شب قدر، سرفصل ورود به دنیای نو
سورهٴ القدر
بسم الله الرّحمن الرّحیم
إنّا أنزلناه فی لیلة القدر {1} و ما أدراک ما لیلة القدر {2} لیلة القدر خیر مّن ألف شهرٍ {3} تنزّل الملائکة والرّوح فیها بإذن ربّهم مّن کلّ أمرٍ {4} سلام هی حتّی مطلع الفجر {5}
«ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم و چه میدانی که شب قدر چیست؟ شب قدر از هزار ماه بهتر و برگزیدهتر است. فرشتگان و روح در آن شب به اجازه پروردگار تکامل بخششان، با کل امر، فرود آیند. و در هر امری تا سپیدهدمان سلام است»
در مسیر تکامل، شبقدر بشارتدهنده آغاز یک سرفصل جدید و نقطه تحول کیفی است. یعنی خروج از تاریکی و بنبست و جهش بهیک مرحله جدید تکاملی، که قرآن آن را بهدمیدن سپیده صبح تعبیر کرده است. مرحلهیی که در آن، امر بقا و تکامل پدیدهها، چه فرد، چه جامعه یا یک انقلاب، مطابق سنن خدشهناپدیر خلقت، مقرر و تعیین میشود و آنگاه برحسب قوانین تکاملی، راه و مسیر تعیینشده جدید آغاز میشود.
در فرهنگ اسلام انقلابی و توحیدی، در عین اعتقاد به ضرورتها و قانونمندیهای تکاملی، پیوسته بر توانایی و اقتدار جبرشکنانه انسان تصریح میشود. در این فرهنگ، برخلاف برداشتهای ارتجاعی از اسلام، انسان، بهخاطر اختیار نسبی خود، بهمقابله با مشکلات و نابهسامانیها پرداخته و قوانین کهن را بهسمت دنیای نو تغییر میدهد و بهاین ترتیب در جاده تکامل بهپیش میرود. این است جوهر و محتوای شب قدر که قرآن آن را برتر از هزار ماه قلمداد کرده است.
از مفهوم شبقدر در آیات قران چنین فهمیده میشود که:
1 ـ شبقدر بهطور اختصاصی یک شب نیست، بلکه شبهای قدر وجود دارند. بهعبارت دیگر، با اینکه شب نزول قرآن، شبقدر بوده است، با این حال شبقدر بهمعنای عام نیز وجود دارد.
2 ـ ارزش این شب از هزار شب برتر است. زیرا که در این شب مسیر تحولات چند ماهه (تحولات کمی) تغییر کرده و مسیر تحرک و تحولات آینده تعیین میشود. این سرفصل تغییرات کیفی، نقطهیی است که در آن ملائکه (مبادی و مبانی قوا) و روح (جوهر و جانمایه پدیدهها) به اذن خدا فرو فرستاده میشوند و «کل امر» یعنی کلیت مسیر حرکت پدیدهها و اشیا را معین و مقرر میسازند. بنابراین، شب قدر عصاره تمامی مراحل تکاملی قبلی را در خود دارد.
3 ـ روند تکامل در سراسر مسیر پرفراز و نشیب خود، گویای این حقیقت است که در چنین نقاطی، ارابه تکامل خیز برداشته و با یک جهش روبهپیش، بنبستها را درهم میشکند و سپس پدیده مورد نظر بهسوی «سلام» و یگانگی بهجلو پرتاب میشود.
سلام، معنای فلسفه توحید است. مطابق جهانبینی توحیدی، جوهر حرکات و تضادهای عینی، سلام و وحدت است. تضادها وسیله نیل به سلام و وحدت و یگانگی هستند.
در جریان یک انقلاب اجتماعی نیز نظام پوسیده قبلی با تحول جهشوار و دگرگونی انقلابی ـکه البته باز هم با رنج و خونریزی همراه استـ واژگون میشود و نظام جدیدی بهجای آن پایهریزی میشود. یعنی در مسیر تکامل جامعه بنبستی شکسته میشود و مناسباتی نو شکل میگیرد.
سورهٴ القدر
بسم الله الرّحمن الرّحیم
إنّا أنزلناه فی لیلة القدر {1} و ما أدراک ما لیلة القدر {2} لیلة القدر خیر مّن ألف شهرٍ {3} تنزّل الملائکة والرّوح فیها بإذن ربّهم مّن کلّ أمرٍ {4} سلام هی حتّی مطلع الفجر {5}
«ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم و چه میدانی که شب قدر چیست؟ شب قدر از هزار ماه بهتر و برگزیدهتر است. فرشتگان و روح در آن شب به اجازه پروردگار تکامل بخششان، با کل امر، فرود آیند. و در هر امری تا سپیدهدمان سلام است»
در مسیر تکامل، شبقدر بشارتدهنده آغاز یک سرفصل جدید و نقطه تحول کیفی است. یعنی خروج از تاریکی و بنبست و جهش بهیک مرحله جدید تکاملی، که قرآن آن را بهدمیدن سپیده صبح تعبیر کرده است. مرحلهیی که در آن، امر بقا و تکامل پدیدهها، چه فرد، چه جامعه یا یک انقلاب، مطابق سنن خدشهناپدیر خلقت، مقرر و تعیین میشود و آنگاه برحسب قوانین تکاملی، راه و مسیر تعیینشده جدید آغاز میشود.
در فرهنگ اسلام انقلابی و توحیدی، در عین اعتقاد به ضرورتها و قانونمندیهای تکاملی، پیوسته بر توانایی و اقتدار جبرشکنانه انسان تصریح میشود. در این فرهنگ، برخلاف برداشتهای ارتجاعی از اسلام، انسان، بهخاطر اختیار نسبی خود، بهمقابله با مشکلات و نابهسامانیها پرداخته و قوانین کهن را بهسمت دنیای نو تغییر میدهد و بهاین ترتیب در جاده تکامل بهپیش میرود. این است جوهر و محتوای شب قدر که قرآن آن را برتر از هزار ماه قلمداد کرده است.
از مفهوم شبقدر در آیات قران چنین فهمیده میشود که:
1 ـ شبقدر بهطور اختصاصی یک شب نیست، بلکه شبهای قدر وجود دارند. بهعبارت دیگر، با اینکه شب نزول قرآن، شبقدر بوده است، با این حال شبقدر بهمعنای عام نیز وجود دارد.
2 ـ ارزش این شب از هزار شب برتر است. زیرا که در این شب مسیر تحولات چند ماهه (تحولات کمی) تغییر کرده و مسیر تحرک و تحولات آینده تعیین میشود. این سرفصل تغییرات کیفی، نقطهیی است که در آن ملائکه (مبادی و مبانی قوا) و روح (جوهر و جانمایه پدیدهها) به اذن خدا فرو فرستاده میشوند و «کل امر» یعنی کلیت مسیر حرکت پدیدهها و اشیا را معین و مقرر میسازند. بنابراین، شب قدر عصاره تمامی مراحل تکاملی قبلی را در خود دارد.
3 ـ روند تکامل در سراسر مسیر پرفراز و نشیب خود، گویای این حقیقت است که در چنین نقاطی، ارابه تکامل خیز برداشته و با یک جهش روبهپیش، بنبستها را درهم میشکند و سپس پدیده مورد نظر بهسوی «سلام» و یگانگی بهجلو پرتاب میشود.
سلام، معنای فلسفه توحید است. مطابق جهانبینی توحیدی، جوهر حرکات و تضادهای عینی، سلام و وحدت است. تضادها وسیله نیل به سلام و وحدت و یگانگی هستند.
در جریان یک انقلاب اجتماعی نیز نظام پوسیده قبلی با تحول جهشوار و دگرگونی انقلابی ـکه البته باز هم با رنج و خونریزی همراه استـ واژگون میشود و نظام جدیدی بهجای آن پایهریزی میشود. یعنی در مسیر تکامل جامعه بنبستی شکسته میشود و مناسباتی نو شکل میگیرد.
اکنون میتوانیم دریابیم که مطلعالفجر که در سوره قدر از آن صحبت شده است، همان نقطه حل تضاد، نقطه گرایش بهوحدت و نقطه خروج از تاریکی و بنبست است، که به روشنایی و دمیدن سپیده سحر تعبیر شده است.
بههمین ترتیب، بهلحاظ فردی نیز، وقتی انسان خودش مسألهیی را در درونش حل میکند، با آگاهی و اراده یکی از موانع رشد و تکامل خود را از میان برمیدارد. بهطور مثال فرد بر وابستگی، ترس، دوگانگی و خودخواهی، در درونش غلبه میکند. در اینجا او احساس میکند که از بنبست و تاریکی خارج میشود و بهسمت وحدت و سلام بهپیش میرود. یعنی فرد پس از عبور از مراحل کمی و فراز و نشیبها، سرانجام در یک نقطه عطف و سرفصل معین، با یک جهش، بر تضاد درونیش غلبه کرده و به دنیای جدیدی پا میگذارد.
حال اگر با چنین درکی، نگاهی به سرفصلهای مهم تاریخی بیندازیم، درمییابیم که چگونه در این شبهای قدرتاریخی، سرنوشت انسانها و جوامع رقم میخورد. مثلاً عاشورای حسینی، بهمثابه یک نقطه عطف بزرگ در تاریخ اسلام انقلابی، لیلةالقدری جاودانه است.
با درک پیام شکوهمند «قدر»، یقین خود را به دمیدن سپیده دم سلام و یگانگی، بر پهنه خاک وطن درزنجیر خود بیشتر میکنیم و بر تلاش خود برای تحقق این «قدر» پرشکوه وطن میافزاییم.
سلام هی حتی مطلعالفجر،
سلام بر آن شب، تا سپیدهدمان آزادی و رهایی.