بهرغم وعده و وعیدهای اولیه آخوند روحانی در مورد حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، با گذشت یک سال از عمر دولت او، نتوانسته است کاری از پیش ببرد و آش شکستهای پیدرپی این دولت در گل مانده آنقدر شور است که روزنامههای حامی دولت و وابسته به باند رفسنجانی- روحانی نیز در زمینههایی زبان به شکوه و شکایت گشودهاند و به شکستهای این دولت اعتراف می. کنند.
البته از آنجایی که به مصلحت نبوده است این روزنامهها انگشت روی شکستهای بنیانی در زمینه مسایل اقتصادی و اجتماعی بگذارند، عمدتاً به ناکارآمدی این دولت در زمینه فرهنگی و رسانهیی پرداختهاند.
چنانچه رسانههای حامی دولت آخوند حسن روحانی میخواستند ارزیابی درستی از شکستهای دولت روحانی ارایه بدهند، لازمه آن پرداختن به شکست این دولت در زمینه بحران اقتصادی بود زیرا قبل از هرچیزی مردم از فقروفاقه رنج میبرند و. پرداختن به مسایل فرهنگی در چنین شرایط سخت اقتصادی تنها برای رد گم کردن و دور زدن اصلیترین بحرانهای لاعلاج اجتماعی است.
اما گذشته از این واقعیت مهم، اعتراف رسانههای حامی دولت به شکستهای فرهنگی، رسانهیی و حقوق شهروندی توسط این دولت، درگل ماندن کشتی شکسته این دولت را نشان میدهد.
هر چند روزنامههای حامی دولت روحانی به مقوله اقتصاد و شکست دولت روحانی در این زمینه نپرداختهاند، اما اعترافهای آنها در زمینه شکست دولت روحانی در زمینههای فرهنگ، رسانه، حقوق شهروندی درخور توجه است.
روزنامه مردمسالاری با نیش و کنایه به روحانی توصیه میکند حقوقدان باقی بماند! و مینویسد: ”انتظار میرفت رئیسجمهور به شتابزدگیهایی که در اجرای قانون میبینیم حساسیت بیشتری به خرج دهند اما پس از سپری شدن یک چهارم از مدت مسئولیت دولت هنوز تدوین حقوق شهروندی و اجرای آن که از جمله نویدهای اصلی رئیسجمهوری بود از روی کاغذ فراتر نرفته است و آنگونه که از شواهد پیداست کم کم میرود که به جهان آرزوها بپیوندد!“
لابد آخوند روحانی این وعده را به این دلیل به بوته فراموشی سپرده که اولاً خودش میداند که حقوق شهروندی با نظام ولایتفقیه که در آن ”فقیه“ حق حکومت مطلقه دارد، در تضاد و تقابل است، و نسبت حقوق شهروندی با این نظام نسبت جن و بسم الله است
آخوند روحانی از این بابت این قانون را تدوین نکرده است که خودش پیشاپیش میدانسته که با وجود ولایت مطلقه فقیه، تمامی قوانین از جمله حقوق شهروندی موضوعیت ندارد. دلیل دیگر برای تدوین نشدن این قانون واکنشهای منفی دلواپسان است.
آخوند روحانی برای تدوین هر طرح یا قانونی برای حفظ پز ”اعتدالگرایانه“ اش، علی القاعده میباید الفاظ و کلمات فریبندهای را بهکار گیرد. روحانی هر وقت خواسته است ادا و اطوارهایی برخلاف اصل و نسب سیاسی و اعتقادیش ”ایمان واعتقاد به ولایت مطلقه فقیه“ دربیاورد، باند مقابل او را شلاقکش کرده است. همچنان که روحانی یک بار در اوج فریبکاری نا پرهیزی کرد و گفت ”مردم را بازور نمیتوان به بهشت برد“ ، هنوز مرکب حرفهایش خشک نشده، عمله و عساکر باند ولایت، حساب این نا پرهیزیها را کف دستش گذاشتند و دعوای معروف ”بهشت و جهنم“ پیش آمد.
روزنامه مردمسالاری بیعملی دولت روحانی در دفاع از رسانهها و قلم بهدستان وابسته به باند رفسنجانی - روحانی را نیز مورد انتقاد قرارمیدهد و مینویسد: ”شوربختانه باید گفت در این یکسال با تکرار عیب جوییها در حوزه مطبوعات و ادامه سختگیریها در برخورد با اهالی رسانه کم روبهرو نبودهایم! در این میان آنچه بیشتر غم افزاست سکوت رئیس محترم دولت تدبیر و امید است“.
روزنامه جمهوری وابسته به رفسنجانی نیز به عدم توفیق روحانی در امر فرهنگ اشاره میکند و برای اثبات ادعایش دلایل زیر را میآورد: ”این دولت برنامه مشخصی برای حل مشکلات فرهنگی ارائه نداده و دوم آنکه در ساختار حکومتی کشور ما فرهنگ به جزیرههای متعددی تقسیم شده که سهم دولت از آن بسیار ناچیز است. ضعف شدید بخش رسانهیی نیز از نقاط منفی دولت یازدهم است“
واضح است که انتظارات رسانههای حامی دولت روحانی و انتقادات آنها از این دولت در بهاصطلاح دفاع از فرهنگ، رسانه، حقوق شهروندی و... تماماً در بستر جنگ و جدالهای درونی نظام و در جهت سهم بیشتر از قدرت است.
د رنظامی که ولایت مطلقه فقیه حاکم است صحبت از آزادی فرهنگی، رسانهیی و حقوق شهروندی، حتی از نوع بهاصطلاح ”اعتدالگرایانه“ فریبی بیش نیست
زمانی میتوان از آزادی فرهنگ، رسانه و حقوق شهروندی سخن به میان آورد که این نظام جهنمی با تمامی دستهبندیهای سیاسی آن از نوع ”اصولگرا“ ، ”اعتدالگرا“ و... به تاریخ سپرده شود و سرنگون شود.
البته از آنجایی که به مصلحت نبوده است این روزنامهها انگشت روی شکستهای بنیانی در زمینه مسایل اقتصادی و اجتماعی بگذارند، عمدتاً به ناکارآمدی این دولت در زمینه فرهنگی و رسانهیی پرداختهاند.
چنانچه رسانههای حامی دولت آخوند حسن روحانی میخواستند ارزیابی درستی از شکستهای دولت روحانی ارایه بدهند، لازمه آن پرداختن به شکست این دولت در زمینه بحران اقتصادی بود زیرا قبل از هرچیزی مردم از فقروفاقه رنج میبرند و. پرداختن به مسایل فرهنگی در چنین شرایط سخت اقتصادی تنها برای رد گم کردن و دور زدن اصلیترین بحرانهای لاعلاج اجتماعی است.
اما گذشته از این واقعیت مهم، اعتراف رسانههای حامی دولت به شکستهای فرهنگی، رسانهیی و حقوق شهروندی توسط این دولت، درگل ماندن کشتی شکسته این دولت را نشان میدهد.
هر چند روزنامههای حامی دولت روحانی به مقوله اقتصاد و شکست دولت روحانی در این زمینه نپرداختهاند، اما اعترافهای آنها در زمینه شکست دولت روحانی در زمینههای فرهنگ، رسانه، حقوق شهروندی درخور توجه است.
روزنامه مردمسالاری با نیش و کنایه به روحانی توصیه میکند حقوقدان باقی بماند! و مینویسد: ”انتظار میرفت رئیسجمهور به شتابزدگیهایی که در اجرای قانون میبینیم حساسیت بیشتری به خرج دهند اما پس از سپری شدن یک چهارم از مدت مسئولیت دولت هنوز تدوین حقوق شهروندی و اجرای آن که از جمله نویدهای اصلی رئیسجمهوری بود از روی کاغذ فراتر نرفته است و آنگونه که از شواهد پیداست کم کم میرود که به جهان آرزوها بپیوندد!“
لابد آخوند روحانی این وعده را به این دلیل به بوته فراموشی سپرده که اولاً خودش میداند که حقوق شهروندی با نظام ولایتفقیه که در آن ”فقیه“ حق حکومت مطلقه دارد، در تضاد و تقابل است، و نسبت حقوق شهروندی با این نظام نسبت جن و بسم الله است
آخوند روحانی از این بابت این قانون را تدوین نکرده است که خودش پیشاپیش میدانسته که با وجود ولایت مطلقه فقیه، تمامی قوانین از جمله حقوق شهروندی موضوعیت ندارد. دلیل دیگر برای تدوین نشدن این قانون واکنشهای منفی دلواپسان است.
آخوند روحانی برای تدوین هر طرح یا قانونی برای حفظ پز ”اعتدالگرایانه“ اش، علی القاعده میباید الفاظ و کلمات فریبندهای را بهکار گیرد. روحانی هر وقت خواسته است ادا و اطوارهایی برخلاف اصل و نسب سیاسی و اعتقادیش ”ایمان واعتقاد به ولایت مطلقه فقیه“ دربیاورد، باند مقابل او را شلاقکش کرده است. همچنان که روحانی یک بار در اوج فریبکاری نا پرهیزی کرد و گفت ”مردم را بازور نمیتوان به بهشت برد“ ، هنوز مرکب حرفهایش خشک نشده، عمله و عساکر باند ولایت، حساب این نا پرهیزیها را کف دستش گذاشتند و دعوای معروف ”بهشت و جهنم“ پیش آمد.
روزنامه مردمسالاری بیعملی دولت روحانی در دفاع از رسانهها و قلم بهدستان وابسته به باند رفسنجانی - روحانی را نیز مورد انتقاد قرارمیدهد و مینویسد: ”شوربختانه باید گفت در این یکسال با تکرار عیب جوییها در حوزه مطبوعات و ادامه سختگیریها در برخورد با اهالی رسانه کم روبهرو نبودهایم! در این میان آنچه بیشتر غم افزاست سکوت رئیس محترم دولت تدبیر و امید است“.
روزنامه جمهوری وابسته به رفسنجانی نیز به عدم توفیق روحانی در امر فرهنگ اشاره میکند و برای اثبات ادعایش دلایل زیر را میآورد: ”این دولت برنامه مشخصی برای حل مشکلات فرهنگی ارائه نداده و دوم آنکه در ساختار حکومتی کشور ما فرهنگ به جزیرههای متعددی تقسیم شده که سهم دولت از آن بسیار ناچیز است. ضعف شدید بخش رسانهیی نیز از نقاط منفی دولت یازدهم است“
واضح است که انتظارات رسانههای حامی دولت روحانی و انتقادات آنها از این دولت در بهاصطلاح دفاع از فرهنگ، رسانه، حقوق شهروندی و... تماماً در بستر جنگ و جدالهای درونی نظام و در جهت سهم بیشتر از قدرت است.
د رنظامی که ولایت مطلقه فقیه حاکم است صحبت از آزادی فرهنگی، رسانهیی و حقوق شهروندی، حتی از نوع بهاصطلاح ”اعتدالگرایانه“ فریبی بیش نیست
زمانی میتوان از آزادی فرهنگ، رسانه و حقوق شهروندی سخن به میان آورد که این نظام جهنمی با تمامی دستهبندیهای سیاسی آن از نوع ”اصولگرا“ ، ”اعتدالگرا“ و... به تاریخ سپرده شود و سرنگون شود.