یکی از شعارهای محوری جوانهای ایران، که در قیام 88 خلق و همهگیر شد، شعار «مرگ بر اصل ولایتفقیه» بود. این شعار از عمق جامعه ایران، بهخاطر نفرت جوانهای ایران، از رژیم ولایتفقیه جوشیده است. یکی از پیامدهای این نفرت همگانی، نگرانی و وارفتگی بسیجیها و نیروهای رژیم است. برای همین رژیم آخوندی هرازگاهی تلاش میکند با کارهای تبلیغاتی و البته بسیار مسخره، به این بسیجیها و نیروهای وارفته خودش روحیه بدهد تا جلوی ریزش آنها را، مقداری هم که شده، بگیرد. تازهترین مورد از این اقدامات مسخره، گزارشی است که سایت حکومتی دانشجو روز 20مرداد منتشر کرده. این گزارش، طرحی را به نمایش گذاشته با عنوان «طرح ولایت» . بعد هم با آخوندی به نام «الهیراد»، بهعنوان کارشناس طرح ولایت، مصاحبه کرده! اما گویا این آخوند، خودش بیشتر از بقیه، وارفته و از کینه و نفرت جوانها نسبت به ولایتفقیه میترسد و نگران است. برای همین، با اینکه قرار بود برای سایر بسیجیها از مزایای «ولایت» بگوید، بند را آب داد و اعتراف کرد: «در طرح ولایت چیزی به کسی تحمیل نمیشود... ما اصراری نداریم بچهها مثل ما فکر کنند... برخی میخواهند با احساسات، جوانان را جذب دین کنند... » .
واقعیت این است که در همین چند جملهٴ کوتاه میشود نفرت عمومی از ولایتفقیه را، در جوانهای ایران دید. تازه خبرگزاری دانشجوی رژیم، رفته و کلی جستجو کرده، تا یکی را پیدا کند که بتواند مقداری به بسیجیها روحیه بدهد! اما واقعیت این است که این کار مثل این میماند که کسی برای تفریح، به جای نوازش یک پرنده، بخواهد یک تمساح را نوازش کند! برای همین هم، تازه بهترین کسی را که خبرگزاری حکومتی دانشجو پیدا کرده، این آخوند وارفتهست که حتی چنین اعترافی میکند:
«رفتار برخیها، جوانان را از دین زده کرده است... جوانان ما در خصوص پایهها و مبانی استدلال دینی مشکل دارند!»
البته ناگفته نماند که در نظام فریب و نیرنگ آخوندی، واژه «دین»، اسم مستعار «رژیم ولایتفقیه» است که در همین اعتراف، میشود به خوبی آن را دید که تا چه حدی، نفرت از این پدیده، در میان جوانهای ایران گسترده است. تا جاییکه خود آخوندها و رسانههای آنها، با اینکه میخواهند روی این نفرت را بپوشانند، خودشان هم مجبور به اعتراف میشوند. نکته مهم این است که هیچ راهحلی هم نمیتوانند بدهند و ندارند، چون میدانند امکان تخلیة خشم انباشته جوانان در جامعه از هیچ طریقی جز انفجار امکانپذیر نیست.
واقعیت این است که در همین چند جملهٴ کوتاه میشود نفرت عمومی از ولایتفقیه را، در جوانهای ایران دید. تازه خبرگزاری دانشجوی رژیم، رفته و کلی جستجو کرده، تا یکی را پیدا کند که بتواند مقداری به بسیجیها روحیه بدهد! اما واقعیت این است که این کار مثل این میماند که کسی برای تفریح، به جای نوازش یک پرنده، بخواهد یک تمساح را نوازش کند! برای همین هم، تازه بهترین کسی را که خبرگزاری حکومتی دانشجو پیدا کرده، این آخوند وارفتهست که حتی چنین اعترافی میکند:
«رفتار برخیها، جوانان را از دین زده کرده است... جوانان ما در خصوص پایهها و مبانی استدلال دینی مشکل دارند!»
البته ناگفته نماند که در نظام فریب و نیرنگ آخوندی، واژه «دین»، اسم مستعار «رژیم ولایتفقیه» است که در همین اعتراف، میشود به خوبی آن را دید که تا چه حدی، نفرت از این پدیده، در میان جوانهای ایران گسترده است. تا جاییکه خود آخوندها و رسانههای آنها، با اینکه میخواهند روی این نفرت را بپوشانند، خودشان هم مجبور به اعتراف میشوند. نکته مهم این است که هیچ راهحلی هم نمیتوانند بدهند و ندارند، چون میدانند امکان تخلیة خشم انباشته جوانان در جامعه از هیچ طریقی جز انفجار امکانپذیر نیست.