بهتر است با هم گشتی به روستاها بزنیم. اما ابتدا به روستای گرگهای نظام در فضای مجازی برویم، ببینیم چه خبر است:
«… بعضیها هم اصلاً آن موقع نبودند و در کوچههای روستاهایشان میگشتند. ولی الآن آمدهاند و انقلابی شدهاند».
این حرف از روباه مکار نظام، آخوند رفسنجانی، است که چندی پیش در مصاحبه با هفتهنامه طلوع در چارچوب جنگ گرگها و خیزبرداشتن برای قبضهٴ هژمونی، حریف مقابل را اینطور خطاب قرار داد.
همین یک جمله باعث شد که سیلی از دشنام، تهدید و استهزاء از یکطرف؛ و چاپلوسی و خودشیرینی از طرف دیگر، ورقپارههای زنجیرهیی هر دو باند رژیم را فرا بگیرد. کیلو کیلو مطلب در این باره قلمفرسایی شد. در این میان مردم ایران یکدفعه دیدند که همه سردمداران رژیم، همه آقازادهها (و البته «آقا» ها) و سربازان میلیاردی ولایت و سران باندهای مافیایی پول و قدرت، یک شبه روستایی و حامی پرو پا قرص و دو آتشهٴ روستانشینان شدند. بهچند نمونه توجه کنید:
پاسدار محمد اسماعیلی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ارتجاع: «روستائیان نقش مهمی در انقلاب و حوادث بعد از آن ایفا کردهاند. روستاییان همواره طرفدار امام و انقلاب بودهاند. روستاییان با تقدیم شهدای فراوان به انقلاب خدمت کردهاند». (رسالت 18-5-94)
مزدور محمدرضا امیری، نماینده مردم شهرستانهای کهنوج، فاریاب، قلعهگنج، منوجان و رودبار در مجلس ارتجاع: «روستائیان قشر زحمتکش و تلاشگر جامعه هستند. روستاییان همواره در توسعه و پیشرفت جامعه نقش به سزایی داشته و بخش عظیمی از تولید کشور را بر عهدهدارند. (همان منبع)
آخوند نصرالله پژمانفر، نماینده مردم مشهد در مجلس ارتجاع: «… بیاحترامی به انقلابیترین و زحمتکشترین و مؤثرترین قشر جامعه قابل پذیرش نیست. مطمئناً روستاییان در برابر ادبیات اهانتآمیز ساکت نمینشینند. رفسنجانی بداند که این ادبیات نامناسب و بیاحترامی به گروه و قشر مؤثر و ارزشی جامعه که روستاییان هستند، عکسالعملهای شدیدی را بهدنبال دارد. (همان منبع)
صادق زیباکلام از باند رفسنجانی: «این اوج زبونی و غیراخلاقی بودن کار مخالفان هاشمی را نشان میدهد. آنها واقعاً روی روح ماکیاول را در آن دنیا سفید کردند… ماکیاول باید نزد این افراد شاگردی بکند!».
«… ادعای تمسخر یا دهاتی خواندن منتقدان… آنقدر مضحک است که تنها از اذهان بیمار روانگسیختگانی بر میآید…»
این کشمکش باندی بین گرگها سر دراز دارد و در اینجا فقط به چند نمونه اکتفا کردیم. حال سری هم به روستاهای مردم در فضای واقعی و حقیقی آنها در روی زمین بزنیم:
صبح دوشنبه 19مرداد94 گروهی از ساکنان سولقان تهران در مقابل مجلس ارتجاع تجمع اعتراضی برگزار کردند.
دو هفته پیش بر اثر جاری شدن سیل به خانههای مردم سولقان خسارات فراوانی وارد آمد و از آن موقع تابهحال برق و آب آشامیدنی ندارند…
بر اثر انفجار مین در نزدیکی روستای «لنگریز» یک پسر 13ساله کشته و یک پسر 12ساله بهشدت زخمی شد. هادی خدامرادی، رئیس شورای مرکزی بخش سروآباد: «این دو پسر بچه که در حال چرای دام بودند با مین برخورد کردند. این مینها از دوران جنگ عراق باقی مانده… (خبرگزاری ایرنا رژیم 13مرداد 94)
در پی وقوع توفان و رگبار شدید و جاری شدن سیل در جاده چالوس و هراز، در آخرین هفته تیرماه جاری، دستکم ۳۵ تن کشته، 82تن مصدوم و دهها تن مقفود شدند. پنج روستا در محاصره کامل سیل قرار گرفتند. ۱۴ نفر تنها در روستای سیجان، جان خود را از دست دادهاند.
ابوالفضل رضوی، معاون توسعه روستایی و مناطق محروم وزارت سرکوبگر کشور: «در حال حاضر بیش از 33هزار روستا در کشور تخلیه شدهاست. 10 میلیون هکتار از زمینهای کشاورزی بلااستفاده ماندهاند». (روزنامه مردمسالاری ۱۶/۱۰/۹۳)
… اینجا شهرک رضی ورامین است. از یازده سال پیش اینجا ما زندگی میکنیم از همون موقع گفتند اینجا یک خیابون45 متری قرار است بیفتد. ولی متأسفانه الآن نزدیک یازده ساله این خیابون 45 متری هنوز تکلیفی نداره… الآن سه ساله در این خیابون فقط پر موش کثیفی و این چیزهاست… والله اینجا که نمیشود اسمش را بگذاری شهرک، اینجا از هر چه روستاست روستاتره. اینجا از سگهایش حتی نمیشود تا یک مغازهیی بروی خرید. به هیچ عنوان رسیدگی نداره. به هیچ عنوان امنیت نداره… فاضلابی که ازاینجا رد شده شبها پشه، مگس، سوسک، عقرب، نمیدانم سگهای ولگرد میآیند آشغالها را از داخل جوب آب درمیارند. بچههامون رو پشه میزند، اصلاً خیلی افتضاحه… (تلویزیون رژیم، 28خرداد 92- برنامه شهرک رضی روستا هم نیست)
نمونههای بالا گویاتر از هر توضیح دیگری است. واژههای روستا، مستضعف، مردم، اسلام و… هر جا که لازم باشد، دستمایهٴ جنگ گرگها بین باندهای رژیم میشود. واقعیت این است که برای دزدان و چپاولگران رژیم آخوندی، هر جا که منافع حکم کند، به ذبح کلمات و سر بریدن واژهها اقدام میکنند. اما دور نیست که مردم و فرزندان مجاهد این میهن، رژیم ذلیل و زهر خورده را با همهٴ باندهایش از پای درآورده و به زبالهدان بریزند و میهن اسیر را رها سازند. به قول بهداد:
برای کلمه میجنگم
بهخاطر تکتک واژهها
بهخاطر یک شعر
من برای بقای یک ترانه، یک سرود، جان میدهم
یا شاید
برای شکفتن یک گل
گلخندی بر لبان خلق
برای کلمه میجنگم و بهخاطر تکتک واژهها
برای عشق
که به پلشتی آلودندش
و زندگی که به پستی
من برای بقای مقدس کلام
بهخاطر ایمانم به چکامهی زندگی میسرایم- 7آذر 1366
(شعری از مجاهد شهید مهدی حسینپور «بهداد» )
«… بعضیها هم اصلاً آن موقع نبودند و در کوچههای روستاهایشان میگشتند. ولی الآن آمدهاند و انقلابی شدهاند».
این حرف از روباه مکار نظام، آخوند رفسنجانی، است که چندی پیش در مصاحبه با هفتهنامه طلوع در چارچوب جنگ گرگها و خیزبرداشتن برای قبضهٴ هژمونی، حریف مقابل را اینطور خطاب قرار داد.
همین یک جمله باعث شد که سیلی از دشنام، تهدید و استهزاء از یکطرف؛ و چاپلوسی و خودشیرینی از طرف دیگر، ورقپارههای زنجیرهیی هر دو باند رژیم را فرا بگیرد. کیلو کیلو مطلب در این باره قلمفرسایی شد. در این میان مردم ایران یکدفعه دیدند که همه سردمداران رژیم، همه آقازادهها (و البته «آقا» ها) و سربازان میلیاردی ولایت و سران باندهای مافیایی پول و قدرت، یک شبه روستایی و حامی پرو پا قرص و دو آتشهٴ روستانشینان شدند. بهچند نمونه توجه کنید:
پاسدار محمد اسماعیلی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ارتجاع: «روستائیان نقش مهمی در انقلاب و حوادث بعد از آن ایفا کردهاند. روستاییان همواره طرفدار امام و انقلاب بودهاند. روستاییان با تقدیم شهدای فراوان به انقلاب خدمت کردهاند». (رسالت 18-5-94)
مزدور محمدرضا امیری، نماینده مردم شهرستانهای کهنوج، فاریاب، قلعهگنج، منوجان و رودبار در مجلس ارتجاع: «روستائیان قشر زحمتکش و تلاشگر جامعه هستند. روستاییان همواره در توسعه و پیشرفت جامعه نقش به سزایی داشته و بخش عظیمی از تولید کشور را بر عهدهدارند. (همان منبع)
آخوند نصرالله پژمانفر، نماینده مردم مشهد در مجلس ارتجاع: «… بیاحترامی به انقلابیترین و زحمتکشترین و مؤثرترین قشر جامعه قابل پذیرش نیست. مطمئناً روستاییان در برابر ادبیات اهانتآمیز ساکت نمینشینند. رفسنجانی بداند که این ادبیات نامناسب و بیاحترامی به گروه و قشر مؤثر و ارزشی جامعه که روستاییان هستند، عکسالعملهای شدیدی را بهدنبال دارد. (همان منبع)
صادق زیباکلام از باند رفسنجانی: «این اوج زبونی و غیراخلاقی بودن کار مخالفان هاشمی را نشان میدهد. آنها واقعاً روی روح ماکیاول را در آن دنیا سفید کردند… ماکیاول باید نزد این افراد شاگردی بکند!».
«… ادعای تمسخر یا دهاتی خواندن منتقدان… آنقدر مضحک است که تنها از اذهان بیمار روانگسیختگانی بر میآید…»
این کشمکش باندی بین گرگها سر دراز دارد و در اینجا فقط به چند نمونه اکتفا کردیم. حال سری هم به روستاهای مردم در فضای واقعی و حقیقی آنها در روی زمین بزنیم:
صبح دوشنبه 19مرداد94 گروهی از ساکنان سولقان تهران در مقابل مجلس ارتجاع تجمع اعتراضی برگزار کردند.
دو هفته پیش بر اثر جاری شدن سیل به خانههای مردم سولقان خسارات فراوانی وارد آمد و از آن موقع تابهحال برق و آب آشامیدنی ندارند…
بر اثر انفجار مین در نزدیکی روستای «لنگریز» یک پسر 13ساله کشته و یک پسر 12ساله بهشدت زخمی شد. هادی خدامرادی، رئیس شورای مرکزی بخش سروآباد: «این دو پسر بچه که در حال چرای دام بودند با مین برخورد کردند. این مینها از دوران جنگ عراق باقی مانده… (خبرگزاری ایرنا رژیم 13مرداد 94)
در پی وقوع توفان و رگبار شدید و جاری شدن سیل در جاده چالوس و هراز، در آخرین هفته تیرماه جاری، دستکم ۳۵ تن کشته، 82تن مصدوم و دهها تن مقفود شدند. پنج روستا در محاصره کامل سیل قرار گرفتند. ۱۴ نفر تنها در روستای سیجان، جان خود را از دست دادهاند.
ابوالفضل رضوی، معاون توسعه روستایی و مناطق محروم وزارت سرکوبگر کشور: «در حال حاضر بیش از 33هزار روستا در کشور تخلیه شدهاست. 10 میلیون هکتار از زمینهای کشاورزی بلااستفاده ماندهاند». (روزنامه مردمسالاری ۱۶/۱۰/۹۳)
… اینجا شهرک رضی ورامین است. از یازده سال پیش اینجا ما زندگی میکنیم از همون موقع گفتند اینجا یک خیابون45 متری قرار است بیفتد. ولی متأسفانه الآن نزدیک یازده ساله این خیابون 45 متری هنوز تکلیفی نداره… الآن سه ساله در این خیابون فقط پر موش کثیفی و این چیزهاست… والله اینجا که نمیشود اسمش را بگذاری شهرک، اینجا از هر چه روستاست روستاتره. اینجا از سگهایش حتی نمیشود تا یک مغازهیی بروی خرید. به هیچ عنوان رسیدگی نداره. به هیچ عنوان امنیت نداره… فاضلابی که ازاینجا رد شده شبها پشه، مگس، سوسک، عقرب، نمیدانم سگهای ولگرد میآیند آشغالها را از داخل جوب آب درمیارند. بچههامون رو پشه میزند، اصلاً خیلی افتضاحه… (تلویزیون رژیم، 28خرداد 92- برنامه شهرک رضی روستا هم نیست)
نمونههای بالا گویاتر از هر توضیح دیگری است. واژههای روستا، مستضعف، مردم، اسلام و… هر جا که لازم باشد، دستمایهٴ جنگ گرگها بین باندهای رژیم میشود. واقعیت این است که برای دزدان و چپاولگران رژیم آخوندی، هر جا که منافع حکم کند، به ذبح کلمات و سر بریدن واژهها اقدام میکنند. اما دور نیست که مردم و فرزندان مجاهد این میهن، رژیم ذلیل و زهر خورده را با همهٴ باندهایش از پای درآورده و به زبالهدان بریزند و میهن اسیر را رها سازند. به قول بهداد:
برای کلمه میجنگم
بهخاطر تکتک واژهها
بهخاطر یک شعر
من برای بقای یک ترانه، یک سرود، جان میدهم
یا شاید
برای شکفتن یک گل
گلخندی بر لبان خلق
برای کلمه میجنگم و بهخاطر تکتک واژهها
برای عشق
که به پلشتی آلودندش
و زندگی که به پستی
من برای بقای مقدس کلام
بهخاطر ایمانم به چکامهی زندگی میسرایم- 7آذر 1366
(شعری از مجاهد شهید مهدی حسینپور «بهداد» )