضربه بزند برای اینکه من فکر میکنم که هم رژیم و هم شرکای خارجیش خیلی خوب فهمیدن که این مقاومت نابود کردنی نیست، باز این را ما از زبان رژیمیها و از زبان مماشاتگران خوب میبینیم، حتی آنهایی که میاند برعلیه مجاهدین صحبت میکنند در شبکههای اجتماعی این را میکند که این مقاومت مجاهدین اینها نفی شدنی نیستند. یک واقعیت بیرون از اراده ما هستند که باید انها را قبول کنیم و بعد فلان و فلان. که البته همه این تلاشهایی هم که میکنند آبروی خودشان رو بیشتر میبرند اگه داشته باشند، عرض خودشان رو میبرند مثل قبل که بردند. الآن حدود ۴۰ساله از تشکیل شورای ملی مقاومت بهعنوان آلترناتیو این رژیم گذشته، آن دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی، که زیاد هم در دستگاه رژیم هستند این موضوع ۴۰سال رو دستاویز تبلیغاتشان قرار دادن، مرتب زوزه میکشند، که اینها پیر شدند، این آلترناتیو دیگر کاری از دستش ساخته نیست، اما خودشان درجه اعتبار و قدرت و نظم و بهخصوص سرزندگی روزافزون
این مقاومت رو میبینند و رژیم با اون نظام پوسیدهاش تقریباً میشود گفت که به خاک ذلت افتاده است. این را این روزها بهخصوص در حرکات روزمره رژیم داریم میبینیم که این رژیم در مقابل مقاومت همین الآن هم زانو زده. یعنی درسته سرکاره، ولی واقعیتش اینه که یک نظام پوسیده است. و در مقابلش یک آلترناتیو درخشان به اسم شورای ملی مقاومت وجود دارد. بنابراین برخلاف آن تبلیغاتشان، تبلیغات مهملشون، تبلیغات مسخرهشان تو این مورد من باید فقط این رو تأکید میکنم این ۴۰سال یک مفهوم است، یعنی همانطور هم که قبلاً گفتم یک آلترناتیو پایدار هست با ۴۰سال سابقه، ۴۰سال سابقه آن هم در مبارزه مستقیم با یک نظام دیکتاتوری بنابراین هیچ جای دنیا بهنظر من نمیشود پیدا کرد یک آلترناتیو را یک ارگان را یک شورا را یک حزب را که یک چنین خصلتی داشته باشد. گوشه و کنار، تمامی زوایای قدرت حاکم را، دیکتاتوری مذهبی اینها رو میشناسد، از همه چیز این رژیم خبر دارد، اینها رو افشا میکند، بهرغم تمام تلاشی هم که دیگران میکنند برای نگهداشتن این رژیم رو قدرت این مقاومت به موقع وارد میشد و اون چیزی را که باید بر علیه رژیم بکار بگیرد، بکار میگیرد. انهم با افشاگریهای کاملاً مستند، در زمینههای مختلف، این موجودیت درخشانی که به اسم شورای ملی مقاومت هست این یک کابوس است برای رژیم، کابوس مرگ و نیستایش. و این نکتهای است که نمیشود آن را نفی کرد. هیچکس نمیکند همچون کاری پس بهترین و در دسترسترین راهحل همین مقاومت و همین آلترناتیو برای کندن این رژیم از قدرت و دفع کردن شرش از سر مردم ایران و دنیا. این آلترناتیو از زمان تشکیل آن فقط یک هدف داشته و اون هم آزادی مردم ایران، برقراری دمکراسی، جمهوری سکولار یعنی جدایی دین از دولت براش جنگیده، بهای گرانی هم داده. و به همین دلیل الآن رویینتن شده. این اصطلاح رویینتن واقعاً بهش برازنده است. مثل گذشته دشمنانش، بدخواهانش رو زمین زده و پابرجا موند. پس بنا بر این اگر بخواهم عصاره این ۴۰سال مقاومت و تلاش رو برای آزادی در یک مفهوم سیاسیش بیان کنم، فکر میکنم آدرس برنامه ۱۰مادهای خانم رجوی را که مقاومت ایران این را اعلام کرده، و آن رو به همه پیشنهاد کرده، و مورد حمایتهای همهجانبه مردمی در نقاط مختلف دنیا در محافل سیاسی و اجتماعی هست را میتونم ارائه بدم. این واقعاً برنامهای است که آرزوهای مردم رو منعکس میکند، این برنامه مردم برای سرنگونی این نظام، این نظام نکبت و تباهی، این را معرفی میکند. این برنامهایه برای ایران آینده، آزادی و دمکراسی به ارمغان میآورد، در جهت رفع بیعدالتیها و برقراری عدالت اجتماعی تضمین بسیار بالایی دارد، در خودش این تضمین را حمل میکند. با این برنامه مترقی می شود رفت به جنگ رژیم.
همانطور که تا حالا رفتیم. میشود به جنگ مماشات رفت، میشود هر جریان خارجی را که چشم طمع به ایران داشته باشد از طریق حمایت از رژیم، این را به حاشیه برد. این برنامهای است که تکیه به آن هیچ جریان بزرگ و یا کوچکی در دنیا را بهنظر من تاب مقاومت و مقابله با آن ندارد. مثل روز روشن است. پس باید از آن حمایت کرد، در همه جهات باید از او حمایت کرد، این برنامه، حمایت از این برنامه حمایت از آلترناتیو شورای ملی مقاومت و همینطور بهطور خاص تقویت هر چه بیشتر جبهه گسترده مقاومت. و بهطور خاص تقویت کانونهای شورشی که این روزها با اقبال جوانان و اقشار مختلف مردم روبهرو شدند. همین کانونهای شورشی در تلفیق با همین ۱۰ماده تکمیل میشند. اینا مکمل هم هستند. اگه این برنامه یک برنامه سیاسی است، مکمل و پیش برنده آن در مسیر سرنگونی کانونهای شورشی هستند این نظر من است پس تقویت این کانونها، و حمایت سیاسی اجتماعی از این برنامه میتواند به یک سلاح برنده و تعیینکننده برای همان چیزی که دنبالش هستیم یعنی سرنگونی این رژیم تبدیل بشود. بسیار متشکرم که به حرفهای من گوش دادید.
مریم رجوی: با تشکر از آقای پاکنژاد بهطور خلاصه سرفصلهای این ۴۰سال را به آن اشاره کردند، ایکاش فرصت بود، من همیشه شنیدم که آقای شکرالله پاکنژاد از روز اول چگونه هم از این تشکیل شورای ملی مقاومت استقبال کرد، چگونه مشوق مسعود بود، در این مسیر و حرفهای بسیار زیادی که دلم میخواست مجدداً فرصت بود که شما یا سایر دوستانی که تو جریان هستید برای ما بازگو میکردید، درود بر شما، با تشکر!
سهیلا صادق مسئول کمیسیون آموزش و پرورش شورای ملی مقاومت ایران
خواهر مریم سلام، خسته نباشید از این مجموعه گردهماییهای باشکوه و از این کهکشان پر اقتدار و با شکوه که جلوهای از میتوان و باید خودتان است.
به همه دوستان هم سلام میکنم و خوشحالم که لااقل از این طریق میتوانم آنها رو ببینم، بعد از مدتها فکر میکنم که اصلاً این اجلاس یعنی آغاز چهلمین سال حیات شورا خودش گویای همه چیز است. تا جایی که یادم است تابستان۶۰ در یکی از پایگاههای سازمان در تهران بودم که خبر تشکیل شورا را شنیدم یاد است همه خواهران و برادران و فرماندهانی که آنجا بودند بهخیر، چون که غالبشان الآن شهید شدند.
خب آن روزها خبر اعدامهای وحشیانه، آن هم اعدامهای چند ۱۰۰نفره و شهادتها و درگیریها اصلیترین موضوعی بود که با آن مواجه بودیم و آن هم بهطور روزمره و هر لحظه؛ و خوب طبیعی بود که توی همچون شرایطی فرصت و فضای این نبود ببینیم، بحث کنیم، ببینیم با تشکیل شورا چه چیزی دارد برای آینده ایران تدارک دیده میشود. ولی خوب امروز که بهتجربه این ۳۹سال نگاه میکنیم و بهاین تاریخچه، یک جایگزین و یک بنای سیاسی مستحکمی را میبینیم که در مقابل رژیم و همه متحدان و مزدورانش ایستاده و طرح و بنای یک ایران آزاد را ارائه کرده.
در این مسیر دو تا نکته خیلی بهنظر من برجسته است:
اول نفس آیندهنگری و تعهدپذیری و مسئولیتپذیری مسئول شورا برای تشکیل این آلترناتیو در آن روزهای بحرانی و دوم هم ادامه و تدوام این شوراست. در واقع قیمتی که باید برای حفظ و نگهداریش داده میشد. خب همین الآن دوستان بهوجوه مختلفی اشاره کردند اینکه چطور مسئول شورا قدم بهقدم این نهال را پرورش داد و باز همه تأکید کردند بهحق که مرزبندی شیخ و شاه سنگبنای مستحکم این شورا بود. بعد هم با موضعگیریهای تاریخی در سر فصلهای مختلف توانستند که این شورا را از انبوه طوفانها و فتنهها عبور بدهند. طوفانهایی که خوب ابتلائاتی که رژیم سعی میکرد مستقیم و یا از طریق ایادی و مزدورانش در یککلام ارتجاع و استعمار بر سر راه این مقاومت ایجاد میکردند و بر سرش میباریدند. اما این مسئول شورا بود که با این موضعگیریهای تاریخی هر روز این شورا را از قلهای بهیک قله بالاتر برد؛ بهنحوی که دیگه امروز این آلترناتیو بهیک گنجینه ملی و یک پشتوانه تاریخی برای مبارزات آزادیخواهانه مردممان تبدیل شده و تضمین پایهگذاری یک ایران آزاد و دموکراتیک و با حاکمیت مردمی است.
یادم است که در همان اوایل تأسیس شورا، برادر در مورد ضرورت تشکیل این آلترناتیو گفته بودند که این بار مقاومت ما بر آن است که نگذارد رنج ها و خونهای مردم ما بهسرقت برود و خب الآن بهیمن راهبری برادر مسعود، این خواست دیگر بهیک عینیت تبدیل شده بههمین خاطر شروع چهلمین سال حیات شورا را قبل از همه بهبنیانگذار و معمار این بنای رفیع بهشما خواهر مریم و بههمه یارانی که طی این سالیان برادر را در این سفر تاریخی همراهی کردند و بههمه مردممان تبریک میگویم.
مریم رجوی: درود درود با تشکر از سهیلای عزیز