رضا شاکرمی دادستان جنایتکار رژیم در کرج به اقدامات سرکوبگرانه علیه مردم این شهر اعتراف کرد و گفت: «در سال گذشته بیش از 1300 خودرو و 29 رستوران را در کرج توقیف و پلمب کردند» . دادستان جنایتکار کرج این اقدام سرکوبگرانه را توجیه کرد و اضافه کرد که: «این خودروها به دلایلی از قبیل عدم رعایت حجاب شرعی، دورکردن و ایجاد آلودگی صوتی توقیف شدن» و علت پلمپ رستورانها را هم برگزاری مراسم به شکل مختلط عنوان کرد.
این یک نمونه از موج سرکوب آخوندهاست که بهویژه با فرارسیدن فصل گرما دوچندان شده است. اما آیا این سرکوب برای رژیم نتیجهیی دارد؟ ! پاسخ را از زبان علی مطهری عضو مجلس ارتجاع بخوانیم.
«اگر امامان از ابتدا با مخالفان با زور و درگیری و بگیر و ببند مواجه میشدند, قطعاً امروز چیزی از اسلام باقی نمیماند و اگر میبینید امروز اروپائیان از دین گریختهاند بهخاطر سختگیریها و بگیر و ببندهایی بوده است که روزگاری کلیسا بر مردم روا داشته و اجازه ابراز عقیده به آنها نمیداده است» . (یکی از سایتهای باند مغلوب 22 اردیبشهت95)
این مهرهٴ نظام تلویحاً هشدار میدهد که «زور و درگیری و بگیر و ببند» پاسخگوی بقای نظام نیست و نظام قرونوسطایی ولایتفقیه را با همتای خودش در قرون وسطا مقایسه میکند. جالب اینجاست که این کارگزار رژیم در ادامه اعتراف میکند که در حاکمیت آخوندی هر صدای مخالفی خاموش میشود، حتی اگر از مهرههای شناخته شده خود نظام باشد. «عدهیی در کشور حق اعتراض را قبول ندارند و این نگاه موجب ایجاد حوادث سال ۸۸ شد. ... وقتی یک جوانی مثل ستار بهشتی زیر شکنجه میمیرد و وقتی میخواهیم اعتراض کنیم میگویند کتمان کن, این غلط است. اینجا احتمال اینکه ظلم غلبه پیدا کند وجود دارد. » (همان منبع)
آری، اینها اعترافهای است ناگزیر به سرکوب و شکنجه. حالا این سؤال پیش میآید که چطور شده است که این مهرهٴ نظام به چنین اعترافهای پرداخته است؟ ! آیا تغییر ماهیت داده؟ آیا مخالف سرکوب است و دلش برای حق و حقوق مردم و بهویژه جوانها سوخته است؟ !... پاسخ مشخص است، چرا که خود این کارگزار رژیم از مدافعان سرسخت حجاب اجباری و طرح های سرکوبگرانهٴ گشت ارشاد است، طوری که حتی به دولت احمدینژاد هم خرده میگرفت که در زمینه سرکوب اجتماعی کم میگذارد. حتی در همین صحبتهایش هم وقتی در مقابل سوالی در رابطه با طرح گشتهای نامحسوس قرار میگیرد، اینطور پاسخ میدهد: «این مأموران فقط به حجاب کار ندارند. اصل قضیه این است که آنها قرار است خفتگیری ها, زورگیریها و دزدیها را خارج از ساعت اداری اعلام کنند که بدحجابی هم یکی از زیرمجموعههای این طرح است. » (همان منبع)
واقعیت این است که این مهرهٴ نظام با کوچکنمایی سرکوب گشتهای نامحسوس تحت عنوان آخوند ساختهٴ بدحجابی، ماهیت قرونوسطایی خود را نشان داد. واقعیت این است که تمام این اظهارات را هم باید در دستگاه جنگ و دعوای باندی دید و تفسیر کرد. هیچکدام از کارگزاران نظام به فکر آزادی جوانان و حق اعتراض برای آنها نیستند، بلکه در گرگدعواهای خود مجبور به چنین اعترافها و حرفهایی میشوند. اعترافهای که تنها ماهیت خود را بارز کرده و عزم جوانان را برای برای ایستادگی در برابر ستم و تجاوز هرچه بیشتر میکند.
این یک نمونه از موج سرکوب آخوندهاست که بهویژه با فرارسیدن فصل گرما دوچندان شده است. اما آیا این سرکوب برای رژیم نتیجهیی دارد؟ ! پاسخ را از زبان علی مطهری عضو مجلس ارتجاع بخوانیم.
«اگر امامان از ابتدا با مخالفان با زور و درگیری و بگیر و ببند مواجه میشدند, قطعاً امروز چیزی از اسلام باقی نمیماند و اگر میبینید امروز اروپائیان از دین گریختهاند بهخاطر سختگیریها و بگیر و ببندهایی بوده است که روزگاری کلیسا بر مردم روا داشته و اجازه ابراز عقیده به آنها نمیداده است» . (یکی از سایتهای باند مغلوب 22 اردیبشهت95)
این مهرهٴ نظام تلویحاً هشدار میدهد که «زور و درگیری و بگیر و ببند» پاسخگوی بقای نظام نیست و نظام قرونوسطایی ولایتفقیه را با همتای خودش در قرون وسطا مقایسه میکند. جالب اینجاست که این کارگزار رژیم در ادامه اعتراف میکند که در حاکمیت آخوندی هر صدای مخالفی خاموش میشود، حتی اگر از مهرههای شناخته شده خود نظام باشد. «عدهیی در کشور حق اعتراض را قبول ندارند و این نگاه موجب ایجاد حوادث سال ۸۸ شد. ... وقتی یک جوانی مثل ستار بهشتی زیر شکنجه میمیرد و وقتی میخواهیم اعتراض کنیم میگویند کتمان کن, این غلط است. اینجا احتمال اینکه ظلم غلبه پیدا کند وجود دارد. » (همان منبع)
آری، اینها اعترافهای است ناگزیر به سرکوب و شکنجه. حالا این سؤال پیش میآید که چطور شده است که این مهرهٴ نظام به چنین اعترافهای پرداخته است؟ ! آیا تغییر ماهیت داده؟ آیا مخالف سرکوب است و دلش برای حق و حقوق مردم و بهویژه جوانها سوخته است؟ !... پاسخ مشخص است، چرا که خود این کارگزار رژیم از مدافعان سرسخت حجاب اجباری و طرح های سرکوبگرانهٴ گشت ارشاد است، طوری که حتی به دولت احمدینژاد هم خرده میگرفت که در زمینه سرکوب اجتماعی کم میگذارد. حتی در همین صحبتهایش هم وقتی در مقابل سوالی در رابطه با طرح گشتهای نامحسوس قرار میگیرد، اینطور پاسخ میدهد: «این مأموران فقط به حجاب کار ندارند. اصل قضیه این است که آنها قرار است خفتگیری ها, زورگیریها و دزدیها را خارج از ساعت اداری اعلام کنند که بدحجابی هم یکی از زیرمجموعههای این طرح است. » (همان منبع)
واقعیت این است که این مهرهٴ نظام با کوچکنمایی سرکوب گشتهای نامحسوس تحت عنوان آخوند ساختهٴ بدحجابی، ماهیت قرونوسطایی خود را نشان داد. واقعیت این است که تمام این اظهارات را هم باید در دستگاه جنگ و دعوای باندی دید و تفسیر کرد. هیچکدام از کارگزاران نظام به فکر آزادی جوانان و حق اعتراض برای آنها نیستند، بلکه در گرگدعواهای خود مجبور به چنین اعترافها و حرفهایی میشوند. اعترافهای که تنها ماهیت خود را بارز کرده و عزم جوانان را برای برای ایستادگی در برابر ستم و تجاوز هرچه بیشتر میکند.