استراون استیونسون در مطلبی با عنوان «زنان ایران راه آزادی را هموار می‌کنند» که در تاون‌هال پنجشنبه ۲۰مهر ۱۴۰۲ منتشر شده است نوشت: رژیم ایران مانند دایناسوری است که نتوانسته شهاب سنگی را ببیند که به سمت زمین پرتاب می‌شود و باعث انقراض آن می‌شود.
آخوندها به جای پاسخ به فریادهای دهها میلیون نفری که در پی قتل مهسا امینی، دختر جوان کرد که توسط گشت ارشاد در تهران تا حد مرگ مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود، به خیابان‌ها ریختند، تصمیم گرفتند محدودیتهای شدیدتری را برای زنان اعمال کنند. حالا با بازتاب‌های حیرت‌انگیز اتفاقی که برای مهسا امینی افتاده، دختر جوان کرد دیگری پس از درگیری با مأموران زن گشت ارشاد در متروی تهران به کما رفته است.
آرمیتا گراوند، ۱۶ ساله، پس از دستگیری با مأموران بدنام گشت ارشاد در ایستگاه مترو شهدا در تاریخ ۱ اکتبر، با جراحات شدیدی روبه‌رو شد. گرچه گراوند ساکن تهران است، اهل شهر کرمانشاه در غرب ایران است. وی در بیمارستان فجر تهران تحت تدابیر شدید امنیتی بستری است. حتی خانواده خودش هم از ملاقات با او منع شده است. مریم لطفی، روزنامه‌نگار روزنامه دولتی شرق، پس از این حادثه به‌دنبال مراجعه به بیمارستان برای تهیه گزارش در این باره بود که بلافاصله بازداشت شد. اما مقامات رژیم با انعکاس آنچه پس از مرگ مهسا امینی گفتند، ضرب و شتم آرمیتا گراوند توسط نیروهای امنیتی را تکذیب می‌کنند و اصرار دارند که او به‌دلیل فشار خون پایین «بیهوش» شده است. زمانی که مهسا امینی درگذشت، گزارش پزشکی قانونی ایران منکر مرگ او بر اثر ضربات وارده به سر و دست و پا در حین بازداشت گشت ارشاد ایران شد و سعی کرد مرگ او را به شرایط پزشکی قبلی مرتبط کند که خانواده‌اش صریحاً آن را رد کردند.
آخوندها باید حقیقت را پنهان کنند. آنها از این‌که قیام دیگری ممکن است رژیم مذهبی آنها را فرا گیرد و آنها را از قدرت ببرد، وحشت دارند. پس از چندین ماه تظاهرات که تا سال ۲۰۲۳ ادامه یافت و منجر به کشته شدن بیش از ۷۵۰معترض و دستگیری بیش از ۳۰۰۰۰نفر شد، آخوندها امنیت را دوچندان کردند و در سال جاری تاکنون بیش از ۶۰۰نفر را به‌دار آویخته‌اند تا مردم را بترسانند. آنها برای هر گونه افزایش تنش اجتماعی در حالت آماده‌باش هستند. این پرونده در رسانه‌های اجتماعی مورد توجه شدید قرار گرفته است، به‌طوری که فیلمی از این حادثه توسط برخی موجود است که گفته می‌شود نشان می‌دهد این نوجوان با دوستان خود و ظاهراً بی‌حجاب توسط مأموران زن پلیس در داخل مترو هل داده می‌شود. ظاهراً او از ناحیه سر آسیب جدی دیده است.
مقامات رژیم آخوندی به جای کاهش قوانین پوشش زن‌ستیزانه خود، فشار جدیدی را برای سرکوب زنانی که از قوانین سختگیرانه پوشش جمهوری اسلامی، از جمله حجاب اجباری سرپیچی می‌کنند، آغاز کرده‌اند. به‌گفته مرکز حقوق‌بشر در ایران (CHRI) مستقر در نیویورک، زنان و دختران «پس از فعال‌سازی مجدد گشتهای پلیس با حجاب اجباری توسط جمهوری اسلامی، با خشونت، دستگیریهای خودسرانه و تشدید تبعیض مواجه می‌شوند». نمایندگان مجلس در پایان ماه سپتامبر به لایحه‌یی رأی دادند که به موجب آن «حمایت از فرهنگ حجاب و عفاف» اجباری می‌شود و مجازات‌های زنانی که قوانین سختگیرانه پوشش اسلامی را نادیده می‌گیرند را تشدید می‌کند. رسانه‌های دولتی گزارش دادند که بر اساس این لایحه جدید، زنانی که از روسری یا لباس مناسب خودداری کنند، تا ۱۰سال حبس خواهند داشت.
در اقدامی قابل پیش‌بینی، مقامات رژیم گشتهای ارشاد را تشدید کرده و هزاران دوربین نظارتی را در میادین عمومی و مراکز خرید برای شناسایی مجرمان زن نصب کرده‌اند. حتی برخی از مشاغل به‌دلیل اجازه ورود زنان بدون حجاب به محل خود بسته شده‌اند. دوربینهای مداربسته از زنان در اتومبیل‌های خود فیلم می‌گیرد و به کلانتریهای محلی احضار می‌شوند و در آنجا مجبور به پرداخت جریمه‌های سنگین به‌دلیل بی‌حجابی هستند. تکرار جرم منجر به حبس می‌شود.
سیاست ترس، کلید تسلط حاکمان دین سالار جمهوری اسلامی به مدت ۴۴سال بوده است. زنان از حضور در فوتبال یا سایر رویدادهای ورزشی مردانه منع شده‌اند. رهبر سالخورده و غیرمنطقی خامنه‌ای حتی دستور داده است که شخصیت‌های کارتونی زن باید به درستی پوشش داده شوند.
زنان بی‌باک ایرانی در خط مقدم تداوم خیزش اعتراضات، خواهان سرنگونی دیکتاتوری مذهبی و زن‌ستیز هستند. جوانان برای پیوستن به واحدهای مقاومت در حال رشد مجاهدین خلق ایران که اکنون در همه شهرهای ایران حضور دارند هجوم آورده‌اند. کانون‌های شورشی سازمان مجاهدین مقرهای فرماندهی و دفاتر سپاه پاسداران که گشتاپو رژیم است را به آتش کشیده‌اند. آنها مجسمه‌های رژیم و بنرهای خامنه‌ای را تخریب کرده‌اند و پوسترهای مریم رجوی، رهبر اپوزیسیون اصلی دموکراتیک شورای ملی مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران را چسبانده‌اند.
آخوندها از ترس مرگ آرمیتا گراوند ۱۶ساله می‌لرزند. این جرقه‌ای است که می‌تواند فوران آتشفشانی را در ایران شعله‌ور کند، آخوندها را از قدرت ببرد و آزادی، عدالت، دموکراسی، حقوق زنان و حقوق‌بشر را به ۷۵میلیون ایرانی که برای مدت طولانی از ظلم و ستم رنج برده‌اند بازگرداند.
