متشکرم، متشکرم آقای رئیس، خانم رئیسجمهور. خانمها و آقایان. همکاران عزیز که از یک ایران دموکراتیک حمایت میکنید. برخی از ما سالهاست که درگیر این نبرد هستیم. اگر تا دیروز برخیها هنوز شک داشتند، امروزه دیگر هیچکس در مورد دورویی آخوند روحانی و دروغگویی او و دلایل اثباتی آن شکی ندارد. او به کمترین قولهایی که داده بود وفادار نماند. او خودش را بهعنوان یک رئیسجمهور مدره معرفی میکند، ولی عملکردش از سال 2013 تصریحات وی را رد میکنند. مهم است یادآوری کنم که بیش از 700 اعدام از زمان به قدرت رسیدن او صورت گرفته است. این یک رکورد غمانگیز بهشمار میرود. دو برابر دوران احمدینژاد. کابینهٴ او از افرادی تشکیل شده که از سالها پیش در فعالیتهای سرکوبگرانه شرکت دارند، از جمله در قتل بیش از 30هزار زندانی سیاسی در سال 1988. او به سرکوب کور، بیرحمانه و شیطانی ادامه میدهد و بر آن پافشاری میکند. من همچنین با شدیدترین لحن، حمله اخیر به زندانیان سیاسی زندان اوین را محکوم میکنم. برای زندانی، فقط حقوق و کرامت بشری باقی میماند و حتی در این زمینه هم به آنها اهانت شد.
امشب یک پیشنهاد دارم؛ ما از کمپ «لیبرتی» صحبت میکنیم. ولی خانم رئیسجمهور، عجب ریاکاری بزرگی است که این کمپ را «لیبرتی» نامگذاری کنند؛ یعنی کمپ آزادی، آن هم در جایی که هولناکترین قساوتهای تاریخ بشر و جهان در آن صورت میگیرند. بنابراین خانم رئیسجمهور، فکر میکنم امشب باید این اسم را از این کمپ بگیریم، چرا که گذاشتن نام آزادی بر روی چنین کمپی از نظر من یک ریاکاری بزرگ است و ننگی است برای حقوقبشر و تمام کسانی که به آن اهمیت میدهند. به همین ترتیب، تا دیروز بعضیها هنوز ادعا میکردند که ما نمیدانستیم. ولی امروز همه میدانند. و چون میدانیم، حق نداریم سکوت کنیم والا شریک جرم خواهیم بود. وقتی سکوت کنیم شریک جرم هستیم. و میخواهم خیلی ساده بگویم، خانم رئیسجمهور، من در دیدارهای قبلیمان گفته بودم، ولی فکر میکنم ضروری است که تکرار کنم. بعضیها گفتند که پیشرفتهایی وجود داشته، آخوند روحانی مدره است، دیگر با یک دیکتاتوری در ایران سر و کار نداریم. با این حرف که یک دیکتاتوری مدره است. چه کسی را مورد تمسخر قرار میدهیم؟ آیا دیکتاتور مدره وجود دارد؟ نه.
وقتی که خلقی را از حقوق پایهیی آزادی عقیده محروم میکنیم، از آزاد بودن محروم میکنیم، بهخاطر حرمت کلمات، فکر میکنم نمیشود از یک دیکتاتور مدره صحبت کرد. این یک دیکتاتوری است و دیکتاتوری ایران باید محکوم شود؛ مانند تمام دیکتاتورهای دیگر جهان. من خوب میدانم که بعضیها میگویند، باید تلاش کرد و ارتباط برقرار کرد. چرا که ارتباطات بین مردم به پیشرفت تکامل کمک میکند. شاید. ولی من باور دارم که وقتی در برابر دیکتاتورها قاطعیت نداشته باشیم، میدانیم به کجا کشیده خواهیم شد. وقتی در برابر رژیم نازی قاطعیت نداشتیم، میدانیم که ما را به کجا کشاند. و فکر میکنم امروز ما نمیتوانیم بپذیریم که مصالحه کنیم. ما بر سر کرامت انسانی و دموکراسی مصالحه نمیکنیم. بهطریق اولی وقتی در کشور حقوقبشر هستیم، کشور آزادی، برابری و برادری، ارزشهای انقلاب فرانسه است که در سراسر جهان گسترش پیدا کردند. امروزه در بسیاری کشورها برای آزادی میجنگند و سرود «مارسیز» را میخوانند. اگر ما حقوقی داریم، تکلیف هم داریم، بهطور خاص ما فرانسویها و پارلمانترهای فرانسه. من بهخوبی میدانم که بعضیها میگویند، باید روابط دیپلوماتیک داشته باشیم و روابط اقتصادی هم همینطور. حتماً میتوان در این رابطه بحث کرد. من معتقدم که نمیتوانیم ارزشهایمان را قربانی کنیم. نمیتوانیم اصولمان را قربانی کنیم، اصولی بنیادین که خود فرانسه را تشکیل میدهند. آیا ما فرانسویها میخواهیم سردمدار منفعتجویی اقتصادی باشیم. آیا این درست است؟ حتی اگر در یک وضعیت بحران اقتصادی هستیم که باعث میشود فرانسه نیاز داشته باشد به بازارهایی در خارج بیابد. فکر میکنم روحمان را میبازیم و معتقدم که نباید وارد معاملات اقتصادی بشویم که در آن ارزشهای جمهوری و ارزشهای فرانسه را قربانی کنیم. نمیخواهم سخنانم را زیاد طولانی کنم؛ چرا که خیلی چیزها گفته شد. خانم رئیسجمهور، ما شجاعت شما را ستایش میکنیم. در مورد ویکتور هوگو صحبت شد. او یک نویسندهٴ بزرگ بود. با نوشتههایش برای حقوقبشر و آزادی جنگید، برای حمایت از محرومترینها. او همچنین یک پارلمانتر بسیار بزرگ بود. او هم مانند شما تبعید را تجربه کرد. او هم مانند شما در تبعید بهسر میبرد. و فکر میکنم خیلی سمبلیک است که ما امروز در این سالن ویکتور هوگو در کنار شما هستیم. وقتی ما از شما بهعنوان رزمندگان آزادی ایران صحبت میکنیم، فکر کنم باید از واژههای مناسب استفاده کنیم؛ نباید از «مخالف» صحبت کرد. شما مخالفان نیستید. شما مقاومین هستید. و چون شما مقاوم هستید، ما در کنار شما ایستادهایم، برای آزادی و حقوقبشر. من امروز خیلی مفتخرم که این گردهمایی را در این سالن میبینم. اینجا پارلمانترها و پارلمانترهای سابق زیادی از منطقهٴ اورن هستند. همان منطقهیی که در جنگ جهانی دوم منطقهٴ مقاومت بود و انسانهای زیادی برای میهنشان و بازگشت جمهوری جنگیدند. خانم، بدانید که در اورن ما یک ضربالمثل داریم. ما برای آزادی احترام زیادی قائلیم و آنرا از طریق این جمله بیان میکنیم، من ابتدا آنرا به زبان اورنیا میگویم و برای آنهایی که متوجه نمیشوند آنرا به فرانسوی ترجمه میکنم. در اورن ما میگوییم «ما نبرد رها نمیکنیم و تسلیم نمیشویم». شما هم همینطور بودهاید و به همین دلیل است که در نبردی که شما بهپیش میبرید با هم هستیم».
امشب یک پیشنهاد دارم؛ ما از کمپ «لیبرتی» صحبت میکنیم. ولی خانم رئیسجمهور، عجب ریاکاری بزرگی است که این کمپ را «لیبرتی» نامگذاری کنند؛ یعنی کمپ آزادی، آن هم در جایی که هولناکترین قساوتهای تاریخ بشر و جهان در آن صورت میگیرند. بنابراین خانم رئیسجمهور، فکر میکنم امشب باید این اسم را از این کمپ بگیریم، چرا که گذاشتن نام آزادی بر روی چنین کمپی از نظر من یک ریاکاری بزرگ است و ننگی است برای حقوقبشر و تمام کسانی که به آن اهمیت میدهند. به همین ترتیب، تا دیروز بعضیها هنوز ادعا میکردند که ما نمیدانستیم. ولی امروز همه میدانند. و چون میدانیم، حق نداریم سکوت کنیم والا شریک جرم خواهیم بود. وقتی سکوت کنیم شریک جرم هستیم. و میخواهم خیلی ساده بگویم، خانم رئیسجمهور، من در دیدارهای قبلیمان گفته بودم، ولی فکر میکنم ضروری است که تکرار کنم. بعضیها گفتند که پیشرفتهایی وجود داشته، آخوند روحانی مدره است، دیگر با یک دیکتاتوری در ایران سر و کار نداریم. با این حرف که یک دیکتاتوری مدره است. چه کسی را مورد تمسخر قرار میدهیم؟ آیا دیکتاتور مدره وجود دارد؟ نه.
وقتی که خلقی را از حقوق پایهیی آزادی عقیده محروم میکنیم، از آزاد بودن محروم میکنیم، بهخاطر حرمت کلمات، فکر میکنم نمیشود از یک دیکتاتور مدره صحبت کرد. این یک دیکتاتوری است و دیکتاتوری ایران باید محکوم شود؛ مانند تمام دیکتاتورهای دیگر جهان. من خوب میدانم که بعضیها میگویند، باید تلاش کرد و ارتباط برقرار کرد. چرا که ارتباطات بین مردم به پیشرفت تکامل کمک میکند. شاید. ولی من باور دارم که وقتی در برابر دیکتاتورها قاطعیت نداشته باشیم، میدانیم به کجا کشیده خواهیم شد. وقتی در برابر رژیم نازی قاطعیت نداشتیم، میدانیم که ما را به کجا کشاند. و فکر میکنم امروز ما نمیتوانیم بپذیریم که مصالحه کنیم. ما بر سر کرامت انسانی و دموکراسی مصالحه نمیکنیم. بهطریق اولی وقتی در کشور حقوقبشر هستیم، کشور آزادی، برابری و برادری، ارزشهای انقلاب فرانسه است که در سراسر جهان گسترش پیدا کردند. امروزه در بسیاری کشورها برای آزادی میجنگند و سرود «مارسیز» را میخوانند. اگر ما حقوقی داریم، تکلیف هم داریم، بهطور خاص ما فرانسویها و پارلمانترهای فرانسه. من بهخوبی میدانم که بعضیها میگویند، باید روابط دیپلوماتیک داشته باشیم و روابط اقتصادی هم همینطور. حتماً میتوان در این رابطه بحث کرد. من معتقدم که نمیتوانیم ارزشهایمان را قربانی کنیم. نمیتوانیم اصولمان را قربانی کنیم، اصولی بنیادین که خود فرانسه را تشکیل میدهند. آیا ما فرانسویها میخواهیم سردمدار منفعتجویی اقتصادی باشیم. آیا این درست است؟ حتی اگر در یک وضعیت بحران اقتصادی هستیم که باعث میشود فرانسه نیاز داشته باشد به بازارهایی در خارج بیابد. فکر میکنم روحمان را میبازیم و معتقدم که نباید وارد معاملات اقتصادی بشویم که در آن ارزشهای جمهوری و ارزشهای فرانسه را قربانی کنیم. نمیخواهم سخنانم را زیاد طولانی کنم؛ چرا که خیلی چیزها گفته شد. خانم رئیسجمهور، ما شجاعت شما را ستایش میکنیم. در مورد ویکتور هوگو صحبت شد. او یک نویسندهٴ بزرگ بود. با نوشتههایش برای حقوقبشر و آزادی جنگید، برای حمایت از محرومترینها. او همچنین یک پارلمانتر بسیار بزرگ بود. او هم مانند شما تبعید را تجربه کرد. او هم مانند شما در تبعید بهسر میبرد. و فکر میکنم خیلی سمبلیک است که ما امروز در این سالن ویکتور هوگو در کنار شما هستیم. وقتی ما از شما بهعنوان رزمندگان آزادی ایران صحبت میکنیم، فکر کنم باید از واژههای مناسب استفاده کنیم؛ نباید از «مخالف» صحبت کرد. شما مخالفان نیستید. شما مقاومین هستید. و چون شما مقاوم هستید، ما در کنار شما ایستادهایم، برای آزادی و حقوقبشر. من امروز خیلی مفتخرم که این گردهمایی را در این سالن میبینم. اینجا پارلمانترها و پارلمانترهای سابق زیادی از منطقهٴ اورن هستند. همان منطقهیی که در جنگ جهانی دوم منطقهٴ مقاومت بود و انسانهای زیادی برای میهنشان و بازگشت جمهوری جنگیدند. خانم، بدانید که در اورن ما یک ضربالمثل داریم. ما برای آزادی احترام زیادی قائلیم و آنرا از طریق این جمله بیان میکنیم، من ابتدا آنرا به زبان اورنیا میگویم و برای آنهایی که متوجه نمیشوند آنرا به فرانسوی ترجمه میکنم. در اورن ما میگوییم «ما نبرد رها نمیکنیم و تسلیم نمیشویم». شما هم همینطور بودهاید و به همین دلیل است که در نبردی که شما بهپیش میبرید با هم هستیم».