سران و سردمداران رژیم از جمله علی خامنهای و آخوند حسن روحانی و مهرههای حکومتی دائم از فساد و قوانین و مکانیسمهای مبارزه با آن حرف میزنند، اما از آنجا که تاروپود نظام با فساد تنیده شده است، هیچگاه حرفها و شعارها در مورد مبارزه با فساد جنبه عملی پیدا نمیکنند، بلکه روز به روز ابعاد وسیعتری از آن بیرون میزند.
افشای گوشههایی از فساد در سالهای اخیر از جمله اختلاسهای چند هزارمیلیارد تومانی، مفاسد بانکی، فرارهای مالیاتی، موضوع قاچاق کالا و درآمد 25 تا 30میلیاردی آن برای نهادهای رسمی رژیم از جمله سپاه پاسداران ضدخلقی و... تازه به گفته رفسنجانی نک کوه یخ در دریای فساد رژیم ولایت است و هر حرفی هم تحت عنوان مبارزه با فساد تنها یک فریب است زیرا چاقو دسته خودش را نمیبرد. وقتی سران فاسدند تکلیف روشن است. افشاگریها هم نه بهخاطر دلسوزی برای اموال به یغما رفته مردم و مبارزه با فساد، بلکه در راستای منافع باندی و جنگ قدرت صورت میگیرد.
پس از افشای حقوقهای نجومی و افشای فساد در شهرداری تهران، در روزهای اخیر حرف و حدیثهایی در رسانههای باند خامنهای در زمینه فساد در صنعت نفت و پتروشیمی و قراردادهای نفتی در جریان است.
آنطور که رسانههای باند خامنهای روایت میکنند، مافیاهایی در صنعت نفت و پتروشیمی وجود دارند که رقم های چند صد میلیون دلاری و بیشتر از آن را به جیب میزنند، و کسانی را که قصد افشای این موارد را دارند تهدید به حذف فیزیکی میکنند.
کیهان خامنهای 9شهریور 95 ضمن کم اهمیت دانستن رقمهای حقوقهای نجومی نسبت به دزدیهایی که از طریق قراردادهای نفتی صورت میگیرد مینویسد: ”: این رقمهای چندصد میلیونی البته در مقابل رشوه چند ده میلیون دلاری قراردادهای نفت و گاز استات اویل یا کرسنت، خرده پول است. رقم خسارت و جریمه 30 تا 50 میلیارد دلاری برای قرارداد کرسنت که گاز ایران را برای 25سال و 14 برابر زیر قیمت به طرف اماراتی میفروخت، معادل کل درآمد نفتی یک ساله ایران است! “.
این روزنامه سپس به یک مورد از تهدید اعضای هیأت تحقیق و تفحص درصنعت نفت و قراردادهای نفتی توسط مافیا وابسته به دولت در شرکت نفت اشاره میکند: ”تیرماه 1380 عباسعلی نورا از نمایندگان سابق مجلس در مصاحبهیی تصریح کرد «نمیدانم تحقیق و تفحص چه قدر جواب میدهد. از من خواسته شد در بازرسی قراردادهای بیع متقابل با سازمان بازرسی کل کشور همکاری کنم... در داخل شرکت نفت عدهیی به من گفتند فلانی اینجا خطر شما را تهدید میکند، اینجا معاملهها به ریال نیست، به دلار است. در یک معامله یک میلیارد دلاری اگر کسی یک درصد پورسانت بگیرد، میشود 10 میلیون دلار. آن طرف با این پول میتواند هزینه کند که در روزنامهها تو را بدنام کنند، بچهات را زیر ماشین بگیرند، کارهایت را عقیم کنند... حجم پورسانتها و رانتهای این حوزه معادل صادرات غیرنفتی کشور (قریب2 میلیارد دلار) است؛ یعنی اگر این رانتخواریها و پورسانتها برداشته شود، به اندازه همان صادرات غیرنفتی میشود».
در مورد فساد رانتی در پتروشیمی نیز کیهان مینویسد: ”جدال بر سر رانت در بازار پتروشیمی شدت گرفته است. روزنامه همشهری با انتشار این مطلب نوشت: دولت به مصوبات خودش هم عمل نمیکند. پارسال هیأت دولت مصوبهیی را برای خروج از رکود تصویب کرد که بر اساس آن باید همه محصولات پتروشیمی از طریق بورس کالا عرضه میشد اما اعداد نشان میدهد فقط 6 درصد محصولات پتروشیمی در بورس کالا فروخته میشود.
هر چند هیچ رقمی وجود ندارد که نشان دهد واسطهها خارج از بورس کالا برای فروش محصولات پتروشیمی چه مقدار کارمزد دریافت میکنند اما اگر این کارمزد عددی بین یک درصد تا 100 درصد باشد بهطور میانگین سالانه 200 میلیون دلار تا 2 میلیارد دلار سود نصیب واسطههای پتروشیمی خارج از بورس کالا خواهد شد“.
وطن امروز روزنامه دیگر باند خامنهای9شهریور95 در مورد قراردادهای نفتی مینویسد: ”اول رازآلود و مبهم بودن و محرمانه بودن محتوا یا بخشهایی از محتوای مذاکرات و قراردادها، دوم غیرقابل بحث بودن محتواها و مطلقانگاری و صفر و یک دیدن در پذیرش یا عدم پذیرش آنها
مدتهاست راه نقد برخی دستهگلهای خسارتآفرین تیم فعلی نفتی که باعث محکومیت چندده میلیارد دلاری کشور در محاکم بینالمللی شده عملاً در مطبوعات بسته است و اگر کسی چیزی بنویسد دیگر کلاً نمیتواند چیزی بنویسد! “.
روزنامه رسالت نیز در مورد مغشوش بودن قراردادهای نفتی با شرکتهای خارجی توسط وزارت نفت دولت روحانی مینویسد: ”اگر نیمی از این امتیازاتی که در قراردادهای نفتی، سخاوتمندانه به خارجیها داده میشود، به شرکتهای ایرانی داده شود، نفت را از عمق دریای عمان و خلیج فارس در سفرههای مشترک در کوتاهترین وقت ممکن تحویل وزارت نفت میدهند“.
اینها گوشههایی از فساد و به تاراج دادن اموال مردم ایران توسط باند رفسنجانی- روحانی و بهویژه دولت روحانی در صنعت نفت و پتروشیمی است، اما از آنجا که تمامیت این رژیم در این امر دخیل است و دعوا تنها بر سر چاپیدن بیشتر اموال ملت ایران است، بنابراین این باند و آن باند ندارد. حرفهای آخوند مصباحی مقدم در مورد فساد در دولت پاسدار احمدینژاد این فساد فراگیر را به خوبی نشان میدهد. او بدون اینکه نیاز به آمار و ارقام داشته باشد در چند جمله کوتاه عمق فساد در دولت پاکدستان! را بیان میکند و میگوید: ”احمدینژاد سرمایههای ملی را برای اهداف فردگرایانه خودش هزینه کرد و درآمد سرشار نفت را در این دوره بهنوعی هزینه کرد که فواید آن برای ملت محسوس نبود“. این حرف مصباحی مقدم از جانب کسی است که خودش از مهرههای بالایی و مؤثر در باند خامنهای، و در دوره 8ساله احمدینژاد مدتها از حامیان او بود.
واضح است که موارد فوق گوشههایی از فساد در حاکمیت پلید ولایتفقیه است، و یقینا روزی که تمامی پردهها کنار برود و رازهای پنهان فساد از نهانخانههای رژیم ولایت توسط مردم ایران به تمامه بیرون کشیده شود، تازه روشن میشود که این نظام به واقع ”یهلک الحرث والنسل “بوده است. روزی که طبعاً روز مظلوم یعنی مردم ایران و حسابرسی از ظالمان یعنی رژیم پلید آخوندی است.
افشای گوشههایی از فساد در سالهای اخیر از جمله اختلاسهای چند هزارمیلیارد تومانی، مفاسد بانکی، فرارهای مالیاتی، موضوع قاچاق کالا و درآمد 25 تا 30میلیاردی آن برای نهادهای رسمی رژیم از جمله سپاه پاسداران ضدخلقی و... تازه به گفته رفسنجانی نک کوه یخ در دریای فساد رژیم ولایت است و هر حرفی هم تحت عنوان مبارزه با فساد تنها یک فریب است زیرا چاقو دسته خودش را نمیبرد. وقتی سران فاسدند تکلیف روشن است. افشاگریها هم نه بهخاطر دلسوزی برای اموال به یغما رفته مردم و مبارزه با فساد، بلکه در راستای منافع باندی و جنگ قدرت صورت میگیرد.
پس از افشای حقوقهای نجومی و افشای فساد در شهرداری تهران، در روزهای اخیر حرف و حدیثهایی در رسانههای باند خامنهای در زمینه فساد در صنعت نفت و پتروشیمی و قراردادهای نفتی در جریان است.
آنطور که رسانههای باند خامنهای روایت میکنند، مافیاهایی در صنعت نفت و پتروشیمی وجود دارند که رقم های چند صد میلیون دلاری و بیشتر از آن را به جیب میزنند، و کسانی را که قصد افشای این موارد را دارند تهدید به حذف فیزیکی میکنند.
کیهان خامنهای 9شهریور 95 ضمن کم اهمیت دانستن رقمهای حقوقهای نجومی نسبت به دزدیهایی که از طریق قراردادهای نفتی صورت میگیرد مینویسد: ”: این رقمهای چندصد میلیونی البته در مقابل رشوه چند ده میلیون دلاری قراردادهای نفت و گاز استات اویل یا کرسنت، خرده پول است. رقم خسارت و جریمه 30 تا 50 میلیارد دلاری برای قرارداد کرسنت که گاز ایران را برای 25سال و 14 برابر زیر قیمت به طرف اماراتی میفروخت، معادل کل درآمد نفتی یک ساله ایران است! “.
این روزنامه سپس به یک مورد از تهدید اعضای هیأت تحقیق و تفحص درصنعت نفت و قراردادهای نفتی توسط مافیا وابسته به دولت در شرکت نفت اشاره میکند: ”تیرماه 1380 عباسعلی نورا از نمایندگان سابق مجلس در مصاحبهیی تصریح کرد «نمیدانم تحقیق و تفحص چه قدر جواب میدهد. از من خواسته شد در بازرسی قراردادهای بیع متقابل با سازمان بازرسی کل کشور همکاری کنم... در داخل شرکت نفت عدهیی به من گفتند فلانی اینجا خطر شما را تهدید میکند، اینجا معاملهها به ریال نیست، به دلار است. در یک معامله یک میلیارد دلاری اگر کسی یک درصد پورسانت بگیرد، میشود 10 میلیون دلار. آن طرف با این پول میتواند هزینه کند که در روزنامهها تو را بدنام کنند، بچهات را زیر ماشین بگیرند، کارهایت را عقیم کنند... حجم پورسانتها و رانتهای این حوزه معادل صادرات غیرنفتی کشور (قریب2 میلیارد دلار) است؛ یعنی اگر این رانتخواریها و پورسانتها برداشته شود، به اندازه همان صادرات غیرنفتی میشود».
در مورد فساد رانتی در پتروشیمی نیز کیهان مینویسد: ”جدال بر سر رانت در بازار پتروشیمی شدت گرفته است. روزنامه همشهری با انتشار این مطلب نوشت: دولت به مصوبات خودش هم عمل نمیکند. پارسال هیأت دولت مصوبهیی را برای خروج از رکود تصویب کرد که بر اساس آن باید همه محصولات پتروشیمی از طریق بورس کالا عرضه میشد اما اعداد نشان میدهد فقط 6 درصد محصولات پتروشیمی در بورس کالا فروخته میشود.
هر چند هیچ رقمی وجود ندارد که نشان دهد واسطهها خارج از بورس کالا برای فروش محصولات پتروشیمی چه مقدار کارمزد دریافت میکنند اما اگر این کارمزد عددی بین یک درصد تا 100 درصد باشد بهطور میانگین سالانه 200 میلیون دلار تا 2 میلیارد دلار سود نصیب واسطههای پتروشیمی خارج از بورس کالا خواهد شد“.
وطن امروز روزنامه دیگر باند خامنهای9شهریور95 در مورد قراردادهای نفتی مینویسد: ”اول رازآلود و مبهم بودن و محرمانه بودن محتوا یا بخشهایی از محتوای مذاکرات و قراردادها، دوم غیرقابل بحث بودن محتواها و مطلقانگاری و صفر و یک دیدن در پذیرش یا عدم پذیرش آنها
مدتهاست راه نقد برخی دستهگلهای خسارتآفرین تیم فعلی نفتی که باعث محکومیت چندده میلیارد دلاری کشور در محاکم بینالمللی شده عملاً در مطبوعات بسته است و اگر کسی چیزی بنویسد دیگر کلاً نمیتواند چیزی بنویسد! “.
روزنامه رسالت نیز در مورد مغشوش بودن قراردادهای نفتی با شرکتهای خارجی توسط وزارت نفت دولت روحانی مینویسد: ”اگر نیمی از این امتیازاتی که در قراردادهای نفتی، سخاوتمندانه به خارجیها داده میشود، به شرکتهای ایرانی داده شود، نفت را از عمق دریای عمان و خلیج فارس در سفرههای مشترک در کوتاهترین وقت ممکن تحویل وزارت نفت میدهند“.
اینها گوشههایی از فساد و به تاراج دادن اموال مردم ایران توسط باند رفسنجانی- روحانی و بهویژه دولت روحانی در صنعت نفت و پتروشیمی است، اما از آنجا که تمامیت این رژیم در این امر دخیل است و دعوا تنها بر سر چاپیدن بیشتر اموال ملت ایران است، بنابراین این باند و آن باند ندارد. حرفهای آخوند مصباحی مقدم در مورد فساد در دولت پاسدار احمدینژاد این فساد فراگیر را به خوبی نشان میدهد. او بدون اینکه نیاز به آمار و ارقام داشته باشد در چند جمله کوتاه عمق فساد در دولت پاکدستان! را بیان میکند و میگوید: ”احمدینژاد سرمایههای ملی را برای اهداف فردگرایانه خودش هزینه کرد و درآمد سرشار نفت را در این دوره بهنوعی هزینه کرد که فواید آن برای ملت محسوس نبود“. این حرف مصباحی مقدم از جانب کسی است که خودش از مهرههای بالایی و مؤثر در باند خامنهای، و در دوره 8ساله احمدینژاد مدتها از حامیان او بود.
واضح است که موارد فوق گوشههایی از فساد در حاکمیت پلید ولایتفقیه است، و یقینا روزی که تمامی پردهها کنار برود و رازهای پنهان فساد از نهانخانههای رژیم ولایت توسط مردم ایران به تمامه بیرون کشیده شود، تازه روشن میشود که این نظام به واقع ”یهلک الحرث والنسل “بوده است. روزی که طبعاً روز مظلوم یعنی مردم ایران و حسابرسی از ظالمان یعنی رژیم پلید آخوندی است.