راما یاد وزیر پیشین حقوقبشر فرانسه
خانم رئیسجمهور، دوستان عزیز،
مدتهای مدیدی بود که جهان چنین شتابی در تحولات در خاورمیانه را به خود ندیده بود. بهوضوح خطراتی در این تحولات است. همه این دگرگونیها حامل خطراتی هستند، ولی همچنین فرصتهای خارقالعادهای هستند برای ابتکار عمل.
این گردهمایی ضروری بود، چرا که در تنشهای کنونی، ایران نقش اول را ایفا میکند و در قلب دگرگونیهای کنونی است و در شرایطی که همه چیز ممکن است این رو به آنرو شود، مقاومت ایران باید نقش خود را ایفا کند. مقاومت ایران یکی از بازیگران اصلی است و کلید و راهحل است، به شرط اینکه جامعه بینالمللی همین را درک کند. ما در معرض راهحلهای زیادی نیستیم. در معرض بازیگران با اعتبار زیادی هم نیستیم. انسانشناس معروف، مارگاریت میت گفته است هرگز شک نکنید که گروه کوچکی از افراد با وجدان و متعهد میتواند جهان را تغییر دهد. جهان همیشه بدین صورت تغییر کرده. و امروز اروپا باید چشمان خود را باز کند و شایان مقاومت ایران باشد. اروپا باید به سکوت مستاصل خود پایان دهد. این در شان اروپایی که ژان مونه Jean Monnet بنیان گذاشت نیست. باید مواضع ناقصی که مانع این میشوند که نماینده آن در امور خارجه حتی جرأت اشاره به حقوقبشر در صحبت با رژیم را نداشته باشد را کنار بگذارد. باید اتحاد با تروریستها را کنار بگذارد؛ رویکردی که باعث میشود بین داعش و اسد دومی را انتخاب کند، در حالیکه راهحل دست هیچکدام از این دو نیست. باید خطاهای برآوردی از قبیل امضای توافق هستهیی با دیکتاتوری در ایران که هیچکس نباید به آن اعتماد کند را تکرار نکند.
اروپا کجاست؟ آنچه بهاصطلاح برتریاش را ایجاد میکرد کجا رفته؟ چگونه نام اروپا اینقدر پایین رفته؟ آیا اروپا هنوز وفادار به ارزشهای اروپاست؟
زمان آن برای اروپا و بهخصوص فرانسه، کشور حقوقبشر فرا رسیده که موضع قاطعی اتخاذ کنند و نقض فاحش حقوقبشر در ایران و بهطور خاص تعداد بالای اعدامها را محکوم کند و تجارت با ایران را مشروط به پایان دادن به نقض حقوقبشر کند. زمان آن برای اروپا و بهخصوص فرانسه که تکرار میکنم کشور حقوقبشر است، فرا رسیده که از سوریه بخواهند که سپاه پاسداران و نیروهای وابسته به آن را که از گروههای تروریستی در منطقه حمایت میکنند بیرون کند. زمان آن برای اروپا و بهخصوص فرانسه فرا رسیده که خواهان پایان دادن به برنامه موشکهای بالستیکی شوند که قطعنامههای سازمان ملل را زیر پا میگذارد. و اگر رژیم از بیرون کشیدن مزدورانش از سوریه و پایان دادن به برنامه بالستیکیاش ممانعت کند، باید مجازاتهایی را به ایران اعمال کرد.
در 4سال اول صدارت روحانی، ایران صاحب رکورد مشمئزکننده بیشترین اعدام نسبت به تعداد جمعیتش در جهان بود. نمایش انتخابات ریاستجمهوری که او را دوباره در رأس امور قرار داد چیزی را تغییر نداد. چگونه صحبت از دموکراسی بکنیم در جایی که حق انتخاب بین شیادان و خودکامگان است؟ چگونه صحبت از دموکراسی بکنیم در جایی که وحشت و تهدید و شانتاژ در همه جا حاکم است؟
باید هر چه بیشتر و هر چه مصممتر باشیم تا این تغییر ضروری را محقق کنیم. و این دین ما به خلق کبیر ایران است که صاحب یکی از پرقدمتترین و برجستهترین تمدنهایی است که جهان به خود شناخته. دینمان را ادا کنیم با حمایت از خواسته مردم ایران برای تغییر و برقراری حکومتی لائیک بر پایه جدایی دین از دولت، مساوات زن و مرد و آزادی بیان. پای اخلاق و امنیت در میان است. در زمینه اخلاق چه امتیازی شامل ما میشود با رژیم ایران که حقوق انسانی را پایمال میکند؟ چه امنیتی داریم با رژیمی که یکی بعد از دیگری آتشهای جنگ را در منطقه شعلهور میکند؟
ما که اینجا گردهم آمدهایم نه افکار مافوق طبیعی داریم نه افراد رویایی هستیم. ما شهردار، پارلمانتر، وزیر، معادل وزیر بوده یا هستیم. میفهمیم که دیپلوماسی و محدودیتهای آن چیست. میدانیم که نه رم نه تهران در یک روز ساخته نشدهاند. البته که میخواهیم شرکتهایمان به یمن توافقات تجاری ثروتمند شوند. ما میخواهیم که شهروندانمان که با بیکاری دست و پنجه نرم میکنند به یمن این قراردادها به اشتغال دست پیدا کنند. و از آنجا که همه به زبان بیپرنسیپ در این رابطهها با ما صحبت میکنند، باید بدانیم که با تعطیلی جبهه حقوقبشر به هیچی نخواهیم رسید. و بعضاً حق با ماست. وقتی من در پست معادل وزیر خارجه و وزیر حقوقبشر بودم، یعنی دو موضوعی که همه آن را در تناقض با هم میدیدند، در دولتی که در آن بودم با خودکامگیهای بن علی و قذافی به مخالفت پرداختم. اکنون چند لحظه فکر کنید به سرنوشتی که شامل آنها شد.
مسیر تاریخ در سمت ماست. شک نکنید که ما در اردوی بشریت قرار داریم و این بهمعنی حمایت از پایان دادن به سرکوب در کشوری است که اولین دژخیم جهان به نسبت تعداد جمعیتش است. در اردوی بشریت بودن یعنی دادخواهی برای حدود سی هزار زندانی سیاسی که در سال 1367اعدام شدهاند. اردوی بشریت بودن یعنی خواهان یک کمیسیون تحقیق مستقل باشیم. ایرانیها از اینکه تنها مبارزه کنند خسته شدهاند. اگر ما واکنش نداشته باشیم، قهرمانان مقاومت منزوی خواهند شد. ممکن است تمام مردم ایران را مأیوس کنیم. سبک شدن تحریمها و آزاد کردن داراییهای مالی زندگی روزانه ایرانیها را بهبود نبخشیدهاند. بحرانهای داخلی اینقدر عمیق هستند که رژیم حالا به ورطه درگیریهای جناحی افتاده.
در ایران یک آلترناتیو دموکراتیک وجود دارد. این آلترناتیو دارای اقبال مردمی، شبکههایی در داخل ایران و برنامهیی واضح است و از سالها پیش توسط خانم مریم رجوی رهبری میشود. فراتر از همه این جنبش سازمانیافته است و دارای تشکیلات مورد نیازی است برای به پیروزی رساندن جنبش دموکراتیک و مهمتر از آن اداره کشور. بهرسمیت شناختن این آلترناتیو باید در اولویت باشد و به همین دلیل آرزوی موفقیت تام و تمام را برای تمام این جنبش و بهخصوص خانم رجوی دارم. خیلی ممنون.
سناتور جری هورکان، نایب رئیس کمیته بودجه در سنای ایرلند
خانم رئیسجمهور منتخب. مهمانان برجسته. همکاران محترم. خانمها و آقایان. از اینکه مرا به این کنفرانس دعوت کردید تا سخنی در مورد تهدیدات رژیم ایران بگویم ممنونم. قبل از اینکه آغاز کنم میخواهم بگویم که مایه افتخار من است که در حضور شما و این مهمانان برجسته باشم تا در مورد مسائلی که ایران را تحت تاثیر قرار میدهد بحث کنیم.
من سخنگوی حزبم در سنا هستم. همچنین معاون رئیس کمیسیون مالی در پارلمان ایرلند هستم. من کاملاً موافقم که دموکراسیهای غربی باید بکارگیری تحریم و سایر اقدامات تنبیهی را بهعنوان ابزاری برای بالا بردن فشار بر روی رهبران و مقامات رژیم ایران در نظر بگیرند. ولی مهمتر این است که ما در غرب خودمان را در موقعیتی قرار ندهیم که پیگرفتن منافع اقتصادیمان باعث یاری به رژیمهای خطرناک بشود. در رابطه با ایران، این موضوع بسیار حائز اهمیت است، با توجه به رفع تحریمهایی در برابر محدود کردن برنامه هستهیی به رژیم تهران داده شد. از نظر من این یک اشتباه بود که نگرانیهای حقوقبشر و حمایت تهران از تروریسم از مذاکرات اتمی تفکیک شد. قدرتهای جهانی میبایست خواستار اقدامات عملی و قابل اثبات برای بهبود در این زمینهها میشدند، مشابه آنچه در زمینه محدود کردن برنامه اتمی خواستند قبل از اینکه تحریمهای اتمی را لغو کنند. به بیان دیگر، لغو تحریمها به تجارت با تهران مشروعیت بخشید بدون اینکه به تمامی رفتارهای غیرقابل قبول این رژیم بپردازد. وقتی که غرب این فرصت را از دست داد، سپاه پاسداران و نهادهای تحت فرمان ولیفقیه اصلیترین سودبرندگان این لغو تحریمها شدند. این واقعیت را خبرگزاری رویترز اخیراً تأیید کرد پس از اینکه یک بررسی کامل از قراردادهای تجاری منعقد شده بعد از اینکه قدرتهای جهانی توافق کردند تحریمها را از روی رژیم ایران بردارند انجام داد. بنا به این تحقیقات دستکم ۴تا از ۹۰قراردادی که با نهادهای دولتی شامل شرکتهایی میشوند که سپاه پاسداران در آنها سهم بسیار زیاد و تعیینکننده دارند. شرکتها و دولتهای اروپایی نمیتوانند این واقعیت را انکار کنند که امروز نگهبانان اقتصاد ایران کسانی هستند که مردم ایران را سرکوب میکنند و تروریسم و ایدئولوژی بنیادگرایی که همه ما را تهدید میکند را صادر میکنند. این همچنین به این معنی است که اتحادیه اروپا نمیتواند این واقعیت را انکار کند که پشت بانکهای رسمی و شرکتها شبکهیی از نهادهایی قرار دارند که تحت کنترل حکومت دینی است. و بهطور خاص سپاه پاسداران. اگر که این کافی نیست، نباید فراموش کنیم که اولین قربانی این واقعیت بخش خصوصی اقتصاد ایران است و ایرانیان و کارگران معمول ایران هستند که برای رزق و روزیشان تلاش بسیار میکنند و محکوم به زندگی در فقر میباشند. با وجود اینکه ایران کشور فقیری نیست بسیاری از شهروندانش زیر خط فقر زندگی میکنند. همانطور که سخنرانان برجسته امروز گفتند، کشورهای ما مورد سوءاستفاده قرار میگیرند که توانمندی سپاه پاسداران را برای سرکوب مخالفتهای داخلی و اپوزیسیون رژیم افزایش دهند اروپا نباید درآمد سرمایهگذاریاش را با معیارهای مالی صرف بسنجد بلکه باید جنبه انسانی آن را نیز در نظر بگیرد. منظورم از این حرف این است که اتحادیه اروپا و هر عضو سازمان ملل باید تجارت و قراردادهای تجاریاش را مشروط به بهبودهای عملی و قابل اثبات حقوقبشری کند. این بدان معناست که اتحادیه اروپا باید برای مقامات و نمایندگان رژیم روشن کند که اگر تجارت با ما را بخواهید باید به گزارشگر ویژه سازمان ملل اجازه دهید که از ایران بازدید کند، باید به اعدامهای در ملأعام و اعدام افراد زیر سن قانونی را متوقف کنید، پس من به شما اطمینان خاطر میدهم که من از هدف شما برای دستیابی به یک ایران آزاد و دموکراتیک حمایت میکنم و با شما کار خواهم کرد که به این هدف باشکوه برسید. من چشم بهراه دیدار از ایران هستم وقتی که از شر این رژیم آزاد شده باشد. حرکات رژیم مانند عکسالعملهای یک زنبور رو به موت است، حمله میکند چون که میداند پایانش نزدیک است. هر چه زودتر این رژیم سرنگون شود بهتر. خیلی ممنون.
رومئو نیکوارا – نماینده پارلمان رومانی
خانمها و آقایان، من اخیراً گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل برای ایران، خانم عاصمه جهانگیر را خواندهام. اولین نکتهیی که در مطالعه این گزارش برایم بسیار سنگین بود میزان سرکوبی است که مردم ایران در این 38سال حاکمیت آخوندها تحمل کردهاند. بیش از 120هزار اعدام مخالفان سیاسی، اعدامهای خیابانی و بهطور خاص قتلعام 30هزار زندانی سیاسی در سال 1988، شلاق، سنگسار و قطع دست و پا. فقط یک حرف در مورد رژیم ایران میتوانم بیان کنم و آن این است که تنها موضوعی که در این رژیم تبعیضی در آن وجود ندارد سرکوب است. آنها در سرکوب فارسها، عربها، ترکها، بلوچها و ترکمنها. حتی مردان و زنان نیز از سرکوب مستثنی نیستند. اما هر بار که در این کنفرانسها شرکت کرده و در کنار شما نشستهام امیدهای من بیشتر شده و به نظرم پایان دوران سیاه استبداد مذهبی در ایران نزدیکتر میشود.
از طرف دیگر باید بگویم فعالیتهای شما برای برقراری دموکراسی در ایران باعث خشم رژیم آخوندها شده است. این بدین معنی است که مبارزه شما نتایج مثبتی داشته و به این دلیل است که آنها عصبانی هستند. بعد از اولین بار که در این جلسات شرکت داشتم، که حدوداً پنج سال پیش بود و با اپوزیسیون ایران ملاقات کردم، به من و همکارانم از پارلمان رومانی به طرق مختلف توسط رژیم ایران مراجعه شده که از شما حمایت نکنیم. اما بهدلیل مشروعیت شما از یک طرف و نقض حقوقبشر توسط رژیم ایران از طرفی دیگر، که برای من ثابت هم شده است، حاظر به پذیرش خواسته آنها نبوده و مفتخرم که با شما و رهبری شما خواهم بود تا اینکه دموکراسی را در ایران محقق کنید.
با تشکر
لطفاً اجازه بدهید یک مثال بسیار کوتاه در مورد آنچه هفته گذشته در بخارست رخ داد به شما بگویم. هفته گذشته در بخارست هیأتی از پارلمان ایران از تهران قرار بود وارد بخارست شده تا با کمیتههای مختلف پارلمان رومانی ملاقات کند. در لحظه مناسبی که نسبت به این دیدار مطلع شدیم، من و همکارم، سناتور آردلین بناونی، که شما با او آشنا هستید، با همکاران مختلف دو مجلس و روئسای مختلف کمیتههای پارلمان رومانی دیدار کرده و آنها را نسبت به رژیم تهران، در مورد نمایندگانی که قرار بود جهت ملاقات با آنها وارد بوخارست شوند، توجیه کردیم. هیأت ایرانی تلاش میکرد با کمیتههای امور خارجی، اقتصاد و مالی دیدار کنند.
اجازه بدهید به شما بگویم که دوشنبه، 11دسامبر وقتی صبح آن روز وارد پارلمان شدم، نمیدانم چه اتفاقی افتاد اما هیأت ایران در آنجا حضور نداشت. آنها نیامدند.
قرار بود یک دیدار دو روزه از پارلمان باشد که هرگز صورت نگرفت. بنابراین، این تنها یک نمونه کوچک از برخوردی است که باید با نمایندگان رژیم تهران صورت گیرد. باید بگویم که جامعه بینالمللی باید ابزارهای سرکوب را از دیکتاتوری حاکم بر ایران بگیرد. اصلیترین ابزار این سرکوب سپاه پاسداران است که مستقیماً تحت کنترل خامنهای است. این ارگان سرکوبگر کنترل شریانهای اقتصاد ایران را بهدست گرفته است، از جمله نفت، گاز، پتروشیمی و معادن. پول هنگفت آن از منابع ملی، تجارت غیرقانونی و پولشویی هزینههای صدور تروریسم در خارج مرزها را تأمین میشود.
از طرف کمیته پارلمانی رومانی برای ایران آزاد من از اتحادیه اروپا میخواهم تا از نمونه وزارت خزانهداری آمریکا و سنای آمریکا پیروی کرده و سپاه پاسداران را در لیست تروریستی قرار دهد تا این ارگان سرکوبگر نتواند به جرایم خود ادامه دهد.
از نظر تجارت با رژیم ایران، هر گونه معامله اقتصادی باید مشروط به کاهش نقض حقوقبشر در ایران و عدم دخالت رژیم ایران در کشورهای دیگر باشد. نباید فراموش شود که دیکتاتورها هیچ زبانی جز زبان قاطعیت نمیشناسند و وظیفه جامعه بینالمللی است که بهصورت قاطع علیه رژیم ایران بایستد و همه ابزارهای سرکوبی را از آن دریغ کند.
امروز وظیفه ما است که از مردم و مقاومت ایران حمایت کنیم تا بزرگترین تهدید جهانی را از بین ببریم.
خانمها و آقایان، از اینجا از همه زنان و مردان ایرانی، بهطور خاص جوانان داخل ایران میخواهم به اعتراضات خود ادامه دهند، و در گسترش اعتراضات و همبستگی سراسری فعالتر شوند. ما از طرح 10مادهیی رئیسجمهور مریم رجوی حمایت میکنیم چرا که خط درستی برای آینده ایران است.
با تشکر فراوان از توجهاتتان، متشکرم-
عیسی ترکی، نماینده پارلمان بحرین
در آغاز باعث افتخار من است که شما مرا به شرکت در این تریبون آزاد دعوت کردهاید.
وقتی که رژیم ایران سیاست صدور انقلاب را پیشه خود کرد که همچنان ادامه دارد. در واقع این سیاست انتقال مشکلات داخلی خود رژیم به خارج بود تا آن را تبدیل به یک بحران خارجی کند. رژیم ایران، استراتژی بیثبات سازی ژئوپلتیکی در منطقه را از طریق دخالت مستقیم در امور داخلی کشورهای دیگر و دست اندازی در حاکمیت آن کشورها، در پیش گرفت. اینکار را از طریق حمایت از شبهنظامیان تروریست که به آنها آموزش و پول و سلاح میدهد، انجام میدهد و آنها را نسبت به اهداف خود توجیه میکند بهطوریکه تبدیل به کشور اصلی حامی تروریسم بینالمللی شده است.
خانمها و آقایان
کشورم پیوسته از تعرض و دخالت در امور داخلیش توسط رژیم ایران رنج برده است. این رژیم شبهنظامیان فرقهگرای تروریست را پناه داده و به آنها آموزش میدهد و به آنها سلاح و پول میدهد تا دست به کارهای تروریستی در بحرین علیه مدارس و مراکز آموزشی بزند و آنها را تخریب کرده و به آتش بکشند بسیاری از تأسیسات حیاتی از جمله لولههای نفت را منفجر ساختند تا اقتصاد را تخریب کرده و غیرنظامیان را بترسانند.
بند هفت ماده دوم منشور سازمان ملل تصریح میکند عدم دخالت در اموری که ذاتاً جزو صلاحیت داخلی هر کشوری است. و با توجه به اهمیت این اصل، تضمین آن توسط منشورهای سازمانهای بینالمللی و منطقهیی دیگر صورت گرفته است. که همه آنها روی مخالفت با تمامی اعمال و رفتار و اظهاراتی که توسط نیروهای خارجی اعم از کشورها و یا سازمانها در مورد مسائل و مشکلات داخلی یک کشور دارای حاکمیت انجام میشود، متمرکز هستند. خطر این مسأله وقتی افزایش مییابد که دخالت نظامی انجام گیرد. از اینجا به رژیم ایران میگویم: دخالت در امور داخلی ما را متوقف کنید. به کشورهایمان تعرض نکنید. آنچه که بر سر کشور من و عراق و سوریه و یمن و کشورهای دیگر آمده، تروریسم سازمانیافتهای است که توسط رژیم ایران پشتیبانی شده و به مورد اجرا گذاشته شده است، و توسط شبهنظامیان تروریست فرقهگرای آنها صورت گرفته است. بگذاریم از پناه دادن این رژیم به داعش و القاعده و همکاری با آنها. هرجا که اسم تروریسم برده میشود، آنجا رژیم ایران حضور دارد. رژیم ایران دیگر صلح و امنیت بینالمللی را مورد تهدید قرار داده است. این رژیم به کشورهای منطقه تعرض میکند و اهداف سازمان ملل و بهطور مشخص ماده اول آن را پایمال میکند.
خانمها و آقایان
این رژیمی که در جهان رسوا شده است، مشروعیت و کفایت داخلی و بینالمللی خود را از دست داده است. نباید با او با سیاست مماشات برخورد کرد. بهمنظور صلح و امنیت منطقه، نباید که جهان با سیاست منفعت گرایی و عدم التزام به اصول با این رژیم برخورد کند. باید که مسئولان این رژیم را به دادگاههای بینالمللی کشاند. انتخابات دموکراتیک آزاد تحت نظر مللمتحد و به دور از سلطه رژیم ایران صورت گیرد. جهان به صلح نیاز دارد. فردا روشنتر خواهد بود. البته این کار محقق نمیشود مگر با حمایت از آرمانهای عدالت طلب و در رأس آنها مسأله فلسطین که رژیم ایران با آن معامله کرد. باید که در کنار اپوزیسیون ایران ایستاد با این امید که دیدار آینده با آنها در ایران آزاد باشد. تغییر رژیم آخوندی تنها مسأله مقاومت ایران نیست، بلکه یک مسأله عربی و اسلامی و انسانی صددرصد مشروع است. و السلام علیکم و رحمت الله.
خانم رئیسجمهور، دوستان عزیز،
مدتهای مدیدی بود که جهان چنین شتابی در تحولات در خاورمیانه را به خود ندیده بود. بهوضوح خطراتی در این تحولات است. همه این دگرگونیها حامل خطراتی هستند، ولی همچنین فرصتهای خارقالعادهای هستند برای ابتکار عمل.
این گردهمایی ضروری بود، چرا که در تنشهای کنونی، ایران نقش اول را ایفا میکند و در قلب دگرگونیهای کنونی است و در شرایطی که همه چیز ممکن است این رو به آنرو شود، مقاومت ایران باید نقش خود را ایفا کند. مقاومت ایران یکی از بازیگران اصلی است و کلید و راهحل است، به شرط اینکه جامعه بینالمللی همین را درک کند. ما در معرض راهحلهای زیادی نیستیم. در معرض بازیگران با اعتبار زیادی هم نیستیم. انسانشناس معروف، مارگاریت میت گفته است هرگز شک نکنید که گروه کوچکی از افراد با وجدان و متعهد میتواند جهان را تغییر دهد. جهان همیشه بدین صورت تغییر کرده. و امروز اروپا باید چشمان خود را باز کند و شایان مقاومت ایران باشد. اروپا باید به سکوت مستاصل خود پایان دهد. این در شان اروپایی که ژان مونه Jean Monnet بنیان گذاشت نیست. باید مواضع ناقصی که مانع این میشوند که نماینده آن در امور خارجه حتی جرأت اشاره به حقوقبشر در صحبت با رژیم را نداشته باشد را کنار بگذارد. باید اتحاد با تروریستها را کنار بگذارد؛ رویکردی که باعث میشود بین داعش و اسد دومی را انتخاب کند، در حالیکه راهحل دست هیچکدام از این دو نیست. باید خطاهای برآوردی از قبیل امضای توافق هستهیی با دیکتاتوری در ایران که هیچکس نباید به آن اعتماد کند را تکرار نکند.
اروپا کجاست؟ آنچه بهاصطلاح برتریاش را ایجاد میکرد کجا رفته؟ چگونه نام اروپا اینقدر پایین رفته؟ آیا اروپا هنوز وفادار به ارزشهای اروپاست؟
زمان آن برای اروپا و بهخصوص فرانسه، کشور حقوقبشر فرا رسیده که موضع قاطعی اتخاذ کنند و نقض فاحش حقوقبشر در ایران و بهطور خاص تعداد بالای اعدامها را محکوم کند و تجارت با ایران را مشروط به پایان دادن به نقض حقوقبشر کند. زمان آن برای اروپا و بهخصوص فرانسه که تکرار میکنم کشور حقوقبشر است، فرا رسیده که از سوریه بخواهند که سپاه پاسداران و نیروهای وابسته به آن را که از گروههای تروریستی در منطقه حمایت میکنند بیرون کند. زمان آن برای اروپا و بهخصوص فرانسه فرا رسیده که خواهان پایان دادن به برنامه موشکهای بالستیکی شوند که قطعنامههای سازمان ملل را زیر پا میگذارد. و اگر رژیم از بیرون کشیدن مزدورانش از سوریه و پایان دادن به برنامه بالستیکیاش ممانعت کند، باید مجازاتهایی را به ایران اعمال کرد.
در 4سال اول صدارت روحانی، ایران صاحب رکورد مشمئزکننده بیشترین اعدام نسبت به تعداد جمعیتش در جهان بود. نمایش انتخابات ریاستجمهوری که او را دوباره در رأس امور قرار داد چیزی را تغییر نداد. چگونه صحبت از دموکراسی بکنیم در جایی که حق انتخاب بین شیادان و خودکامگان است؟ چگونه صحبت از دموکراسی بکنیم در جایی که وحشت و تهدید و شانتاژ در همه جا حاکم است؟
باید هر چه بیشتر و هر چه مصممتر باشیم تا این تغییر ضروری را محقق کنیم. و این دین ما به خلق کبیر ایران است که صاحب یکی از پرقدمتترین و برجستهترین تمدنهایی است که جهان به خود شناخته. دینمان را ادا کنیم با حمایت از خواسته مردم ایران برای تغییر و برقراری حکومتی لائیک بر پایه جدایی دین از دولت، مساوات زن و مرد و آزادی بیان. پای اخلاق و امنیت در میان است. در زمینه اخلاق چه امتیازی شامل ما میشود با رژیم ایران که حقوق انسانی را پایمال میکند؟ چه امنیتی داریم با رژیمی که یکی بعد از دیگری آتشهای جنگ را در منطقه شعلهور میکند؟
ما که اینجا گردهم آمدهایم نه افکار مافوق طبیعی داریم نه افراد رویایی هستیم. ما شهردار، پارلمانتر، وزیر، معادل وزیر بوده یا هستیم. میفهمیم که دیپلوماسی و محدودیتهای آن چیست. میدانیم که نه رم نه تهران در یک روز ساخته نشدهاند. البته که میخواهیم شرکتهایمان به یمن توافقات تجاری ثروتمند شوند. ما میخواهیم که شهروندانمان که با بیکاری دست و پنجه نرم میکنند به یمن این قراردادها به اشتغال دست پیدا کنند. و از آنجا که همه به زبان بیپرنسیپ در این رابطهها با ما صحبت میکنند، باید بدانیم که با تعطیلی جبهه حقوقبشر به هیچی نخواهیم رسید. و بعضاً حق با ماست. وقتی من در پست معادل وزیر خارجه و وزیر حقوقبشر بودم، یعنی دو موضوعی که همه آن را در تناقض با هم میدیدند، در دولتی که در آن بودم با خودکامگیهای بن علی و قذافی به مخالفت پرداختم. اکنون چند لحظه فکر کنید به سرنوشتی که شامل آنها شد.
مسیر تاریخ در سمت ماست. شک نکنید که ما در اردوی بشریت قرار داریم و این بهمعنی حمایت از پایان دادن به سرکوب در کشوری است که اولین دژخیم جهان به نسبت تعداد جمعیتش است. در اردوی بشریت بودن یعنی دادخواهی برای حدود سی هزار زندانی سیاسی که در سال 1367اعدام شدهاند. اردوی بشریت بودن یعنی خواهان یک کمیسیون تحقیق مستقل باشیم. ایرانیها از اینکه تنها مبارزه کنند خسته شدهاند. اگر ما واکنش نداشته باشیم، قهرمانان مقاومت منزوی خواهند شد. ممکن است تمام مردم ایران را مأیوس کنیم. سبک شدن تحریمها و آزاد کردن داراییهای مالی زندگی روزانه ایرانیها را بهبود نبخشیدهاند. بحرانهای داخلی اینقدر عمیق هستند که رژیم حالا به ورطه درگیریهای جناحی افتاده.
در ایران یک آلترناتیو دموکراتیک وجود دارد. این آلترناتیو دارای اقبال مردمی، شبکههایی در داخل ایران و برنامهیی واضح است و از سالها پیش توسط خانم مریم رجوی رهبری میشود. فراتر از همه این جنبش سازمانیافته است و دارای تشکیلات مورد نیازی است برای به پیروزی رساندن جنبش دموکراتیک و مهمتر از آن اداره کشور. بهرسمیت شناختن این آلترناتیو باید در اولویت باشد و به همین دلیل آرزوی موفقیت تام و تمام را برای تمام این جنبش و بهخصوص خانم رجوی دارم. خیلی ممنون.
سناتور جری هورکان، نایب رئیس کمیته بودجه در سنای ایرلند
خانم رئیسجمهور منتخب. مهمانان برجسته. همکاران محترم. خانمها و آقایان. از اینکه مرا به این کنفرانس دعوت کردید تا سخنی در مورد تهدیدات رژیم ایران بگویم ممنونم. قبل از اینکه آغاز کنم میخواهم بگویم که مایه افتخار من است که در حضور شما و این مهمانان برجسته باشم تا در مورد مسائلی که ایران را تحت تاثیر قرار میدهد بحث کنیم.
من سخنگوی حزبم در سنا هستم. همچنین معاون رئیس کمیسیون مالی در پارلمان ایرلند هستم. من کاملاً موافقم که دموکراسیهای غربی باید بکارگیری تحریم و سایر اقدامات تنبیهی را بهعنوان ابزاری برای بالا بردن فشار بر روی رهبران و مقامات رژیم ایران در نظر بگیرند. ولی مهمتر این است که ما در غرب خودمان را در موقعیتی قرار ندهیم که پیگرفتن منافع اقتصادیمان باعث یاری به رژیمهای خطرناک بشود. در رابطه با ایران، این موضوع بسیار حائز اهمیت است، با توجه به رفع تحریمهایی در برابر محدود کردن برنامه هستهیی به رژیم تهران داده شد. از نظر من این یک اشتباه بود که نگرانیهای حقوقبشر و حمایت تهران از تروریسم از مذاکرات اتمی تفکیک شد. قدرتهای جهانی میبایست خواستار اقدامات عملی و قابل اثبات برای بهبود در این زمینهها میشدند، مشابه آنچه در زمینه محدود کردن برنامه اتمی خواستند قبل از اینکه تحریمهای اتمی را لغو کنند. به بیان دیگر، لغو تحریمها به تجارت با تهران مشروعیت بخشید بدون اینکه به تمامی رفتارهای غیرقابل قبول این رژیم بپردازد. وقتی که غرب این فرصت را از دست داد، سپاه پاسداران و نهادهای تحت فرمان ولیفقیه اصلیترین سودبرندگان این لغو تحریمها شدند. این واقعیت را خبرگزاری رویترز اخیراً تأیید کرد پس از اینکه یک بررسی کامل از قراردادهای تجاری منعقد شده بعد از اینکه قدرتهای جهانی توافق کردند تحریمها را از روی رژیم ایران بردارند انجام داد. بنا به این تحقیقات دستکم ۴تا از ۹۰قراردادی که با نهادهای دولتی شامل شرکتهایی میشوند که سپاه پاسداران در آنها سهم بسیار زیاد و تعیینکننده دارند. شرکتها و دولتهای اروپایی نمیتوانند این واقعیت را انکار کنند که امروز نگهبانان اقتصاد ایران کسانی هستند که مردم ایران را سرکوب میکنند و تروریسم و ایدئولوژی بنیادگرایی که همه ما را تهدید میکند را صادر میکنند. این همچنین به این معنی است که اتحادیه اروپا نمیتواند این واقعیت را انکار کند که پشت بانکهای رسمی و شرکتها شبکهیی از نهادهایی قرار دارند که تحت کنترل حکومت دینی است. و بهطور خاص سپاه پاسداران. اگر که این کافی نیست، نباید فراموش کنیم که اولین قربانی این واقعیت بخش خصوصی اقتصاد ایران است و ایرانیان و کارگران معمول ایران هستند که برای رزق و روزیشان تلاش بسیار میکنند و محکوم به زندگی در فقر میباشند. با وجود اینکه ایران کشور فقیری نیست بسیاری از شهروندانش زیر خط فقر زندگی میکنند. همانطور که سخنرانان برجسته امروز گفتند، کشورهای ما مورد سوءاستفاده قرار میگیرند که توانمندی سپاه پاسداران را برای سرکوب مخالفتهای داخلی و اپوزیسیون رژیم افزایش دهند اروپا نباید درآمد سرمایهگذاریاش را با معیارهای مالی صرف بسنجد بلکه باید جنبه انسانی آن را نیز در نظر بگیرد. منظورم از این حرف این است که اتحادیه اروپا و هر عضو سازمان ملل باید تجارت و قراردادهای تجاریاش را مشروط به بهبودهای عملی و قابل اثبات حقوقبشری کند. این بدان معناست که اتحادیه اروپا باید برای مقامات و نمایندگان رژیم روشن کند که اگر تجارت با ما را بخواهید باید به گزارشگر ویژه سازمان ملل اجازه دهید که از ایران بازدید کند، باید به اعدامهای در ملأعام و اعدام افراد زیر سن قانونی را متوقف کنید، پس من به شما اطمینان خاطر میدهم که من از هدف شما برای دستیابی به یک ایران آزاد و دموکراتیک حمایت میکنم و با شما کار خواهم کرد که به این هدف باشکوه برسید. من چشم بهراه دیدار از ایران هستم وقتی که از شر این رژیم آزاد شده باشد. حرکات رژیم مانند عکسالعملهای یک زنبور رو به موت است، حمله میکند چون که میداند پایانش نزدیک است. هر چه زودتر این رژیم سرنگون شود بهتر. خیلی ممنون.
رومئو نیکوارا – نماینده پارلمان رومانی
خانمها و آقایان، من اخیراً گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل برای ایران، خانم عاصمه جهانگیر را خواندهام. اولین نکتهیی که در مطالعه این گزارش برایم بسیار سنگین بود میزان سرکوبی است که مردم ایران در این 38سال حاکمیت آخوندها تحمل کردهاند. بیش از 120هزار اعدام مخالفان سیاسی، اعدامهای خیابانی و بهطور خاص قتلعام 30هزار زندانی سیاسی در سال 1988، شلاق، سنگسار و قطع دست و پا. فقط یک حرف در مورد رژیم ایران میتوانم بیان کنم و آن این است که تنها موضوعی که در این رژیم تبعیضی در آن وجود ندارد سرکوب است. آنها در سرکوب فارسها، عربها، ترکها، بلوچها و ترکمنها. حتی مردان و زنان نیز از سرکوب مستثنی نیستند. اما هر بار که در این کنفرانسها شرکت کرده و در کنار شما نشستهام امیدهای من بیشتر شده و به نظرم پایان دوران سیاه استبداد مذهبی در ایران نزدیکتر میشود.
از طرف دیگر باید بگویم فعالیتهای شما برای برقراری دموکراسی در ایران باعث خشم رژیم آخوندها شده است. این بدین معنی است که مبارزه شما نتایج مثبتی داشته و به این دلیل است که آنها عصبانی هستند. بعد از اولین بار که در این جلسات شرکت داشتم، که حدوداً پنج سال پیش بود و با اپوزیسیون ایران ملاقات کردم، به من و همکارانم از پارلمان رومانی به طرق مختلف توسط رژیم ایران مراجعه شده که از شما حمایت نکنیم. اما بهدلیل مشروعیت شما از یک طرف و نقض حقوقبشر توسط رژیم ایران از طرفی دیگر، که برای من ثابت هم شده است، حاظر به پذیرش خواسته آنها نبوده و مفتخرم که با شما و رهبری شما خواهم بود تا اینکه دموکراسی را در ایران محقق کنید.
با تشکر
لطفاً اجازه بدهید یک مثال بسیار کوتاه در مورد آنچه هفته گذشته در بخارست رخ داد به شما بگویم. هفته گذشته در بخارست هیأتی از پارلمان ایران از تهران قرار بود وارد بخارست شده تا با کمیتههای مختلف پارلمان رومانی ملاقات کند. در لحظه مناسبی که نسبت به این دیدار مطلع شدیم، من و همکارم، سناتور آردلین بناونی، که شما با او آشنا هستید، با همکاران مختلف دو مجلس و روئسای مختلف کمیتههای پارلمان رومانی دیدار کرده و آنها را نسبت به رژیم تهران، در مورد نمایندگانی که قرار بود جهت ملاقات با آنها وارد بوخارست شوند، توجیه کردیم. هیأت ایرانی تلاش میکرد با کمیتههای امور خارجی، اقتصاد و مالی دیدار کنند.
اجازه بدهید به شما بگویم که دوشنبه، 11دسامبر وقتی صبح آن روز وارد پارلمان شدم، نمیدانم چه اتفاقی افتاد اما هیأت ایران در آنجا حضور نداشت. آنها نیامدند.
قرار بود یک دیدار دو روزه از پارلمان باشد که هرگز صورت نگرفت. بنابراین، این تنها یک نمونه کوچک از برخوردی است که باید با نمایندگان رژیم تهران صورت گیرد. باید بگویم که جامعه بینالمللی باید ابزارهای سرکوب را از دیکتاتوری حاکم بر ایران بگیرد. اصلیترین ابزار این سرکوب سپاه پاسداران است که مستقیماً تحت کنترل خامنهای است. این ارگان سرکوبگر کنترل شریانهای اقتصاد ایران را بهدست گرفته است، از جمله نفت، گاز، پتروشیمی و معادن. پول هنگفت آن از منابع ملی، تجارت غیرقانونی و پولشویی هزینههای صدور تروریسم در خارج مرزها را تأمین میشود.
از طرف کمیته پارلمانی رومانی برای ایران آزاد من از اتحادیه اروپا میخواهم تا از نمونه وزارت خزانهداری آمریکا و سنای آمریکا پیروی کرده و سپاه پاسداران را در لیست تروریستی قرار دهد تا این ارگان سرکوبگر نتواند به جرایم خود ادامه دهد.
از نظر تجارت با رژیم ایران، هر گونه معامله اقتصادی باید مشروط به کاهش نقض حقوقبشر در ایران و عدم دخالت رژیم ایران در کشورهای دیگر باشد. نباید فراموش شود که دیکتاتورها هیچ زبانی جز زبان قاطعیت نمیشناسند و وظیفه جامعه بینالمللی است که بهصورت قاطع علیه رژیم ایران بایستد و همه ابزارهای سرکوبی را از آن دریغ کند.
امروز وظیفه ما است که از مردم و مقاومت ایران حمایت کنیم تا بزرگترین تهدید جهانی را از بین ببریم.
خانمها و آقایان، از اینجا از همه زنان و مردان ایرانی، بهطور خاص جوانان داخل ایران میخواهم به اعتراضات خود ادامه دهند، و در گسترش اعتراضات و همبستگی سراسری فعالتر شوند. ما از طرح 10مادهیی رئیسجمهور مریم رجوی حمایت میکنیم چرا که خط درستی برای آینده ایران است.
با تشکر فراوان از توجهاتتان، متشکرم-
عیسی ترکی، نماینده پارلمان بحرین
در آغاز باعث افتخار من است که شما مرا به شرکت در این تریبون آزاد دعوت کردهاید.
وقتی که رژیم ایران سیاست صدور انقلاب را پیشه خود کرد که همچنان ادامه دارد. در واقع این سیاست انتقال مشکلات داخلی خود رژیم به خارج بود تا آن را تبدیل به یک بحران خارجی کند. رژیم ایران، استراتژی بیثبات سازی ژئوپلتیکی در منطقه را از طریق دخالت مستقیم در امور داخلی کشورهای دیگر و دست اندازی در حاکمیت آن کشورها، در پیش گرفت. اینکار را از طریق حمایت از شبهنظامیان تروریست که به آنها آموزش و پول و سلاح میدهد، انجام میدهد و آنها را نسبت به اهداف خود توجیه میکند بهطوریکه تبدیل به کشور اصلی حامی تروریسم بینالمللی شده است.
خانمها و آقایان
کشورم پیوسته از تعرض و دخالت در امور داخلیش توسط رژیم ایران رنج برده است. این رژیم شبهنظامیان فرقهگرای تروریست را پناه داده و به آنها آموزش میدهد و به آنها سلاح و پول میدهد تا دست به کارهای تروریستی در بحرین علیه مدارس و مراکز آموزشی بزند و آنها را تخریب کرده و به آتش بکشند بسیاری از تأسیسات حیاتی از جمله لولههای نفت را منفجر ساختند تا اقتصاد را تخریب کرده و غیرنظامیان را بترسانند.
بند هفت ماده دوم منشور سازمان ملل تصریح میکند عدم دخالت در اموری که ذاتاً جزو صلاحیت داخلی هر کشوری است. و با توجه به اهمیت این اصل، تضمین آن توسط منشورهای سازمانهای بینالمللی و منطقهیی دیگر صورت گرفته است. که همه آنها روی مخالفت با تمامی اعمال و رفتار و اظهاراتی که توسط نیروهای خارجی اعم از کشورها و یا سازمانها در مورد مسائل و مشکلات داخلی یک کشور دارای حاکمیت انجام میشود، متمرکز هستند. خطر این مسأله وقتی افزایش مییابد که دخالت نظامی انجام گیرد. از اینجا به رژیم ایران میگویم: دخالت در امور داخلی ما را متوقف کنید. به کشورهایمان تعرض نکنید. آنچه که بر سر کشور من و عراق و سوریه و یمن و کشورهای دیگر آمده، تروریسم سازمانیافتهای است که توسط رژیم ایران پشتیبانی شده و به مورد اجرا گذاشته شده است، و توسط شبهنظامیان تروریست فرقهگرای آنها صورت گرفته است. بگذاریم از پناه دادن این رژیم به داعش و القاعده و همکاری با آنها. هرجا که اسم تروریسم برده میشود، آنجا رژیم ایران حضور دارد. رژیم ایران دیگر صلح و امنیت بینالمللی را مورد تهدید قرار داده است. این رژیم به کشورهای منطقه تعرض میکند و اهداف سازمان ملل و بهطور مشخص ماده اول آن را پایمال میکند.
خانمها و آقایان
این رژیمی که در جهان رسوا شده است، مشروعیت و کفایت داخلی و بینالمللی خود را از دست داده است. نباید با او با سیاست مماشات برخورد کرد. بهمنظور صلح و امنیت منطقه، نباید که جهان با سیاست منفعت گرایی و عدم التزام به اصول با این رژیم برخورد کند. باید که مسئولان این رژیم را به دادگاههای بینالمللی کشاند. انتخابات دموکراتیک آزاد تحت نظر مللمتحد و به دور از سلطه رژیم ایران صورت گیرد. جهان به صلح نیاز دارد. فردا روشنتر خواهد بود. البته این کار محقق نمیشود مگر با حمایت از آرمانهای عدالت طلب و در رأس آنها مسأله فلسطین که رژیم ایران با آن معامله کرد. باید که در کنار اپوزیسیون ایران ایستاد با این امید که دیدار آینده با آنها در ایران آزاد باشد. تغییر رژیم آخوندی تنها مسأله مقاومت ایران نیست، بلکه یک مسأله عربی و اسلامی و انسانی صددرصد مشروع است. و السلام علیکم و رحمت الله.