گردهمایی جهانی ایران آزاد
همبستگی با قیام مردم ایران
حمایت از کانونهای شورشی و ارتش آزادی
شهردار رودی جولیانی
خیلی متشکرم که مرا دعوت کردید. مایهٔ خرسندی بسیار است. خاطرات بسیار، بسیار ارزشمندی هستند. بله باید بگویم که خاطرات بسیار ارزشمندی هستند. برای من خاطرات بسیار، بسیار ارزشمندی هستند. خانم رجوی، اینها مربوط به زمانهای حضور ما در کنار یکدیگر در کسوت یک گروه است؛ همهٔ ما.
قبل از هر چیز اجازه بدهید تبریکات خود را بهمناسبت دستاورد تاریخی روز جمعه تقدیم کنم. منظورم کنفرانس اینترنتییی است که برگزار کردید. بیش از ۱۰۰کشور، بیش از ۳۰هزار نقطه، با میلیونها شرکتکننده. من یادداشتها و پیامهایی از سراسر جهان دربارهٔ آن دریافت کردهام. و مهمتر از همه، پخش مستقیم آن برای داخل ایران بود تا مردم سرکوبشده بتوانند بهدرک مهمترین چیزی نائل شوند که برای تغییر رژیم بهآن نیاز دارند، یعنی امید. چیزی که سالیان سال از آنها دریغ شده بود.
ولی ترکیبی از رهبری ثابتقدمتان با شجاعت شما یعنی شورای ملی مقاومت و مجاهدین خلق و اینک دولتی در آمریکا که اهل مماشات نیست، بلکه دولتی است که بهترینها را برای مردم ایران میخواهد، اینک کمکم این احساس را بهخصوص با توجه بهوضعیت داخلی ایران ایجاد میکند که آزادی محتوم، نزدیکتر میشود. زیرا با مشاهدهٔ شرایط در کشورهایی که از خودکامگی بهآزادی جهش کردهاند، میبینم که وضعیت فعلی پیشدرآمد همان جهش است. اینک دو سال تظاهرات و اعتراضات در رابطه با سرکوب سیاسی و همچنین سرکوب اقتصادی وجود داشته. اعتراضات در رابطه با برخی از سادهترین و مهمترین الزامات معیشتی، توانایی تأمین غذا برای خود و فرزندان و همچنین امنیت در برابر شلیک و کشتار خودسرانه.
در شروع اعتراضات در ماه نوامبر و ژانویه (آبان و دی۹۸)، ۱.۵سال پیش، بهنظر من رژیم انتظار داشت که در مدتی کوتاه آنرا سرکوب کند. ولی با دو عنصر متفاوت مواجه شدند. آنها با دولتی در آمریکا مواجه شدند که اقدام ننگین پرزیدنت اوباما را انجام نداد، یعنی پشتکردن بهمردمی که فقط خواهان کلمات امیدوارکننده بودند و شکست در آزمونی که رونالد ریگان در دههٔ ۱۹۸۰ برقرار کرد. آنگاه که از جنبش همبستگی در لهستان حمایت کرد در حالیکه بهآن جنبش مارک جنایتکار میزدند. ۶ یا ۷سال دیگر طول کشید. ولی یک لحظهٔ حیاتی وجود داشت برای سقوط اتحاد شوروی، دیوار برلین و آزادی بسیاری از کشورهایی که اینک قویترین حامیان شما در اروپا هستند. زیرا آنها رهایی و آزادی را درک میکنند. چرا که خودکامگی را تجربه کردند و این تجربه، نسبت بهاروپای غربی بسیار نزدیکتر بوده است. اینک چنان شرایطی در ایران وجود دارد. دریغانگیز و تأسفآور است. ولی در نگاهی فراتر، وقتی کسب آزادی را مد نظر قرار دهیم، این وضعیتی ضروری است.
تا زمان شروع کرونا، تحریمهای اعمالشده توسط دولت ترامپ بسیار طاقتفرساتر بودند. بسیار کارآتر و مؤثرتر از تحریمهای دولت اوباما بودند که همواره احساس میکردم حتی بهدرستی اعمال نمیشوند. واقعاً اعمال نمیشدند.
و بعد در آخر کار وارد توافق اتمی بسیار، بسیار خطرناک و بهنظر من غیراخلاقی شدند که (رژیم) ایران را در مسیر تبدیل بهیک قدرت اتمی ظرف ۱۰سال یا کمتر قرار میداد. در کنار این، دست بهارسال ۱.۷میلیارد دلار پول نقد زدند. دولت من پول نقد جابهجا نمیکند. قاچاقچیان مواد مخدر، پول نقد جابهجا میکنند؛ همچنین جنایتکاران سازمانیافته، مافیا و گروههای تندرو. دولتها با نقل و انتقالات بانکی کار میکنند.
خیلی اشکال دارد که اوباما ۱.۷میلیارد دلار بهیک رژیم جنایتکار پرداخت کرده. خیلی اشکال دارد
میزان زیادی از آنرا صرف پر کردن جیبهایشان میکنند. و میزان زیادی را هم صرف تأمین مالی تروریسم در سراسر جهان میکنند. بههمین دلیل هر دولتی آنها را بهعنوان اصلیترین حکومت حامی تروریسم در جهان میشناسد. پس باید فرض کرد که آن ۱.۷میلیارد دلار، در واقع نباید فرض کرد، زیرا ما میدانیم که آن ۱.۷میلیارد دلار، بخشی صرف ثروتمندتر کردن آخوندها و بخشی صرف کشتار مردم شد که احتمالاً شامل کشتار آمریکاییها هم میشود. بهاین دلیل است که میگویم غیراخلاقی است.
آن توافق اینک تمام شده است. پرزیدنت ترامپ در یکی از اقدامات جسورانهٔ دولتش، که بهآن شهرت دارد، آن توافق را مردود اعلام کرد و تحریمهای واقعی وضع کرد که توسط وزارت خزانهدارییی اعمال میشود که در امر آزادی مردم ایران جدی است. و نه وزارتخارجه و وزارت خزانهداری مماشات که در دولت اوباما شاهد بودید.
و حالا میتوانید نتیجه را ببینید. حتی بدون حمایت سایر کشورهای اروپایی از تحریمهای ما، حتی با وجود کشورهایی که با (رژیم) ایران معامله میکنند، رژیم ایران از نظر اقتصادی در هم شکسته است، زیرا بهرغم شایعات در مورد آمریکا، این کشور هنوز با فاصلهٔ زیاد قویترین اقتصاد جهان است و از قویترین سیستم بانکی برخوردار است. و تقریباً هیچ همانندی ندارد.
و این کار منجر بهاعتراضات شد. منجر بهتصاویر مردمی شد که میبینیم بهدلیل گرسنگی بهخیابانها ریختهاند. مایهٔ افسوس است. کسی اینرا نمیخواهد. ولی برای سرنگونی این رژیم ضروری است. و اینک تصاویر خیابانها با پلاکاردهایی در مورد سرنگونی خامنهای، سرنگونی آخوندها، و بههمان اندازه مهم، تصاویر مریم رجوی، مجاهدین خلق، شورای ملی مقاومت ایران این چیزی است که هنگام سقوط رژیم بهوقوع میپیوندد. سقوط از پایین بهبالا صورت میگیرد. شرایط مهیا است. این اتفاق خواهد افتاد. نمیدانم چه زمانی. میخواهم بهآن شتاب بدهم. وقتی میگویم، نمیدانم چه زمانی، منظورم این است که در آینده قابل پیشبینی اتفاق خواهد افتاد. میخواهم این اتفاق امروز بیفتد. زیرا اولین روز این رویداد، اولین روز توقف جانباختن و کشتار مردم است، بهطور خاص یاران ما که برای آزادی میجنگند.
ولی چیزی هست که میتوانیم بهاین صحنه اضافه کنیم. چیزی که بسیار کمککننده خواهد بود. این اقدامی است که همهٔ ما باید انجام دهیم. ما باید دولتهای اروپایی را وادار کنیم که بالأخره حامی کرامت باشند، حامی چیزی باشند که قرار بوده از آن حمایت کنند، دموکراسی و آزادی.
خدای من! آنها مسیر انقلابهای خودشان را طی کردند تا بهدموکراسی و آزادی نائل شوند
وقتی در نظر بیاوریم که در قرن نوزدهم تعداد بسیار، بسیار زیادی از اروپاییان برای آزادی جان باختند و بعد در قرن بیستم جان خود را برای دفاع از آزادی در کنار هموطنان من فدا کردند، اینک باید در طرف آزادی شما باشند و نه آزمندی و طمع. ما باید روی این موضوع کار کنیم. باید آنها را منزوی کنیم. باید موضوع را برجسته کنیم. زیرا هر چه فشار بیشتری بتوانیم روی رژیم ایران بگذاریم، این اتفاق زودتر میافتد.
(در ایران) یک آلترناتیو وجود دارد. این آلترناتیو هر روز خود را بارز میکند. از جمله جمعهٔ پیش. با قابلیت انجام آنچه که روز جمعه انجام دادید. و آنچه که سال گذشته در اشرف انجام دادید و سال قبلتر وقتی که چیزی نمانده بود در پاریس منفجر شویم. این جلسات غولآسا، تأثیرات بسیار زیادی دارند. شما نشان میدهید که میتوانید حکومتی را برپا کنید. نشان میدهید که لازم نیست حتی یک روز تأخیر کنیم. این یک عراق دیگر نخواهد بود که نمیدانستیم چه باید کرد. این بیشتر شبیه چیزی است که در ایتالیا و آلمان و ژاپن اتفاق افتاد. یک دولت آماده وجود دارد. یک دولت موقت، آماده است. این دولت بههیچکس برای مدتی طولانی تحمیل نخواهد شد. ولی برای انتقال و انتخابات خواهد بود.
پس ادامه بدهیم. باید دستآوردهایی را در اروپای غربی کسب کنیم. هنوز دستآوردهایی در آمریکا هست که باید کسب کنیم. باید بهشکل درست از انتخابات آمریکا عبور کنیم. و بعد از آن، فکر میکنم یک مسیر بسیار قدرتمند دیده میشود. انتظار دارم که روزی از خواب بیدار شوم و صدای مریم رجوی را پشت خط تلفن بشنوم که میگویند، شاید باور نکنی؛ ولی حکومت سرنگون شد. این اتفاقی است که برای این آدمکشان دیوانه خواهد افتاد و رژیم ترور، بهپایان خود خواهد رسید.
همهٔ شما در این حرکت مشارکت داشتهاید. همهٔ شما. شما نگارندگان فصل مهمی بودهاید از اینکه چگونه انسانها در مسیر آزادی تلاش کردند و آنرا با رهبری یک بانوی حقیقتاً کبیر، مریم رجوی بهدست آوردند.
بسیار متشکرم.
پاندلی مایکو - وزیر دولت آلبانی، نخستوزیر پیشین
دوستان عزیز، خانم رجوی گرامی، کمی مشکل است که از راه دور صحبت کنیم؛ اما حالا دیگر آموختهایم که چنین ارتباطی را آنلاین داشته باشیم. همهٔ دلایل موجود است که نه تنها ما بلکه همهٔ دنیا بهخاطر ویروس کرونا در شرایط بسیار دشواری است. شما میدانید، در مورد ویروس کرونا جهان متحد نیست. هستند کسانی که وجود ویروس کرونا را باور ندارند. کشورها رفتارهای متفاوتی در برخورد با ویروس کرونا دارند و کشورهایی نیز هستند که فکر میکنند باید منتظر واکسن ضد ویروس باشند. این وضعیت جهان است؛ شوخی نمیکنم، بلکه واقعیت این است که رابطه جهان و خصوصاً دیدگاه غرب نسبت به رژیم ایران، کمابیش مثل وضعیت ویروس کروناست.
تنها گزینه برای این رژیم، ایجاد تغییرات و دامنزدن بهاختلافات بین متحدان و رویکرد آنهاست.
رژیم ایران بهعنوان حکومتی عمل نمیکند که بهفکر محدودهٔ حاکمیت خودش باشد. این یک واقعیت است که (این رژیم) در امور داخلی کشورهای منطقه و حتی در اروپا دخالت میکند. (رژیم) ایران بر پایه منافعی عمل میکند که هیچ ربطی بهمحدودهٔ حاکمیتش ندارد. بر پایه منافع ژئوپولیتیک و در همکاری با عواملی عمل میکند که وضعیت صلح منطقه و فراتر از آنرا تضعیف میکند. بهسختی میتوان عواقب بحران داخلی در ایران را پیشبینی کرد. بهنظرم، روشنترین پیآمد آن، افراطگرایی است؛ وضعیتی غیرقابل پیشبینی خواهد بود. در سوریه، فاجعهٔ این کشور بهویژه وقتی شروع شد که اپوزیسیون متحدی وجود نداشت. در ایران، مجاهدین یک پلتفرم معتبر اپوزیسیون هستند. آنها آلترناتیوی برای تهران بهمنظور برخورداری از یک رابطه جدید با جهان و منطقه هستند.
وضعیت رابطه آلبانی با (رژیم) ایران، بدون انجام دیپلماسی و در سطح صفر است. آلبانی موضع روشنی در قبال آینده ایران اتخاذ کرده، چون ما معتقدیم که آزادی، بله آزادی، آینده این کشور باشکوه و ملت بزرگ خواهد بود که نامش ایران است. ما باور داریم و تکرار میکنم: مجاهدین، پلتفرمی از اعتماد، ایمان و روابط بین ایران و جهان هستند.
در ابتدای صحبتم گفتم که ما در شرایط بسیار سختی بهخاطر ویروس کرونا هستیم.ایران واکسن را دارد، واکسنی برای آینده؛ این (واکسن)، سازمان مجاهدین و کسانی هستند که برای آزادی میجنگند.بسیار متشکرم. و دوباره میخواهم تکرار کنم که من خودم را نزد مجاهدین غریبه نمیدانم؛ چون شما بخشی از خانوادهٔ ما هستید، خانوادهٔ آلبانی؛ و ما شما را بخشی از خودمان میدانیم.بار دیگر تشکر میکنم.
اینگرید بتانکور – کاندیدای ریاستجمهوری کلمبیا
دوستان عزیز، بگذارید سخنانم را با درود بهجوانان و رزمندگان آزادی شروع کنم که تمام خطرات را در ایران بهجان میخرند تا بهاستبداد آخوندها پایان بدهند. همهٔ این جوانان، همهٔ این مردان و زنان که شاهد مبارزه آنها در خیابانها بهصورت روزانه هستیم، این استبداد را فرو میریزند. بهآنها از همان دوران کودکی گفته شده که جهان دشمنشان است، باید بجنگند چون ایرانیها فقط دشمنانی در سراسر جهان دارند. ولی میبینید که با این نمایش تکنولوژی که آنرا مدیون مجاهدین و شورای ملی مقاومت هستیم، دیدهایم که تمام جهان متحد است؛ برای شما متحد شده است. متحد برای حمایت از مبارزه شما. متحد است تا بهشما بگوید که تنها نیستید، شما را تحسین میکنیم، با شما هستیم.
و طبعاً آخوندها میخواهند مردم ایران را متقاعد کنند که آنها فقط دشمن دارند و مجبورند وارد جنگ بشوند، چون همانطور که ادریانوس ملکرت توضیح داد، در پشت آن یک طمعورزی و فساد وجود دارد. و میدانیم که جنگ همیشه ابزار بسیار مهم و سادهیی برای لاپوشانی فساد است. پس آخوندها از جنگ برای سرقت از جوانان ایرانی استفاده میکنند، سرقت زمان، شکوفایی و فرصتهای آنها و بیش از هر چیز، آنها از نام خدا برای اعمال شرورانه استفاده میکنند. این شرارت را هر روز میبینیم. ولی همچنین شاهد یک مشعل نورانی هستیم. میدانید، آنچه مرا امروز تحتتأثیر قرار میدهد این است که این نمایش دیجیتالی و این تکنولوژی شگفت که آنرا در این گردهمایی جهانی اینترنتی تجربه میکنیم، بهما نشان میدهد که متحد هستیم و صدایی که ما را متحد میسازد، قلبی که ما را متحد میسازد، مریم رجوی است. او میراثدار تاریخ مبارزات دموکراتیک در ایران است. او دربارهٔ مصدق در سال (۱۳۳۱) ... ... ... ... صحبت میکرد و دربارهٔ همهٔ مبارزات برای برقراری دموکراسی در ایران. خب میبینید، بهنظرم بسیار مهم است بفهمیم که دلیل اتحاد همهٔ ما در سراسر جهان با زمینههای ایدئولوژیک متفاوت و از تمام فرهنگها و مذاهب و اینکه همگی با هم با مریم (رجوی) متحد هستیم، علتش این است که اعتقاد داریم او تنها کسی است که میتواند بهمردم ایران تضمین کند که بار دیگر بهآنها خیانت نخواهد شد.
ما میدانیم که استبداد در حال فرو ریختن است. میدانیم که این سقوط آن است. میدانیم که شاهد پیامها و اولین علائم سقوط رژیم هستیم. اما فاجعهبار خواهد بود، اگر کسی را نمیداشتیم که انرژیها را برای آزادی، صلح و عدالت مردم ایران هدایت کند، یعنی اگر رهبری با اصول و ارزشهای مریم (رجوی) نبود. او در سخنرانی امروزش گفت، هرگز بهقدرت نخواهد چسبید. این یک جنگ قدرت نیست. مبارزهیی برای دموکراسی است.
پس میبینید که ما امروز در یک لحظهٔ بسیار ویژه متحدیم، چون دو روز پیش در ۱۵ژوئیه دادگاه اسدالله اسدی شروع شد. این دیپلماتتروریست که توطئهیی را برای کشتار ما در گردهمایی پاریس در ۳۰ژوئن ۲۰۱۸ در دست داشت. این بسیار مهم است، چون آنچه مشاهده میکنیم فقط این نیست که ما بهاین دلیل متحدیم، که در نظرگاه میخواهیم برای آزادی ایرانیها بجنگیم. خیر. علت این است که همهٔ ما در مبارزهیی واحد بههم پیوند خوردهایم. امروز ما که در این گردهمایی اینترنتی اینجا هستیم، همچنین قربانیان بالقوهٔ یک استبداد دیوانه هستیم که قادر است بهمنفجر کردن همهٔ ما برای چسبیدن بهقدرت فکر کند، برای چسبیدن بهطمعورزی و تحقق توسعهٔ استبداد که بخشی از طرح آنهاست. همهٔ ما با هم هستیم برای متوقفکردن این جنون.
و (پرونده) اسدی مهم است، چون اسدی مغز متفکر آن توطئه بود. بحث فقط بر سر توطئهٔ ویلپنت نیست، بلکه او چند دهه توطئههای سوءقصد و کشتار رژیم را در خارج طراحی میکرده. او یک تروریست است. طبعاً او خود را تحت عنوان دبیر سوم سفارت (رژیم) ایران در اتریش پنهان میکرد. اما دولتهای اروپا میدانستند که او یک تروریست است و او را تعقیب میکردند. آنها دیدند که او شخصاً بهلوکزامبورگ رفت و در ۲۸ژوئن ۲۰۱۸ یک بمب شدیدالانفجار را به دو فرد تحویل داد، یعنی امیر سعدونی و نسیمه نعامی که هر دو شهروندی بلژیک را داشتند، اما بهآنها پول داده بودند تا با کارگزاری یک بمب، همهٔ ما را بهقتل برسانند، همهٔ کسانی که مثل من آنجا بودند، همهٔ کسانی که در آن کنفرانس در آن روز شرکت داشتند. ولی میبینید، بحث بر سر یک توطئهٔ تروریستی بسیار پیچیده است که در آخرین مرحله خنثی شد، چرا که سعدونی و نعامی در بلژیک، در حالیکه بمب را بهویلپنت حمل میکردند دستگیر شدند. و مهرداد عارفانی در حالی دستگیر شد که بهویلپنت آمده بود و توانسته بود بهمنطقهیی وارد شود که ما در آن بودیم. و او در ویلپنت دستگیر شد. و اسدی، اسدالله اسدی، آن مقام و دیپلمات ارشد، در آلمان دستگیر شد.
حال، بر مبنای اسنادی که علنی شدهاند، اثبات شده که خامنهای شخصاً فرمان این توطئهها را صادر کرده است. دولت فرانسه در اکتبر۲۰۱۸، علناً (رژیم) ایران را بههدایت این پروژه متهم کرد و سپس داراییهای (رژیم) ایران مسدود شد و یک جاسوس (رژیم) ایران که تحت پوش دیپلماتیک در پاریس عمل میکرد، اخراج شد.
ما شاهد بودهایم که در دو سال گذشته، رژیم آخوندها از هیچ تلاشی فروگذار نکرد تا از محاکمهٔ اسدی جلوگیری کند و فراتر از آن او را آزاد کند. از اینرو، آنها بهاقداماتی همچون فشار دیپلماتیک و وعدههای اقتصادی متوسل شدند. اما بدتر از همه، آنها گروگانگیری کردند، شهروندان اروپایی از جمله شهروندان فرانسه و انگلستان را در تلاش برای معامله بهگروگان گرفتند. این منجر بهدرد و رنج باور نکردنی برای خانوادههای هممیهنان ما شد. بههمین دلیل مبارزه ایرانیها، بهمبارزه خود ما تبدیل شده است. ما قربانیان بالقوه هستیم، مثل شما که در ایران قربانی جنون آخوندها هستید.
من بهعنوان یک قربانی بالقوه صحبت میکنم و متشکرم از تحقیقات مستقل و شجاعانهٔ دادگاههای بلژیک و محاکمهیی که شروع شده است. ولی باید بهعنوان یک شهروند اروپایی اذعان کنم: احساس تحقیر میکنم از این بهاصطلاح دیپلماسی سخت که چشمانش را بهدرد و رنج مردم ایران میبندد و بهتروریستهای (رژیم) ایران در کشورهای ما دستباز میدهد و همهٔ ما را بهخطر میاندازد. از اینرو علاوه بر محاکمهٔ اسدی، من خواهان آن هستم که بانیان اصلی نیز در دادگاههای بینالمللی محاکمه شوند. منظورم در درجه اول خامنهای است، دوم روحانی و سوم ظریف و علوی را نیز اضافه میکنم، همان وزیر اطلاعاتی که فرمان توطئه تحت نظارت او صادر شد.
حال نکتهیی را میگویم که بهنظرم در قلبهای همهٔ ما طنینانداز است. بههمان اندازهیی که ما بهچیزی کمتر از تحقق آزادی ایران رضایت نمیدهیم؛ و بهدموکراسی و عدالت و برنامهٔ ۱۰مادهیی مریم رجوی دوست من که او را ستایش میکنم و امروز بهاو درود میفرستم بهعنوان یک رهبر شگفتانگیز برای جهان، بهعنوان یک رهبر زن در این دنیا، همانطور که ما با پیروی از شما چیزی کمتر از اینها را برای ایرانیها نمیپذیریم، برای خودمان نیز بهچیزی کمتر از محاکمهٔ همهٔ آن ۴نفر بهعنوان عاملان همهٔ این جنایتها رضایت نخواهیم داد. و همانطور که همهٔ ما امروز میگوییم، چون این فریاد اتحاد همگیمان است: حاضر، حاضر، حاضر. ما حاضریم و مسیر تحقق آزادی در ایران و محاکمهٔ این عاملان را خواهیم یافت. (اجلاس ایران آزاد – ۹۹۰۴۲۷)
تام ریج – اولین وزیر امنیت داخلی آمریکا
متشکرم. باعث افتخار و سربلندیام است که امروز بههمراه این همه سخنران برجسته باشم. ابتدا میخواهم ادای احترام کنم؛ دوستی قدیمی استرون استیونسون را میبینم. استرون از همراهی با تو خوشحالم.
من میهمانان برجسته را تشویق میکنم. همچنین مردان، زنان و وطنپرستان اشرف۳ را تشویق میکنم.
این گردهمایی جهانی میتواند دستکم تا بهامروز بیهمتا در ابعاد و هدفش باشد. یک لحظه بهاین فکر کنید. خلاقیت سازمانیافته و زکاوت و مهارتهای تکنیکی که افراد را از بیش از ۱۰۰کشور در ۳۰هزار نقطهٔ جهان گردهم آورده، در حمایت از شورای ملی مقاومت ایران، در حمایت از میهنپرستان اشرف، در حمایت از مردم آزادیخواه ایران. فکر نمیکنم تا بهامروز هیچ شرکت و یا سازمانی بزرگ یا کوچک، دولتی و یا بخش خصوصی، چنین اقدام خارقالعادهیی را با چنین نتیجهٔ منحصر بهفرد و قدرتمندی در پیش گرفته باشد. یکی ممکن است فکر کند که اگر شما آن زکاوت و آن خلاقیت و تعهد متعالی و آن توانایی مثبت و پیوند مثبت جهانی را بگیرید؛ اگر شما این طرز تفکر را که خارج از ایران وجود دارد بگیرید و آنرا بهداخل ایران جابهجا کنید، این کشور در این نقطه در چه موقعیت متفاوت و مثبتی قرارمیداشت. بهویژه بر پایه تاریخ پارس. ساختهشده بر پایه ظرفیتهای خارقالعادهٔ تحصیلی و هوش مردم ایران. شما همهٔ آنرا بگیرید و بهتاریخ و شالودهٔ جمعیت داخل ایران بیفزایید و خواهید دید ایران در چه موقعیت خارقالعادهیی قرار میگیرد و چهطور دوباره در جامعهٔ جهانی بهعنوان پیشتاز صلحدوست و روشنفکر، نه فقط در داخل کشور، بلکه در منطقه نمایان میشود.
اما متأسفانه چالشی که پیشرو داریم این است که شاخکهای تروریسم هنوز از تهران بیرون میزند. روحانی و آخوندها و دستهٔ ستمگرشان، بهمردم ایران پشت کردهاند. بهجرأت میگویم که آنها احتمالاً میلیاردها دلار را هدر دادهاند، همانطور که رئیسجمهور بوش پیش از این فکر کنم در سال۲۰۰۲ گفت که آنها بخشی از محور شر هستند که شرارتشان را با آن شاخکهای تروریسم در سراسر جهان پخش میکنند و بهجای استفاده از دلارهایی که در اختیارشان است برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان ایران و برای ایجاد موقعیتهای تحصیلی جهت کمک بهمردم در خلاصی از چنگال فقر، آنها این (پول) را برای ادامهٔ صدور تروریسم و سرکوب در سراسر جهان استفاده کردهاند. و ابعاد آن جهانیست. بگذارید در این رابطه اشتباه نکنیم. مطمئن نیستم که بتوانم تمام کشورها را در این لیست ذکر کنم، ولی بگذارید با کشورهایی شروع کنم که شاخکهای آنها (رژیم ایران) به آن رسیده و نفوذ کرده. عراق، اشغال پنهان (رژیم) ایران در عراق وجود دارد. سوریه، عربستان سعودی، یمن تا آنجا که تا آرژانتین رفته است. لبنان و میدانم که کشورهای بیشتری را اسم نبردهام، اما تمام نکته همین است.
آخوندها و روحانی، بانک مرکزی تروریسم را مدیریت میکنند. و آنچه طی سالهای گذشته دریافتیم این است که سفارتها در بسیاری از کشورها تبدیل به شعبات این بانک شدهاند. در همین سفارتهاست که پشتیبانی لجستیکی برای جاسوسها و تروریستها تأمین میشود. در همان سفارتهاست که آنها بههرج و مرج و فعالیتهای ضددولتی و قطعاً فعالیتهای ضد غربی در اقصی نقاط جهان دامن میزنند.
و همچنین آنچه ما طی چند سال گذشته آموختیم این است که مماشات کارآیی ندارد. بهتازگی خواندن تعدادی کتاب در رابطه با چرچیل را تمام کردم که در یکی از فصول دربارهٔ نشستهای متعدد نویل چمبرلین با هیتلر و اعلام (نتایج آن) بعد از اتمام آخرین ملاقاتش زمانی که به لندن بازگشت؛ وی گفت: «صلح در دسترس است». و ما میدانیم که چهطور مماشات با آن فرد متجاوز سرکوبگر نتیجه داد. اما متوجه شدهایم که باید درسهایی از تاریخ بگیریم. مماشات با حکومت ایران بهصلح منتهی نخواهد شد؛ هیچوقت چنین نشده. مماشات هیچوقت نتیجه نداده و نخواهد داد. بنابراین آنچه باید انجام بدهیم این است که باید از کشورهایی که آنها در آن این سفارتخانهها را برپا کردهاند بخواهیم خود را از شر هیأتهای دیپلماتیک (رژیم ایران) خلاص کنند. بهطور خاص در کشورهایی که میتوانیم فعالیتهای تروریستی را شناسایی کنیم که بیشتر آنها ساخته و طراحی شدهاند تا همان دولتها را تضعیف کنند.
همانطور که طی این گردهمایی ۳روزه گفتهایم، اکنون زمان آنست که جهان سیاست تغییر رژیم را در پیش بگیرد. زمان آنست که جهان (واقعیت را) دربارهٔ شورای ملی مقاومت بهرسمیت بشناسد؛ این گروه خارقالعاده بهرهبری کسی که توانسته طی ۱۵سال گذشته که من با آنها کار کردهام، حمایت بینالمللی برای دیدگاهش و دیدگاهش نسبت بهایران جلب کند؛ یعنی یک ایران غیراتمی که درک میکند و مبلغ برابری جنسیتی، آزادی بیان و جدایی دین از دولت است. پس بهآنها که در ۳روز گذشته در این گردهمایی بیسابقه شرکت کردهاند، بهآنها که علناً و با صدای بلند و مستمر حمایتشان را از شورای ملی مقاومت و از مردم آزادیخواه ایران اعلام میکنند بگویم که من بسیار، بسیار مفتخرم که بخشی از این گروه باشم. (گروهی که) هر سال بزرگتر و جهانیتر میشود.
و در انتها خطاب بهساکنان اشرف۳ میگویم: من تاریخچهٔ شما را دنبال کردهام،
داستانهای زیادی در رابطه با اعمال شجاعانه و فداکاریهایتان شنیدهام؛ و بهخوبی میدانم که شما در اشرف۱ و اشرف۲ چه کشیدهاید و بسیار قدردانم که مردم آلبانی و دولت آلبانی از شما استقبال کردهاند و مکانی به شما دادهاند تا حداقل آنرا خانهٔ موقت خود بنامید تا وقتی بار دیگر، در تهران دیدار کنیم. اما مبارزه، فدا و تعهدتان بهواقع الهامبخش همهٔ ما است که طی بیش از یک دههٔ گذشته بههم پیوستهایم تا شاهد آن باشیم که روزی شما از فرصت بازگشت برخوردار شوید و با اتکا بهتاریخ و سنت دنیای پرشکوه فارسی، یک ایران جدید و صلحدوست را بسازید.
خوشوقتم که در آن مأموریت همراه شما باشم و قصد دارم همراه شما بمانم، مانند تمام کسانی که در این گردهمایی جهانی ۳روزه شرکت کردهاند، تا زمانی که بهپیروزی دست پیدا کنیم و با هم به شادی در خیابانهای تهران بپردازیم. از داشتن فرصت کار با شما سپاسگزارم. سپاسگزارم از فرصت همراهی با چنین گروه برجستهیی از رهبران جهان، پارلمانترها، مدافعان حقوقبشر و از شما بابت این فرصت متشکرم. باشد که خدا حافظ شما در مسیرتان بهیک ایران آزاد، مستقل و غیراتمی باشد. متشکرم.