پس از شکست مذاکرات هستهیی رژیم با کشورهای 1+5 در وین، عراقچی عضو تیم مذاکرهکننده هستهیی رژیم با فرار به جلو گفت اگر مذاکرات هستهیی شکست بخورد ”دنیا به آخرنمیرسد“.
عراقچی نگفت در صورت شکست مذاکرات و در دنیای رژیم ولایتفقیه که به آخر نمیرسد، رژیم آخوندی چطور و چگونه میخواهد با آثار تحریمها و فشارهای جدید غرب مقابله کند و نگذارد بیش از این، اقتصاد درهم شکسته رژیم به ورطه نابودی بیفتد و... ؟
اگر چنانچه دولت روحانی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات عجلهای ندارد، پس این همه اظهار خوشبینی مقامات دولت آخوند حسن روحانی و بهویژه ابراز خوشبینی شخص روحانی برای چیست؟
پس از شکست مذاکرات وین، زبان دلواپسان باند خامنهای علیه دولت روحانی و تیم مذاکراه کننده هستهیی درازتر شد.
ابراز خوشحالی این باند و رسانههای وابسته، آنقدر زیاد بود که کم مانده بود مجلس جشن و شکر گزاری نیز به راه بیندازند.
بنابراین بعید نیست که حرف عباس عراقچی واکنشی از سر استیصال در مقابل باند دلواپس و زبانهای دراز آنها باشد.
ضمنا حرف عراقچی (در صورت شکست مذاکرات دنیا به آخر نمیرسد) به مصداق سوت کشیدن در تاریکی است و در عالم سیاست کسی وقعی به آن نمیگذارد. زیرا شکست مذاکرات، تحریمهای بیشتر و شدیدتری را بهدنبال خواهد داشت، امری که نظام اساساً بهخاطر گریز از آن و جلوگیری از فروپاشی کامل اقتصاد درهم شکستهاش و بهخاطر ترس از خیزشهای مردمی و قیام گرسنگان، تن به آن داد و مجبور به نوشیدن جام زهر هستهیی و عقبنشینی از مواضع قبلیاش شد.
حرف عراقچی در صحنه بینالمللی نه تنها خریداری ندارد و کسی به آن وقع آنچنانی نمیگذارد، بلکه در میان باند رفسنجانی- روحانی نیز حرف و حدیثهایی را بهدنبال داشته است.
روزنامه مردمسالاری وابسته به باند رفسنجانی- روحانی، موضعگیری و حرفهای عراقچی را مورد نقد قرارداده و برعکس عراقچی معتقد است که دنیای نظام ولایتفقیه بهسر میآید و در صورت شکست مذاکرات نه تاکی از نظام ولایتفقیه باقی میماند و نه تاک نشان.
روزنامه مردمسالاری در رد حرفهای عراقچی، مینویسد: ”بازگشت به عقب به سود هیچ کدام نیست همانگونه که پس رفتن از مذاکرات در سال 2005 و پیمودن عبث آن تا دولت یازدهم به سود نبود. پس دوباره به نقطه صفر بازگشتن، صرف آن همه نیرو برای هیچ بوده است و این از راه صواب و منطق انسانی به دور است“
مردمسالاری سپس بهصورت محترمانه حرف عراقچی را رد میکند و عواقب شکست مذاکرات در دورههای قبلی و تحریمهای پیدرپی را به او یادآوری میکند که درگذشته ”چه حکایتی“ بر رژیم گذشته است: ”اما آن چنان که عراقچی گفت «اگر هم مذاکرات به نتیجه نرسد، دنیا به آخر نمیرسد» اگر چه از سر اضطرار گفت. هم ما و هم اهل نظر میدانند که چه حکایتی بر ما گذشته است. “
مردمسالاری دست افشانان و پای کوبانان شکست مذاکرات را خوش خیالان وبی خبرانی میداند که از دردهای تحریم چیزی نچشیدهاند و از دردها و هزینههای کمرشکن تحریمها بیخبرند و نمیدانند که در صورت شکست مذاکرات، نظام با چه چالشهای جدی (بخوانید خیزشها و اعتراضات مردمی علیه فقر وگرسنگی وشورش ارتش گرسنگان) مواجه خواهد شد: ”دست افشانان و پای کوبانان شکست خیالی مذاکرات با فضای شیرینی که در زندگی خود دارند و از دردهای مردم بیخبرند و از طرفی، نخواستهاند که گذر زمان و اقتضای حال و ضرورتهای جامعه ما را درک کنند، به نوعی دچار جمود فکری و خبط تحلیلیاند و چنین پیداست که بر مسندی نشستهاند که بزرگتر از قابلیت آنهاست. چون بدیهیترین امور را قادر به درک و هضم نیستند. و نمیدانند که بازگشت از راه رفته، در آینده خیلی نزدیک، جامعه ما را در امور داخلی با چالشهای جدی روبهرو خواهد کرد و خدای ناکرده شرایط سختی پیش میآورد که «نه از تاک نشان میماند و نه از تاک نشان».
ملاحظه میشود که بهرغم حرفهای عراقچی، از نظر این روزنامه اتفاقاً دنیای رژیم آخوندی به آخر میرسد، خصوصاً آنجا که به صراحت وحشتش را از چالشهای جدی ابراز میکند که این چالشهای جدی ”خدای ناکرده شرایط سختی پیش میآورد“ که ”نه ازتاک نشان میماند و نه ازتاک نشان“.
البته باید گفت نویسنده اظهارات فوق را قدری شرمگینانه و از سر احتیاط و مصلحت نظام ولایتفقیه ابرازکرده است، وگرنه چه کسی نمیداند که منظور نویسنده از ”تاک“ رژیم آخوندی و نظام ولایتفقیه و از ”تاک نشان “سران فاسد و جنایتکار آن بهخصوص شخص ولیفقیه است.
ملاحظه میشود که فرار به جلو عراقچی و سوت درتاریکی کشیدن او، بیشتر مصرف شیره مالیدن بر سر نیروهای نظام ولایت و مصرف جنگ باندی دارد، و گرنه ”عقلای“ باند رفسنجانی- روحانی و احتمالاً همین عباس عراقچی هم خوب میدانند که به قول معروف در بر آن پاشنه دیگر نمیچرخد. یعنی اینکه نه رژیم، رژیم سال 2005 است و نه شرایط جهانی این اجازه را به رژیم میدهد که خوش و خرم به عقب برگردد و ”مقام ولایت“ بدون هزینه سنگین بتواند دستور راه اندازی تأسیسات غنیسازی 20 درصد و... را بدهد.
عراقچی نگفت در صورت شکست مذاکرات و در دنیای رژیم ولایتفقیه که به آخر نمیرسد، رژیم آخوندی چطور و چگونه میخواهد با آثار تحریمها و فشارهای جدید غرب مقابله کند و نگذارد بیش از این، اقتصاد درهم شکسته رژیم به ورطه نابودی بیفتد و... ؟
اگر چنانچه دولت روحانی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات عجلهای ندارد، پس این همه اظهار خوشبینی مقامات دولت آخوند حسن روحانی و بهویژه ابراز خوشبینی شخص روحانی برای چیست؟
پس از شکست مذاکرات وین، زبان دلواپسان باند خامنهای علیه دولت روحانی و تیم مذاکراه کننده هستهیی درازتر شد.
ابراز خوشحالی این باند و رسانههای وابسته، آنقدر زیاد بود که کم مانده بود مجلس جشن و شکر گزاری نیز به راه بیندازند.
بنابراین بعید نیست که حرف عباس عراقچی واکنشی از سر استیصال در مقابل باند دلواپس و زبانهای دراز آنها باشد.
ضمنا حرف عراقچی (در صورت شکست مذاکرات دنیا به آخر نمیرسد) به مصداق سوت کشیدن در تاریکی است و در عالم سیاست کسی وقعی به آن نمیگذارد. زیرا شکست مذاکرات، تحریمهای بیشتر و شدیدتری را بهدنبال خواهد داشت، امری که نظام اساساً بهخاطر گریز از آن و جلوگیری از فروپاشی کامل اقتصاد درهم شکستهاش و بهخاطر ترس از خیزشهای مردمی و قیام گرسنگان، تن به آن داد و مجبور به نوشیدن جام زهر هستهیی و عقبنشینی از مواضع قبلیاش شد.
حرف عراقچی در صحنه بینالمللی نه تنها خریداری ندارد و کسی به آن وقع آنچنانی نمیگذارد، بلکه در میان باند رفسنجانی- روحانی نیز حرف و حدیثهایی را بهدنبال داشته است.
روزنامه مردمسالاری وابسته به باند رفسنجانی- روحانی، موضعگیری و حرفهای عراقچی را مورد نقد قرارداده و برعکس عراقچی معتقد است که دنیای نظام ولایتفقیه بهسر میآید و در صورت شکست مذاکرات نه تاکی از نظام ولایتفقیه باقی میماند و نه تاک نشان.
روزنامه مردمسالاری در رد حرفهای عراقچی، مینویسد: ”بازگشت به عقب به سود هیچ کدام نیست همانگونه که پس رفتن از مذاکرات در سال 2005 و پیمودن عبث آن تا دولت یازدهم به سود نبود. پس دوباره به نقطه صفر بازگشتن، صرف آن همه نیرو برای هیچ بوده است و این از راه صواب و منطق انسانی به دور است“
مردمسالاری سپس بهصورت محترمانه حرف عراقچی را رد میکند و عواقب شکست مذاکرات در دورههای قبلی و تحریمهای پیدرپی را به او یادآوری میکند که درگذشته ”چه حکایتی“ بر رژیم گذشته است: ”اما آن چنان که عراقچی گفت «اگر هم مذاکرات به نتیجه نرسد، دنیا به آخر نمیرسد» اگر چه از سر اضطرار گفت. هم ما و هم اهل نظر میدانند که چه حکایتی بر ما گذشته است. “
مردمسالاری دست افشانان و پای کوبانان شکست مذاکرات را خوش خیالان وبی خبرانی میداند که از دردهای تحریم چیزی نچشیدهاند و از دردها و هزینههای کمرشکن تحریمها بیخبرند و نمیدانند که در صورت شکست مذاکرات، نظام با چه چالشهای جدی (بخوانید خیزشها و اعتراضات مردمی علیه فقر وگرسنگی وشورش ارتش گرسنگان) مواجه خواهد شد: ”دست افشانان و پای کوبانان شکست خیالی مذاکرات با فضای شیرینی که در زندگی خود دارند و از دردهای مردم بیخبرند و از طرفی، نخواستهاند که گذر زمان و اقتضای حال و ضرورتهای جامعه ما را درک کنند، به نوعی دچار جمود فکری و خبط تحلیلیاند و چنین پیداست که بر مسندی نشستهاند که بزرگتر از قابلیت آنهاست. چون بدیهیترین امور را قادر به درک و هضم نیستند. و نمیدانند که بازگشت از راه رفته، در آینده خیلی نزدیک، جامعه ما را در امور داخلی با چالشهای جدی روبهرو خواهد کرد و خدای ناکرده شرایط سختی پیش میآورد که «نه از تاک نشان میماند و نه از تاک نشان».
ملاحظه میشود که بهرغم حرفهای عراقچی، از نظر این روزنامه اتفاقاً دنیای رژیم آخوندی به آخر میرسد، خصوصاً آنجا که به صراحت وحشتش را از چالشهای جدی ابراز میکند که این چالشهای جدی ”خدای ناکرده شرایط سختی پیش میآورد“ که ”نه ازتاک نشان میماند و نه ازتاک نشان“.
البته باید گفت نویسنده اظهارات فوق را قدری شرمگینانه و از سر احتیاط و مصلحت نظام ولایتفقیه ابرازکرده است، وگرنه چه کسی نمیداند که منظور نویسنده از ”تاک“ رژیم آخوندی و نظام ولایتفقیه و از ”تاک نشان “سران فاسد و جنایتکار آن بهخصوص شخص ولیفقیه است.
ملاحظه میشود که فرار به جلو عراقچی و سوت درتاریکی کشیدن او، بیشتر مصرف شیره مالیدن بر سر نیروهای نظام ولایت و مصرف جنگ باندی دارد، و گرنه ”عقلای“ باند رفسنجانی- روحانی و احتمالاً همین عباس عراقچی هم خوب میدانند که به قول معروف در بر آن پاشنه دیگر نمیچرخد. یعنی اینکه نه رژیم، رژیم سال 2005 است و نه شرایط جهانی این اجازه را به رژیم میدهد که خوش و خرم به عقب برگردد و ”مقام ولایت“ بدون هزینه سنگین بتواند دستور راه اندازی تأسیسات غنیسازی 20 درصد و... را بدهد.