کیهان ولیفقیه، دولت حسن روحانی را به گل زدن به دروازهٴ خودی و طلبکارتر کردن آمریکا متهم کرد.
کیهان در «یادداشت روز» امروز خود (23مهر) تحت عنوان «گل به خودی در آستانهٴ مصاف ژنو» اقدامات و اظهارات روحانی و ظریف را علت طلبکار شدن آمریکا دانست و با ابراز ناامیدی از نتیجه مذاکرات ژنو نوشت: «با وجود ملاقات دکتر ظریف با همتای آمریکایی خود در نیویورک و همچنین مکالمه تلفنی رئیسجمهور کشورمان با باراک اوباما- ادبیات مقامات آمریکایی طلبکارانهتر شده و اگر این ادبیات غیرمنطقی و زورگویانه به مذاکرات ژنو کشیده شود، نمیتوان به نتیجه آن امیدوار بود».
بلندگوی مطبوعاتی ولیفقیه در اثبات حرف خود مینویسد:
«باراک اوباما در سخنرانی مجمع عمومی غیر از همه لفاظیها، یک جمله کلیدی گفت و آن اینکه «ما حق مردم ایران برای دسترسی به انرژی صلحآمیز هستهیی را بهرسمیت میشناسیم». این سخن ظاهری جذاب داشت اما در مفهوم فنی بازگشت به توقعات سال 2003 بود».
کیهان خاطرنشان میکند که اظهارات بعدی سایر مقامهای آمریکا روشن کرد که «آمریکا مخالف اصل غنیسازی در ایران است و (رژیم) ایران تنها حق دارد برای استفاده از انرژی هستهای، سوخت را از بازارهای جهانی تهیه کند!».
سرمقاله کیهان علت این سختتر شدن مواضع آمریکا در قبال رژیم را ناشی از مواضع عاجزانه و ذلیلانهٴ روحانی و اعضای دولت او دانسته و میافزاید: «آمریکا و صهیونیسم بینالمللی با برخی قرینهها احساس کردند که زمان، زمان تشدید فشار و امتیازخواهی است و نه تعامل و مصالحه با ایران. آنها این «گرا» را از کجا گرفتند که حتی برخی رفتارهای توأم با هیجانزدگی و خوشگمانی هیأت ایرانی در نیویورک را که در نوع خود یک امتیاز بهشمار میرفت، به هیچ انگاشتند و گستاختر شدند؟ البته میتوان احتمال داد شتابزدگی هیأت ایرانی در برخی مراودات و اظهارنظرها در این ماجرا بیتاثیر نبوده است».
کیهان خامنهای در ادامه این مطلب، بدون ذکر نام رفسنجانی او را بهعنوان «یک سیاستمدار شناخته شده» عامل و آتشبیار این معرکه زیر ضرب گرفته و مینویسد: «برای دقایقی خودتان را جای رصدگران اطلاعاتی در آمریکا و غرب بگذارید. ناگهان میبینید در میان طیفی از مطبوعات ایران موجی درباره لزوم مذاکره با آمریکا راه میافتد. و میبینید که یک سیاستمدار شناخته شده در ایران، از نامهیی محرمانه خبر میدهد که 6-25سال پیش برای آیتالله خمینی نوشته است. ”من در سالهای آخر عمر حیات امام (ره) نامهیی را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم برای اینکه نمیخواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم... یکی از مسائل رابطه با آمریکا بود“ ، مضمون نامهاین است که آمریکا قدرت برتر دنیاست و نمیتوانیم به سبک فعلی که با آمریکا رابطه نداریم، ادامه بدهیم!».
کیهان خامنهای، این موضع را خودزنی و علامت دادن به آمریکا توصیف کرده و روحانی را متهم میکند که با خامی در دام رفسنجانی افتاده است: «این رفتار- بخوانید خودزنی- علامت مهمی در آن سوی مرزهاست و بوی تند کم آوردن میدهد. چنین علامت نابهجا و نابهنگامی به جای اینکه میل نرمش و مذاکره را در آمریکا تقویت کند، اشتهای گستاخی و جسارت و تهاجم را در کاخ سفید به حرکت درآورد.
… به احتمال قریب به یقین میتوان گفت که فرآیند جریانسازی یک سال گذشته با استفاده از چهره سیاسی مذکور با هماهنگی شخص وی بوده است. البته در این میان میتوان و باید میان کارگردانان زنجیرهیی این سناریو و بازیگر به ظاهر نقش اول آن بهلحاظ انگیزه و اهداف فاصلهگذاری کرد. اما در نتایج ماجرا هیچ فرقی حاصل نمیشود و آن گلی است که سیاستمدار به ظاهر زیرک در بدترین زمان به دروازه دولت و ملتزده است».
به این ترتیب، کیهان خامنهای در حالی که کوشیده احترام ظاهری روحانی را بهعنوان رئیسجمهور نظام نگهدارد، اما حرفش این است که روحانی در حالی که به ظاهر نقش اول را دارد، اما کارگردان این نمایش، هاشمی رفسنجانی است و هم روحانی وهم ظریف مجری طرح و نقشهٴ رفسنجانی هستند.
اما نتیجه مهمتری که از اوجگیری این جنگ و جدال بیامان در آستانهٴ مذاکرات ژنو، میشود گرفت این است که وقتی فقط بوی زهر، رژیم را این چنین دچار تلاطم کرده، اگر خامنهای پای سر کشیدن جام زهر برود، چه خواهد شد؟!
کیهان در «یادداشت روز» امروز خود (23مهر) تحت عنوان «گل به خودی در آستانهٴ مصاف ژنو» اقدامات و اظهارات روحانی و ظریف را علت طلبکار شدن آمریکا دانست و با ابراز ناامیدی از نتیجه مذاکرات ژنو نوشت: «با وجود ملاقات دکتر ظریف با همتای آمریکایی خود در نیویورک و همچنین مکالمه تلفنی رئیسجمهور کشورمان با باراک اوباما- ادبیات مقامات آمریکایی طلبکارانهتر شده و اگر این ادبیات غیرمنطقی و زورگویانه به مذاکرات ژنو کشیده شود، نمیتوان به نتیجه آن امیدوار بود».
بلندگوی مطبوعاتی ولیفقیه در اثبات حرف خود مینویسد:
«باراک اوباما در سخنرانی مجمع عمومی غیر از همه لفاظیها، یک جمله کلیدی گفت و آن اینکه «ما حق مردم ایران برای دسترسی به انرژی صلحآمیز هستهیی را بهرسمیت میشناسیم». این سخن ظاهری جذاب داشت اما در مفهوم فنی بازگشت به توقعات سال 2003 بود».
کیهان خاطرنشان میکند که اظهارات بعدی سایر مقامهای آمریکا روشن کرد که «آمریکا مخالف اصل غنیسازی در ایران است و (رژیم) ایران تنها حق دارد برای استفاده از انرژی هستهای، سوخت را از بازارهای جهانی تهیه کند!».
سرمقاله کیهان علت این سختتر شدن مواضع آمریکا در قبال رژیم را ناشی از مواضع عاجزانه و ذلیلانهٴ روحانی و اعضای دولت او دانسته و میافزاید: «آمریکا و صهیونیسم بینالمللی با برخی قرینهها احساس کردند که زمان، زمان تشدید فشار و امتیازخواهی است و نه تعامل و مصالحه با ایران. آنها این «گرا» را از کجا گرفتند که حتی برخی رفتارهای توأم با هیجانزدگی و خوشگمانی هیأت ایرانی در نیویورک را که در نوع خود یک امتیاز بهشمار میرفت، به هیچ انگاشتند و گستاختر شدند؟ البته میتوان احتمال داد شتابزدگی هیأت ایرانی در برخی مراودات و اظهارنظرها در این ماجرا بیتاثیر نبوده است».
کیهان خامنهای در ادامه این مطلب، بدون ذکر نام رفسنجانی او را بهعنوان «یک سیاستمدار شناخته شده» عامل و آتشبیار این معرکه زیر ضرب گرفته و مینویسد: «برای دقایقی خودتان را جای رصدگران اطلاعاتی در آمریکا و غرب بگذارید. ناگهان میبینید در میان طیفی از مطبوعات ایران موجی درباره لزوم مذاکره با آمریکا راه میافتد. و میبینید که یک سیاستمدار شناخته شده در ایران، از نامهیی محرمانه خبر میدهد که 6-25سال پیش برای آیتالله خمینی نوشته است. ”من در سالهای آخر عمر حیات امام (ره) نامهیی را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم برای اینکه نمیخواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم... یکی از مسائل رابطه با آمریکا بود“ ، مضمون نامهاین است که آمریکا قدرت برتر دنیاست و نمیتوانیم به سبک فعلی که با آمریکا رابطه نداریم، ادامه بدهیم!».
کیهان خامنهای، این موضع را خودزنی و علامت دادن به آمریکا توصیف کرده و روحانی را متهم میکند که با خامی در دام رفسنجانی افتاده است: «این رفتار- بخوانید خودزنی- علامت مهمی در آن سوی مرزهاست و بوی تند کم آوردن میدهد. چنین علامت نابهجا و نابهنگامی به جای اینکه میل نرمش و مذاکره را در آمریکا تقویت کند، اشتهای گستاخی و جسارت و تهاجم را در کاخ سفید به حرکت درآورد.
… به احتمال قریب به یقین میتوان گفت که فرآیند جریانسازی یک سال گذشته با استفاده از چهره سیاسی مذکور با هماهنگی شخص وی بوده است. البته در این میان میتوان و باید میان کارگردانان زنجیرهیی این سناریو و بازیگر به ظاهر نقش اول آن بهلحاظ انگیزه و اهداف فاصلهگذاری کرد. اما در نتایج ماجرا هیچ فرقی حاصل نمیشود و آن گلی است که سیاستمدار به ظاهر زیرک در بدترین زمان به دروازه دولت و ملتزده است».
به این ترتیب، کیهان خامنهای در حالی که کوشیده احترام ظاهری روحانی را بهعنوان رئیسجمهور نظام نگهدارد، اما حرفش این است که روحانی در حالی که به ظاهر نقش اول را دارد، اما کارگردان این نمایش، هاشمی رفسنجانی است و هم روحانی وهم ظریف مجری طرح و نقشهٴ رفسنجانی هستند.
اما نتیجه مهمتری که از اوجگیری این جنگ و جدال بیامان در آستانهٴ مذاکرات ژنو، میشود گرفت این است که وقتی فقط بوی زهر، رژیم را این چنین دچار تلاطم کرده، اگر خامنهای پای سر کشیدن جام زهر برود، چه خواهد شد؟!