728 x 90

-

چرا سفر هیأت پارلمان اروپا به‌جای مماشات مایهٴ مکافات شد؟

-

هیئت دست‌چین شده اروپایی به ریاست المار بروک (وسط) در تهران
هیئت دست‌چین شده اروپایی به ریاست المار بروک (وسط) در تهران
با این‌که بیش از یک هفته از سفر هیأتی از پارلمان اروپا به ایران می‌گذرد، هنوز پس‌لرزه‌های آن ادامه دارد. دعوتی برای جلب مماشات که مایهٴ مکافات شد. یکی از تازه‌ترین اصوات غیظ‌آلود، ناله‌یی‌است که از ارگان باند مؤتلفه از دار و دسته‌های ولایت برخاسته.
این روزنامه حکومتی در روز 20خرداد، تحت عنوان «تمسخر دیپلوماتیک»، نوشته: «ماریچه اسخاکه، سیاستمدار هلندی است که چندی پیش به ایران سفر کرد و به‌خاطر حجاب نامتعارفش در دیدار با رئیس مجلس شورای اسلامی سوژه رسانه‌های داخلی و خارجی شد… اکثراً در صحن علنی پارلمان اروپا، از پوششی شبیه به کت و دامن استفاده می‌کند؛ در حالی‌که در ایران با ساپورت ظاهر شده است! اسخاکه پس از بازگشت به کشورش در صفحه شخصی‌اش در توئیتر ظن عمدی بودن نحوه لباس پوشیدندش را تقویت کرده است. وی اخیراً در توئیترش نوشته:“ نحوه پوشش ما تنها تفاوتمان نیست... چرا به مردم اجازه ندهیم خودشان تصمیم بگیرند؟“ تمسخر دیپلوماتیک اسخاکه را یک مقام رسمی در تهران باید پاسخ می‌داد. اگر لاریجانی ملاقات با هیأت اروپایی را لغو می‌کرد، هیچ اتفاقی نمی‌افتاد». این آه بلند، از یک روزنامه باند خامنه‌ای تازه زمانی به گوش می‌رسد که با گذشت بیش از یک هفته، قاعدتاً باید موضوع در برابر انبوه خبرها و مسائل و معضلات اجتماعی و اقتصادی رنگ می‌باخت و دیگر به تیتر و مقاله تبدیل نمی‌شد.

سؤال این است که چرا سفری که می‌توانست مرهمی بر زخم طرد و انزوای منطقه‌یی و بین‌المللی رژیم باشد، خود به زخم دیگری تبدیل شد و چنان آشوبی در درون رژیم به‌پا کرد که دامنهٴ آن به تلویزیون و دیگر رسانه‌های حکومتی نیز کشیده شد و در برابر انظار همگان قرار گرفت؟ چرا رژیم نمی‌تواند از این‌گونه هدایای سیاسی حامیان مماشاتگر غربی، مثل زمانی که این‌گونه رفت و آمدها تحت عنوان «دیالوگ سازنده» و «دیالوگ انتقادی» روی دور بود، استفاده کند؟ چرا در دو سه سال اخیر سفر هر هیأت غربی به ایران، جنجال‌ساز شده است؟

جواب این است که هاضمه سیاسی به‌شدت بیمار و ناتوان رژیم، توان تحمل و هضم حتی یک لقمه کوچک مانند سفر یک هیأت 7، 8نفره از نمایندگان پارلمان اروپا را هم ندارد. روحانی در سخنرانی اخیر خود (17خرداد) اقتصاد ایران آخوند‌ زده را به بیمار رو به موتی که در بیمارستان افتاده و قادر به حرکت نیست، تشبیه کرد؛ حرفی که آن‌چنان عصبانیت آخوند آملی لاریجانی، سرکرده قضاییة خامنه‌ای را برانگیخت که روز 20خرداد در تلویزیون رژیم گفت: «نباید در مقابل دشمن طوری سخن بگوییم که‌گویی همه کشور وا مانده است». دادستان کل رژیم یعنی آخوند رئیسی هم آن را «خطای راهبردی» توصیف کرد. اما حالا جنجال دامنه‌دار و لرزه‌ها و پس‌لرزه‌هایی که سفر چند عضو پارلمان اروپا ایجاد کرده، نشان می‌دهد که اعتراف روحانی کاملاً درست بوده و طبق معمول کم گفته که زیاد نگفته است.

اما باز هم سؤال: چرا رژیم دست به کاری زد که می‌دانست برایش پشیمانی خواهد آورد. مگر تجربه سفرهای هیأتهای قبلی را نداشت، مانند هیأت اتحادیه اروپا به‌ریاست خانم اشتون، هیأت پارلمانی سبزهای آلمان به‌ریاست کلودیا روت و غیره… شاید این بار می‌خواست با محدود کردن هیأت پارلمان اروپا و با کنترل شدید آن، تجربه تاه‌یی خلق کند. تجربه دردناکی که به افتضاحی بزرگتر از موارد قبلی ختم شد. یعنی اقدامات به‌اصطلاح پیشگیرانهٴ رژیم و اعمال محدودیتهای پلیسی، خود موجب جنجال شد و واکنش خشم‌آلود این «پارلمانیها» را هم برانگیخت تا آنجا که باعث مشاجره آنها با نیروی انتظامی و گارد حفاظت و مراقبتشان در خیابان و در انظار مردم شد.

راستی پاسخ این سؤال چیست که حتی «آصفری» عضو مجلس ارتجاع هم به بیان خود فریاد می‌کند: «چه لزومی دارد و در کجای پروتکلها تعریف شده است که به چنین فردی با این وضع، اجازهٴ ملاقات با مسئولان درجه اول نظام را بدهیم؟»

به‌نظر می‌رسد جواب سؤال «آصفری»، در «لزوم» بسیاری است که سردمداران نظام برای دادن پاسخی ولو بسیار کوچک و در ابعاد یک چهلم، به حمایت 220نمایندهٴ پارلمان اروپا از مجاهدین و مقاومت ایران احساس می‌کنند. حمایت از گردهمایی بزرگ مقاومت که قرار است روز 23خرداد در پاریس برگزار شود و همچنین به موضعگیری بسیار قاطع آنها علیه جنایتهای ضدبشری رژیم پاسخ بدهد. اقدامی که واکنش شدید وزارت‌خارجه رژیم و صدور دستورالعمل به رسانه‌ها درباره چگونگی برخورد با این خبر را به‌دنبال داشت.

اما اگر بخواهیم به این سؤال عمیق‌تر جواب بدهیم که چرا رژیم نمی‌تواند اقداماتی را که خودش برای جلب مماشات و شکستن حلقه تنگ‌شوندهٴ انزوای خفه‌کننده بین‌المللی تدارک می‌بیند، هضم کند؟ باید باز هم به حرف آخوند روحانی برگردیم که نظام را به‌بیماری در حال موت که روی تخت بیمارستان افتاده تشبیه کرد. طبعاً چنین بیماری حتی عسل را هم زهر کشندهٴ احساس می‌کند و نه‌تنها نمی‌تواند هضم کند، بلکه با فشار و تشنج بسیار آن را بالا می‌آورد. همان صحنه‌یی که با آمدن هر هیأت مماشاتگر به ایران، شاهد تکرارش بوده‌ایم.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/ed07808d-f5b7-4327-be99-b65cdbdc1626"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات