728 x 90

برجام، زهرخواران رژيم,

تشدید فشارهای جهانی، بر سر دوراهی سرنگونی

-

تیم مذاکرات هسته ای رژیم
تیم مذاکرات هسته ای رژیم
این روزها شاهد اوجگیری جنگ بر سر برجام و پیامدهای آن در درون رژیم هستیم. آیا این وضعیت ادامه همان جنگ درونی رژیم است که هیچ‌گاه متوقف نشده یا به‌معنای اوجگیری مجدد جنگ برجام در درون رژیم است؟

واقعیت این است که وقتی نمونه‌های جنگ و کشمکش شدید باندی، در همین روزها راکنار هم قرار می‌دهیم، روشن می‌شود که نه تنها جنگ برجام در رژیم ادامه یافته، بلکه یکبار دیگر در همین روزها هم اوج گرفته است. به‌طور مشخص هم آنطور که خود کارگزاران رژیم گفتند، انتشار گزارش دبیرکل ملل‌متحد درباره برجام است. دبیرکل ملل‌متحد در پیش‌نویس این گزارش گفته بود که آزمایشهای موشکی رژیم، با روح برجام همخوان نیست. همان موقع هم دولت آلمان آزمایشهای موشکی رژیم را، «بی‌اعتنایی به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل» عنوان کرد؛ خانم مرکل صدراعظم آلمان روز 17تیر گفت سپر دفاع موشکی اروپا برای دفاع در برابر موشکهای رژیم ایران ضروریه و موشکهای رژیم رو تهدیدی برای اروپا عنوان کرد. موضوع هم آن‌قدر جدی است که صالحی به‌روشنی گفت که احساس می‌کنم اتفاقاتی در حال رخ دادن است، یک زمینه‌چینی‌هایی داره می‌شود، دارند برای ما یک پخت و پزی می‌کنند.

در عمل هم دیدیم که در گزارش دبیرکل به شورای امنیت ملل‌متحد که 28تیر ارائه شد آمده است که: «با در نظر گرفتن مفاد ضمیمه B قطعنامه 2231، پرتاب موشکهای بالستیک از سوی رژیم ایران در ماه مارس 2016، برای من نگران‌کننده شد. ... لیکن من نگران‌ام که پرتاب این موشکها با روح سازنده‌یی که در امضای برجام به نمایش گذاشته شد، در تعارض باشد» .

در همین گزارش به صدور سلاح و تروریسم رژیم به کشورهای منطقه نیز اشاره شده است: «همچنین نگران گزارش مربوط به توقیف یک محموله سلاح توسط نیروی دریایی آمریکا در خلیج عمان در مارس 2016 هستم. ... من همچنین مایلم توجه شورای امنیت را به مشارکت نهادهای رژیم ایران در پنجمین نمایشگاه دفاعی عراق که در ماه مارس در بغداد برگزار شد، جلب کنم. هیچ‌گونه مجوز اولیه از شورای امنیت برای ارسال سلاح از ایران به عراق درخواست نشده بود. ... . من همچنین شورای امنیت را مطلع کردم که یکی از افرادی که در این فهرست قرار گرفته است، قاسم سلیمانی، اخیراً به عراق سفر کرده است» .

طبعاً وقتی رژیم که دو باند متخاصمش بر سر هر چیز، به‌ویژه مسائل راهبردی خطوط کاملاً مختلفی با هم دارند و جنگ باندی آنها را شقه شقه‌ کرده، زیر ضرب و فشارهایی این‌چنین جدی قرار می‌گیرند، روشن است که تنشها و گسلهای باندی و جناحی را فعالتر و جدی‌تر می‌کند. برای همین شاهد اوج تازه‌یی از جنگ باندی در رژیم هستیم که عامل آن هم، فشارهای جدی جهانی روی رژیم است.

اما این‌که چرا پس از گذشته یک سال از امضا توافق و 6ماه پس از اجرای برجام، جنگ بر سر آن اوج می‌گیرد دو علت می‌تواند داشته باشد.

یکی علت خارجی است؛ یعنی تشدید فشار به رژیم در سال انتخابات آمریکا. علت این فشارها هم این است که رژیم را وادار کنند پای سر کشیدن زهر منطقه‌یی هم بیاید. اگر به حرفهای دیروز روحانی در کرمانشاه هم دقت کرده باشید، به‌روشنی علائم زهرخوری منطقه‌یی را نشان می‌دهد. در مقابل هم باند خامنه‌ای می‌گویند نباید پای زهر منطقه‌یی برویم، چون این همان «تنزل بی‌پایانه» که خامنه‌ای 25خرداد گفت و تأکید کرد که انتهای این تنزل بی‌پایان، هدف قرار گرفتن ولایت‌فقیه و کل نظام است. بنابراین فشار خارجی برای تعیین‌تکلیف این موضوع، جنگ و کشمکش بین دو باند رژیم را اوج می‌دهد.

اما علت دوم داخلی است، این‌که جنگ باندی به‌خاطر برجام تبدیل شده به جنگ انتخابات، جنگ انتخابات 96.

روشن است برای هر دو باند رژیم به چنگ آوردن نتیجه این نمایش، بسیار حیاتی است. باند روحانی تبلیغاتش را روی برجام سوار کرده که بگوید، برجام جواب داشته؛ در مقابل، باند خامنه‌ای می‌خواهد این امتیاز را از جیب روحانی بیرون بکشد. برای همین مهره‌های این باند پیاپی آثار مخرب برجام را به رخ باند رفسنجانی-روحانی می‌کشند و ضرباتی را که رژیم به‌خاطر برجام متحمل شده بر سر روحانی می‌زنند. برای نمونه، آخوند یونسی که الآن مشاور روحانی است، درباره کشمکشهای باندی گفت: «هدف... تخریب دولت است به‌گونه‌یی که انتخابات 96 را نشانه گرفتند» .

تشدید این جنگ را ضمنا می‌توان در آثار آن در درون رژیم که عبارت است از ضعف، سستی و فرتوت شدن هر چه بیشتر تمامیت نظام ولایت‌فقیه، دید. اما این‌که نتیجه به کدام سمت می‌رود و خامنه‌ای چه‌کار می‌کند، این همان دوراهی هست که خامنه‌ای در ابتدای سال 95 آن بیان کرد. همین دیروز دفتر نشر آثار خامنه‌ای، سندی را منتشر کرد زیر عنوان «پاسخ به ۸ پرسش درباره ارزیابی برجام» . که در این سند بخشهای از سخنرانیهای مختلف خامنه‌ای را درباره برجام سرجمع کرده. در قسمتی از این سند، روی همین دوراهی تأکید کرده و حرف خامنه‌ای را آورده و نوشته: «آن سیاستی که مورد نظر آنها است این است که (نظام) بر سر یک دوراهی قرار دارد و چاره‌ای ندارد جز این‌که یکی از این دو راه را انتخاب کند... یک دوراهی ناگزیر است؛ یک دوگانة اجتناب‌ناپذیر است: یا باید در مقابل آمریکا و خواستهای او در موارد بسیاری کوتاه بیاییم، یا باید فشارهای آمریکا را، ضررهای ناشی از مخالفت با آمریکا را تحمّل کنیم» .

واقعیت این است که هر دو راه این دوراهی هم به سرنگونی می‌رسد. چه تسلیم بشود و جام زهرهای بعدی را بخورد، چه پای زهرهای بعدی نیاید و رودر رویی نهایی با جامعه جهانی را به جان بخرد. البته چشم‌انداز این است که طبق تجربه، وقتی خامنه‌ای ببیند خفگی به نقطه‌ای رسیده که سرنگونی در یک قدمی قرار دارد، بر اساس این توجیه که حفظ نظام اوجب واحبات است، پای زهرهای بعدی و همان «تنزل بی‌پایان» می‌آید. که البته آن هم به قول خودش راه می‌برد به هدف قرار گرفتن ولایت‌فقیه و کل نظام، یعنی سرنگونی. اما این را که واقعاً چه خواهد شد و در چه زمانی، می شود از اخبار ماههای آینده فهمید.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/9ec98667-e735-488c-b0de-3f321bbcc63b"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات