در حالی که شرایط جامعه ایران از هر لحاظ انفجاری است و در داخل خود رژیم دو باند متخاصم، مشغول دریدن همدیگر هستند، ولیفقیه ارتجاع30شهریور به صحنه میآید و جز حرفهای کلی و دجالگری درباره حضرت علی که معلوم نیست چه ربطی به او و رژیم پلیدش دارد، هیچ حرفی برای گفتن و هیچ راهحلی و رهنمودی برای نیروهای هراسان و در حال ریزش خودش ندارد.
البته در عینحال فشار شرایط آن قدر زیاد است که خامنهای هم با وجود ید طولایی که در وقاحت و دجالگری دارد، و بهرغم تلاشی که برای سفید جلوه دادن سیاهیها کرد، باز در انتهای صحبتش ناچار از اعترافهای قابل توجهی شد؛ از جمله: به شرایط وخیم اقتصادی و خشم و نارضایتی انفجاری جامعه اعتراف کرد و آن را ابتدا به دشمن موهومی که در اقتصاد کشور اخلال میکند، نسبت داد و با اعتراف به بد شدن شرایط اقتصادی گفت: «دشمن بهدنبال بد شدن شرایط اقتصادی مردم و در نهایت ایجاد نارضایتی از اسلام و نظام اسلامی است» .
وی سپس با وقاحت تمام مقصر بعدی وضعیت وخیم اقتصادی را مردم محرومی دانست که اسراف میکنند. وی گفت: «متأسفانه جامعه ما گرفتار پدیده زشت اسراف شده است و این اسراف در ابعاد مختلف از جمله در زندگیهای شخصی خود را نشان میدهد. … اگر جامعهیی بخواهد از لحاظ استحکام درونی اقتصاد به نقطه مطلوب برسد حتماً باید جلوی اسراف را بگیرد» .
خامنهای در عینحال مذبوحانه تلاش کرد نسبت به آینده امیدواری بدهد و برای توجیه این امیدواری بیپایه گفت: «علت اینکه مکرر در صحبتهای خود، نسبت به آینده اظهار خوشبینی میکنم، وجود همین واقعیتهای خوب است که میتواند کشور را به پیش براند» .
کدام واقعیتهای خوب؟ ، معلوم نیست! اما خامنهای برای خالی نبودن عریضه از «جوانان مؤمن، با انگیزه بالا و آماده حضور در میدانهای مجاهدت و دفاع از کشور» یاد کرد. در این صورت معلوم نیست این همه روضه مصیبت که روضه خوانهای حکومت درباره جوانان میخوانند برای چیست؟ که حالا آه و ناله میکند که بله دشمن در جوانان شبهه ایجاد کرده، و یا مجاهدین در جوانها نفوذ کردهاند، آنها را نسبت به نظام بدبین میکنند و در نتیجه جوانها از دین (دین آخوندها) گریزان شدند!؟
جملهٴ بعدی خامنهای، در مورد جوانان، وضعیت را روشنتر میکند. وی میگوید: همین جوانها «کشور را نجات خواهند داد» .
این اعتراف خیلی روشنی به این واقعیت است که رژیم در ورطهٴ نابودی افتاده، اما در آینده جوانها نجاتش خواهند داد!
این هم از آن وارونه گوییهای ولیفقیه دجال است! آیا این جوانها همانها هستند که ایادی رژیم بارها از آنها بهعنوان بمب ساعتی برای نظام اسم بردند؟ ! آری، واقعیت همین است! البته جوانهای دلیر و آگاه، کشور را نجات خواهند داد، اما با قطع کردن بازوهای اختاپوش ولایتفقیه از کشور و استقرار آزادی و دموکراسی و حاکمیت مردمی!
البته در عینحال فشار شرایط آن قدر زیاد است که خامنهای هم با وجود ید طولایی که در وقاحت و دجالگری دارد، و بهرغم تلاشی که برای سفید جلوه دادن سیاهیها کرد، باز در انتهای صحبتش ناچار از اعترافهای قابل توجهی شد؛ از جمله: به شرایط وخیم اقتصادی و خشم و نارضایتی انفجاری جامعه اعتراف کرد و آن را ابتدا به دشمن موهومی که در اقتصاد کشور اخلال میکند، نسبت داد و با اعتراف به بد شدن شرایط اقتصادی گفت: «دشمن بهدنبال بد شدن شرایط اقتصادی مردم و در نهایت ایجاد نارضایتی از اسلام و نظام اسلامی است» .
وی سپس با وقاحت تمام مقصر بعدی وضعیت وخیم اقتصادی را مردم محرومی دانست که اسراف میکنند. وی گفت: «متأسفانه جامعه ما گرفتار پدیده زشت اسراف شده است و این اسراف در ابعاد مختلف از جمله در زندگیهای شخصی خود را نشان میدهد. … اگر جامعهیی بخواهد از لحاظ استحکام درونی اقتصاد به نقطه مطلوب برسد حتماً باید جلوی اسراف را بگیرد» .
خامنهای در عینحال مذبوحانه تلاش کرد نسبت به آینده امیدواری بدهد و برای توجیه این امیدواری بیپایه گفت: «علت اینکه مکرر در صحبتهای خود، نسبت به آینده اظهار خوشبینی میکنم، وجود همین واقعیتهای خوب است که میتواند کشور را به پیش براند» .
کدام واقعیتهای خوب؟ ، معلوم نیست! اما خامنهای برای خالی نبودن عریضه از «جوانان مؤمن، با انگیزه بالا و آماده حضور در میدانهای مجاهدت و دفاع از کشور» یاد کرد. در این صورت معلوم نیست این همه روضه مصیبت که روضه خوانهای حکومت درباره جوانان میخوانند برای چیست؟ که حالا آه و ناله میکند که بله دشمن در جوانان شبهه ایجاد کرده، و یا مجاهدین در جوانها نفوذ کردهاند، آنها را نسبت به نظام بدبین میکنند و در نتیجه جوانها از دین (دین آخوندها) گریزان شدند!؟
جملهٴ بعدی خامنهای، در مورد جوانان، وضعیت را روشنتر میکند. وی میگوید: همین جوانها «کشور را نجات خواهند داد» .
این اعتراف خیلی روشنی به این واقعیت است که رژیم در ورطهٴ نابودی افتاده، اما در آینده جوانها نجاتش خواهند داد!
این هم از آن وارونه گوییهای ولیفقیه دجال است! آیا این جوانها همانها هستند که ایادی رژیم بارها از آنها بهعنوان بمب ساعتی برای نظام اسم بردند؟ ! آری، واقعیت همین است! البته جوانهای دلیر و آگاه، کشور را نجات خواهند داد، اما با قطع کردن بازوهای اختاپوش ولایتفقیه از کشور و استقرار آزادی و دموکراسی و حاکمیت مردمی!