دژخیم موگویی مستندساز امنیتی و اطلاعاتی رژیم آخوندی:
ما شبیه سال ۶۰ هستیم یعنی بدترین سال به نظر من در تاریخ انقلاب
۳۰خرداد ۶۰ مجاهدین اعلام جنگ مسلحانه میکنند میریزند تو خیابون
کچویی رئیس اوین در خود اوین یعنی در زندان اوین امنیت ندارد
۱۰۰هزار نفر اعضای سازمان مجاهد خلق مسلح میریزند توی خیابون
امام یک سخنرانی دارد که میگوید آقا به دنیا وابسته نباشید
و میگوید همین جلسه یک هو دیدید منفجر شد و همه میخندند
ما الآن از اون بدتریم؟ نه
آن زمان ۲سال از انقلاب گذشته بود
الآن جمهوری اسلامی عمرش ۴۵ساله است
تلویزیون رژیم ـ ۵تیر ۱۴۰۴
دژخیم موگویی مستندساز رژیم
مجری: آقای موگویی یه خوانش تاریخی اگه داشته باشی این شبیه کدوم یکی از دورانه این اتفاقی که امروز داره واسه ما اتفاق میفته؟
جواد موگویی: ببین این هجومی که داره به ما میشه از داخل و خارج ما شبیه سال ۶۰ هستیم یعنی بدترین سال به نظر من تاریخ انقلاب، تلخترین که به شیرینترین منجر میشه. ۳۰خرداد ۶۰ منافقین اعلام جنگ مسلحانه میکنند میریزند تو خیابون،
جواد موگویی: ۸تیر شروع میکنند به شورای قضایی رو ترور کردن که شهید کچویی رئیس اوین تو خود اوین یعنی تو زندان اوین امنیت نداره رئیس اوین آقای سید خان ۱۰۰هزار نفر اعضای سازمان مجاهد خلق مسلح میریزند تو خیابون ببین الآن ۱، ۲ (منظور طبقه یک و دو استادیوم آزادی است]، ۱۰۰هزار نفر یعنی یک استادیوم آزادی طبقه ۲ و ۱ رو با همدیگه جمع کن اینها مسلح بریزند تو خیابون بمبگذاری کنند
یعنی شما میآیی بیرون نمیدونی زنده برمیگردی... رئیس شهربانی کل کشور شهید میشه اتاق محسن رضایی فرمانده اطلاعات سپاه که اون موقع نقش وزارت اطلاعات رو داره اتاق فرمانده اطلاعات سپاه رو میزنند همه اینها رو بگذار کنار این کجاست این تو تهران است تو اصفهان است تو شیراز است... اصلاً آدم میخونه وحشت میکنه مگه میشه این کشور بمونه اصلاً ما ۵مهر عملیات ثامن الائمه رو انجام میدیم یعنی کشوری که رئیسجمهور نداره ۵مهر عملیات ثامن الائمه حصر آبادان شکسته میشه همون روز منافقین میریزند تو خیابون
یعنی از ۳۰خرداد ۶۰ تا ۳خرداد ۶۱ تو یک مسیری داری که تا مرز فروپاشی رفتی امام یک سخنرانی داره میگه که به طنز داره میگه میگه داره در مورد اینکه آقا به دنیا وابسته نباشید و اینا میگه همین جلسه یک هو دیدید منفجر شد همه میخندند
ما الآن از اون بدتریم؟ نه، کشوری که سال بود تازه انقلاب پیروز شده الآن جمهوری اسلامی عمر ۴۵سالهاش است
مجری: الآن خیلی فرق کنید آقای موگویی سؤال آخر پیشبینی جواد موگویی از سرنوشت این جنگ
موگویی: سید من فکر میکنم این جنگ رو نه موشکهای ما تعیین میکنند نه جنگندههای اسراییلی، تابآوری اجتماعیه که تعیینکننده این جنگه اینکه جامعه ما کم میاره یا جامعه اسراییل کم میاره تابآوری اجتماعی
اخبار سیمای آزادی – ۳۰ تیر ۱۴۰۲
دژخیم موگویی مستندساز امنیتی و اطلاعاتی رژیم آخوندی:
سیاستهایی در تلویزیون در دهه ۷۰ بود
که دیگر درباره مجاهدین حرف نزنید اینها تمام شدند
دهه ۸۰ خودشان را در افکار عمومی کاملاً بازسازی کردند
مسأله انتخابات ۹۶ چه بود؟
اعدامهای ۶۷
(در تابستان ۶۷) گفتند بیایید بنشینید سه نفر نماینده
که در تهران میشود دادستان، نماینده وزارت و قاضی شرع
در استانهای دیگر نماینده دادستان، نماینده وزارت و قاضی شرع
گفتند بیایید بنشینید و بپرسید شما عضو سازمان هستی؟
به سازمان اعتقاد داری؟ اگر بیرون بیایی هم همین است؟
بله، درود بر رجوی
در زندان رئیس زندان اوین را ترور میکنند
آقای کچویی رئیس زندان اوین است توسط نگهبان زندان ترور میشود
۸ تیر سال ۱۳۶۰ نشستند در زندان دادگاه برگزار شده است
آقای لاجوردی و گیلانی و کچویی رفتند گوشه زندان استراحت میکردند
و یکباره یک نفر اسلحه میکشد و میگوید درود بر خلق فلان
و شروع به تیراندازی میکند
نام نگهبان کاظم افجهای بود
سؤال اولتان این بود که شما چرا اعضای سازمان مجاهدین خلق را
در خیابانهای تهران میبینید؟ من هم چند دلیل آوردم
اولاً من نگفتم اینهایی که در خیابان هستند همه عضو سازمان هستند
مجری: شما میگویید وابستگان این انگیزه را دارند که بیایند
موگویی: حتماً! کسی که در سال ۶۰ اعدام شده و یا در مرصاد کشته شده
و یا در رخدادهای مختلف از بین رفته خانوادهای دارد
و اینها انگیزه بیشتری برای براندازی نظامی که فرزندشان را کشته دارند
آمار ۴۰۰ هزار نفر را از کجا آوردید؟
موگویی: ببین اولاً که سخت نیست آمار در آوردن.
این ۴۰۰ هزار خانواده بهمعنای ۴۰۰ هزار عدد خانواده نیست
تعداد مرتبطان با یک خانواده است
شما الآن ممکن است عضو سازمان باشید یا در درگیری کشته شوید یا اعدام شوید
خب شما پدر دارید، مادر دارید، خانواده دارید، پسردایی دارید، پسرعمه دارید، دوست دارید
سازمان هم لزوماً همه اعدام نیستند، درگیری کشته شدند، در مرصاد کشته شدند
حداقل ما ۱۰۰ هزار عضو سازمان داریم ۳۰ خرداد ۱۳۶۰
یعنی استادیوم آزادی دو طبقه با هم
از این ۱۰۰ هزار نفر حداقل بین ۳۰ تا ۵۰ هزار نفر مسلح اند
یک سازمانی که ۱۰۰ هزار مسلح میریزه ۱۰۰ هزار نفر عضو
با ۳۰ تا ۵۰ هزار نفر مسلح میریزد در خیابان
تو با این چکار کنی؟ راهی جز برخورد ندارید
اخبار سیمای آزادی – ۳۰ تیر ۱۴۰۲
اعتماد آنلاین رژیم
دژخیم موگویی مستندساز رژیم
مجری: بسمالله الرحمن الرحیم. آقای موگویی خیلی خوش آمدید به برنامه پارگراف اعتمادآنلاین. ممنون از اینکه دعوت ما را قبول کردید.
موگویی: سلامت باشید. در خدمتم.
مجری: خدمت از ماست. شما اخیراً اخیراً که حالا مربوط به اتفاقات پاییز سال گذشته مطلبی را توی صفحه اینستاگرامتان منتشر کردین در ارتباط با برداشت و مشاهدات خودتون از اعتراضات. در یکی از این پستها اشارهیی کرده بودید در رابطه با اینکه در تهران ۴۰۰ هزار خانواده مرتبط با اعدام سازمان مجاهدین هستند. اگر اشتباه نکنم... ... ... من اول میخواستم راجع به این آمار یک توضیحی بدین که این آمار را شما از کجا آوردین چون بههرحال شما یک مقداری جزو چهرههای مستندسازی هستید که منتسب میشین به نهادهای امنیتی یا نظامی. آیا این اطلاعات بهصورت خاصی به دست شما رسیده و اینکه این ۴۰۰ هزار خانواده، ۴۰۰ هزار تعداد خانواده بوده که خیلی عدد عجیبی میشه در خود تهران - یا یک جمعیت را مطرح کردید؟
موگویی: حالا الآن دو تا سؤال شد یکی اینکه منتسب میشید به نهادهای امنیتی و نظامی
مجری: شما هر کدام که راحت ترید را اول جواب بدید
موگویی: یکی اینکه این ۴۰۰ هزار تا بر چه مبناییه کدام را جواب بدهم اول؟
مجری: هر کدام که خودتان راحت هستید.
موگویی: خوب شما باید جواب بدهید. چون میگید نهادهای امنیتی و نظامی یعنی چه؟
مجری: شما مستندساز نزدیک به سپاه معرفی میشید. خودتان این رو قبول دارید؟
موگویی: خوب یعنی چه؟ یکی به من میگه...
مجری: یعنی اگر یک مستندساز مستقل بخواهد در رابطه با موضوعاتی که شما ورود میکنید، ورود پیدا کند ممکنه اولاً با یک چالشهایی مواجه شود و در مرحله دوم به نظر میرسد شما دسترسی به پروندهها یا دیتاهایی دارید که در اختیار یک مستندساز مستقل قرار نمیگیرد... ... ... .
مجری: خب پس اجازه بدهید به آن محور اصلی برگردیم در رابطه با آماری که شما از خانوادههای مرتبط با اعدامها دادید. اولاً این اعدام مشخصاً توی بازه زمانی بوده اولین سؤال اینکه شما این آمار را از کجا آوردید؟
موگویی: ببینین اولاً که سخت نیست آمار در آوردن. اول در مورد این ۴۰۰ هزار خانواده بگویم. این ۴۰۰ هزار خانواده بهمعنای ۴۰۰ هزار عدد خانواده نیست. خب
مجری: تعداد خانوادههایی که ۴۰۰ هزار نفر عضو دارند؟
موگویی: مرتبطان مرتبطان با یک خانواده. شما الآن ممکن است عضو سازمان باشید یا در درگیری کشته بشید یا اعدام بشید. خب شما پدر دارید مادر دارید خانواده دارید. پسردایی دارید پسرعمه دارید دوست دارید. یک حلقه ارتباطی آدمها با شما دارند دیگه. این یک عددی میشه دیگه. خب. سازمان هم لزوماً همه اعدام نیستند، درگیری کشته شدند. در مرصاد کشته شدند... ... ... .
مجری: ما اصلاً بحث نحوه برخورد با سازمان مجاهدین خلق در دهه ۶۰ در ادامه بحث میرسیم. من مشخصاً میخواهم بگویم نحوه برخورد با معترض الآن یک مقداری برای شاید ناظر مستقل کسی که داره نگاه میکنه نگاه کنید توی دهه ۶۰ بهقول خود شما شما عضو سازمان را داری میآد خودش رو منفجر میکنه وسط خیابان. کلت دستشه راه میره میزنه مردم را. آیا توی۱۴۰۲ این جمعیت، توی خیابان داره اعتراض میکنه؟ من سؤالم از شما این است.
موگویی: آها، حالا نه شما سؤالتان را الآن تغییر دادید. سؤال اولتان این بود که چرا سازمان مجاهدین خلق را شما داخل خیابانهای تهران میبینید؟ به من داری میگی. چرا میبینی؟ من چند تا دلیل آوردم. گفتم ببین اولاً که من نگفتم نمیگم اینهایی که در خیابان هستند همه عضو سازمانند. اینکه اصلاً باطله
مجری: شما میگویید وابستگان این انگیزه را دارند که بیایند.
موگویی: حتماً! حتماً کسی که در سال ۶۰ اعدام شده کشته شده تو مرصاد تو رخدادهای مختلف، خانوادهای دارد و اینها انگیزه بیشتری دارند برای براندازی نظامی که بچهاش را کشته. او اینطوری فکر میکنه دیگه خب؟
مجری: بله
موگویی: پس اینکه حالا۵۰۰ نفر از این آدما بیایند بیرون، خب بیا حالا من یک مثال دیگر بزنم خیلی جالب. ما دو تا شهر داریم توی لرستان ازنا و درود. من اهل اونجام. پدر و مادرم اهل آنجا هستند. هیچ وقت توی ازنا شلوغ نمیشود. ۱۵ دقیقه بعدش آنورترش درود است. همیشه وقتی شلوغ میشود آنجا هفت هشت تا کشته میدهد. دلیلش چیه؟... ... ...
موگویی: دلیل اصلیاش حداقل در این دو تا شهر اینه که درود اعدامی داره دهه ۶۰ و آنجا ملتهبه. آنجا بستر لازم وجود داره.
آنجا هفت هشت ۱۰ تا حداقل اعدامی داره در اول همان دهه ۶۰... ... ... .
موگویی: به نظر من. آنجا بستر وجود داره. انگیزه برای براندازی وجود داره. چرا؟ چون هزینه داده. پس آدمهایی که در دهه ۶۰ بهزعم خودشون بهدرست هزینه دادند، خب اینها انگیزه بیشتری برای براندازی دارند. اینها میتوانند در تهران زودتر از بقیه بیایند بیرون. میتوانند اعتراض را تبدیل اتفاقاً کنند به اغتشاش. میتوانند این را تندترش کنند. چون اون دنبال...
مجری: چون این انگیزه به آنها داده شده. موضوع بحث همین است؟
موگویی: او اصلاً میخواهد که این بشود. من میخواهم بیایم شعار بدهم مثلا من میخوام در یک مسیر آرامی حرکت کنم، او نه او هزینه داده میگه که این نظام درست بشو نیست و سریع باید بنزین بریزم روی آتش... ... ... .
موگویی: حداقل ما ۱۰۰ هزار عضو سازمان داریم ۳۰ خرداد ۶۰.۱۰۰هزار نفر خانم! یعنی استادیوم آزادی دو طبقه با هم. از این ۱۰۰ هزار نفر حداقل بین ۳۰ تا ۵۰ هزار نفر مسلح اند. اینها چیز پنهانی نیست این سلاح را شما دو روز بعد دیدید، میبینید توی خیابان دست اینها.
مجری: بله
موگویی: خب، یک سازمانی که ۱۰۰ هزار مسلح میریزه ۱۰۰ هزار نفر عضو با ۳۰ تا ۵۰ هزار نفر مسلح میریزد تو خیابان، تو با این میخوای چکار کنی؟ راهی جز برخورد ندارید... ... ...
مجری: به نظر میآید در رابطه با یک برهههایی اینقدر سکوت بوده که طرف مقابل سوار موضوع شده مثل تابستان سال ۶۷؛ یعنی اینقدر مسئولان در رابطه با این موضوع سالها شفاف صحبت نکردند، شاید برای طرف مقابل و نسلهای جدیدتر این ابهام پیش آمده که پس یه چیزی دارد مخفی میشود. چون آن طرف مرتب دارد رویش پروپاگاندا صحبت میکند. مستند میسازد و فکت میدهد و این طرف سکوت کرده است. چرا راجع به تابستان سال ۶۷ یک صحبت شفافی نمیشه؟ این موضوعی که ضد انقلاب مطرح میکنه دال بر اینکه آدمهایی دوباره محاکمه و اعدام شدند که اصلاً در آن درگیریها نقشی نداشتند توی زندان بودند، این موضوع چقدر صحت دارد؟ شما که تاریخ آن موقع را مطالعه میکنید؟
موگویی: ببینید جمهوری اسلامی خداوند بایگانی کردن پروندههاست و فکر میکند که اگر پروندهها را بایگانی کند، حل میشود... ... ...
مجری: و انگیزه این بایگانی چیست؟
موگویی: یکی این است که برای افکار عمومی اصلاً ارزشی قائل نیست. واقعاً ارزشی قائل نیست. خب اگر ارزش قائل بود میآمد صحبت میکرد... ... ... .
مجری: ولی طرف مقابل ول نکرده موضوع رو.
موگویی: اصلاً من به شما بگویم؛ یک سیاستهایی بود توی تلویزیون صدا و سیما در دهه ۷۰ که آقا چیز نکنید منافقین رو دیگه در موردش در دهه ۷۰ حرف نزنید. تمام شدند اینها نابود شدند مرده را زنده نکنید.
مجری: به نظر خود شما سازمان مجاهدین تمام شده؟ حداقل با این...
موگویی: دهه ۸۰ خودش را بازسازی کرد. کاملاً توی افکار عمومی رو بازسازی کرد. دهه ۹۰ میداندار بود. شما ببینید مسأله انتخابات سال ۹۶ چه بود؟ اعدامهای ۶۷ شد خب و این خیلی سادهلوحانه است که فکر کنی تو با بایگانی کردن پروندهها، پروندهها فراموش میشه. این پس جواب سؤال اولتون. سؤال دومتون این بود که چرا اعدامهای ۶۷ رخ داده؟ اصلاً قصهاش چیه؟ ببینید شما پذیرفتهاید که سازمان یک سازمان تروریستیه.
مجری: بله
موگویی: این سازمان تروریستی هم از سال ۳۰ خرداد ۶۰ شروع کرده... ... ... .
موگویی: عضو سازمان میگفت ۲۵ خرداد ما ۶۰۰ هزار تا نسخه روزنامه داشتیم.
مجری: پس اینقدر مخاطب داشته؟
موگویی: بله. ۶۰۰ هزارتا. هوادار داره، سمپات داره عضو داره حالا نمیگیم همه آنهایی که حالا ممکنه من هم رفته باشم گرفته باشم ببینم سازمان چی میگه.
مجری: بله بله
موگویی: بله ولی به هر صورت یک نشان میدهد که
مجری: فالوور داره.
موگویی: فالوور داره. محل رجوعه، حالا به هر نیتی... ... ... .
مجری: شده عملیات مرصاد و آدمهایی که یک بار توی زندان محاکمه شدند و دارند حکم شون رو میگذرانند
موگویی: آقای ایکس محاکمه شده؛ سال مثلاً ۶۲ دستگیر شده الآن سال پنجم حبسشه بله. مثلاً سه سال دیگه هم قراره آزاد شه. حالا شده چی؟ شده اعدامهای سال ۶۷. شده مرصاد. سازمان مجاهدین خلق با پنج شیش هزار نیرو حمله کرده آمده رسماً با عراق حمله کرده قبلش هم این کار رو کرده بوده عملیات چلچراغ داریم و عملیاته... ... ...
موگویی: عملیات آفتاب... ... ...
مجری: نه حتی یک... ... ...
موگویی: حالا اسناد به دست آمده از بازجوییها، کسایی که دستگیر شدن توی عملیات مرصاد اسیر شدن. دیگه اینجا دستگیری هم معنا نداره اسیرن چون جنگه. اسیر شدن از اسناد و مدارکی که در اومده از بازجوییهایی که در اومده. اینه که آقا ما یک پلنی داشتیم سازمان روی نیروهای داخل زندان حساب باز کرده بوده.
مجری: سازمان روی نیروی داخل زندان حساب باز کرده بوده
موگویی: نپرید وسط حرف من، میدونم من میدونم جمله بعدی تون چیه. سازمان حساب باز کرده گفته من با پنج هزار تا میآم جلو. جمهوری اسلامی در موضع شکسته می دونید که ما تیرماه ۶۷ در موضع ضعف شدید بودیم یعنی از فروردین ۶۷ از قبلش بیایم اسفند ۶۷تهران.
مجری: بله، عملیات بله اصلاً از لحاظ جنگی هم رو به افول بودیم... ... ... .
موگویی: تا چهار ماه اول تا چهار ماه اول سال ما در موضع شکستیم و به همین هم قطعنامه ۵۹۸رو پذیرفتیم هر آنچه که ما گرفته بودیم توی سال قبلی از دست دادیم... ... ...
موگویی: که اینها رو زندان حساب باز کردند و شبکه زندان با اینها همکار همراهه. ببینید من یک چیزی به شما بگم باور... ... ... ...
موگویی: میخواهم بگویم سازمان. سازمان شبکه داره توی زندان. دستگاه امنیتی هم به این نتیجه رسیده که نیروهای سازمان در پلن عملیاتی کین؟ تو پلن عملیاتی مسعود رجوی اند.
امام اومده حکم داده گفته بروید توی زندان هر کسی که از اعضای سازمان میگه من عضو سازمانم درود بر رجوی الآن رجوی برسه به تهران من همراهم اسلحه دست میگیرم شروع میکنم به زدن. هر کسی که ابراز میکنه به عضویت در سازمان این رو اعدام کنید. یعنی عضو سازمان.
مجری: بعد زندانیان میدونستند این موضوع رو که اگر ابراز کنند عضویتشون رو، حکمشان اعدامه؟ یا یارو توی یک فضای جوگیری فکر میکرده من باید روی اعتقاداتم وایستم.
موگویی: خب اون یک حرف دیگه. میدونسته با جوگیری فرق داره. می دونسته
مجری: چون جون عزیزه آقای موگویی.
موگویی: بله بله نیروهای سازمان نیروهای ایدئولوژیکی اند. عزیزه ولی میرفت انتحاری میزد... ... ... .
موگویی: اومده حکم دادن امام حکم داده گفته بروید در زندان هر کسی که الآن بر مواضعش هست اصطلاحا بهش می گن روی موضع است
مجری: یعنی اصل محاکمه مجدد اینها من این را سؤال میخواهم بپرسم بر مبنای جرمی است که اینها با اونها
موگویی: بله، برای مرصاده برای مرصاده نه برای احکام قبلی.
مجری: نمیشه این نگاه رو داشت که اینها اصلاً نرسیدن به تهران جرمی اتفاق نیفتاده.
موگویی: آها آها شما شما میدونید که شما می گن قصاص قبل از جنایت
مجری: به نوعی... ... ...
مجری: مگر طراحی از توی اوین انجام میدادند؟
موگویی: نه، شما در طراحی هستید در طراحی هستید. برسند با آنها بیاین بیرون، مشارکت دارید میدانید اطلاع دارید. خب اینها را باز ملاک قرار ندادند. گفتند بیایید بنشینید سه نفر نماینده دادستان توی تهران که میشه دادستان، نماینده وزارت و قاضی شرع؛ در استانهای دیگر نماینده اینهان نماینده دادستان، نماینده وزارت و قاضی شرع. گفتند بیایید بنشینید. شما عضو سازمانی؟ اعتقاد داری به سازمان به این گروه تروریستی؟ اگه بیای بیرون همینه؟ بله درود بر رجوی. خب میگم.
مجری: حالا مطمئنید که سؤال این شکلی بوده؟...
موگویی: سؤال اینه خب سؤال اینه اونی که بر مواضعه
مجری: چون خودشون مدعیاند با یک جمله از ما میپرسن مدعیاند. سر موضعی هستی یا نیستی!
موگویی: معنیش همینه دیگه موضع یعنی چی یعنی من به سازمان اعتقاد دارم با سازمانم بیایم بیرون همینه موضع یعنی این دیگه. هیچ معنای دیگری نداره که خب؟ موضع یعنی این. حالا شما. من یک تقلب به شما برسانم. آقا وکیلش کو؟ شما وکیل میخوای برای چی؟ ازت سؤال دارم
مجری: اصلاً اصل محاکمه مجدد هنوز یک مقداری چون میدونید شما می گید کل این زندانیا
موگویی: نه ببین من که دارم تازه دارم.
مجری: خب ببین یک ابهام دیگهای که اونها مطرح میکنن اینه که توی ۶۷
موگویی: اسمتون خانم خانم
مجری: گوهر
موگویی: خانم گوهر هی نپرید. ببینید ما الآن اگر مسألهتان حل نشده توی اصل محاکمه بگید خب. اصل محاکمه این است که اخبار و اطلاعات نشان میدهد که نیروی نظامی توی کرمانشاه در طراحی و پشتیبانی در واقع نیروی توی تهران حساب باز کرده و کاملاً با هم هماهنگ هستند. این اطلاعاته. خب.
مجری: باشد من قبول میکنم. خود موضوع این ارتباط از زندان به اشرف عجیبه!
موگویی: اصلاً چیز سختی نیست در سازمان مجاهدین خلق این کارها... ... ...
مجری: نیروهای خارج از سازمان چی؟
موگویی: خب پس این از این اومدن گفتن، آیا حالا همه این جلسات درست برگزار شده؟ نمیدانیم. بله، شاید درست برگزار نشده. شاید او را به لج انداختند مثلا مثلا طرف توهین کرده او ن هم به لج افتاده و گفته هستم. بعد رفته اعدام شده. پس اصل حکم با اجرای حکم دو مقوله جدا هستند. یکی شما میگویی اصل حکم اشتباه است و یکی میگویی اجراش یعنی آقای موگویی شما میگی همهاش درست انجام شده؟ نه.
مجری: من اصلاً راجع به ابهامات صحبت میکنم.
موگویی: خب شما میگویی همه احکام درست انجام شده؟ نه من چه میدونم. مگه من توی همه دادگاهها بودم؟ آنهایی هم که تازه میگویند بودیم مگر بودند؟ آن که خودش گفته آره بعد هم رفته اعدام شده. کی دارد این را تعریف میکند؟
مجری: شما خودتان در مصاحبه با مسئولان هیچوقت آمار رسمی دارید در رابطه با تعداد؟ صحبت نمیشود راجع بهش؟
موگویی: نه. ندارم ندارم. نمیکنند. البته یک بخشی هم هست که نمیدونه طرف؛ مثلاً طرف در کرمانشاه بوده نمیدونه اوین چه خبر است. ولی طفره میروند صحبت نمیکنند. در حالی که اصلاً ترس ندارد. چه ترسی دارد اگر شما حکمتان درست است، اجرای حکمتان هم درست بوده، خب بگو.
مجری: خب خود دفن اینها یک ذره فضا را علیه جمهوری اسلامی نکرد؟
موگویی: من به نظرم اینها کارهای خوبی نیست. جنازه را تحویل خانواده بدهید.
مجری: بله. بله اعدام شده جنازه را تحویل خانواده بدهید که بعد بشه یک پروندهای که اینهمه سال بخواهد.
موگویی: بله، اینها کارهای خوبی نیست. اصلاً اصل حکم را زیر سؤال میبرد... ... ... .
موگویی: حکم آنهایی که در زندان هستند. من کلیدش رو به شما گفتم. بر مبنای اینه که همکاری اطلاعاتی در طراحی داخل زندان با بیرون زندان است. شما میگید امکان ندارد این هم الآن من هم مثال زدم براتون.
مجری: من نگفتم امکان ندارد. گفتم عجیبه چون انتظار میرود توی زندان حداقل این ارتباطات قطع شده باشه
موگویی: نه بابا چه چیز عجیبیه؟ توی زندان رئیس زندان اوین را ترور میکنند.
مجری: بعد این سر و صداهایی که بقیه گروهها میکنن
موگویی: آقای کچویی رئیس زندان اوینه توسط نگهبان زندان ترور میشود. ۸ تیر سال ۶۰. اسمش چی بود فخار زاده نه فخارزاده نبود. اسمش یادم رفته. بلند میشه توی زندان نشستند دادگاه برگزار شده آقای لاجوردی و آقای گیلانی و آقای کچویی رفته بودند استراحت میکردند گوشه زندان نشستند یکهو اسلحه میکشه درود بر خلق فلان و اینها شروع به تیراندازی کردن به شهید کچویی. شهید کچویی ترور میشه. نفوذی سازمانه. اتفاقاً خیلی هم شهید رجایی، شهید کچویی بهش اعتماد داشته. افجعی بود کاظم افجعی. عضو سازمانه. اصلاً شبکه نفوذ توی زندان و شبکهسازی توی زندان برای سازمان مثل آب خوردنه... ... ...
مجری: خب از کمونیست و چریک فدایی چی پرسیدند؟
موگویی: من این رو ندارم اطلاعاتش رو ندارم یعنی وقت نذاشتم یعنی کار نکردم روش. ولی میدونم که از چیز هم هست اعدامیهایی که صورت گرفته از گروههای چریک فدایی خلق و اینها هم بوده. اینکه حالا قاعدتاً که عددشون اصلاً قابل مقایسه نیست با سازمان خب.
مجری: بله، یعنی جمعیت اصلی مال خود سازمان است.
موگویی: اصلاً جمعیت سازمان اصلاً قابل مقایسه نیست با چریک فدایی و کومله و دموکرات و اینها اینکه حالا به چه نحوی بوده چه جوری بوده الآن ندارم حالا خیلی هم فرصت نکردم روش چون من تمرکزم روی سازمان است... ... ... .
مجری: بله. اجازه بدهید آخرین سؤال این گفتگو را از شما به این صورت بپرسیم که آقای موگویی دهه ۶۰ را مطالعه کرده و مشاهداتش را از دو تا اعتراضات اخیر حالا مکتوب کرده یا نقل کرده، چه نگاهی به یک دهه پیش روی جمهوری اسلامی دارید؟
موگویی: بحرانساز. انباشت مسائل میشه و تبدیل به بحران میشود... ... ... .
مجری: بنابراین سالهای سختی را تصور میکنید؟
موگویی: خیلی خیلی سالهای سختی ما داریم. خیلی.