سخنان خانم مریم رجوی
ویلیام بوردون، ریک فان رویسل
کریستوف مارشان، جان سانو، کلود مونیکه
جولیو ترتزی، رابرت جوزف و رابرت توریسلی
گواهی شاهدان و نمایندگان مقاومت
محمد محدثین، ابوالقاسم رضایی، سنابرق زاهدی
بهزاد نظیری، فرزین هاشمی، مجید حریری
دولت نوروزی و حسین عابدینی
در کنفرانس «تروریسم رژیم ایران در اروپا، تعهدات اتحادیه اروپا»، که روز پنجشنبه اول آبان۹۹در آستانه محاکمه دیپلمات تروریست رژیم آخوندی اسدالله اسدی و همدستانش توسط قضاییه بلژیک بهصورت آنلاین بر گزارشد، حقوقدانان و وکلا و شخصیتهای سیاسی در سخنرانیهای خود تأکید کردند که در محاکمه اسدالله اسدی این تروریسم رژیم آخوندی طی چند دهه است که به محاکمه کشیده میشود. و این رژیم آخوندهاست که متهم اصلی است.
خانم مریم رجوی در بخشی از سخنان خود در رابطه با پرونده اسدالله اسدی دیپلمات تروریست رژیم آخوندی گفت:
من بحث در مورد وجوه حقوقی پرونده را به وکلای برجسته و ذیصلاح واگذار میکنم و فقط چند نکته را یادآوری میکنم:
اول- دولتهای اروپایی باید هر گونه ملاحظات سیاسی را در این پرونده بهطور کامل کنار بگذارند. سران رژیم آخوندها باید تحت پیگیرد و در برابر عدالت قرار بگیرند. این یک اقدام ضروری و بازدارنده در مقابل تروریسم تحت نام اسلام و صادرکننده و بانکدار مرکزی آن است.
دوم- خامنهای و روحانی با فرستادن یک دیپلمات برای بمبگذاری و کشتار، ریسک بزرگی کردند. علت این است که آنها بهشدت از قیام مردم و از گسترش نفوذ مقاومت و سرنگونی رژیمشان در هراسند.
سوم- در۴۰سال گذشته بهخاطر سیاست مماشات، رژیم آخوندها بسیار جری و گستاخ شده است. آنقدر که دیپلمات دستگیر شده از زندان هم تهدید میکند که اگر محکوم شود اقدامات تروریستی بیشتری در راه است.
اتحادیه اروپا امروز در برابر تروریسم تحت نام اسلام، با یک آزمایش جدی و تاریخی روبهرو شده؛ اینکه با کانون تروریسم چه میکند؟
ویلیام بوردون حقوقدان برجسته فرانسوی. وکیل شاکیان خصوصی گفت:
بهرغم تلاشهای گسترده از جانب رژیم آخوندی برای انجام اقدامات جنایتکارانه علیه اپوزیسیون، ولی ما شاهد بودیم که این مقاومت موفقیتهایی داشت از قبیل خارج کردن نام مقاومت از لیست تروریستی اینک میدانیم که مقامات حکومتی ایران بهطور مستقیم دستورات این جنایت مشمئز کننده و جنایتکارانه را صادر کردند. بنابراین ما دو هفته دیگر آنجا خواهیم بود با تمام عزم خودمان برای اینکه بتوانیم از حق و حقیقت در این رابطه دفاع بکنیم و اطمینان حاصل کنیم که قاضی بتوانه تصمیمی را بگیرد که منعکسکننده حقایقی باشد که در این پرونده در رابطه با جنایات مقامات رژیم حاکم بر ایران وجود دارد. ۴ فردی که در این رابطه دستگیر شدند. بحث افراد نیست باید مطمئن بشویم که رژیمی که پشت این قضیه است محکوم بشود بایستی مطمئن بشویم که جنایت تروریستی رژیم مورد توجه وکلا و قضات قرار بگیرد و این امری حیاتی و غیرقابل صرفنظر کردن هست.
ریک ون روسل وکیل متخصص در حقوق جزا، وکیل شاکیان خصوصی گفت:
در مرحله آخر پرونده قضایی در آنتورپ وارد میشویم و ۲۷نوامبر این پرونده محاکمهاش برگزار میشود و همچنین در سوم دسامبر بنا بر این در دو دور برگزار خواهد شد. تحقیقات زمان زیادی طول کشید بیش از دو سال و تحقیقات خیلی جزیی صورت گرفت برای شاکیان خصوصی که یک مأمور مخفی پشت این توطئه قرار داشت. طبعاً نمیشود یک دیپلمات تحت عنوان دیپلمات مصؤنیت داشته باشه وقتی که یک مأمور وزارت اطلاعات مأمور مخفی هست و میآید عملیات تروریستی را علیه دهها هزار نفر در ویلپنت انجام بدهد. ما اینجا نیستیم که اجازه بدهیم دیپلماتها تحت عنوان دیپلمات مأموران سرویس مخفی بیایند اقدامات تروریستی انجام بدهند. ما شاکیان خصوصی را معرفی میکنیم، قبل از هر چیز شورای ملی مقاومت و همچنین ۱۸شخصیت برجسته که آنجا شرکت داشتند و جانشان به خطر افتاد.
کریستوف مارشانل وکیل حقوق کیفری بینالمللی، وکیل شاکیان خصوصی گفت:
به نظر مهمترین پرونده قرن بیست و یکم است در رابطه با تروریسم در اروپا. زیرا در واقع حملهیی است به دموکراسی حملهیی است به حقوقبشر و در اولین نوشتههایی که تحویل دادگاه شد ما گزارشهای متعددی را یادآوری کردیم از عفو بینالملل از جمله در سپتامبر ۲۰۲۰ که گزارش داد همینها را از جانب گزارشگر ویژه سازمان ملل در رابطه با آزادیها در ایران همه این گزارشات روشن میکنند که کسانی که مورد حمله قرار گرفتند در این پرونده یعنی شورای ملی مقاومت ایران موضوع و هدف تهاجمات سیستماتیک توسط این رژیم مستبد قرار داشتند و تلاشهای رژیم به شکست میانجامید بهخاطر اینکه شورای ملی مقاومت مورد حمایت و حفاظت قرار داشت. و حالا رژیم حاکم بر ایران هیچ راه دیگری جلو خودش پیدا نکرده جز استفاده از تروریسم و حمله آشکار و علنی و سخت به این دموکراسی. جالب است یکی از همین تروریستها مدعی هست که از مصؤنیت دیپلماتیک برخوردار است. اگر مفهوم مصؤنیت دیپلماتیک را مورد تأکید قرار میدهد پس دارد اعلام میکند که حکومت ایران در این امر دخالت دارد چون دیپلمات کی بوده به جز رژیم . پس در واقع دارد اعلام میکند که این حکومت مسئول این جنایت است. و یک سیستم قضایی سالم نمیتواند بپذیرد که یک رژیم مستبد حمله بکند تلاش بکند که انسانهای بیگناهی را به وحشیانهترین شکل در یک جنایت تروریستی بهقتل برساند و پاسخ مناسب را ندهد.
جان سانو معاون پیشین اطلاعات مرکزی آمریکا گفت:
پرونده علیه رژیم ایران همانطور که مقامات فرانسوی گفتند بیشک مسئولیت وزارت اطلاعات رژیم را برجسته میکند. او بهعنوان مقام ارشد وزارت اطلاعات رژیم در اروپا که قبلاً در عراق بود علیه مجاهدین فعالیت میکرده، در منطقه علیه نیروهای آمریکایی اقدام میکرده. اسدی کسی بوده که خودش بمب را برای این توطئه تروریستی به نسیمه نعامی و امیر سعدونی تحویل داده است. اسدی و دیگر مقامهای وزارت اطلاعات رژیم آنها را در واقع محکوم کردند اروپاییها هر دو را در لیست تحریمها قرار دادند و این کافی نیست. باید یک خشم و اعتراض بینالمللی و یک برنامه جامع برای از بین بردن وزارت اطلاعات رژیم ایران صورت بگیرد. وزارت اطلاعات در واقع باید یک سازمان تروریستی خارجی نامگذاری بشود.
اسدی با اینکه تحت محاکمه است تهدید به انتقام جویی کرد در صورتیکه یک حکم علیه او صادر بشود، و این بهروشنی غیرقابل قبول است و نشون میدهد که چقدر وزارت اطلاعات رژیم ایران جری است. نیروی قدس که نیروی خارجی سپاه پاسداران هست در هماهنگی با وزارت اطلاعات فعالیت میکند. بزرگترین بخش همان بخش خارجی وزارت اطلاعات و آن جنگ روانی است که پیش میبرند و شیطانسازی که میکنند و در این کمپین شیطانسازیشان از بهاصطلاح اعضای سابق مجاهدین هم استفاده میکنند.
کلود مونیکه مدیر مرکز اطلاعات استراتژیک و امنیت اروپایی گفت:
این اولین بار است که یک مقام رسمی یک دیپلمات در حالی که در کار بوده محاکمه میشود این فوقالعاده مهم است و بایستی بهخوبی در اروپا و بروکسل و پاریس و سایر شهرها خوب درک بشود. این مسأله اتفاقی نبوده است. تروریسم یک مسأله تصادفی نیست . بلکه یک سیاستی است که رژیم تصمیم میگیرد ازآن استفاده بکند. رژیمی که میخواهد منافع خودش را با شیوههای تروریستی پیش ببرد . در حالی که رژیمهای معمول از شیوههای دیپیلوماتیک از شیوههای معمول استفاده میکنند ولی حالا میبینیم که آنها از تروریسم استفاده میکنند. این یک تصمیمی است که اتخاذ شده. این تصمیمش توسط گروهی بهعنوان رژیم در تهران اتخاذ شده است نه افراد.
جولیو ترتزی وزیر خارجه ایتالیا ۲۰۱۳ – ۲۰۱۱
من معتقدم که کاملاً واضح است. من قبلاً نیز اشاره کردهام که جمعه ۲۷نوامبر آینده تاریخ شروع محاکمه دیپلمات رژیم ایران اسدالله اسدی است که متهم به تروریسم است و این تاریخ، که در چند روز آینده فرا میرسد، فرصتی است که از آن استقبال میکنیم تا رژیم ایران را بهخاطر اقدامات ناشایستش مورد حسابرسی قرار دهیم.
نیازی به حملات تروریستی در پاریس نبود تا بتوانیم اثبات کنیم حکومت مذهبی حاکم بر ایران دولت شماره یک تروریستی در جهان است. همانطور که نیاز به یک قتلعام دیگر در خاک اروپا به دست این رژیم جنایتکار نداشتیم تا طرح امواج عظیمی را ثابت کنیم که از زمانی که در ۴۱سال پیش خمینی قدرت را در دست گرفت، خاورمیانه و حتی اروپا را غرق خون کرده است. و ما به یک قتلعام بزرگ دیگر در ویلپنت احتیاج نداشتیم تا جنایات رژیم، جنایات آن علیه بشریت و حتی نسل کشی، مانند کشتار ۳۰۰۰۰ زندانی سیاسی در سال۶۷ را ثابت کنیم و هزاران قربانی دیگر در زندانهای ایران، زندانیان سیاسی، مخالفان، شکنجه شده، بهقتل رسیده، اعدام شده و حتی قتل ایرانیان خارج از کشور، مانند سفیر رجوی که توسط خانم رجوی در سخنرانی در معرفی اولیه ذکر شد.
تمام عناصر و شواهد جمعآوری شده توسط دادستانهای بلژیک به لطف یک همآهنگی برجسته، واقعاً همآهنگی فوقالعاده بین فرانسه، بلژیک، آلمان و کسانی که در سرویسهای امنیتی هستند، سرانجام منجر به یک محاکمه تاریخی علیه تروریستهایی میشود که قصد جان خانم مریم رجوی در توطئه بمبگذاری سال۲۰۱۸ در ویلپنت را داشتند. آنها و هیئتهای خارجی، و یک هیأت بزرگ ایتالیایی نیز حضور داشتند، کسانی که از هیئتهایی با صدها شخصیت برجسته حمایت میکردند در این گردهمایی شرکت کردند که هدف حملات برنامهریزی شده توسط اطلاعات رژیم ایران و دیپلمات تروریست حالا بسیار بدنام رژیم ایران، اسدی بود.
شناسایی وی بهعنوان یک دیپلمات با رتبه بالا که به کشورش بهاصطلاح خدمت میکرد. بهاصطلاح خدمت زیرا ما میدانیم که این یک خدمت تروریستی بود .
در واقع، حضور یک تروریست در صفوف دیپلماتیک رژیم ایران امری طبیعی است و این تأیید میکند که رژیم ایران، همانطور که قبلاً گفتهاند، دولت شماره یک تروریستی در جهان است. این بیسابقه است این برای یک کشور مستقل، برای یک عضو سازمان ملل متحد، امضاکننده کنوانسیون وین در مورد روابط دیپلماتیک واقعاً بیسابقه است که از دستگاه دیپلماسی، مصونیتهای دیپلماتیک و دفاتر دیپلماتیک خود بهمنظور توسعه فعالیتهای تروریستی و توسعه آنها با بیپروایی استفاده کرد. این پرونده به تنهایی به اندازه چندین مجلد ماهیت حکومت مذهبی ایران را نشان میدهد. ما نمیتوانیم بیشتر از این در همه بخشهای ممکن روابط دیپلماتیک صبر کنیم. دیگر نمیتوانیم منتظر بمانیم تا استراتژی فشار حداکثر علیه این رژیم قاتلان را اعمال کنیم. رژیم ایران باید درک کند که سنگینترین قیمت را خواهد پرداخت. دیپلماتهای رژیم ایران که به تروریستها کمک میکنند باید همه آنها، هر زمان که شواهد یک توطئه تروریستی وجود داشته باشد، مورد پیگرد قانونی قرار گیرند. آنها باید بلافاصله از کشورهای ما اخراج شوند چنانچه اقدامات تهدیدآمیز اطلاعاتی صورت بگیرد. سفارتخانههای رژیم ایران، دفاتر دولتی و سازمانهایشان، که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم درگیر چنین عملیات هستند یا مرتبط با سازمانهایی مانند سپاه آخوندها، حزبالله، باشند باید از کشورهای ما اخراج شوند. من از حزبالله یاد کردم، دلیل این امر حضور حزبالله در اروپا است. همه این دفاتر، دفاتر رژیم ایران باید سریع درون اروپا بسته شوند. راهحل اتحادیه اروپا نامگذاری پرسنل ارشد اطلاعاتی ایران در لیست تروریستهای اتحادیه اروپا مهم بود، بله، ماهها پیش، اما بدون شک خیلی کم، خیلی دیر بود.
اتحادیه اروپا هنوز کاملاً ایران را تهدیدی اساسی علیه شهروندانش نمیبیند. برخی از مخالفان رژیم که در گذشته ترور شدند و یا در فهرست اهداف تروریستها بودند، شهروندان اروپا بودند و اتحادیه اروپا واکنش مناسبی نشان ندادند. بنابراین، برای جمع بندی، شکی نیست که پس از آخرین افشاگری رویترز مبنی بر اینکه اسدی دادگستری بلژیک را تهدید کرده و پس از آن، اتحادیه اروپا در قبال این تهدیدها واکنشی نشان نداد.
اکنون، دولتهای اروپایی، پارلمان اروپا و همه دوستان و حامیان آزادی و دموکراسی در کل جهان باید بسیار بلندتر، واضحتر و رساتر صحبت کنند و علیه ارعابی که توسط یک دیپلمات تروریست و توسط جنایتکاران متعلق به دولتی که این تروریستها را برای کشتن مردم اروپا به خاک اروپا اعزام کرده است اقدام کنند. متشکرم.
رابرت جوزف معاون وزیر خارجه آمریکا ۲۰۰۷ -۲۰۰۵
در موارد متعددی از من سؤال شده است که چرا تصمیم گرفتم بهعنوان یک شاکی خصوصی در این پرونده شرکت کنم. بخشی از پاسخ من این است که من در یک راهپیمایی، یک اجتماع مسالمتآمیز، و مسرت بخش شرکت کردم که دهها هزار نفر را گردهم آورده بود آنها خواستار ایجاد یک ایران دموکراتیک و آزاد هستند و خواهان احترام پایهیی به حقوقبشر میباشند و آنها بهدنبال پایان دادن به دیکتاتوری مذهبی هستند که شهروندان ایران را قتلعام کرده است. اینها جنایات واقعی علیه بشریت هستند. با توجه به اینکه هدف مورد نظر این حمله خانم رجوی، رهبر اپوزیسیون دموکراتیک بود، من میتوانستم یکی از قربانیان باشم زیرا تنها چند متری او نشسته بودم. اما فکر میکنم فراتر از بعد شخصی و حتی مهمتر از بعد شخصی، من معتقدم که اصولاً این وظیفه همه ما، چه فرد و چه دولت، است که به هر شکلی در برابر تروریسم بایستیم.
اگر دست به کار نشویم و اگر نتوانیم در برابر شر تروریسم بایستیم، اگر ما بهدنبال مماشات با کسانی باشیم که مرتکب چنین جنایات فجیعی میشوند، در نهایت فقط ارتکاب حملات بیشتر و جنایات بیشتر را تشویق میکنیم و در آن کار شر همدستی میکنیم. بمبگذاری برنامهریزی شده، بمبی که میتوانست گستردهترین حمله تروریستی معاصر اروپا را رقم بزند، یک مورد منفرد یا اقدام مأموران سرخود و سرکش نیست.
همانطور که دیگران گفتهاند، این بخشی از یک کارزار سازماندهی شده است که در بالاترین سطوح رژیم تهران هدایت میشود. این رژیم از زمان تأسیس خود از اقدامات تروریستی بهطور مستقیم و از طریق نیروهای نیابتی علیه دشمنان خارجی و داخلی خود استفاده کرده است. این امر امروز هم ادامه دارد. فقط در اروپا طی چند سال گذشته، مأموران رژیم ایران حملات مرگباری را در سراسر قاره، در آلبانی و اتریش، هلند، دانمارک، آلمان، سوئیس، ایتالیا برنامهریزی کرده و مرتکب شدهاند. و من میتوانم کشورهای بیشتری لیست کنم.
در پرونده فعلی، این دیپلمات-تروریست - هر وقت از این دو کلمه در کنار استفاده میکنم لحظهای مکث و تأمل میکنیم. این دیپلمات-تروریست در حالی که مواد منفجره قدرتمندی را به همدستانش میداد دستگیر شد. همانطور که دیگران گفتهاند، این ماده منفجرهای بود که میتوانست خسارات وسیعی وارد کند. این مأمور زندانی شده بهجای اینکه ابراز ندامت یا پشیمانی کند از صدها نفر که میتوانست جانشان در این حمله از دست برود، تنها پاسخ این مأمور دستگیر شده که خود را بهعنوان یک دیپلمات در سفارت رژیم ایران در وین جا میزند تهدید به کشتار بیشتر در صورت محکومیت بوده است.
به راستی، این یک رژیم شیطانی است و توجهی به تعداد افراد بیگناهی که ممکن است آنها را بهقتل برساند ندارد. بنابراین این حمله تروریستی برنامهریزی شده چه چیزی را در رابطه با رژیم به ما میگوید. اولاً این یک رژیم مجرم و مستاصل است که به قتلعام مخالفان داخلی خود متوسل میشود. اخیراً، هزاران معترض در خیابانها در سراسر ایران را قتلعام نمود. و با رژیم اسد علیه مردم سوریه متحد شده است. حملات مسلحانه علیه همسایگان خود در خلیجفارس انجام میدهد. همه این اقدامات استیصال بنیادین رژیم را آشکار میکند و توطئه بمبگذاری در پاریس فقط یک نمونه دیگر استیصال است.
دوم، این رژیمی نیست که در چارچوب اصطلاحات جنگ سرد - بتوانیم با آن تجارت کنیم. رژیم تعدیل نخواهد شد. این رژیم به یکطرف مسئول که به هنجارهای نظم بینالمللی و قوانین آن احترام بگذارد تبدیل نخواهد شد. و سوم، و شاید اساسیترین نکته برای درک استیصال رژیم، باید گفت این رژیمی است که کل مشروعیت خود را از دید مردم ایران از دست داده است.
در واقع، مردم ایران اکنون بزرگترین تهدید علیه رژیم هستند. گزارش اخیر سازمان عفو بینالملل، که به اعدام فاجعهبار و سبعانه کشتیگیر قهرمان نوید افکاری که به دروغ متهم شده و تحت فشار قرار گرفته بود اشاره میکند، به جهانیان جنایات رژیم، شکنجه وحشیانه آن و قتلعام کسانی که بهدنبال یک ایران آزاد هستند را نشان میدهد. امید داشتن مداوم به اعتدال بیشتر این رژیم خیال محض است. این رژیمی است که فقط از طریق سرکوب وحشیانه بر مسند قدرت میماند و هر چقدر هم امیدوار باشیم که رفتارش تغییر کند این تغییر رخ نخواهد کرد.
و سرانجام، در عرصه سیاستگذاری باید به چه نتیجهگیریهایی برسیم؟ اولاً، هم بهعنوان یک سیاست و هم دیدگاه اصولی ما باید از دموکراسی و حقوقبشر حمایت کنیم. ابراز حمایت از سوی سران کشورها و رهبران دولت نسبت به کسانی که در داخل ایران بهدنبال دموکراسی هستند امری حیاتی است. زیرا این مواضع از اهمیت حقوقبشر بهعنوان یک اصل در نظم بینالمللی حمایت کرده و بر فشار بر رژیم میافزاید. دوم، ما باید از اپوزیسیون دموکراتیک در داخل و خارج از ایران حمایت کنیم. ما میدانیم که تغییر رژیم باید از درون جامعه صورت گیرد و این کار انجام خواهد شد.
در حالیکه مقامات رژیم ایران و حامیان آن به کرات این تصویر وارونه و فریبنده را ارائه میدهند که رژیم فعلی تنها گزینه در برابر هرج و مرج و کشور ناکام است، برنامه ۱۰ مادهای شورای ملی مقاومت ایران خواستار دموکراسی، احترام به حقوقبشر، یک ایران آزاد و غیرهستهیی است. این برنامه مسیری برای آینده را ترسیم نموده و یک بیمه نامه در برابر کشور ناکام را فراهم میکند. سوم نکته که شاید از بعد زمانی از همه مهمتر باشد، ما نباید به رژیم طناب نجات بدهیم، امری که فقط تروریسم و تجاوزات منطقهیی رژیم و شبح شیوع تسلیحات هستهیی را طولانیتر خواهد کرد.
ما نباید به سیاستهای شکستخورده مماشات برگردیم، مسیری که اغلب بهعنوان انتخاب دیپلماسی در مقابل جنگ توصیف میشود، اما این یک جبههبندی غلط بوده و هست. ما میدانیم که مذاکرات منجر به یک رژیم معتدل نشد. در واقع، رژیم میلیاردها دلار در نتیجه برجام به دست آورد. و بعد از اینکه این پول توسط عوامل فاسد رژیم حیف و میل شد، باقی آن برای تأمین هزینه تجاوزات خارجی، سرکوب داخلی و اقدامات تروریستی مانند آنچه در توطئه بمبگذاری در پاریس مشاهده کردیم، مورد استفاده قرار گرفت.
مشکل اصلی عدم مذاکره یا فقدان یک توافق خاص نیست. توافقات بیشتر تنها به تجاوزات بیشتر و وحشیگری بیشتر راه خواهد برد. مشکل محوری خود رژیم است. شباهتهایی که با وضعیت اروپا در دهه۱۹۳۰ وجود دارد، حداقل برای من، بسیار قابلتوجه است. بگذارید در اینجا متوقف شوم.
باز هم از شما متشکرم.
سناتور رابرت توریسلی
از شما بهخاطر این فرصت بسیار متشکرم. بگذارید ابتدا به خانم رجوی بهخاطر اظهارات فوقالعادهاش و فراتر از آن بهخاطر شجاعت باور نکردنی وی برای ثابت قدم ماندن در برابر حملهیی که بهطور بالقوه برای همه ما، بهویژه برای زندگی خود او و جانش خطر داشت. در حالی که دادرسی در جریان است در پروندهیی که یک دیپلمات که از کشور میزبان این نقش را گرفته، متهم به فعالیتهای تروریستی میشود و در عینحال برخی از همین دولتها در حال استدلال در یک مجمع بینالمللی هستند که رژیم تهران باید اجازه خرید و فروش تسلیحات داشته باشد.
دیپلماتهای رژیم ایران هر روز در سرتاسر اروپا برای کار حاضر میشوند. همان دولتی را نمایندگی میکنند که از همان کانالهای دیپلماتیک و در برخی موارد همان سفارتخانههایی را استفاده میکنند که برای یک حمله تروریستی علیه شهروندان اروپایی مورد استفاده قرار میدهند. من هیچ نتیجهگیری نمیکنم. نمونهها خود بهخوبی گویا هستند. اما حداقل باید به آن توجه شود. من فکر میکنم همه ما، بهویژه کسانی که زندگی خود را در حیطه حقوق و قانون گذراندهایم، تشخیص میدهیم که در عینحال که همه متهمان برابرند اما همه جنایات برابر نیستند. جنایتی علیه فرد وجود دارد.
در اینجا، اقدام متهم احتمالاً صدها نفر را به کام مرگ میکشاند. و سپس جنایاتی علیه خود جامعه وجود دارد. ساختار آن و اصول بنیادین آنکه جامعه بر پایه آن اداره میشود. دومی در مورد این پرونده صادق است. بمبی که بهطور بالقوه در قلب پاریس کار گذاشته میشود و ممکن است برخی از ما را بهقتل برساند. این یکطرف موضوع است. اما انتخاب پاریس بهعنوان هدف که برای بسیاری از ما نماد آزادی است، در کشوری که شاید بیشترین سنخیت را با ایجاد دولت جمهوری داشته است، این شانسی و اتفاقی نبود. این حمله نه فقط علیه ما بهعنوان اشخاص بلکه علیه دموکراسی اروپایی، ارزشهای غربی، و ارزشهایی بود که ما آنها را گرامی میدانیم. و اگر در واقع، پاسخ ملتهای مختلف اروپا تنها زندانی کردن این افراد باشد عدالت برقرار خواهد شد اما به سختی چالشها را تشخیص داده است. به سختی این واقعیت احساس میشود که این حمله نه فقط علیه ما بلکه علیه همهٔ کشورهای اروپایی و آزادی آنها بود.
چون اجازه بدهید صریح صحبت کنیم. امروز خود را به جای رژیم تهران فرض کنید. مطمئناً یک عنصر ارعاب وجود دارد. آنها هیچ هزینهیی به جز زندانی شدن چند تن از عواملشان را نپرداختند. هیچکس در رژیم که دستور این حملات را داده مورد محاکمه قرار نگرفته است. هیچ سفارتی تعطیل نشده است. هیچ دیپلماتی اخراج نشده است.
بگذارید این را با نحوه برخورد آلبانی با یک اقدام تروریستی در خاک خود مقایسه کنم (نامفهوم). و در حالی که روابط ادامه دارد، اما بهوضوح آنها متفاوت هستند. آلبانی آنچه را که قرار بود در خاکش اتفاق بیفتد، مورد توجه قرار داد و اگر چه من ترجیح میدادم که این روابط (با رژیم) خاتمه مییافت اما آنها بهوضوح در چارچوب روابط متفاوتی قرار دارند. این بدان معنا نیست که کشورهای مختلف اروپایی اقدامی انجام ندادهاند.
اما اگر در رژیم و در تهران نشسته باشید شما حمله را آغاز کردید. این یک اعلام موضع بود. این یک عمل ارعاب بود. و حالا هزینه آن تابهحال چه بوده است؟ من اقدامات وکلای خودمان را بسیار تحسین میکنم و تلاشهای آنها را زیر سؤال نمیبرم. من بسیار سپاسگزارم. من افتخار میکنم که در این پرونده بهعنوان شاکی حضور دارم. اما من امیدوارم که شجاعت، مهارت و عملکرد شما توسط دولتهای شما نیز تکرار شود. من این خطاب به دولتهای دخیل میگویم چون آنها را دوست دارم.
کمتر ملتی است که من بیش از فرانسه یا آلمان یا بلژیک تحسین کنم. اما اکنون وظیفه ما است که اگر واقعاً میخواهیم یک پیام به رژیم تهران ارسال کنیم، بهطور کلی اطمینان حاصل کنیم که هیچکس دیگری قربانی این نوع تروریسم دولتی نخواهد شد. مسئولیت این کار بر دوش همه ماست.
استرون استیونسون – رئیس کارزار تغییر برای ایران
من در گردهمایی ویلپنت در ژوئیه ۲۰۱۸ حضور داشتم. من بهعنوان شاکی در دادگاه اسدالله اسدی، دیپلمات رژیم ایران از سفارت آنها در وین صحبت میکنم. در طول تاریخ، دیپلمات ها بهعنوان نمایندگان کشورهای مستقل از وضعیت متمایزی برخوردار بودهاند. بر اساس شرایط کنوانسیون وین، دیپلمات ها از امتیازات ویژهیی برخوردار میشوند. اسدی هر یک از اصول بنیادین دیپلماسی را نقض کردند بهگونهیی که موجهای شوکهکنندهای را به سراسر جهان متمدن انداختند .
وی یک مأمور مخفی شناخته شده برای سرویس اطلاعاتی رژیم ایران است و بهوضوح عامل اصلی این تلاش برای ایجاد مرگ و ویرانی در اجتماع بزرگ طرفداران اپوزیسیون ایران در نزدیکی پاریس بود. به لطف یک عملیات مشترک توسط سرویسهای اطلاعاتی آلمان، فرانسه و بلژیک، هر چهار توطئهگر در ژوئن ۲۰۱۸ دستگیر شدند و به اتهام تروریسم و توطئه برای قتل در دادگاه محاکمه میشوند. اگر توطئه بمبگذاری به موفقیت میرسید، دهها، اگر نه صدها انسان بیگناه، شاید از جمله من، کشته میشدند یا بهشدت زخمی می شدند. آنچه کاملاً واضح است این است که اسدی باید طبق دستور عمل کرده باشد. حمله بمبگذاری به این بزرگی فقط توسط ولیفقیه رژیم ایران، علی خامنهای و رئیسجمهور آن، حسن روحانی، قابل تأیید بود. وزیر امور خارجه مسئول کلیه کارکنان دیپلماتیک محمد جواد ظریف است. او باید همراه با وزیر اطلاعات محمود علوی، و رهبران سپاه پاسداران، و شاخه تروریستی فرامرزی آنها، طرف اصلی این توطئه تروریستی بوده باشد.
تروریستهایی که میخواستند این جنایت مرگبار را انجام دهند باید در برابر عدالت اروپا قرار بگیرند. اما این محاکمه همچنین باید شاه مهرهها را نیز در بربگیرد. کسانی که بالاترین مواضع را در رژیم ایران در دست دارند. آنها باید برای فرمان این عمل تروریستی پاسخگو باشند و محاکمه شوند.
طاهر بومدرا – رئیس حقوقبشر یونامی و نمایندهٔ دبیرکل مللمتحد در اشرف (۲۰۱۲)
در حین مأموریتم در عراق و در اشرف، اوضاع اعضای مجاهدین خلق را رصد کردم که در معرض انواع آزار و اذیت و حملات مسلحانه متعدد قرار داشتند که با دستور مقامات رژیم ایران و با همآهنگی سفارت این رژیم در بغداد انجام میشد. من که از مسئولیت مقامات رژیم ایران در قبال این حملات آگاه بودم، من و نماینده ویژه، در ابتدا آد ملکرت با سفیر رژیم ایران در بغداد ملاقات میکردم، تا از او بخواهم تا حملات علیه کمپ اشرف را متوقف کند ولی فایدهای نداشت.
قرارگاه اشرف سرانجام بسته شد. ساکنان آن به کمپ لیبرتی در نزدیکی فرودگاه منتقل شدند، پس از اولتیماتوم سفیر رژیم ایران در بغداد و نوری المالکی نخستوزیر وقت عراق. به این منظور که اردوگاه اشرف تعطیل شود و یا ساکنان آن با عواقب آن روبهرو شوند. این آگاهی عمومی است که حتی پس از بستن قرارگاه اشرف و انتقال ساکنان آن به کمپ لیبرتی، آنها در موارد مختلف مورد حملات مرگبار قرار گرفتند.
با توجه به تجربیاتی که روی زمین در زمینه گفتگو با افراد مختلف داشتم، از جمله دفتر نخستوزیر عراق، سفارت رژیم ایران در بغداد، جامعه دیپلماتیک در بغداد، جامعه مدنی عراق و ساکنان اردوگاه اشرف، به این نتیجهگیری رسیدم که مقامات رژیم ایران مجاهدین خلق را بهعنوان اصلیترین تهدید رژیم ایران در نظر میگیرند. از این رو نیاز به نابودی تمام اعضای مجاهدین خلق دارند که از انحلال و توبه خودداری میکنند. اعتقاد من همچنین بر اساس تحقیقات گستردهیی است که در مورد قانون اساسی ولایت فقیه و آییننامههای آن انجام دادهام. دو رکن اساسی، رژیم ایران را مشخص میکنند. رکن اول حفاظت از رژیم به وسیله سپاه پاسداران که تمامی اهرمهای قدرت را در دست دارد. رکن دوم صدور (باصطلاح) انقلاب اسلامی با هدف ساختن یک بهاصطلاح جمهوری اسلامی. واجب است که از همه امکانات برای این اهداف تدوین شده استفاده شود شامل حذف تمامی مخالفتها. ما دیدهایم که رژیم ایران در تابستان سال۶۷ چه کرد. بیش از ۳۰هزار زندانی سیاسی به شکل فراقانونی اعدام شدند. در همین چارچوب است که رژیم ایران در تلاش برای دستیابی به بمب اتمی است.
توطئهٔ تروریستی که توسط اسدالله اسدی انجام شد که اکنون در زندان بلژیک است و متهم به سازماندهی یک عملیات تروریستی علیه گردهمایی سالانهٔ مجاهدین در ۳۰ژوئن ۲۰۱۷ در ویلپنت فرانسه است برآمده از ایدئولوژی رژیم ایران است که در قانون اساسیش متبلور شده است. این یک اقدام فردی یک مأمور اطلاعات آخوندها نیست بلکه یک تصمیم سیاسی است که در بالاترین سطح رژیم ایران گرفته شده است.
گواهی شاهدان و نمایندگان مقاومت
محمد محدثین، ابوالقاسم رضایی و فرزین هاشمی
- محمد محدثین: توطئه تروریستی علیه گردهمایی مقاومت یک عمل تروریستی معمول نبود، بلکه یک طرح کشتار جمعی و جنایت گسترده علیه بشریت بود. کشورهای اتحادیه اروپا باید تمامی مأموران اطلاعاتی و تروریستهای وابسته به رژیم را از کشورهایشان اخراج کنند.
- ابوالقاسم رضایی: من از شهود پرونده هستم، در این توطئه وزارت اطلاعات دو اقدام تروریستی و شیطانسازی را همزمان میخواست انجام دهد. در همان زمانی که در حال انجام عمل تروریستی بود دو تن از مزدوران و نفوذیهای شناخته شدهاش به نام ایرج مصداقی و مسعود خدابنده در حال مصاحبه و کمپین دروغ علیه مجاهدین بودند.
- فرزین هاشمی: با توجه به ابعاد این اقدام تروریستی رژیم در خاک اتحادیه اروپا، اعضای اتحادیه اروپا با چالش تغییر سیاست سازشکارانه قبلی روبهرو خواهند شد که اقدامات متناسب مانند بستن سفارتخانهها و اخراج مأموران اطلاعاتی رژیم آخوندها را طلب میکند
محمد محدثین – مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت
من فکر میکنم آنجه که در ویلپنت در سال۲۰۱۸ رخ داد یا قرار بود رخ بدهد، دلالت میکند به طینت و سیاستهای این رژیم.
من بهعنوان یک شاهد، شهادت دادهام برای ساعتها، برای هفت تا ۸ساعت و با جزئیات بهروشنی نشان دادم که رهبری این رژیم، ولیفقیه، رئیسجمهور رژیم و وزیر خارجهٔ آن و وزیر اطلاعات آن همهٔ سرکردگان بلندپایه رژیم، در این توطئه شرکت داشتند و این تصمیمی توسط تمامی دولت و تمامی رژیم و تمامی این سیستم بوده است. و علت اصلی، بر اساس مدارکی که ما به دستگاه قضاییه بلژیک دادیم، اصلیترین علت این توطئه وضعیت رژیم بوده است. همه میدانیم که در دیماه ۹۶ یک قیام گسترده بهوقوع پیوست. بعد از این قیام خامنهای و بقیه مقامات رژیم روی مجاهدین بهعنوان اصلیترین منبع این قیام انگشت گذاشتند. و آنها قول انتقام دادند و اینکه بهخاطر این قیام علیه مجاهدین دست به اقدام خواهند زد. نخست آنها این توطئه را در آلبانی شروع کردند. آنها طرحی برای یک انفجار بزرگ در آلبانی در اماکن مجاهدین در جریان مراسم جشن نوروز داشتند. در زمانی که خانم رجوی و شماری از میهمانان خارجی در آن گردهمایی حضور داشتند.
وقتی که این طرح توسط مقامات آلبانی به شکست کشیده شد، رژیم ایران طرح «ب» را شروع کرد. «طرح الف» در آلبانی بود و «طرح ب» در پاریس که شما همه چیز را در مورد آن میدانید.
در این طرح هدف اصلی البته خانم رجوی بود اما بسیاری از دوستان ما در این گردهمایی حضور داشتند و رژیم ایران خانم رجوی را هدف قرار داده بود. چرا که استراتژی رژیم برای مقابله با قیامهای سراسری خنثی کردن جنبش اپوزیسیون سازمانیافته است. یعنی شورای ملی مقاومت ایران و مجاهدین خلق.
سخنرانان بسیاری نکات در این کنفرانس مطرح کردند. اما من میخواهم یک بار دیگر روی این نکته تأکید کنم. در طرحی که رژیم ایران در ویلپنت داشت جای بحثی نیست که این یک جنایت گسترده علیه بشریت بود. این یک عمل تروریستی معمول نبود که رژیم ایران در کشورهای مختلف به آنها دستزده است. تلاش آنها این بود که به یک قتلعام دست بزنند. جای بحثی نیست که اگر توطئه رخ میداد؛ یک جنایت علیه بشریت بود.
بنابراین در این لحظه واکنش کشورهای غربی بهویژه اتحادیه اروپا بسیار مهم است. در حالی که از فعالیتهای نیروهای امنیتی در بلژیک و سایر کشورهایی که این عملیات را خنثی کردند قدردانی میکنم اما باید تأکید کنم تصمیمگیرندگان سیاسی در اتحادیهٔ اروپا باید یک واکنش متناسب با این جنایت بزرگ داشته باشند. من میتوانم بگویم این یک چالش تاریخی برای اتحادیه اروپا است و اینکه آیا آنها میخواهند بر اصول حقوقبشر و دموکراتیک خود ایستادگی کنند یا اینکه میخواهند در کنار دیکتاتوری تروریستی که بر ایران حاکم است باشند. شکی نیست که این رژیم سقوط خواهد کرد. این رژیم شانسی برای ادامه در درازمدت ندارد. بنابراین اکنون زمانی است برای کشورهای اتحادیهٔ اروپا و سایر کشورهای غربی که قاطعیت در مقابل این رژیم را انتخاب کنند. همچنان که خانم رجوی بعدازظهر امروز گفتند ما به بستن سفارتخانههای رژیم فراخوان میدهیم که اکنون بهروشنی نشان داده شده است که این سفارتخانهها مرکز تروریسم و جاسوسی نه فقط علیه ایرانیها و مخالفان بلکه علیه کشورهای اروپایی نیز هستند. دوم اینکه تمامی مأموران رژیم را، مأموران اطلاعاتی و تروریستهای وابسته به رژیم را از کشورهایشان اخراج کنند. اینها اقداماتی هستند که لازمه امنیت نه فقط پناهندگان و مخالفان ایرانی هستند بلکه لازمه امنیت شهروندان اتحادیه اروپا نیز هست.
ابوالقاسم رضایی
من هم بهعنوان یکی از کسانی که در این پرونده جزو شهود بودم میخواستم چند نکته را بهطور خلاصه بگویم. البته همهٔ حرفهای ضروری و نکات رو همه دوستان و وکلای ما گفتند. همانطور که وکیل شورای ملی مقاومت گفت این مهمترین پرونده تروریستی قرن بیست و یکم است. و البته واضحه که چون این رژیم در حال سرنگونی است نیاز به جنایاتی از این دست دارد.
ابتدا میخواستند این عمل تروریستی را در آلبانی انجام بدهند که شکست خوردند. و بعد در ویلپنت اقدام به این عمل جنایتکارانه کردند. آقای ترتزی که در این کنفرانس بودند اشاره کردند که شیطانسازی و تروریسم دو روی یک سکه هستند. و میخواستم بگویم که اتفاقاًدر این کیس هم وزارت اطلاعات این دو اقدام را میخواست همزمان انجام دهد. یعنی همان زمانی که در حال انجام این عمل تروریستی بود دو تن از مزدوران و نفوذیهای شناخته شدهاش به نام ایرج مصداقی و مسعود خدابنده در حال مصاحبه و کمپین دروغ علیه مجاهدین بودند.
آقای جان سانو گفتند که رژیم با شیطانسازی میخواهد جنایات خود را به گردن مجاهدین بیاندازد. در این پرونده ویلپنت هم تلاش کرد که مدعی بشود که این نفرات وابسته به مجاهدین بودهاند. اما این توطئه خنثی شد .
فرزین هاشمی
۴ فرد از جمله بهاصطلاح دیپلمات رژیم ایران تحت محاکمه به اتهام تروریسم با هدف کشتار و همچنین بهخاطر شرکت داشتن در گروههای تروریستی هستند. اسدالله اسدی دیپلمات رژیم ایران از همان ابتدا به سختی تلاش کرد کنوانسیون وین در سال۱۹۶۱ را دستاویز قرار دهد تا از محاکمه بگریزد. آنچه آنها تقاضا میکردند به زبان ساده این بود که کنوانسیون وین باید به آنها پوشش بدهد تا آنها در عملیات تروریستی شرکت کنند.
آنچه ما با آن روبهرو هستیم تروریسم دولتی رژیم ایران است. همچنان که تحقیقات نتیجهگیری کرده است. این توطئهٔ تروریستی در ۳۰ژوئن ۲۰۱۷ در تهران و توسط بالاترین سطح در رژیم تصمیمگیری شده است و دو وزارتخانه، وزارتخانه اطلاعات به سرکردگی محمود علوی، و وزرات خارجه به سرکردگی جواد ظریف با یکدیگر همکاری کردند تا این توطئهٔ تروریستی را انجام دهند. بنابراین خیلی واضح است که رژیم ایران در بالاترین سطح خود در این توطئه دست داشته است.
با وجود این واقعیت که اتحادیه اروپا نقش رژیم ایران و بهویژه وزارت اطلاعات را در این توطئه بازشناخته است اما تاکنون نتوانسته است دست به اقدام متناسب بزند. بنابراین ما امیدواریم که با اطلاعات و افشاگریهای جدید آنها یک اقدام و سیاست قاطعتر و متناسبتر در برابر رژیم ایران اتخاذ کنند.
فرزین هاشمی (سخنان پایانی)
همه موافق بودند که این توطئهیی نبود که توسط چند عنصر خودسر انجام شده باشد بلکه تمامیت رژیم ایران در پشت این توطئه بود و در بالاترین سطح در مورد آن تصمیمگیری شد. در شورای امنیت ملی با حضور حسن روحانی، جواد ظریف و سپس قبل از اجرا توسط خامنهای تأیید شده بود. همچنین گفته شد که این توطئه بهوضوح ماهیت رژیم ایران، رژیم آخوندی را نمایان ساخت همچنین ترس رژیم را از نیروی مخالف اصلیش، ساز مان مجاهدین و شورای ملی مقاومت بهعنوان آلترناتیو این دیکتاتوری مذهبی.
همچنین در حالی که این جنایت شنیع یک جنایت علیه بشریت بود؛ اولین هدف آن خانم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران بود. اما واضح است که تلفاتش ویرانگر میبود بهدلیل بمبی که استفاده میکردند.
بنابراین اکنون سؤالی که باقی میماند این است که آیا اتحادیه اروپا و اعضای آن با چالش تغییر سیاست مماشات، سیاست سازشکارانه قبلی، روبهرو خواهند شد و یک اقدام متناسب همچون اقداماتی که اشاره شد از قبیل بستن سفارتخانهها و اخراج مأموران اطلاعاتی رژیم ایران که برای سالها است که در اروپا عمل میکنند و زمینههای جنایات فجیع این چنینی را فراهم میکنند؟