728 x 90

شقه دروني رژيم,

«اعتدال»، اسم مستعار نقشه مسیر رفسنجانی برای وابسته گرایی

-

آخوند رفسنجانی
آخوند رفسنجانی
رفسنجانی در مصاحبه مفصلی با روزنامه دولتی «ایران» برای محکم کردن میخ خود به سیاستهای خامنه‌ای تحت عنوان افراط گرایی حمله کرد، و با تعریفی که از اعتدال ارائه داد، خود را شاخص اعتدالگرایی در نظام ولایت‌فقیه معرفی کرد و خمینی را هم به‌عنوان کسی که ”اعتدال جزو ذات ایشان بود“ توصیف نمود و سپس اوج ”اعتدال خمینی“ را هم تأسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام دانست که در آن زمان رئیس آن رفسنجانی بود. منظور رفسنجانی از این مقدمات، یادآوری این است که در آن زمان من همه کاره نظام بودم و الآن هم من هستم که می‌توانم مسایل نظام را حل کنم و تنها من می‌توانم با برخورداری از خصیصه ”اعتدال“ خمینی گونه، نظا م را از بحرانهای موجود نجات بدهم، به‌خصوص آنجا که باز هم مرده دولت احمدی‌نژاد را چوب می‌زند.
البته واضح است که هدف رفسنجانی از چوب کاری احمدی‌نژاد و سیاستهای 8ساله او، نه خود احمدی‌نژاد، بلکه ولی‌فقیه و باند اوست و احمدی‌نژاد محمل و بهانه‌یی بیش نیست.
رفسنجانی در مورد افتضاحات احمدی‌نژاد تحت عنوان افراط‌گری می‌گوید: ”همین امروز صبح پیش از شما ملاقاتی با رئیس گمرک داشتم. چیزهایی از گمرگ نقل کرد که من نمی‌توانستم روی صندلی بنشینم و بلند می‌شدم. از بس فساد بود. دولتی را به نام امام زمان (عج) آوردند و برایش از این قداستها درست کردند و منتظر بودند که امام زمان بیاید. رئیس دولت قبل در مجمع گفت: «شش ماه دیگر همه دنیای غرب از هم می‌پاشد و حاکمیت اسلامی در سراسر جهان فراگیر می‌شود». خود را برای مدیریت جهانی آماده می‌کرد و در سخنرانیهایش از همراهی با انسان کاملی می‌گفت که دارد می‌آید تا همه دنیا را با خود همراه کند. متأسفانه ضرر آن حرفها بیشتر متوجه اعتقادات مذهبی جامعه شد“.
رفسنجانی برای اثبات اعتدالگرایی و صلاحیت خود برای دست بالا داشتن در حاکمیت، به اعتدالگرایی خمینی هم بسنده نمی‌کند و با استناد به آیاتی از قرآن جلوتر می‌رود و اعتدالگرایی خودش را مستند به قرآن می‌کند و سپس می‌گوید: «یک گروه افراطی هرگز نمی‌تواند سرمشق باشد. یک گروه بی‌هنر و عقب‌افتاده سرمشق نمی‌شود. مشی عاقلانه و باتدبیر سرمشق می‌شود. من فکر می‌کنم کسانی که با دین و قرآن آشنا هستند، این حرفها را نمی‌زنند. بچه‌های احساسی، با احساسات خود این کارها را می‌کنند».
رفسنجانی سپس یکی از نمودهای موفقیت و تحقق تفکر اعتدالگرایانه خود را روی کارآمدن دولت آخوند حسن روحانی می‌داند که توانسته است با غلبه بر افراطگرایانی نظیر سعید جلیلی و قالیباف آنان را حذف کند و می‌گوید:
«هم‌اکنون کاری که آقای دکتر روحانی و همکارانش دارند انجام می‌دهند، حقیقتاً مصداق اعتدال است. در طول سالها تبلیغات فراوانی کردیم که خیلی‌ها از اسم آمریکا متنفر شدند. در مثال مناقشه نیست و گویا اسم آمریکا و ایران مثل جن و بسم‌الله بود. ولی وقتی نیاز شد، رفتند مذاکره کردند، البته این اعتدال قبلاً یک مقدار شکل گرفته بود چون اواخر زمان دولت گذشته یکی، دو مذاکره در عمان انجام شد، که بی‌نتیجه بود، منتها اینها جدی‌تر و علنی وارد شدند و کار خوبی کردند».
رفسنجانی که زرنگتر از آن است که جایی بخوابد که آب زیرش برود، با دادن یک پوئن اعتدال به خامنه‌ای، گناه یا ثواب شروع مذاکره با آمریکا و رابطه با آمریکا را هم به گردن خود ولی‌فقیه می‌اندازد و بلافاصله اضافه می‌کند:
«البته این اعتدال قبلاً یک مقدار شکل گرفته بود چون اواخر زمان دولت گذشته یکی، دو مذاکره در عمان انجام شد، که بی‌نتیجه بود، منتها اینها جدی‌تر و علنی وارد شدند و کار خوبی کردند».
به این ترتیب به نظر می‌رسد که تمام آن صغری کبری چیدن برای اعتدال و استناد به خمینی و توسل به آیات قرآن و غیره… همه برای رسیدن به این نتیجه یعنی ضرورت مذاکرات، ضرورت دادن هسته‌یی و پذیرش الزامات بعدی آن بود. او البته استدلال سیاسی آن را هم در آستین دارد و می‌گوید: .

«مسأله هسته‌یی و بهانه‌گیریهای آمریکا و غربی‌ها باید پایان بپذیرد. آنها می‌خواستند با این بهانه‌ها، تحریمها را تشدید و ما را محاصره کنند. آقای خزاعی، سفیر ما در نیویورک گفت: قاطعانه می‌گویم که برنامه‌اینها نفت در برابر غذاست و می‌خواهند ما را به آن‌جایی برسانند که عراق را بردند».
البته رفسنجانی با زرنگی روی یک چیز را باز نمی‌کند و آن این‌که چگونه می‌خواهد این نظام ولایت‌فقیه را با حفظ ساختار قرون‌وسطایی به دمب سرمایه‌داری قرن بیست و یکمی ببندد. لابد با همان شیوه‌یی که می‌توان یک گاری را به لکوموتیو توربو ترن بست!
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/efe26d21-0822-40be-9c9e-75f326ba8093"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات