تهاجم باندها ی رژیم برای سهم قدرت و چپاول بیشتر مردم همچنان با شدت و حدت ادامه دارد و هر روز نیز محمل و بهانهیی تازه برای افزایش جنگ و جدال پایانناپذیر باندهای رژیم فراهم میآید. محمل جدید جنگ قدرت باندها، بحث روی کارنامه دولت آخوند حسن روحانی است.
رسانههای وابسته به باند خامنهای هر یک به فراخور اوضاع و احوال آن را زیر ضرب میگیرند و رسانههای باند رفسنجانی- روحانی نیز با حمله به باند خامنهای، به حملات آنان علیه دولت روحانی به آنان پاسخ میدهند.
در مقام دفاع از دولت روحانی است که روزنامه وابسته به باند رفسنجانی- روحانی در سر مقاله 10تیر 93 از قول عیسی کلانتری وزیر کشاورزی دولت آخوند محمد خاتمی تحت عنوان ”کاسبان آشفته بازار سیاست و اقتصاد“ عدم موفقیت دولت آخوند حسن روحانی را ناشی از شکستهای نظام ولایت در دوران احمدینژاد وقبل از روحانی دانسته و در دفاع از دولت روحانی گفته است: ”این دولت مورد هدف کسانی است که به هر طریق ممکن میخواهند تاوان شکست خود را بگیرند چه با تهمت و افترا باشد چه با استیضاح“.
به گمان این مهره وابسته به باند رفسنجانی- روحانی، دولت روحانی در طول این مدت از خود نجابت به خرج داده، تخریبها و جنجالهای باند ولیفقیه را تحمل کرده و نهایت تلاش را کرده است تا مشکلاتی را که از دولت قبل تحویل گرفته ساماندهی و حل کند، اما بهرغم نجابت این دولت کسانی از باند خامنهای و مجلس رژیم سر راه آن میپیچند و دولت را آماج انتقادهای غیرواقعی میکنند، در حالی که درگذشته: ”از دولتی حمایت میکردند که بیشترین تخلفها و عبور از قانونها را داشت“.
عیسی کلانتری انتظار همگان (باند رفسنجانی ـ روحانی) را اینطور خلاصه میکند: ”همگان انتظار دارند که دستگاههای نظارتی جلوی تهمتها و افتراهای اخیر بایستند تا جامعه (نظام آخوندی) روی آرامش را به خود ببیند“.
معاون کل سرپرست نهاد ریاستجمهوری رژیم نیزدر مقابل حملات باند خامنهای به دولت روحانی، شکوه و شکایت کرده که ”قصد دارند دولت را در نوجوانی ذبح کنند“ و به طرح استیضاح نمایندگان مجلس رژیم از وزرای دولت پرداخته و به سیاق کلانتری کاسه کوزه تمامی مشکلات و ناتوانیهای دولت روحانی را بر سر دولت احمدینژاد شکسته که: ”دشمنتراشیهای غیرضروری در سیاست خارجی، تعطیلی شوراهای تخصصی و ساختارشکنیهای غیراصولی تنها بخشی از میراث دولتهای نهم و دهم برای دولت یازدهم است“.
عضو هیأت نظارت نمایندگان مجلس رژیم هم از گزارش شورای عالی امنیت ملی رژیم از اظهارات کریمی قدوسی یکی از نمایندگان وابسته به باند خامنهای خبر میدهد.
کریمی قدوسی در اظهاراتش علیه روحانی گفته بود:“ رمزگشایی از شعار اعتدال امر مهمی است چرا که اعتدال پوششی برای براندازی نظام است»، «اسرار پشت صحنه جریان اعتدال» و «براندازی نظام با گماردن عناصر فتنهگر به مناصب حکومتی در دولت روحانی»
با ذکر موارد فوق شاید پاسخ این سؤال که ”چرا عبور از سوراخ سوزن؟“ روشن باشد که دعوا بر سر لحاف ملا است و لحاف ملا در نظام آخوندی و جنگ و جدال بین باندهای این نظام تبهکار، غارت و چپاول مردم ایران است و بقیه حرفهای باندها علیه یک دیگر بهانه و فسانه است.
از این منظر است که باندهای درونی رژیم برای از دورخارج کردن یکدیگر به قول آن کارگزار وابسته به باند رفسنجانی- روحانی (عیسی کلانتری) حاضر هستند از سوراخ سوزن هم عبورکنند تا هم حریف را از صحنه حذف کنند و هم دست بازی بیشتری برای دستبرد زدن به جیب مردم و ثروتهای آنان داشته باشد.
واضح است که دعوای این روزهای باند رفسنجانی- روحانی با باند ولیفقیه، و بالعکس دعوای باند خامنهای با باند رفسنجانی- روحانی، بر سر خدمت یا خیانت به مردم نیست. زیرا که هیچیک از این باندها جز خیانت به مردم، چپاول مردم و سرکوب مردم، سودای دیگری بر سر ندارند.
در ورای این واقعیت واقعیت دیگری هم هست که اوضاع نظام به حدی از وخامت و پیسی رسیده و شدت وحدت جنگ گرگها به حدی است که هیچیک از باندها وقعی به روضههای وحدت ولیفقیه نمیگذارند.
طلسمشکستگی ولیفقیه، رهبری مفلوک نظام را درکشاکش و جنگ گرگها عملاً در وضعیت دشواری قرارداده است که توان حمایت قاطع از خط هیچیک از باندها را ندارد و مجبوراست با روش کج دار و مریز هرازگاهی جانب یکی از باندها را بگیرد که این وضعیت نیز عامل مضاعفی برای شعلهورتر شدن جنگ باندها است.
رسانههای وابسته به باند خامنهای هر یک به فراخور اوضاع و احوال آن را زیر ضرب میگیرند و رسانههای باند رفسنجانی- روحانی نیز با حمله به باند خامنهای، به حملات آنان علیه دولت روحانی به آنان پاسخ میدهند.
در مقام دفاع از دولت روحانی است که روزنامه وابسته به باند رفسنجانی- روحانی در سر مقاله 10تیر 93 از قول عیسی کلانتری وزیر کشاورزی دولت آخوند محمد خاتمی تحت عنوان ”کاسبان آشفته بازار سیاست و اقتصاد“ عدم موفقیت دولت آخوند حسن روحانی را ناشی از شکستهای نظام ولایت در دوران احمدینژاد وقبل از روحانی دانسته و در دفاع از دولت روحانی گفته است: ”این دولت مورد هدف کسانی است که به هر طریق ممکن میخواهند تاوان شکست خود را بگیرند چه با تهمت و افترا باشد چه با استیضاح“.
به گمان این مهره وابسته به باند رفسنجانی- روحانی، دولت روحانی در طول این مدت از خود نجابت به خرج داده، تخریبها و جنجالهای باند ولیفقیه را تحمل کرده و نهایت تلاش را کرده است تا مشکلاتی را که از دولت قبل تحویل گرفته ساماندهی و حل کند، اما بهرغم نجابت این دولت کسانی از باند خامنهای و مجلس رژیم سر راه آن میپیچند و دولت را آماج انتقادهای غیرواقعی میکنند، در حالی که درگذشته: ”از دولتی حمایت میکردند که بیشترین تخلفها و عبور از قانونها را داشت“.
عیسی کلانتری انتظار همگان (باند رفسنجانی ـ روحانی) را اینطور خلاصه میکند: ”همگان انتظار دارند که دستگاههای نظارتی جلوی تهمتها و افتراهای اخیر بایستند تا جامعه (نظام آخوندی) روی آرامش را به خود ببیند“.
معاون کل سرپرست نهاد ریاستجمهوری رژیم نیزدر مقابل حملات باند خامنهای به دولت روحانی، شکوه و شکایت کرده که ”قصد دارند دولت را در نوجوانی ذبح کنند“ و به طرح استیضاح نمایندگان مجلس رژیم از وزرای دولت پرداخته و به سیاق کلانتری کاسه کوزه تمامی مشکلات و ناتوانیهای دولت روحانی را بر سر دولت احمدینژاد شکسته که: ”دشمنتراشیهای غیرضروری در سیاست خارجی، تعطیلی شوراهای تخصصی و ساختارشکنیهای غیراصولی تنها بخشی از میراث دولتهای نهم و دهم برای دولت یازدهم است“.
عضو هیأت نظارت نمایندگان مجلس رژیم هم از گزارش شورای عالی امنیت ملی رژیم از اظهارات کریمی قدوسی یکی از نمایندگان وابسته به باند خامنهای خبر میدهد.
کریمی قدوسی در اظهاراتش علیه روحانی گفته بود:“ رمزگشایی از شعار اعتدال امر مهمی است چرا که اعتدال پوششی برای براندازی نظام است»، «اسرار پشت صحنه جریان اعتدال» و «براندازی نظام با گماردن عناصر فتنهگر به مناصب حکومتی در دولت روحانی»
با ذکر موارد فوق شاید پاسخ این سؤال که ”چرا عبور از سوراخ سوزن؟“ روشن باشد که دعوا بر سر لحاف ملا است و لحاف ملا در نظام آخوندی و جنگ و جدال بین باندهای این نظام تبهکار، غارت و چپاول مردم ایران است و بقیه حرفهای باندها علیه یک دیگر بهانه و فسانه است.
از این منظر است که باندهای درونی رژیم برای از دورخارج کردن یکدیگر به قول آن کارگزار وابسته به باند رفسنجانی- روحانی (عیسی کلانتری) حاضر هستند از سوراخ سوزن هم عبورکنند تا هم حریف را از صحنه حذف کنند و هم دست بازی بیشتری برای دستبرد زدن به جیب مردم و ثروتهای آنان داشته باشد.
واضح است که دعوای این روزهای باند رفسنجانی- روحانی با باند ولیفقیه، و بالعکس دعوای باند خامنهای با باند رفسنجانی- روحانی، بر سر خدمت یا خیانت به مردم نیست. زیرا که هیچیک از این باندها جز خیانت به مردم، چپاول مردم و سرکوب مردم، سودای دیگری بر سر ندارند.
در ورای این واقعیت واقعیت دیگری هم هست که اوضاع نظام به حدی از وخامت و پیسی رسیده و شدت وحدت جنگ گرگها به حدی است که هیچیک از باندها وقعی به روضههای وحدت ولیفقیه نمیگذارند.
طلسمشکستگی ولیفقیه، رهبری مفلوک نظام را درکشاکش و جنگ گرگها عملاً در وضعیت دشواری قرارداده است که توان حمایت قاطع از خط هیچیک از باندها را ندارد و مجبوراست با روش کج دار و مریز هرازگاهی جانب یکی از باندها را بگیرد که این وضعیت نیز عامل مضاعفی برای شعلهورتر شدن جنگ باندها است.