در ا دامه روشنگریها درباره سیرک رسوای خامنهای مالکی در ورودی اشرف، اظهارات یکی دیگر از مجاهدان اشرفی به نام امیر ارسلان حسن زاده، آورده میشود:
امیر اصلان حسنزاده:
من امیر اصلان حسنزاده هستم نزدیک 100روزه درگیر یک جنگ کثیف روانی که در کیفیت و کمیت منحصر به این نظام فرومایه است شدهام کسانی که پدربزرگوارشون خائن بزرگ شیخ فضلالله نوریه و ما جوانان هر وقت تاریخ مشروطه رو میخوانیم و نگاه میکنیم به چهره کریهاش تف میاندازیم.
امیر اصلان حسنزاده:
من امیر اصلان حسنزاده هستم نزدیک 100روزه درگیر یک جنگ کثیف روانی که در کیفیت و کمیت منحصر به این نظام فرومایه است شدهام کسانی که پدربزرگوارشون خائن بزرگ شیخ فضلالله نوریه و ما جوانان هر وقت تاریخ مشروطه رو میخوانیم و نگاه میکنیم به چهره کریهاش تف میاندازیم.
البته که خمینی و خامنهای ولدهایی هستند که در شنائت و دنائت و سقفهای بزرگی زدند. آنها با تطمیع و رعب و وحشت و هر ابزاری که توانستهاند استفاده کردهاند دست به یک گروکشی کثیفی زدهاند و سراغ خانوادههای مجاهدین داخل رفتن به یک تعدادی حکم اعدام دادند به یک تعدادی حبس ابد دادن فقط به جرم اینکه با بچهاش مثلاًًًً تو اشرف رابطه داشته و یک تعدادی را هم از جمله مادر خود منو البته نامادری منو جلو در اشرف آورده، برای درهم شکستن به اصطلاح روحیه من. از آنجائیکه تا حالا نتوانستهاند هیچ مجاهد خلقی رو با تطمیع با وعده و وعید از مجاهدت بیندازند و از اشرف بیرون بکشند بهزعم خودشان، بیچاره مخصوصاً شیخک جماران حسابی قاطی کرده، اخه نه تو حساب کتاب خودش و نه تو حساب کتاب و ذهن دم و دنبالچههاش و کاسهلیسان نظامش جور در نمیاید که آخه چرا یک اشرفی یک اشرفی رو نمیتوانند از اشرف بیرون بکشند چرا اینها اشرف رو ول نمیکنند به همین خاطر این بار هم سراغ خانوادههای مجاهدین رفتند تا بلکه بتوانند از این طریق تحت تاثیر قرار دادن روابط عاطفی فی مابین بتوانند مثلاًًًً یکی رو ببرانندو از اشرف بیاورند بیرون.
واقعا زهی خیال باطل آخه نمیدانند اگه مجاهدین در طول تاریخ از دوران امام حسین تا سردار تا ستارخان تا باقر خان، اگر میخواستند واقعاً تحتتأثیر این روابط عاطفی خانوادگی قرار بگیرند که واقعاً هیچ وقت هیچ تاریخی برای ایران متصور نبود واقعاً هیچ جوان ایرانی که دیگه هویتی نداشت با چه شاخصی؟ خلاصه وقتی ما به تاریخ نگاه میکنیم با چه شاخصی؟ با چه هدفی؟ و با چه میعاری بایستی زندگی کنیم و زندگیمان را ادامه بدهیم اخه ما مسلمانها افتخارمان به امام حسین و صحنه عاشوراست ما ایرانیها افتخارمان به ستار و بابک و میرزا و پهلون و راد مردی همچون تختی و حبیب خبیری اینهاست ما به اینها نگاه میکنیم نه به کاشانی و نوری امثالهم.
همانطور که مصدق گفت در راه وطنش نه زن داره و نه بچه ما مجاهدین هم میگیم در راه وطمنان تا سرنگونی این نظام فاسد نه پدر داریم نه مادر داریم نه بچه داریم هیچی نداریم بلکه یک هدف داریم آن هم آزادی وطنمان است تا زمانیکه سرطان بزرگ تاریخ ایران با اسم مستعار ولایتفقیه هست تا زمانیکه پدر و مادر پیرمان از گرسنگی شب نمیتوانستند سر روی بالشت بگذاره تا زمانیکه پسران ایرانی بهخاطر فقر فساد تو جامعه رو به اعتیاد و خودکشی میگذارند تا زمانیکه دختران ایرانی بفروش میرسند، ما مجاهدین توی سازمان مجاهدین هستیم و آمادهایم جونمان را فدیه بکنیم آخه ما مجاهد خلقیم غیرت داریم این هم ظلم و ستم رو میبینیم نمیتوانیم حاشا کنیم بله عاطفه به این میگند ای کسانی که صدایم را میشنوید معنا و مفهموم عاطفه اینه، عاطفه یک انقلابی را نمیشه با چیزی خرید نمیشه با چیزی جایگزین کرد. این نوع عاطفهها فرق میکنه با آن عاطفه مادری که بچهاش رو پسرش رو از جمله مادر من پسرش رو بهخاطر مقاومت در مقابل فاشیسم حاکم بر ایران میفروشه این نوع عاطفهها فرق میکنه با اینجور عاطفهها این اسمش عاطفه نیست وکسی از شما تحت تاثیر آن قرار نگیره.
ایندفعه هم رژیم دجال این یکی رو کور خوانده بود آخه شیخ فرتوت نمیدانه که هر چقدر محاصره اشرف رو تنگتر کنه از طریق این بتهکار جانی مالکی هر چقدر بکشه هر چقدر بگیره ببنده ببره و الان هم اینها رو جلوی درب بیاوره مثلاًًًً بخواهد روحیه ما را بشکنه واقعا نمیدانه ما مجاهدین همه این سختیها رو همه این ابتلائات رو یک آزمایش میبینیم که خدا در مسیر ما قرار داده تا بیازماید ما را به انچه که میگفتیم. بله این فلسفه ماندگاری و پیروزی ما مجاهدینه و به همین خاطر میگیم بیا بیا بیا و بیشتر هم بیا و منتظر باش یک روزی ما سراغت میآییم.