امام جمعهٴ نمره موقت خامنهای در روز 31مرداد در نمایش جمعهٴ تهران در زیر پردهیی از دود و دم لو رفته و بیرمق، دست گدایی نظام به سمت «آمریکا و غرب و 1+5» دراز کرد و تحت عنوان «نصیحت» تقاضا کرد که پیشنهاد رژیم را بپذیرند. گفت پیشنهاد ما «برد-برد» است. اما اگر نپذیرید خودتان خواهید باخت! به این آخوند ابله باید گفت اگر مطمئن هستی که آمریکا و غرب میبازند، پس چرا دست گدایی دراز میکنی، بگذار ببازند و یک امتیاز بزرگ برای نظام ولایت ثبت شود. اما آخوند موحدی کرمانی آمده است تا در زیر این دود و دم بیرمق، بهعنوان نمایندهٴ خامنهای، ضربه ناشی از برکناری یک وزیر بهروحانی را در برابر طرف حسابهای خارجی رفع و رجوع کند و بگوید دولت روحانی ضعیف نیست و میتواند مذاکرات را پیش ببرد. بههمین دلیل بدون هیچ قافیهای دو تبریک نثار دولت روحانی کرد تا به خیال خودش او را در مقابل آمریکا و غرب تقویت کند. تبریک بیقافیة اول تحت عنوان حمایت خامنهای از دولت بود. در حالی که از صحبت خامنهای ده روز میگذرد و اگر قرار به تبریک گفتن بود، باید امام جمعهٴ نمره موقت هفته قبل به آن میپرداخت. آخوند موحدی افزود: «این حمایت و تأیید معنیاش این است که آقا راضی نیستند دولت تضعیف شود». تبریک بیقافیه دوم آخوند موحدی کرمانی این بود: «باز تبریک میگویم به دولت بهخاطر انتخاب شعار تدبیر». این آخوند ابله، به روی خودش نیاورد که یکسال دیر به فکر چنین تبریکی افتاده است. چون استفاده دجالگرانه از کلمات «تدبیر و امید» مربوط بهبیش از یک سال پیش است. به هرحال او موظف شده بود که دست گدایی دراز کند و بهعنوان نمایندهٴ خامنهای دولت روحانی را گرچه با ساختن ساندویچی از انواع غرزدن ها و هشدار ها، مورد تأیید قرار دهد، که خوب وظیفهاش را به همین صورت مسخره و ناچسب انجام داد.
حالا سؤال این است که چرا در نظام ولایتفقیه آخوند حسن روحانی تا این حد مورد عنایت، بهویژه از سوی خود خامنهای قرار گرفته است؟ چگونه است که پاسخ زبان درازیهای هفته گذشتهاش، از سوی ولیفقیه ارتجاع داده نمیشود بلکه مورد حمایت قرار میگیرد؟ چگونه است که سرکرده قضاییة نظام و آخوند تقوی گردانندهٴ نمایشهای جمعه هر دو هشدار میدهند که مبادا کسی علیه دولت حرفی بزند و تضعیف کند، که در این صورت ممکن است تحت تعقیف قرار گیرد. جواب را بهتر است از زبان خود آخوند روحانی بشنویم. همان عاملی که باعث دراز کردن دست گدایی بهسوی آمریکا در نمایش جمعه هم شده است. آخوند روحانی میگوید: «بحمدلله» کسی اولویتها را فراموش نکرده است و در این مورد همهٴ اجزای نظام هر روز بهم نزدیکتر میشوند. روحانی با اشاره به مواضع باندها میافزاید: امروز «هیچ کس به ما نمیگوید مسألهٴ هستهیی را حل نکنید و ولش کنید». همه میگویند «مذاکره جدی انجام بدهید… معضل را حل کنید». روحانی تأکید میکند «تحریم بار بر دوش من نیست» که برداشتن آن دلبخواه من باشد، بر دوش کل نظام است. به این ترتیب روحانی بار دیگر با تأکید بر شرایط بهشدت وخامتبار نظام نشان میدهد که تمامی سردمداران و باندها بهرغم همهٴ سنگاندازیها و دود و دمها، میدانند که هیچ راهی جز زانو نزدن در پشت میز مذاکره و دراز کردن دست گدایی، وجود ندارد و به همین دلیل برای هموار کردن راه و کنار زدن سنگ اندازان از هیچ حملهیی به باندهای رقیب کوتاه نمیآید و مطمئن است که آنها هستند که سرانجام باید کوتاه بیایند و به نوشیدن زهر تن بدهند. به این ترتیب است که نمایش جمعه نیز به نمایش حمایت از روحانی و مذاکرات اتمی تبدیل میشود و این پیام را میرساند که همهٴ سردمداران نظام ولایتفقیه قانع شدهاند که جز خزیدن ذلتبار به پای میز مذاکره و خوردن نهایی جام زهر، راهی برای خروج رژیم از وضعیت وخیم کنونی وجود ندارد. در هفتههای آینده با نزدیکتر شدن زمان پایان مهلت مذاکرات، درستی یا غلطی این واقعیت بیشتر آشکار خواهد شد.
حالا سؤال این است که چرا در نظام ولایتفقیه آخوند حسن روحانی تا این حد مورد عنایت، بهویژه از سوی خود خامنهای قرار گرفته است؟ چگونه است که پاسخ زبان درازیهای هفته گذشتهاش، از سوی ولیفقیه ارتجاع داده نمیشود بلکه مورد حمایت قرار میگیرد؟ چگونه است که سرکرده قضاییة نظام و آخوند تقوی گردانندهٴ نمایشهای جمعه هر دو هشدار میدهند که مبادا کسی علیه دولت حرفی بزند و تضعیف کند، که در این صورت ممکن است تحت تعقیف قرار گیرد. جواب را بهتر است از زبان خود آخوند روحانی بشنویم. همان عاملی که باعث دراز کردن دست گدایی بهسوی آمریکا در نمایش جمعه هم شده است. آخوند روحانی میگوید: «بحمدلله» کسی اولویتها را فراموش نکرده است و در این مورد همهٴ اجزای نظام هر روز بهم نزدیکتر میشوند. روحانی با اشاره به مواضع باندها میافزاید: امروز «هیچ کس به ما نمیگوید مسألهٴ هستهیی را حل نکنید و ولش کنید». همه میگویند «مذاکره جدی انجام بدهید… معضل را حل کنید». روحانی تأکید میکند «تحریم بار بر دوش من نیست» که برداشتن آن دلبخواه من باشد، بر دوش کل نظام است. به این ترتیب روحانی بار دیگر با تأکید بر شرایط بهشدت وخامتبار نظام نشان میدهد که تمامی سردمداران و باندها بهرغم همهٴ سنگاندازیها و دود و دمها، میدانند که هیچ راهی جز زانو نزدن در پشت میز مذاکره و دراز کردن دست گدایی، وجود ندارد و به همین دلیل برای هموار کردن راه و کنار زدن سنگ اندازان از هیچ حملهیی به باندهای رقیب کوتاه نمیآید و مطمئن است که آنها هستند که سرانجام باید کوتاه بیایند و به نوشیدن زهر تن بدهند. به این ترتیب است که نمایش جمعه نیز به نمایش حمایت از روحانی و مذاکرات اتمی تبدیل میشود و این پیام را میرساند که همهٴ سردمداران نظام ولایتفقیه قانع شدهاند که جز خزیدن ذلتبار به پای میز مذاکره و خوردن نهایی جام زهر، راهی برای خروج رژیم از وضعیت وخیم کنونی وجود ندارد. در هفتههای آینده با نزدیکتر شدن زمان پایان مهلت مذاکرات، درستی یا غلطی این واقعیت بیشتر آشکار خواهد شد.