کارگران و کارمندان شهرداری جیرفت در اعتراض به حکم تخلیه زمینهای خود، روز دوشنبه 23آذر ماه 94 در بلوار بهشت زهرای جیرفت تحصن کردند.
معترضان با به دست داشتن پلاکاردی اقدام به بستن دو مسیر رفت و برگشت خودروها در بلوار بهشت زهرا نمودند.
یکی از این کارگران گفت: سال ۷۲ تعدادی از کارگران شهرداری با پرداخت مبلغی در بانک صادرات عضو شرکت شده رسید دریافت کردند و در ازای زمین حواله به ما دادند و تعدادی هم بهدلیل سنوات کاری و بازنشستگی زمین دریافت کردند تا با ساختن یا فروش آن دردی از دردهای زندگیشان را دوا کنند.
ولی امروز مسئولان شهرستان قصد بازپسگیری زمینها را دارند اگر مسئولان راست میگویند یکبار ساعت ۲ نیمهشب همراه ما بیایند و تنها کنار گاری زباله بایستند و ببیند ما چه رنجی میکشیم و در چه بوی تعفنی کار میکنیم. بعد از ۳۱ سال جان کندن و جارو کردن خیابانها یک قطعه زمین به من دادند که بهدلیل تأمین جهیزیه ازدواج دخترم مجبور شدم آن را بفروشم و بعد از آن هم تا جایی که خبر دارم به دو سه نفر فروخته شده و امروز مسئولان با گرفتن زمینها خریدار زمینها را به طرف ما فرستادهاند تا پولشان را پس بگیرند، در حالی که من بعد از بازنشستگی درآمدی ندارم و نمیتوانم پول زمین را بدهم و باید بعد از یک عمر آبرومند زندگی کردن راهی دادگاه و پاسگاه شوم.
معترضان با به دست داشتن پلاکاردی اقدام به بستن دو مسیر رفت و برگشت خودروها در بلوار بهشت زهرا نمودند.
یکی از این کارگران گفت: سال ۷۲ تعدادی از کارگران شهرداری با پرداخت مبلغی در بانک صادرات عضو شرکت شده رسید دریافت کردند و در ازای زمین حواله به ما دادند و تعدادی هم بهدلیل سنوات کاری و بازنشستگی زمین دریافت کردند تا با ساختن یا فروش آن دردی از دردهای زندگیشان را دوا کنند.
ولی امروز مسئولان شهرستان قصد بازپسگیری زمینها را دارند اگر مسئولان راست میگویند یکبار ساعت ۲ نیمهشب همراه ما بیایند و تنها کنار گاری زباله بایستند و ببیند ما چه رنجی میکشیم و در چه بوی تعفنی کار میکنیم. بعد از ۳۱ سال جان کندن و جارو کردن خیابانها یک قطعه زمین به من دادند که بهدلیل تأمین جهیزیه ازدواج دخترم مجبور شدم آن را بفروشم و بعد از آن هم تا جایی که خبر دارم به دو سه نفر فروخته شده و امروز مسئولان با گرفتن زمینها خریدار زمینها را به طرف ما فرستادهاند تا پولشان را پس بگیرند، در حالی که من بعد از بازنشستگی درآمدی ندارم و نمیتوانم پول زمین را بدهم و باید بعد از یک عمر آبرومند زندگی کردن راهی دادگاه و پاسگاه شوم.