مرور رسانههای امروز چهارشنبه ۳ دیماه نشان میدهد شکاف میان وعدههای دولت چهاردهم و واقعیتهای اقتصادی و اجتماعی عمیقتر شده است. از یکسو، رسانهها بر بنبست «وفاق بدون اصلاح» و ناتوانی دولت پزشکیان در مهار تورم و پاسخگویی تأکید دارند و از سوی دیگر، نشانههای فرسایش اعتماد عمومی، تشدید نارضایتیهای اجتماعی و تداوم فشارهای ساختاری بر مردم برجسته شده است.
گزیده رسانهها:
اعتماد: با یادآوری تجربه «عبور از خاتمی» و «عبور از روحانی»، انتقاد از پزشکیان را در چارچوب فرسایش تدریجی حمایت اصلاحطلبان از دولتها تحلیل میکند و بر بحران اخلاق سیاسی و کاهش مروت در مواجهه با ناکارآمدی تأکید دارد.
تابناک: همزمان به تنشهای دیپلماتیک در نشست شورای امنیت درباره قطعنامه ۲۲۳۱ و شکاف میان تورم ۵۰درصدی و افزایش ۲۰درصدی حقوقها میپردازد؛ نشانهای از فشار مضاعف بر معیشت.
چندثانیه: از هشدار احمد زیدآبادی درباره شورشگری جریانهای افراطی حامی لایحه حجاب تا توصیه متکی به «کوچکسازی دولت»، تصویری از بیثباتی سیاسی و تناقض در نسخههای پیشنهادی ارائه میدهد.
سیاست روز: سیاستهای اقتصادی دولت چهاردهم را «آیندهفروشی» میخواند و نسبت به بدهیسازی گسترده و فروپاشی اعتماد عمومی هشدار میدهد.
آرمان ملی: از «حمایت تلویحی» مجلس از دولت سخن میگوید اما همزمان بر تداوم فشار تندروها و ابهام در سرنوشت بودجه و وفاق تأکید دارد.
خراسان: جدال میان «شفافیت» و «توجیه ناکارآمدی» را برجسته کرده و واکنش یک مجری تلویزیونی به اظهارات دولتی را نماد مطالبه پاسخگویی واقعی میداند.
فرهیختگان: از نزاعهای تخریبمحور پیشاانتخاباتی تا نقد نگاه فانتزی ظریف به برجام و آسیب فیکنیوزهای نمایندگان مجلس، تصویری از بحران اعتبار نهادهای رسمی ترسیم میکند.
هممیهن: تداوم حملات قالیباف و جلیلی به پزشکیان، بحران آب در سیستانوبلوچستان و شکست برنامه کاهش تلفات جادهیی را نشانه ناکارآمدی سیاستگذاری میداند.
شرق: حذف دانشجویان سنواتی از خوابگاهها و برخوردهای انضباطی را مصداق سرکوب مطالبات صنفی معرفی میکند.
ستاره صبح: از رشد فقر، کاهش اعتماد عمومی و «فروپاشی خاموش جامعه» مینویسد و فساد ساختاری را عامل اصلی فرسایش امید میداند.
دنیای اقتصاد: نسبت به فرسودگی متروی تهران و بیتوجهی مزمن به نوسازی زیرساختها هشدار میدهد.
اعتماد (گزارش اجتماعی): روایت کُولبری را نماد پیوند فقر ساختاری، بیعدالتی و خطر دائمی برای زیست فرودستان معرفی میکند.
کامل رسانهها:
اعتماد- شما که به پزشکیان انتقاد میکنید زمان خاتمی و روحانی از آنها هم عبور کردید. فراموش نکنیم که حتی در زمان آقای خاتمی هم پس از بروز مشکلات و بحرانهای مکرر فشار حامیان ایشان که بعضاً به قهر انجامید، فزونی گرفت و برخی پیشنهاد استعفا دادند و عدهیی پروژه عبور از خاتمی را راه انداختند! همین ماجرا در دوران ریاستجمهوری آقای روحانی هم پیش آمد. آقای پزشکیان قبل از انتخابات میگفت که معجزه نمیتواند بکند و اتفاقاً اصلاحطلبان هم مکررا بر این معنا تأکید کردند. متأسفانه حالا وقتی رئیسجمهور باز هم صادقانه بازگو میکند که نمیتواند معجزه بکند، فردی بلند میشود و میگوید که آقای پزشکیان قبل از انتخابات باید این فکرها را میکرد و عدهیی برای آن فرد ناآگاه هورا میکشند! راستی ما را چه شده است؟چرا از روزگار بیرحم نمیترسیم و مروت و بزرگواری و اخلاق و انصاف و واهمه از این همه دشمن را در کار و گفتار خود دخالت نمیدهیم؟ عجیب نیست که نیکو نظری در رسد و فریاد کند که ایهاالناس کمی بترسید!
تابناک- نشست شورای امنیت درباره قطعنامه ۲۲۳۱
نماینده آمریکا خطاب به ایران: از آتش فاصله بگیرید و دست دیپلماسی ترامپ را بپذیرید؛ این دست هنوز به سوی شما دراز است. همچنان آماده گفتگوهای رسمی با تهران هستیم، اما تنها در صورتی که تهران وارد گفتگویی مستقیم و معنادار شود. پاسخ نماینده ایران: از هر گونه مذاکره منصفانه و معنادار استقبال میکنیم؛ با این حال، اصرار بر سیاست «غنیسازی صفر» را نمیپذیریم.
تابناک- ترازوی وارونه دولت: وزنه تورم ۵۰٪، سهم حقوق ۲۰٪
بر اساس لایحه بودجه دولت برای سال آینده در شرایط تورم ۵۰درصدی افزایش حقوق تنها ۲۰درصدی در نظر گرفته شده است
چند ثانیه- کانال تلگرامی احمد زیدآبادی: حامیان سرسخت لایحۀ حجاب و نیروهای نزدیک به جبهۀ پایداری دیگر خود را در چارچوب سیاستهای رسمی تعریف نمیکنند. نه اینکه صرفاً مخالف و منتقد باشند بلکه علناً تهدید به شورشگری عملی میکنند. سخنان اخیر امیرحسن بانکیپور نمایندۀ مجلس از اصفهان معنایی جز اعلام شورشگری علنی علیه نظامات موجود ندارد. او تهدید کرده است: "مردم ایران در برابر بیحجابی خودشان وارد میدان خواهند شد!"
در واقع برخی نهادهای حاکم با میدان دادن به این نوع نیروها، عملاً در آستین خود مار پرورش دادهاند! میدانداری نیروهای تندرو از هر تهدید دیگری علیه نظامهای مستقر، خطرناکتر است. در مرحلهای نه میتوان به مطالبات افراطی آنها پاسخ داد و نه میتوان مهار و کنترلشان کرد. از این رو، بهتر و مؤثرتر از هر اپوزیسیونِ براندازی اوضاع را بیثبات میکنند.
چند ثانیه- منوچهر متکی- آقای پزشکیان! شما جراح حاذق و شجاعی هستید؛ تومور بدخیم چسبیده به کالبد کشورداری را جراحی و دولت را کوچک کنید
سیاست روز: نقدی بر تناقضهای فاجعهبار دولت چهاردهم
دولت چهاردهم با سیاستهایی وارد میدان شده که نهتنها فاقد پشتوانه کارشناسی است، بلکه در تناقضی آشکار با واقعیات آماری و ظرفیتهای اقتصادی کشور قرار دارد…)، دولت برنامهیی برای تأمین مالی رشد اقتصادی از طریق اوراقسازی و وامگیری در ابعاد بیسابقه «۸۰۰۰هزار میلیارد تومان» دارد. این عدد، نهتنها از مرز تحمل اقتصاد ایران عبور کرده، بلکه زنگ خطر بحران بدهی را به صدا درآورده است. …
ادامه این روند میتواند به بیثباتی مالی، افزایش نرخ بهره، فرار سرمایه و در نهایت، فروپاشی اعتماد عمومی بیانجامد. این همان آیندهفروشی است…
باید مشخص شود که این منابع هنگفت به چه اهدافی اختصاص مییابند و در نهایت، به کام چه کسانی میروند
آرمان ملی: حمایت تلویحی از پاستور
حاجیبابایی تلاش داشت تا فضای تعامل و همکاری را پررنگتر از تقابل فیمابین نشان دهد… هر چند روشن است که حمایت مجلس، بهمعنای چشمپوشی طیفهای تندروی حاضر در مجلس از نقد و نظارت نخواهد بود…
خراسان سراسری: مرزکشی میان شفافیت و ناکارآمدی
واکنش المیرا شریفی به اظهارات جعفرپناه معاون اجرایی رئیسجمهور بازتاب زیادی در فضای مجازی پیدا کرد
جعفرقائمپناه… با ادبیاتی عجیب و غریب خطاب به مجری آن برنامه گفت: «شما به گونهای سخن میگویید که دولت چهاردهم در شرایط ایده آلی کشور را به دست گرفته و همه چیز گل و بلبل بوده است... . اشکال دولت این است که همه چیز را شفاف به مردم میگوید
المیرا شریفیمقدم، خبرنگار و مجری شناختهشده صدا و سیما… خطاب به جعفر قائمپناه گفت: «این که هر دم اعلام کنیم آب نداریم، گاز نداریم، برق نداریم، و سپس بگوییم ما شفاف هستیم، آیا میتوان این را شفافیت نامید؟ خیر، این دل مردم را خالی کردن است». …
این نوع مواجهه با سخنان مسئولان، بهویژه زمانی که ناکارآمدیها با عنوان شفافیت توجیه میشوند، میتواند الگویی برای رسانههای دیگر و جامعه مدنی باشد. المیرا شریفیمقدم با موضعی صریح و کارشناسانه، نشان داد که شفافیت واقعی یعنی پاسخگویی به مسائل مردم، نه صرفاً ارائه اطلاعات و توجیه مشکلات
فرهیختگان: مشارکت انتخاباتی دغدغه آخر گروههای سیاسی
دربارۀ یک نزاع فیک میان چند جریان اصولگرا قبل از انتخابات شورا
در شورای شهر… هر چه بیشتر به روزهای انتخابات نزدیک میشویم تقابلهای سیاسی تخریب محور با هدف حذف رقیب سیاسی از صحنه انتخابات شدت میگیرد. این رویکرد هم به ایجاد ناامیدی نسبت به خروجی دموکراسی در افکار عمومی منجر شده و میزان مشارکت را کاهش میدهد و هم از منظر تأمین منافع حزبی و گروهی کارآیی نداشته و معکوس عمل میکند. رویکردهای تخریبمحور رقبای سیاسی را نیز به همین مسیر واداشته و یک چرخه تقابل منفی را بهوجود آورده که به هویت سیاسی همه گروههای فعال در انتخابات آسیب میزند. …
مردم به جای اینکه بشنوند «ما در این دوره چنین دستاوردهایی داشتیم» فقط میشنوند «آنها فاسد بودند» یا «اینها ناکارآمدند»، در نتیجه اعتماد عمومی به کل نهاد شورا و شهرداری خدشهدار میشود
فرهیختگان: ایدهای برای سال ۲۰۱۳
پیشنهادهای ظریف در فارنافرز با واقعیتها چقدر نسبت دارد؟
خطای راهبردی که محمدجواد ظریف عموماً و مشخصاً در یادداشت تازهیی که در فارنافرز منتشر کرده و بر آن اصرار دارد، خوانش غلط او از روابط بینالملل و مناسبات ایران و آمریکاست. …
او با همان نگاه سادهانگارانه و فانتزی به مناسبات میان ایران و آمریکا ورود میکند و مدعی میشود اگر تهران و واشنگتن بتوانند نسخه بهروزشدهای از برجام را اجرا کنند، شاید بتوانند دیگر چالشها و بحرانهای امنیتی منطقه را نیز حل کنند. …
عقبگرد ظریف به برجام و نسخهپیچی روابط میان ایران و آمریکا از عینک برجام، اثبات میکند که او تحولات میان ایران و آمریکا را نه بر مبنای واقعیات موجود که بر اساس شرایط ایران ۲۰۱۳ تحلیل میکند. همین خطای دید موجب میشود که نسخهپیچیهای او در عرصه بینالمللی دچار رمانتیکگرایی افراطی و رؤیازدگی ساختاری شود
فرهیختگان: گرفتار فیکنیوز و خواب
روایتهای عجیب برخی نمایندگان به کلیت اعتبار مجلس آسیب وارد میکند
یکسو خواب و شهود شخصی، یکسو خبر دروغ، یکسو آمارهای غلط؛ سخنان معدودی از نمایندگان مجلس مدام با تکذیبیه روبهرو میشود. با نمایندگان مجلس که مصونیت قضایی هم دارند، چه باید کرد، وقتی حتی تشویش اذهان عمومی یا نشر اکاذیب هم برای آنان جرم محسوب نمیشود؟ شاید قطع تریبون در صحن علنی مجلس اولین راهحل باشد، …
دامنه این اظهارات گاه تا اکانت و کانالهای شخصی در مجازی هم میرسد و تریبونی نیست که قطع شود. شاید باید قبل از هر نوع دستکاری خطوط تلفن همراه و سیاهوسفید کردن آن، اول خطوط این نمایندهها را سیاه کرد که آن هم البته فایده ندارد و پیامرسانهای داخلی در خدمت آنهاست. … روز گذشته یورونیوز فارسی خبری منتشر کرده با این محتوا که «یک نماینده مجلس: آقا صادق میگوید جنگ با اسراییل قطعی است و به ورود ایرانیها به اورشلیم منجر میشود». … آقا صادق، نام مستعار یک شهروند عادی است که دنیای پس از مرگ را تجربه کرده و مستندی صوتی از مشاهدات او در فضای مجازی منتشر شده و بعضاً مورد تحلیل استادان دین قرار گرفته… محمد منان رئیسی، نماینده قم در مجلس روز گذشته متنی در کانال شخصی خود منتشر کرد که حاصل دیدار و گفتگوی او با همین «آقا صادق» بود. منان رئیسی در ابتدای متن مینویسد که «اوضاع و احوال کشور چنان نگرانم کرده بود که لازم دانستم با ایشان بنشینم و پرسیدنیهایم را بپرسم تا ببینم که ایشان درباره اوضاع و احوال این روزها، چه دیده است». و همین عبارات، آغاز انحراف است…در روزهای گذشته اتفاق عجیب دیگری هم در مجلس افتاد. یک نماینده مجلس حین نطقی از تریبون مجلس، مدعی شد که «در بندر شهید رجایی دارند تن تن برنج را در دریا میریزند، اما مردم برنج ندارند». … اما چرا یک نماینده مجلس باید بدون دیدن مستندی از یک حرف، مثلاً عکس یا فیلم معتبر و یا خبر منبع موثق، چنین موضوعی را که بهیقین اذهان عمومی را دچار تشویش میکند، اینگونه با یقین بیان کند و بعد هم عذری نخواهد و اصلاحی نکند؟…
هم میهن: توهین به آن مرد رفته/ بازخوانی حملات تندروها به اکبر هاشمی رفسنجانی پس از درگذشت او
امیرحسین ثابتی دو بار متنهایی در این ارتباط منتشر میکند. ابتدا پس از درگذشت هاشمی مینویسد: «وقتی کار به «تحریف» تاریخ برسد و به یکباره هاشمی به یک «قدیس» بیاشتباه در تاریخ انقلاب تبدیل شود، باید نگران شد». و یا در روزی که خانه موزهای هاشمی رفسنجانی افتتاح میشود، اینگونه مینویسد: «با هدف زنده نگهداشتن یاد و خاطره شخصیت و تفکر هاشمی رفسنجانی، امروز خانه موزه او در تهران افتتاح شد اما نیاز به این همه زحمت نبود، زیرا هر روز وقتی فاصله طبقاتی، اشرافیت، فقر، فساد، تبعیض و سایر آثار بهجا مانده از گفتمان آن مرحوم را در جامعه میبینیم خود به خود به یادش هستیم...» سؤالی که وجود دارد این است که اگر آنچه آن فعال سیاسی در بیرجند گفته، توهین به دولت سیزدهم و رئیس آن دولت محسوب میشده، آنچه درباره هاشمی گفته و میگویند نامش چیست؟ اصلاً مصداق توهین از نظر آنها چیست؟
روندی که وجود دارد به نوعی این پیام را میتواند به جامعه منتقل کند که عدهیی در حال قدیسسازی از دولت سیزدهم و مرحوم سیدابراهیم رئیسی هستند و بهگونهیی رفتار میکنند که گویا تمام آن دولت گل و بلبل بوده و اگر آن بالگرد سقوط نمیکرد و عمر دولت سیزدهم ادامه داشت، ایران به بهشت برین تبدیل شده بود
هم میهن: انتخابات ادامه دارد/ درباره تداوم حملات قالیباف و سعید جلیلی به مسعود پزشکیان
به نظر میرسد دولت و شخص رئیسجمهور بازی مجلسیها را خواندهاند که میخواهند سوار بر موج گرانی خود را قهرمان ارزانی معرفی کنند و از این نمد کلاهی بدوزند
هم میهن: سهم مردم سیستانوبلوچستان از تخصیص آب
ازطرفی، اخبار نگرانکنندهای در فضای عمومی منتشر میشود که از محل سدهای بلوچستان به برخی از هلدینگهای سرمایهگذاری غیربومی، تخصیصهایی برای توسعه کشاورزی داده شده؛ این موضوع در حالی رخ داده که مراکز جمعیتی پیرامون این سدها از جمله چابهار، پیشین و... با مشکل تأمین آب شرب مواجهاند و آب در این مناطق جیرهبندی شده است.
شرکت آب منطقهیی سیستانوبلوچستان باید برای افکار عمومی شفافسازی کند که منابع آب را در چه فرآیند رقابتیای، به این شرکتها تخصیص داده و اگر این مسأله در قالب ترک تشریفات رخ داده، علت آن چه بوده و آیا الزامات قانونی آن رعایت شده است؟ آیا شرکتهای سرمایهگذاری دیگر، متقاضی تخصیص از سدهای کهیر، پیشین، زیردان و... نبودند؟ آیا سایر شرکتها نرخ بالاتری برای هر مترمکعب آب پیشنهاد نکردند؟ فرآیند واگذاری اراضی و تخصیص آب بهصورت عمومی اعلام شده است؟ یا این امتیاز بهصورت انحصاری به یک شرکت خاص اعطا شده؟
هم میهن: هدفگذاری برنامه هفتم برای کاهش سالانه ۱۰درصدی تلفات رانندگی شکستخورده است
دهها هزار کشته، ۲۰میلیارد دلار هزینه/گزارش جدید مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد دولت در اجرای
در پنج ماه نخست سال ۱۴۰۴ بهدلیل تخصیص پیدا نکردن بودجه توسط سازمان برنامه و بودجه فوتیهای تصــادفات نسبت به مدت مشابه سال قبل ۳/۳درصد افزایش داشته است…
۲۰میلیارد دلار هزینه تصادفات
در سالهای اخیر روند تعداد تلفات تصادفات رانندگی در ایران نهتنها کاهشی نشده، بلکه بهصورت مستمر رو به افزایش بوده است؛ مسألهای که بار دیگر بهگفته گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس درباره عملکرد دولت در کاهش تصادفات رانندگی، ناکارآمدی سیاستهای ایمنی جادهیی را در سطح اجرا برجسته میکند.
این در حالی است که معاون حمل ونقل وزیر راه و شهرسازی، چند روز پیش اعلام کرد که با اجرای بستههای آموزشی نوین و برنامه عملیاتی ملی ایمنی راهها، ظرف سه سال آینده امکان کاهش ۳۰درصدی تلفات جادهیی کشور فراهم خواهد شد. او گفته، بیش از ۹۰درصد تصادفات ناشی از رفتار رانندگان است و خوشبختانه در دو، سه سال اخیر رویکرد جدیدی در کشور شکل گرفته و چشمانداز ایمنی جادهها روشنتر شده است.
گزارش جدید مرکز پژوهشهای مجلس اما موضوع دیگری را نشان میدهد؛ طبق آمارهای این گزارش در سال ۱۴۰۳ تعداد تلفات جانی ناشی از تصادفات رانندگی به حدود ۱۹هزار و ۵۰۰نفر رسیده که نسبت به سال ۱۳۹۵ رشدی ۲۲درصدی را نشان میدهد. شاخص تلفات رانندگی بهازای هر ۱۰۰هزار نفر جمعیت هم در ایران برابر ۲۱ نفر است؛ رقمی که بهطور معناداری بالاتر از متوسط جهانی ۷/۱۶ و فاصلهیی چشمگیر با کشورهای پیشرفته دارد که این شاخص در آنها عمدتاً کمتر از ۱۰نفر است.
در کنار تلفات انسانی، برآوردها نشان میدهد که خسارت اقتصادی ناشی از تصادفات جادهیی سالیانه حدود ۲۰ میلیارد دلار، معادل هزار تا ۱۵۰۰هزار میلیارد تومان و در حدود یکپنجم بودجه عمومی کشور در سال ۱۴۰۴ است؛ رقمی که ابعاد اقتصادی بحران تصادفات را همسنگ یک ابر چالش ملی نشان میدهد.
شرق: دانشجویان سنواتی از خوابگاهها خط خوردند
اعتراضات دانشجویان با تشکیل پرونده انضباطی و اخطار حراست همراه شده است… از شنبه ۲۲ آذرماه در اعتراض به این مصوبه و همینطور شرایط نامناسب خدمات رفاهی، تجمعاتی مسالمتآمیز در دانشگاه تهران در حال برگزاری است. «محمد» یکی از دانشجویانی است که در این اعتراضات مسالمتآمیز حضور داشته و حالا پروندهیی برای او در کمیته انضباطی تشکیل شده است. … همینطور از مسئولان دانشگاه تنها یک بار معاون دانشجویی در خوابگاه کوی حاضر شد و بدون هیچ توضیحی نیز رفت». تجمعات دانشجویان دانشگاه تهران، در پنج نوبت انجام شده، سه نوبت در خوابگاه و دو نوبت در روزهای شنبه و دوشنبه هفته اخیر در پردیس مرکزی دانشگاه تهران. دانشگاه تاکنون در پاسخ به این اعتراضات از روز سهشنبه، شروع به دعوت دانشجویان به کمیته انضباطی کرد: «سهشنبه صبح با من تماس گرفتند و گفتند تا ساعت ۱۴ باید به کمیته انضباطی در ساختمان فولاد مراجعه کنید. من کلاس داشتم و بههمین خاطر ساعت ۱۴:۳۰ به کمیته مراجعه کردم». او ادامه میدهد: «به جای اینکه جلسه در اتاق دبیر کمیته برگزار شود، در راهرویی در ساختمان فولاد تلاش به تفهیم اتهام به من شد. اتهامم لیدری تجمعات بود و تنها دلیل نیز گزارش حراست اعلام شد». در کمیته انضباطی به او چهار برگه نشان دادند که فقط اطلاعات خودش و چند بند گزارش حراست بود و سعی کردند از او تعهد بگیرند: «از ما خواستند دفاعیه بنویسیم. همینطور برگهای جلویم گذاشتند که در اصل یک مرامنامه انضباطی متفاوت با آن چیزی بود که به شکل قانونی باید دانشجو امضا کند. در این مرامنامه ذکر شده بود شرکت در هر نوع تجمع جرم است». «محمد» میگوید که در کمیته بارها به او گفتند باید از مسیرهای تعریف شده صدای اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانید:
سیاست روز: صورتحساب تلخ رفتار اجتماعی ما
در شرایطی که سفرهها کوچکتر شده، قدرت خرید سقوط کرده، اجاره خانهها کمرشکن شده و بسیاری از مردم حتی برای تأمین حداقلهای زندگی دچار اضطراب دائمیاند، این حجم از اشتیاق برای خرید کالایی که نه مصرفی روزمره است و نه ارزان، پرسش برانگیز و حتی آزار دهنده است. آیا واقعاً ۱۰ میلیون نفر نیاز فوری به خودرو دارند؟ یا خودرو به بت جدیدی تبدیل شده که مردم، آگاهانه یا ناآگاهانه، آخرین امید نجات مالی خود را در آن جستوجو میکنند؟
واقعیت تلخ این است که بخش بزرگی از این ثبت نام کنندگان نه به قصد استفاده، که با رؤیای سود، رانت و «یکشبه پولدار شدن» وارد این قمار جمعی شدهاند. مردمی که سالها از فساد، رانت و دلالی شکایت کردهاند، حالا خودشان در صف قرعهکشی ایستادهاند تا شاید سهم کوچکی از همان رانت نصیبشان شود. اینجا دیگر نمیتوان فقط از سیاستگذار انتقاد کرد؛ اینجا جامعهیی را میبینیم که بهجای مطالبه اصلاح، به تطبیق با بیعدالتی رضایت داده و حتی در باز تولید آن مشارکت میکند.
تلختر آنکه این رفتار، بهطور مستقیم به تداوم همین وضعیت بیمار دامن میزند. وقتی میلیونها نفر حاضرند در قرعهکشیای شرکت کنند که احتمال برنده شدنش از شانس تصادف هم کمتر است، پیام روشنی به خودروساز، سیاستگذار و بازار مخابره میشود؛ «همین وضع را ادامه دهید، ما تطبیق پیدا کردهایم». این یعنی مشروعیتبخشی به بازاری که در آن خودرو نه کالای مصرفی، که ابزار سفتهبازی است؛ نه وسیله رفاه، که ابزار بقا در اقتصاد بیثبات. ارائه دهیم. در حال حاضر خوابگاههای ما از حالت استاندارد خارج شدهاند.
ستاره صبح: کاهش اعتماد عمومی زیر آوار وعدهها
سال ۱۴۰۴، سالی است که نقابها فرو افتاد و جامعه با تلخی دریافتی روبهرو شد: پاسخگویی وجود ندارد. فساد، دیگر یک «خطای فردی» بهشمار نمیرود این پدیده بهعنوان بیماریای ریشهدار ساختار زندگی روزمره مردم را فلج کرده است.
در غیاب نظارت مؤثر، در نبود شفافیت و با برخوردهای گزینشی و نمایشی، فساد به یک قانون نانوشته بدل شده بود؛ خط قرمزی که جامعه حاضر به چشمپوشی از آن نبود و رانت یا سوءاستفاده، مانند خاری در چشم شهروندان فرو میرود. جامعه دیگر دنبال مقصر نمیگردد. پرسش این است که چرا ساختار خطا و فساد را تکرار میکند؟
هر ریالی که بهواسطه سوءمدیریت یا رانت از دست میرود، سیلیای است که بنیان خانوادهها را میلرزاند. این فشار اقتصادی، مطالبه عدالت را از یک الزام اخلاقی به یک ضرورت حیاتی تبدیل کرده است؛ جامعه بیش از هر زمان دیگری درک کرده است که فساد مستقیماً هزینهای سنگین بر زندگی شهروندان تحمیل میکند. در این میان، شبکههای اجتماعی نقش دیواری شکن را ایفا میکنند، فضایی که روایت رسمی بدون ارائه مستندات و شواهد پذیرفته نمیشد.
مردمفریب سخنان شیرین و بیعمل مسئولان را نمیخورند و انتظار دارند هر ادعا با شفافیت و عملکرد واقعی همراه باشد. اما پاسخهای دیرهنگام، ناقص و نمایشی، فاصله عمیق میان دولت و جامعه را عریان کرده، نسل جوان، با دسترسی به اطلاعات رشد کردهاند و ناکارآمدی سیستم را طبیعی نمیدانند. آینده مبهم دغدغه آنهاست و مطالبهشان فراتر از اعتراض است: آنها خواهان آیندهای عادلانه قانونی و قابل پیشبینیاند. برای این نسل، مبارزه با فساد دیگر صرفاً شعار سیاسی نیست؛ شرط بقا و پایه امید به آینده است. وعده بدون اصلاح و سخن بدون تغییر، دیگر خریدار ندارد. جامعه از توجیه عبور کرده است و خواستار پاسخ است؛ پاسخی که با شفافیت، عدالت و عمل ملموس همراه باشد، نه با کلمات تهی و نمایش تبلیغاتی.
دنیای اقتصاد: متروی تهران در آستانه فرسودگی: متروی تهران در آستانه ورود به سن فرسودگی است. عمر مفید بخشی از تجهیزات مترو ۳۰سال پیشبینی شده و این در حالی است که از شروع بهرهبرداری آنها در خطوط قدیمیتر، حدود ۲۸سال میگذرد. از طرفی عمر مفید تجهیزات حفاظت خودکار قطار و کنترل ترافیک ریلی (سیگنالینگ) نه تنها به سر آمده، که تاریخ انقضای فناوری آنها نیز فرا رسیده است. محسن هاشمی رفسنجانی، مدیرعامل پیشین شرکت متروی تهران و حومه، ضمن تأکید بر ضرورت پایش فرسودگی تجهیزات در برخی خطوط مترو، خواستار تغییر رویکرد مدیران از «نگهداشت حداقلی» به «نوسازی پیشگیرانه» شد.
او معتقد است نوسازی پیشگیرانه، هزینه نیست؛ بلکه ابزار کنترل ریسک است و با این حال کمتر در کانون توجه مدیران قرار میگیرد. هاشمی با بیان اینکه فرسودگی سیگنالینگ، حتی بدون خاموشی کامل سیستم، میتواند به حادثه مرگبار منجر شود، از فناوریهای بهروز دنیا در این بخش سخن گفت که حرکت قطار بدون نیاز به حضور راهبر را میسر کرده و هزینههای بهرهبرداری را بهطور چشمگیری کاهش داده است.
اعتماد «نان» به بهای «جان»
گزارش «اعتماد» از زندگی کولبری که جانش را در مسیرهای مرگبار به خطر میاندازد
نیره خادمی
کولبرها هنگام شب و وقتی هوا به سمت تاریکی میرود، حرکت میکنند. هر چه جلوتر میروند، مسیر سخت میشود و مخصوصاً در پاییز و زمستان که هوا سردتر است و گاهی باران و حتی برف میبارد. تنها توشه مسیر آنها یک طناب، بطری آب و نان و پنیر و کره است که اگر در راه ماندند، زنده بمانند. سه ساعت در مسیر رفت هستند و سه ساعت در مسیر برگشت که در هوای سرد این مسیر، بدون استراحت طی میشود. اگر استراحت کنند، خطرناک است، بدن سرد میشود و شاید دیگر نتوانند حرکت کنند؛ «کسی که کولبری میکند، اوضاع مالیاش خیلی خراب است. از بیکاری و بیپولی میرسد به این کار. انتخاب خودش است، اما انتخابی از سر ناچاری. هر کسی جای من باشد، وقتی دیگر توان زندگی ندارد، میرود سمت مرز. همین دیشب برای چند قلم جنس رفتم و برگشتم. خداوکیلی آنقدر سرد بود که داشتیم یخ میزدیم. آب توی کوه یخ کرده بود. شب حرکت میکنیم؛ هوا تاریک است و هر چه جلوتر میروی، سردتر میشود. جمعاً ۶ ساعت در راهیم. وقتی راه میرویم بدن گرم میشود، برای همین باید زود کولهبارت را برداری. اگر بدنت سرد شود، دیگر نمیتوانی حرکت کنی؛ همانجا میمانی». لباس کولبرها معمولاً بارانی یا کاپشن است، چون خیلی وقتها برف و باران میآید و هوا به تدریج سردتر میشود. در بارندگی خیلی شدید از سر تا پا خیس میشوند، اما همانطور به راه خود ادامه میدهند، بنابراین ممکن است در مسیر حتی بیمار شوند. یکبار که هوا بارانی بود و در همین شرایط بهراه افتادند، نزدیکیهای مرز برف شروع شد. آنقدر مه و برف شدید شد که جلوی چشمشان را نمیدیدند. وقتی به آنطرف مرز رسیدند، برف شدیدتر شد، اما چارهای نبود باید بارها را روی دوششان میانداختند و به سمت ایران حرکت میکردند؛ «آنقدر شرایط سخت شد که یکی از دوستانمان دیگر نتوانست ادامه دهد، گفت: «دیگر نمیتوانم، دارم یخ میزنم». بارهایش را تقسیم کردیم و روی دوش خودمان انداختیم تا او هم بتواند راه بیفتد و به ایران برسد. سرد بود و آن طرف مرز، مأموران هم بودند. نمیشد از مسیر دیگری رد شد، نه درختی بود که آتش درست کنیم، نه راهی دیگر، بنابراین متوقف و مجبور شدیم بدویم تا کمی بدنهایمان گرم شود و یخ نزنیم. وقتی بالاخره به سمت ایران حرکت کردیم، ساعت تقریباً پنج و نیم، ۶ صبح بود. رسیدیم خانه، کاملاً خیس و یخزده بودیم. کفشهایم را که درآوردم، حس کردم چقدر این مسیر برایمان طاقتفرسا بوده. اینجوری نیست که مثلا برف باشد نرویم، هر اتفاقی که بیفتد و در هر شرایطی میرویم. زندگیمان همین است؛ سخت و پر از خطر. از آن طرف، ما با دلار خرید و فروش میکنیم و بهخاطر نوسانات قیمت دلار هم ممکن است گاهی متضرر شویم،
آرمان ملی: بودجه سال آینده و چند نکته
به نظر میرسد دولت در پیچ و خم وفاق گرفتار شده و نگران این است که وفاق مورد نظرش دچار خدشه شود. اگر در برخی موضوعات حساس دولت نمیتواند گامهای مؤثر بردارد، در مسأله بودجه داستان به کلی تفاوت دارد. بودجه دقیقاً با شهروندان ارتباط وثیق دارد. اصلاً بودجه طراحی میشود که مشکلی از مشکلات شهروندان رفع شود. اگر دولت تصمیم گرفته که بودجه سال آینده را با انقباضی در حد ۳۰درصد ببندد، باید برای مردم روشن کند اگر تورم را نتواند مهار کند، چطور خواهد توانست کسری سال آینده را رفع کند؟ آیا در نظر گرفتن چنین تفاوتی بهمعنای این نیست که احتمال دارد شیب از دست رفتن ارزش پول ملی بیشتر شود؟ در چند هفته اخیر صحبتهایی درباره برخی نهادهای متصل به بودجه عمومی کشور مطرح شد و این انتظار پدید آمده بود که دولت در اختصاص دادن بودجه کشور به برخی نهادها بازنگری کند. در این بین هم موافقان و هم مخالفان چنین تصمیمی نظر خود را ابراز کردند و حالا زمان آن است که روشن شود تصمیم دولت چه بوده و آیا در چنین بودجههایی بازنگری صورت گرفته است یا نه. نکته دیگر اینکه بودجه تا زمانی که تصویب شود در معرض اظهارنظر مجلس قرار دارد و مجلس میتواند بخشهایی از آن را تغییر دهد. در سالهای اخیر دیده شده که دولت از تغییرات اعمال شده توسط مجلس دلخور میشده، سؤال این است که چرا دولت نمیتواند با مجلس به یک دیدگاه برسد تا درصد تغییرات بودجه کشور به کمترین حد برسد؟