کیفیت آموزش در نظام آخوندی نیز مانند بسیاری از موضوعات دیگر، تحت تأثیر پیامدهای چپاول بیحدوحصر آخوندهاست. به اعتراف حاجی بابائی وزیر آموزش و پرورش دولت پاسدار احمدینژاد، در کشور 13 نوع مدرسه وجود دارد. که هرکدام تحت عنوانی به غارت اولیاء دانشآموزان میپردارند. مدارس دولتی هم بهرغم ادعای مجانی بودن آموزش و پرورش در چپاول گوی سبقت را از یکدیگر میربایند. تحت این حاکمیت ننگین، تنها کودکانی میتوانند تحصیل کنند که والدینشان بتوانند هزینههای گزاف تحصیل را بپردازند. آنهم در شرایطی که اکثریت مردم ایران زیر خط فقر قرار دارند، مدارس دولتی، والدین دانشآموزان را میترسانند تا آنها را به سمت مدارس ویژه سوق دهند.
یکی از مدیران مدارس گفت آموزش و پرورش مدیران مدارس را تحت فشار قرار داده تا هر چه بیشتر از مردم به بهانههای مختلف پول بگیرند تا حقالسهم بیشتری به آموزش و پرورش بپردازند. هر مدیری بیشتر از مردم پول بگیرد نزد وزارت آموزش و پرورش مقربتر است و هرکس مراعات حال مردم را بکند، با غیظ و غضب رؤسای آموزش و پرورش مواجه خواهد شد و چه بسا از کار برکنار شود.
در هرشهر هم اخاذی خاصی جریان دارد. از جمله امام جمعه جنایتکار رژیم در اراک آخوند دری نجف آبادی دستور داد تا 2500 چادر مشکی بین دانشآموزان دختر توزیع کنند و هزینه آن را از خانوادهها بگیرند.
رژیم برای پر کردن جیب ایادی خود، از مدارس دولتی کاسته است و با راهاندازی مدارس هیأت امنائی و مدارس معروف بهغیرانتفاعی و سایر مدارس غیردولتی، به چپاول ایادی خود وجهه قانونی داده است، بهعنوان نمونه در شهر گنبد فقط 6 مدرسه دولتی وجود دارد و بقیه واحدهای آموزشی خصوصی و غیرانتفاعی هستند، نرخ ثبتنام دانشآموزان بهطور متوسط در این مدارس از این قرار است:
شهریه ثبتنام در مدارس غیرانتفاعی ابتدایی 500هزارتومان
شهریه ثبتنام در مدارس راهنمایی غیرانتفاعی 700هزارتومان
شهریه ثبتنام در دبیرستان و پیش دانشگاهی بالای 1میلیون تومان
البته هزینههای کمرشکن ثبتنام تنها مشکل مردم در راه تحصیل فرزندانشان نیست، کیفیت آموزش داستان مفصل تری دارد، از یک سو پیامدهای چپاول و سرکوب بیسابقه آخوندها برکیفیت آموزش در مدارس بسیار چشمگیر است و از سوی دیگر اقدامات وحشتآلود رژیم در اداره مدارس و توجه اخص به تبلیغات برای رژیم و تبدیل آن به محور اصلی آموزشها، در کیفیت نازل آموزشها تعیینکننده است. همچنین تصفیه و اخراجهای گسترده معلمان و زیر خط فقر بودن عموم آنان از جمله مواردی است که کیفیت آموزش را روز به روز بهقهقرا برده است. حاجی بابائی وزیر آموزش و پرورش رژیم بهصراحت اعلام کرد که در استخدام معلمان طبق قانون، ۲۵ درصد سهمیه متعلق به کسانی است که او آنها را «خانوادههای شهدا و ایثارگران» مینامید. او اسلامی شدن مدارس و بهطور کلی نظام آموزشی در رژیم را اول در تغییر ساختار درسها و سپس در حذف و تصفیه معلمها «یک قضیه مفهومی و فیزیکی» خواند و مشکل رژیم را بیاعتمادی به معلمان دانست. آخوند بهرام محمدیان معاون وزیر آموزش و پرورش نیز قصد رژیم را از برهم زدن نظام آموزشی بهمنظور تربیت کادرهائی که به اهداف رژیم متعهد باشند برملا کرد و از جمله گفت: «اسلامیکردن مدارس… یعنی تعهد بستن و تعهد داشتن نسبت به آموزههای دینی…».
در تیرماه گذشته محمد بنیادی مدیر آموزش و پرورش رژیم در تهران مقصود از «آموزههای دینی» را روشن کرد. او ضمن ابراز وحشت از مقاومت ایران در حالی که از آن با عنوان «اپوزیسیون» نام میبرد، گفت: 1000 آخوند به مدارس تهران فرستاده خواهند شد تا دانشآموزان را در مورد « توطئههای اپوزیسیون و استکبار» آگاه نمایند.
تحمیل مزخرفات آخوندساخته تحت عنوان مقابله با جنگ نرم، وجه دیگری از پایمال شدن آموزش در نظام آخوندی است، بهنوشته روزنامه حکومتی رسالت معاون پرورشی و تربیت بدنی سازمان آموزش و پرورش تهران اعلام کرد کتاب حجاب و عفاف بهعنوان دستورالعمل… سال تحصلی 89 از مهر امسال در مدارس توزیع میشود. این همه وحشت از نیروی نوجوان و افکار و عقاید آنها و تلاشهای مأیوسانه برای تأثیرگذاری ارتجاعی بر آن، بهترین اعتراف رژیم به این واقعیت است که لشگر 14میلیونی دانشآموزان چه آتش زیر خاکستری را برای رژیم آخوندها تدارک دیده است.
یکی از مدیران مدارس گفت آموزش و پرورش مدیران مدارس را تحت فشار قرار داده تا هر چه بیشتر از مردم به بهانههای مختلف پول بگیرند تا حقالسهم بیشتری به آموزش و پرورش بپردازند. هر مدیری بیشتر از مردم پول بگیرد نزد وزارت آموزش و پرورش مقربتر است و هرکس مراعات حال مردم را بکند، با غیظ و غضب رؤسای آموزش و پرورش مواجه خواهد شد و چه بسا از کار برکنار شود.
در هرشهر هم اخاذی خاصی جریان دارد. از جمله امام جمعه جنایتکار رژیم در اراک آخوند دری نجف آبادی دستور داد تا 2500 چادر مشکی بین دانشآموزان دختر توزیع کنند و هزینه آن را از خانوادهها بگیرند.
رژیم برای پر کردن جیب ایادی خود، از مدارس دولتی کاسته است و با راهاندازی مدارس هیأت امنائی و مدارس معروف بهغیرانتفاعی و سایر مدارس غیردولتی، به چپاول ایادی خود وجهه قانونی داده است، بهعنوان نمونه در شهر گنبد فقط 6 مدرسه دولتی وجود دارد و بقیه واحدهای آموزشی خصوصی و غیرانتفاعی هستند، نرخ ثبتنام دانشآموزان بهطور متوسط در این مدارس از این قرار است:
شهریه ثبتنام در مدارس غیرانتفاعی ابتدایی 500هزارتومان
شهریه ثبتنام در مدارس راهنمایی غیرانتفاعی 700هزارتومان
شهریه ثبتنام در دبیرستان و پیش دانشگاهی بالای 1میلیون تومان
البته هزینههای کمرشکن ثبتنام تنها مشکل مردم در راه تحصیل فرزندانشان نیست، کیفیت آموزش داستان مفصل تری دارد، از یک سو پیامدهای چپاول و سرکوب بیسابقه آخوندها برکیفیت آموزش در مدارس بسیار چشمگیر است و از سوی دیگر اقدامات وحشتآلود رژیم در اداره مدارس و توجه اخص به تبلیغات برای رژیم و تبدیل آن به محور اصلی آموزشها، در کیفیت نازل آموزشها تعیینکننده است. همچنین تصفیه و اخراجهای گسترده معلمان و زیر خط فقر بودن عموم آنان از جمله مواردی است که کیفیت آموزش را روز به روز بهقهقرا برده است. حاجی بابائی وزیر آموزش و پرورش رژیم بهصراحت اعلام کرد که در استخدام معلمان طبق قانون، ۲۵ درصد سهمیه متعلق به کسانی است که او آنها را «خانوادههای شهدا و ایثارگران» مینامید. او اسلامی شدن مدارس و بهطور کلی نظام آموزشی در رژیم را اول در تغییر ساختار درسها و سپس در حذف و تصفیه معلمها «یک قضیه مفهومی و فیزیکی» خواند و مشکل رژیم را بیاعتمادی به معلمان دانست. آخوند بهرام محمدیان معاون وزیر آموزش و پرورش نیز قصد رژیم را از برهم زدن نظام آموزشی بهمنظور تربیت کادرهائی که به اهداف رژیم متعهد باشند برملا کرد و از جمله گفت: «اسلامیکردن مدارس… یعنی تعهد بستن و تعهد داشتن نسبت به آموزههای دینی…».
در تیرماه گذشته محمد بنیادی مدیر آموزش و پرورش رژیم در تهران مقصود از «آموزههای دینی» را روشن کرد. او ضمن ابراز وحشت از مقاومت ایران در حالی که از آن با عنوان «اپوزیسیون» نام میبرد، گفت: 1000 آخوند به مدارس تهران فرستاده خواهند شد تا دانشآموزان را در مورد « توطئههای اپوزیسیون و استکبار» آگاه نمایند.
تحمیل مزخرفات آخوندساخته تحت عنوان مقابله با جنگ نرم، وجه دیگری از پایمال شدن آموزش در نظام آخوندی است، بهنوشته روزنامه حکومتی رسالت معاون پرورشی و تربیت بدنی سازمان آموزش و پرورش تهران اعلام کرد کتاب حجاب و عفاف بهعنوان دستورالعمل… سال تحصلی 89 از مهر امسال در مدارس توزیع میشود. این همه وحشت از نیروی نوجوان و افکار و عقاید آنها و تلاشهای مأیوسانه برای تأثیرگذاری ارتجاعی بر آن، بهترین اعتراف رژیم به این واقعیت است که لشگر 14میلیونی دانشآموزان چه آتش زیر خاکستری را برای رژیم آخوندها تدارک دیده است.