پس از هیاهو و جنجالهای اولیه رسانههای باند رفسنجانی - روحانی در زمینه بهاصطلاح دستآوردهای توافق وین، رسانههای این باند اکنون نگران فرصت سوزی برای دولت آخوند حسن روحانی در دوران پس از توافق هستند.
روزنامه اعتماد یکی از رسانههای وابسته به این باند نگران این است که نظام و دولت آخوند حسن روحانی نتوانند از این فرصت استفاده کنند، زیرا نظام آخوندی ”اساسا در تبدیل فرصتها به تهدید ید طولایی“ دارد و درگذشته ”چه فرصت سوزیها“ که نکرده است و چه منافعی را به مضار تبدیل نکرده است. !
نویسنده مقاله اعتماد به آخوند روحانی توصیه میکند ”خانه تکانی“ کند تا از فرصت سوزی جلوگیری کند: ”روحانی به واسطه تمرکز بر مسأله هستهیی کمتر توانسته روی بهینهسازی ساختار مدیریتی و اجرایی کشور کار کند و هنوز در حوزه اجرا گهگاه مدیرانی بر سر کار هستند که اعتقادی جدی به دولت و تغییرات ایجاد شده ندارند. تحول خواه نیستند، با مردم همصدا نیستند و متأسفانه در پاکدستی بعضی از آنها تردید وجود دارد. سپردن چنین مأموریتی بزرگ به چنین مجموعهیی شاید دور از تدبیر باشد فلذا ضرورت یک خانهتکانی و اصلاح ساختاری جدی وجود دارد و بهترین فرصت، بهترین برنامه، بهترین منابع اگر به دست انسانهای بیکفایت سپرده شود مسلماً خروجی مناسب نخواهد داشت“.
روزنامه دیگر این باند (شرق12مرداد94) در جهت استفاده درست از فرصت به دست آمده از توافق وین و زهرخوران برای باند رفسنجانی- روحانی، به دولت روحانی توصیه میکند بهدنبال جام زهر اتمی، در سایر زمینهها نیز نظام را زهرخور کند، زیرا: ”توسعه اقتصادی کشورهای جهان امروز موضوعی داخلی نیست و هیچ واحد سیاسیای نمیتواند فارغ از جهان و فقط با اتکا به توانمندیهای داخلی، مسیر توسعه را بپیماید. این امر بهدلیل وابستگیهای متقابل کشورهای جهان به یکدیگر، نقش و تأثیر قوانین بینالمللی بر اقتصادهای ملی و نیاز کشورهای جهان و بهویژه کشورهای در حال توسعه به سرمایه و تکنولوژی خارجی است“.
نویسنده مقاله این سؤال را پیش روی دولت روحانی میگذارد: ”سؤال امروز جامعه که از همان آغازین روزهای پرونده هستهیی با توصیههای مشفقانه، درباره ارجاع پرونده هستهیی به شورای امنیت، تصویب قطعنامهها و اعمال تحریمها هشدار میدادند و دمیدن بر شیپور جدال و منازعه در این پرونده را به مصلحت کشور نمیدیدند، این است که آنچه در جریان مذاکرات هستهیی ظهور و بروز یافت آیا میتواند در ابعادی گستردهتر و در عرصه دیگر معضلات سیاست خارجی کشور نیز به کار گرفته شود؟“.
روزنامه مردمسالاری 12مرداد 94 نیز ”ضرورت اصلاحات داخلی در دوران پسا تحریم “ را به دولت آخوند حسن روحانی گوشزد میکند.
این روزنامه نیز نگران این است که در مرحله پسا توافق عناصر باقیمانده از دوران احمدینژاد دربدنه دولت کارشکنی کنند زیرا ”بدون زیرساختهای حقوقی و سیاسی سزاوارش، پیکری رویین با پاهای گلین است“، بنابراین ضرورت دارد ”در درازمدت و در زمانی که تب بالا رفتن آمارهای فلان و بهمان فروکش کرد، برای بهره بردن از فرصت کم مانند پس از توافق هستهیی دولت محترم تدبیر و امید تنها چارهای جز دست زدن به پارهای از اصلاحات داخلی ندارد“.
به نظر میرسد عمدهترین دلیلی که رسانهها و مهرههای باند رفسنجانی - روحانی را به نگرانی و دلواپسی در زمینه مرحله پسا توافق انداخته است، ورود احمدینژاد و عناصر باندش به صحنه رقابت است، و از این بابت است که این رسانهها به دولت آخوند حسن روحانی زودباش و تند باش میدهند تا دیر نشده و حریف فرصت را نقاپیده، اقدام به حذف و تصفیه عناصر مزاحم کند، چرا که از مقتضیات دوران پسا توافق ”پارهای از اصلاحات داخلی“ است.
بنابراین از نظر این رسانهها چنانچه دولت روحانی اقدامات فوق را انجام ندهد، پس از گذشت مدتی و فروکش کردن تبوتابهای توافق، کلاهش پس معرکه است.
بنظر میرسد پیامدهای برگشت احمدینژاد به صحنه جنگ و جدال دو باند رژیم، باند رفسنجانی روحانی را به فکر واداشته که تا دیر نشده با حذف عناصر باند مقابل از ساخت و بافت دولت و حاکمیت، زمینه را برای حضور آنها در صحنه سیاسی و مشخصاً انتخابات در پیش تنگ کنند تا به بیان آنها فرصتهای به دست آمده که همانا آویختن به غرب و آمریکاست از دست در نرود.
واقعیت این است که دوران گریز از سراشیبی سقوط کلیت نظام چه با اداواطوارهای آخوند شیاد روحانی برای آویختن به غرب چه با دود و دمهای ضداستکباری احمدینژاد در باند خامنهای گذشته است. آنچه برای مردم ایران مهم است سرنگونی کلیت این رژیم است که نحوست آنها برای مردم ما جز بدبختی و سیهروزی چیزی به همراه نداشته است.
روزنامه اعتماد یکی از رسانههای وابسته به این باند نگران این است که نظام و دولت آخوند حسن روحانی نتوانند از این فرصت استفاده کنند، زیرا نظام آخوندی ”اساسا در تبدیل فرصتها به تهدید ید طولایی“ دارد و درگذشته ”چه فرصت سوزیها“ که نکرده است و چه منافعی را به مضار تبدیل نکرده است. !
نویسنده مقاله اعتماد به آخوند روحانی توصیه میکند ”خانه تکانی“ کند تا از فرصت سوزی جلوگیری کند: ”روحانی به واسطه تمرکز بر مسأله هستهیی کمتر توانسته روی بهینهسازی ساختار مدیریتی و اجرایی کشور کار کند و هنوز در حوزه اجرا گهگاه مدیرانی بر سر کار هستند که اعتقادی جدی به دولت و تغییرات ایجاد شده ندارند. تحول خواه نیستند، با مردم همصدا نیستند و متأسفانه در پاکدستی بعضی از آنها تردید وجود دارد. سپردن چنین مأموریتی بزرگ به چنین مجموعهیی شاید دور از تدبیر باشد فلذا ضرورت یک خانهتکانی و اصلاح ساختاری جدی وجود دارد و بهترین فرصت، بهترین برنامه، بهترین منابع اگر به دست انسانهای بیکفایت سپرده شود مسلماً خروجی مناسب نخواهد داشت“.
روزنامه دیگر این باند (شرق12مرداد94) در جهت استفاده درست از فرصت به دست آمده از توافق وین و زهرخوران برای باند رفسنجانی- روحانی، به دولت روحانی توصیه میکند بهدنبال جام زهر اتمی، در سایر زمینهها نیز نظام را زهرخور کند، زیرا: ”توسعه اقتصادی کشورهای جهان امروز موضوعی داخلی نیست و هیچ واحد سیاسیای نمیتواند فارغ از جهان و فقط با اتکا به توانمندیهای داخلی، مسیر توسعه را بپیماید. این امر بهدلیل وابستگیهای متقابل کشورهای جهان به یکدیگر، نقش و تأثیر قوانین بینالمللی بر اقتصادهای ملی و نیاز کشورهای جهان و بهویژه کشورهای در حال توسعه به سرمایه و تکنولوژی خارجی است“.
نویسنده مقاله این سؤال را پیش روی دولت روحانی میگذارد: ”سؤال امروز جامعه که از همان آغازین روزهای پرونده هستهیی با توصیههای مشفقانه، درباره ارجاع پرونده هستهیی به شورای امنیت، تصویب قطعنامهها و اعمال تحریمها هشدار میدادند و دمیدن بر شیپور جدال و منازعه در این پرونده را به مصلحت کشور نمیدیدند، این است که آنچه در جریان مذاکرات هستهیی ظهور و بروز یافت آیا میتواند در ابعادی گستردهتر و در عرصه دیگر معضلات سیاست خارجی کشور نیز به کار گرفته شود؟“.
روزنامه مردمسالاری 12مرداد 94 نیز ”ضرورت اصلاحات داخلی در دوران پسا تحریم “ را به دولت آخوند حسن روحانی گوشزد میکند.
این روزنامه نیز نگران این است که در مرحله پسا توافق عناصر باقیمانده از دوران احمدینژاد دربدنه دولت کارشکنی کنند زیرا ”بدون زیرساختهای حقوقی و سیاسی سزاوارش، پیکری رویین با پاهای گلین است“، بنابراین ضرورت دارد ”در درازمدت و در زمانی که تب بالا رفتن آمارهای فلان و بهمان فروکش کرد، برای بهره بردن از فرصت کم مانند پس از توافق هستهیی دولت محترم تدبیر و امید تنها چارهای جز دست زدن به پارهای از اصلاحات داخلی ندارد“.
به نظر میرسد عمدهترین دلیلی که رسانهها و مهرههای باند رفسنجانی - روحانی را به نگرانی و دلواپسی در زمینه مرحله پسا توافق انداخته است، ورود احمدینژاد و عناصر باندش به صحنه رقابت است، و از این بابت است که این رسانهها به دولت آخوند حسن روحانی زودباش و تند باش میدهند تا دیر نشده و حریف فرصت را نقاپیده، اقدام به حذف و تصفیه عناصر مزاحم کند، چرا که از مقتضیات دوران پسا توافق ”پارهای از اصلاحات داخلی“ است.
بنابراین از نظر این رسانهها چنانچه دولت روحانی اقدامات فوق را انجام ندهد، پس از گذشت مدتی و فروکش کردن تبوتابهای توافق، کلاهش پس معرکه است.
بنظر میرسد پیامدهای برگشت احمدینژاد به صحنه جنگ و جدال دو باند رژیم، باند رفسنجانی روحانی را به فکر واداشته که تا دیر نشده با حذف عناصر باند مقابل از ساخت و بافت دولت و حاکمیت، زمینه را برای حضور آنها در صحنه سیاسی و مشخصاً انتخابات در پیش تنگ کنند تا به بیان آنها فرصتهای به دست آمده که همانا آویختن به غرب و آمریکاست از دست در نرود.
واقعیت این است که دوران گریز از سراشیبی سقوط کلیت نظام چه با اداواطوارهای آخوند شیاد روحانی برای آویختن به غرب چه با دود و دمهای ضداستکباری احمدینژاد در باند خامنهای گذشته است. آنچه برای مردم ایران مهم است سرنگونی کلیت این رژیم است که نحوست آنها برای مردم ما جز بدبختی و سیهروزی چیزی به همراه نداشته است.