روز ۳۱اردیبهشت ۱۴۰۲ متن کامل لایحه برنامه هفتم توسعه رژیم برای سالهای ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۶ منتشر شد، بماند که آیا این رژیم اساساً توان حفظ بقای خود تا سال۱۴۰۶ را دارد یا نه؟!
اما آنچه که در این باره گفتنی است، داستان نوشتن برنامه توسعه در دیکتاتوری شاه و شیخ است که ماجرایی یکسان دارد.
بهمحض آنکه خبر انتشار لایحه توسعه رژیم منتشر شد رسانههای همین رژیم «دم» گرفتند که برنامهنویسی در این نظام بیحاصل است؛
روزنامه حکومتی اعتماد نوشت:
وقتی اجرا نمیکنیم، چرا برنامه مینویسیم؟
هیچ امیدی به تحقق سند چشمانداز ۱۴۰۴ نیست!
برنامههای توسعهای در ایران فرمالیته هستند!
روزنامه حکومتی هممیهن نوشت؛
امکان تحقق اعداد برنامه نزدیک به صفر است!
سراب برنامهریزی!
هیچکدام از اهداف برنامههای قبلی محقق نشده!
مشابه همین مشکل در دیکتاتوری شاه هم بوده، غلامرضا مقدم معاون سازمان برنامه و بودجه شاه در این مورد گفته بود:
تمام کارشناسان سازمان برنامه و متفکرین در آن آخرهای برنامه چهارم به این نتیجه رسیده بودند که برنامهریزی در شرایط موجود ایران مفهومی ندارد.
یعنی میدانید چه بود واقعاً ما به این نتیجه رسیده بودیم که شاه به برنامهریزی اعتقاد ندارد. . من به این نتیجه رسیدم که برنامهریزی در ایران بیحاصله، با شاه و با یک سیستم توتالیتر نمیشد کار کرد، هیتلر و موسولینی هم با اینکه دیکتاتور بودند اما دستکم به برنامه خودشان ملتزم بودند اما شاه حتی به برنامهیی که خودش هم تنظیم کرده بود، پایبند نبود!
و آخوندها هم مثل شاه! شاه هم مثل آخوندها.
برنامه ریزی برای غارت و چپاول سازمانیافته و نه بیشتر.
روالی که با سرنگونی دیکتاتوری آخوندها از تاریخ ایران، یکسره حذف خواهد شد.