سخنرانی رئیسجمهور برگزیده مقاومت
بهنام خدا
بهنام مردم بهپاخاسته ایران
بهنام شهیدان، از ستارگان ۳۰خرداد،
فروغهای شعلهور و جاویدان، زندانیان «قتلعام»، تا ستارگان قیام
و بهنام انقلاب دموکراتیک مردم ایران که سرود پیروزی آن به گوش میرسد،
سلام به همه شما و گردهمایی باشکوهتان در چنین روز فرخندهیی؛
روز میلاد شیر پیروزمند خدا، امیر مؤمنان، که «خبر بزرگ» رهایی انسان است و «سرچشمه میتوان و باید».
از جانب شما، از جانب هموطنانم و از جانب مجاهدان آزادی در اشرف، گرمترین درودها را نثار قیامآفرینان میکنیم.
درود بهشما دختران و پسران آزاده و دلیرم، به همه خواهران و برادرانم در سراسر ایران که با قیام برای آزادی، بار دیگر ایران را روشنایی بخشیدید. قیام شما پیروزی راهحلی است که اشرف، پرچمدار آن است؛ پرچمدار مسیر سرنگونی رژیم ولایتفقیه و برقراری آزادی، برابری و برادری…
قیام شما، همه آنچه را که نباید باشد، به رساترین صورت، در شعار «مرگ بر اصل ولایتفقیه» بیان کرده است: پایان بردگی دینی! پایان عصر دیکتاتوری! در قیام شما، مردم ایران میگویند فاشیسم عمامهپیچ نمیخواهیم، سنگسار و اعدام و دستوپابریدن نمیخواهیم، حجاب اجباری، دین اجباری و حکومت تحمیلی نمیخواهیم.
بروید، بروید و گورتان را از ایران گم کنید! آخوندهای حاکم بالاترین حق ملت ایران ـ حق حاکمیت ـ را غصب کردهاند. ما حق حاکمیت مردم ایران را میخواهیم، ما رأی مردم ایران را میخواهیم، ما انتخابات آزاد میخواهیم.
در این یکسال، خامنهای برای بسیج قوای سرکوب دست به هرکاری زد؛ از تمرکز نهادهای امنیتی در یک سازمان اطلاعاتی واحد و ایجاد سازمان جدید بسیج، تا راهاندازی دوباره کهریزک با انواع شکنجهها و رذالتها.
بااینهمه، شما، علاوهبر تظاهرات و اعتراضهای روزانه و شبانه برپشتبامها، در ۱۵قیام چشمگیر ۱۵بار پوزه ولایتفقیه را به خاک مالیدید.
خوشا آن قیام کبیرتان در روز عاشورا، که تا تسخیر خیابانها در قلب پایتخت پیش رفت. و دور نیست روزی که تمام تهران اسیرمان را فتح کنید. قیام شما نشان داد نسلی که برای آزادی به خیابان آمده، دیگر به خانه بازنمیگردد.
هفتسال پیش، وقتی که در شبهکودتای ۱۷ژوئن، صدیقه و ندا، سیاوشوار، با آتش آن توطئه درافتادند، در کوران آن داغهای جگرسوز، با خود گفتم: این شهیدان، فداکاری و مبارزه را در سراسر ایران احیا خواهند کرد و به اوج خواهند رساند. یقین داشتم که از آن پیشتازان گردآفرید، صف بیانتهایی از دختران و پسران شجاع و بیباک برخواهندخاست. حالا نسل ندا، شهید قیام ۸۸ را ببینید. کیانوش و امیر و ترانه و فاطمه را ببینید. سهراب و اشکان و مریم و سرور را ببینید. نگاه کنید که چه توفانها بهپا کردهاند. پس، به آخوندها میگوییم شما بهپایان کار خود رسیدهاید.
از بهار دیگریم و از تبار دیگریم
میشویم آغاز از آن جایی که پایان شماست
هممیهنان عزیز،
در یکسالی که گذشت، جامعه ایران، زبان گشود و به گویاترین بیان، خود را چنین ابراز کرد:
زمانه، زمانه تغییر است، تمامیت رژیم ایرانسوز و ایرانخوار باید نفی شود و یک جنبش سازمانیافته لازم است تا کشتی آزادی را در دریای پرتوفان قیام و سرنگونی به ساحل دموکراسی رهنمون کند.
اینجاست که نگاهها به سفینه، به گنجینه، و به نقدینه بزرگ مردم ایران دوخته میشود: اشرف
بله به اشرف، بهشما مجاهدان آزادی؛ سرمایه و چکیده سه دهه نبرد برای آزادی؛ تجلی عینی راه، و راهنوردان آزادی ایران، و الهامبخش ایستادگان و نسل قیام.
همه نگاهها بهشما دوخته میشود، که در میان آتش و خون، در سیلاب توطئه و ترور، در گردباد جنایتهای جنگی و جنایت علیه بشریت، پرچم شرف و آزادی را هرچه برافراشتهتر نگهداشتهاید.
شما که بیشاز ۷سال است در نبردی پرخطر، پیوسته، پیچیده، و پرشکوه مقاومت میکنید؛ نبردی که بر تارک مبارزات رهاییبخش معاصر میدرخشد و شرف و غرور ملی ایرانیان را بازتاب میکند.
اشرف، سدی استوار در برابر سلطهجویی ولیفقیه ارتجاع در کشور همسایه است. بههمیندلیل خامنهای آنرا مایه شر و نابودی رژیمش اعلام کرد، اما پنج میلیون و دویست هزار عراقی و سه میلیون شیعه این کشور میگویند شما متحد و شریک طبیعی ما در نبرد با اشغالگری حکام ایران و تروریسم و فرقهگرایی آن هستید.
آخوندها گفتهاند سرنوشتشان در خیابانهای بغداد و بیروت یا در غزه تعیین میشود. بنابراین، روزی که توافقات دوجانبه برای سرکوب اشرف را بهشکست بکشانید و روزی که محاصره آنرا درهم بشکنید، این شکستی است که بیتردید تا واژگونی کاخ ولایتفقیه دامنه و امتداد مییابد.
ریشههای ستبر مجاهدان اشرف، در دل و در اعماق جامعه ایران و حافظه تاریخی آن از ۴۵سال پیش تا امروز قابلانکار نیست. بههمیندلیل، قیام ، همان شعارهایی را پیش رو گذاشت که شما از سی سال پیش اعلام کردهاید. این است آن واقعیت ترسناکی که آخوندها در خیزش مردم ایران به چشم دیدند و به گوش شنیدند.
بهآنها میگوییم هر چقدر میخواهید مردم و جوانان ما را بهخاطر هواداری از مجاهدین یا دیدار از اشرف یا بهخاطر نسبت خانوادگی با اشرفیان، دستهدسته بازداشت و شکنجه کنید، برای آنها احکام اعدام صادر کنید، پدر بیمار هفتادساله را به اعدام محکوم کنید، و یاران و حامیان اشرف، حتی خانوادههای آنها در داخل ایران را بهعنوان محارب محاکمه کنید. هرچه میخواهید در بیدادگاههایتان فریاد بزنید که تا مرکزیت و رهبری آنها باقیست، همگی و حتی هواداران آنها هم محاربند. اما اگر مبارزه و فداکاری برای آزادی مردم ایران محاربه است، بله، ما همه محاربیم و بهآن افتخار میکنیم. ما زن و مرد جنگیم و محاربه با قاتلان مردم ایران را عین تقرب بهخدا و خلق میدانیم. و شما مجاهدان اشرف، که بیشاز هفتسال است در برابر انواع توطئهها ایستادهاید. در برابر پرحجمترین بمبارانها که به خواست آخوندها انجام شد، در برابر زنجیره انفجارها، حملهها، ترورها، آدمرباییها و در برابر یک محاصره ظالمانه. آنچه در شش وهفت مرداد سال گذشته، در فروغ ایران و قیام اشرف آفریدید، در سراسر دنیا پرآوازه شد:
حمله دیوان و ددان آدمخوار با تیر و تبر و میلههای آهنی، به تنهای بیسپر!
یورش بولدوزرها و زرهپوش به میان افراد بیسلاح و بیدفاع!
یک طرف، قساوت بیحدوحصر، طرف دیگر مقاومت بیانتها و بیکران! با یازده شهید که چهار تن از آنان بهخاطر ممانعت از دسترسی به دکتر و درمان جان باختند؛ با صدوسی نقص عضو، با سیصدوهفتاد مجروح، که بسیاری از آنها هنوز جای گلوله در بدن دارند؛ با بیشاز هزار مصدوم و مضروب خونفشان و با سی و شش گروگان که بخش ولایتفقیه در دولت عراق برای چندمین بار از آزادشدن آنها استیناف خواسته است.
سلام بر شما اشرفیها، ای مجاهدان آزادی!
سلام بر راهبر و فرمانده کل ارتش قیام و آزادی که راه شرف و پایداری را گشود و تمامی وجوه آرمانی سیاسی استراتژیکی و حقوقی آنرا در منتهای سرافرازی و افتخار تاریخی ترسیم کرد.
و سلام بر شهیدانتان؛ حنیف، سیاوش، مهرداد، علیرضا، اصغر، امیر، فردین، شعبان، محمدرضا، حسین و مهرداد. این است بها و خونبهای پرچمداری تغییر در ایران. این است اشرف، کانون امید، چشمه آزادی، پلی بهسوی آینده، بر قله همه ثروتهای سرشار ایرانزمین، که نقد و حاضر، در دست ملت ایران است. موکول به وعدههای خیالی نیست؛ هست، هست، آری هست.
سرمایه آزادی، راه و رسم آزادی، تضمین آزادی
به خامنهای که پنجماه است مأموران اطلاعات بدنام خود را در ورودی اشرف مستقر کرده میگوییم در این اردوکشی ذلتبار که با شعار پرفضیحت «خمینی آری، رجوی نه» بهآن آویختهای، ما محاصره و فروریختن بیت ولایت در تهران را میبینیم.
و به آخوندها و دستنشاندگانشان در عراق میگوییم آرزوی انهدام اشرف را به گور خواهید برد.
این را هم در مورد توطئههای رژیم باید گوشزد کنم که بر طبق قوانین بینالمللی، و بهویژه ماده۴۵ کنوانسیون چهار ژنو، دولت آمریکا در قبال نقض حقوق ساکنان اشرف، حتی بعد از تحویل حفاظت آن به دولت عراق، مسئول است؛ چه بر اساس حقوق بینالملل، چه بهخاطر توافق نیروهای آمریکایی با تکتک مجاهدان اشرف و چه بر اساس موازین اخلاقی و انسانی، این مسئولیت آمریکاست که حفاظت ساکنان اشرف را تضمین کند. ما همه دولتها را فرامیخوانیم که سازمان مللمتحد را ترغیب کنند تا نیروهایش حفاظت اشرف را مستقیماً برعهده بگیرند.
ما هشدار میدهیم که از نظر مردم و مقاومت ایران در هر حمله و هجوم و خونریزی در اشرف، علاوهبر دولت عراق، دولت آمریکا و سازمان ملل متحد، مسئول و مقصرند. و بگذارید بر سر اشرف، و سلامت و حفاظت ساکنانش، از جانب مدافعانش و از جانب تمام هموطنان، سوگند یاد کنیم. بله سوگند میخوریم که ذرهیی از حقوق قانونی و مشروع اشرف کوتاه نخواهیم آمد.
امروز از بیانیه و نامههای ۴۸۰هزار تن از مردم استان دیالی که اشرف در آن استان است، مطلع شدم. آنها خواستار لغو محاصره غیرانسانیاشرف و بهعهدهگرفتن حفاظت ساکنان آن توسط مللمتحد شدهاند. مردم دیالی از نیروهای آمریکایی خواستهاند تا عدم خشونت و جابهجایی اجباری را تضمین کنند. از دولت عراق هم خواستهاند که برطبق قطعنامههای پارلمان اروپا و بیانیههای شورای اروپا و اکثریتهای پارلمانی در ۲۰کشور جهان موقعیت قانونی مجاهدان اشرف را بهعنوان پناهندگان حفاظتشده تحت کنوانسیون چهارم ژنو بهرسمیت بشناسد.
از جانب مردم و مقاومت ایران از مردم و عشایر شریف دیالی صمیمانه سپاسگزاری میکنم و بهآنها درود میفرستم.
هموطنان عزیز،
در یکسال اخیر، تهاجم و توطئه رژیم علیه اشرف صد برابر شد. زیرا خامنهای بهیقین رسید که برای مهار قیام و بستن شکاف در رأس حکومت خود، باید ابتدا اشرف، را از سر راه بردارد.
در عراق هم خامنهای به انهدام اشرف، نیاز مبرم داشت. زیرا مجاهدین را افشاگر دخالتها و جنایتهایش و پرچمدار خلعید از رژیم آخوندی در این کشور میدانست.
روشن است که سرکوب در داخل ایران و صدور تروریسم و بنیادگرایی، ذاتی رژیم ولایتفقیه است. بدون آن، نه عنوان «ولی امر مسلمین جهان» موضوعیت دارد و نه سپاه پاسداران باقی میماند. از اینرو کوتاهشدن دست این رژیم از بغداد، به کوتاهشدن دست آن از تهران میانجامد. مقابله با سلطه ولایتفقیه در عراق، بههمیندلیل، برای جنبش آزادی مردم ایران اهمیت یافته است. درغیراینصورت، رژیم ولایتفقیه، چه حقی دارد که برای عراق، نخستوزیر تعیین کند یا نخستوزیری دکتر ایادعلاوی را که منتخب مردم عراق است خط قرمز اعلام کند؟
راستی چهکسی پشت طرح ترور دکترعلاوی پنهان شده است؟ و راستی چهکسی بود که دبیرکل جنبش ملی عراق دکتر صالحمطلک و دکتر ظافرالعانی و بسیاری دیگر از کاندیداهای العراقیه را از شرکت در انتخابات حذف کرد؟ چهکسی بود، جز خامنهای، که ازطریق سفیرش در بغداد به آقای صالحمطلک پیام داد که فقط اگر مجاهدین را یکبار تروریست بخوانید، همه درها بهروی شما باز خواهد شد. گناه دکتر صالحمطلک این است که میگوید «مضحکه مشترک رژیم ایران و دولت عراق در مقابل اشرف یک اقدام رذیلانه است برای مشروع جلوهدادن محاصره خجالتآور و فشارهای ضدانسانی علیه مبارزانی که زندگی خود را فدای آزادی و اصول و آرمانشان کردهاند».
روحانی برجسته شیعه در عراق، آقای ایادجمالالدین، گفت: «من برای شناخت نیروهای سیاسی عراقی یک شاخص ارائه میکنم. هر نیرویی که تلاش میکند، سازمان مجاهدین خلق را از عراق اخراج کند نشاندهندهاین است که با رژیم ایران ارتباط ارگانیک دارد».
اما بهرغم همه توطئهها و تهدیدها، خوشبختانه مردم عراق در انتخابات اخیر، گام بلندی در کنارزدن رژیم و باندهایش برداشتند. آنچنان که از میان توفان ترور و تقلب حکام ایران، آلترناتیو عراقی بهعنوان طرف پیروز انتخابات، سر بلند کرد. البته دولت جدید عراق هنوز تشکیل نشده، اما درهرحال، استراتژی رژیم در عراق متحمل شکست سنگینی شده است.
درود به مردم عراق که با رأی و همت و ایستادگی خود، نقشه رژیم برای بلعیدن کشورشان را برهم زدهاند. حالا زمان خلعید و ممانعت از دخالتهای این رژیم در عراق و افغانستان و غزه و لبنان و یمن و سایر کشورهای منطقه فرارسیده است.
نگاه کنید که از بصره تا کردستان عراق چگونه علیه دخالتهای این رژیم تظاهرات میکنند.
مردم شجاع افغانستان نیز در ماههای اخیر بارها علیه رژیم تظاهرات کرده و به اعدام پناهندگان محروم افغانی در ایران اعتراض کردهاند. از اینجا به مردم کشور همسایه و برادرمان افغانستان درود میفرستیم.
هممیهنان عزیز،
در سال اخیر، خامنهای هم در مهار قیامها شکست خورده، هم در بستن شکاف رأس رژیم. از حذف جناح رقیب میترسد، و از جذب آن عاجز است. زیرا در هر دو مسیر، قیامهای مردم ایران مترصد واژگونکردن اوست.
نگاه کنید که خامنهای دیگر نه فصلالخطاب باندهای رژیم است و نه سر متحدکننده آنها. او به سردمداری باند غالب تنزل یافته است. نگاه کنید که حتی آخوندهای متحد خامنهای، او را تنها گذاشتهاند. بحران سرنگونی، باند غالب را هم تکهپاره کرده است. موریانه ریزش و انفعال در بدنه رژیم، از جمله در سپاه و بسیج، درحال پیشروی است.
در مراسم سالمرگ دجال، هر دو جناح در دشمنی باهم تا توانستند امامشان را لجنمال کردند. آنروز خامنهای، رقبا را به طلحه و زبیر تشبیه کرد، فردا، آن یکی جناح، خامنهای را شبیه عمرسعد و ابنزیاد دانست. از آخوندهای حاکم میپرسیم: امروز دیگر چه راهی در برابر خود دارید جز اینکه باز هم مانند عقربی در محاصره آتش، خود را نیش بزنید. بهما بگویید جز اینکه رکورددار اعدام درجهانید، و جز اینکه اکثریت مردم ایران را به زیر خط فقر کشاندهاید چه افتخاری دارید؟ و بگویید جز پول نفت و جز سپاه پاسداران چهچیزی برایتان باقی مانده است؟
به اطراف خود نگاه کنید. بهمراتب بدتر از یک حکومت اشغالگر، توسط یک ملت تحت ستم، در محاصرهاید؛ در محاصره نفرین مادران، در محاصره مشتهایگرهکرده و خانههای گرگرفته از ستم و بیداد و در محاصره بیزاری تمام قشرهای ملتی که شما را نمیخواهد، نمیخواهد، نمیخواهد.
بگذارید همچنین به کسانیاشاره کنیم که همین حکومت پرنکبت را میخواهند، اما با ظواهر کمی آراسته. بهآنها میگوییم آب در هاون میکوبید. این ولایت فرتوت، غیرممکن است پابرجا بماند.
میتوانید باز هم جوانان را از ساختارشکنی برحذر بدارید. اما بگویید به کدام مذهب و آیین، قیام علیه ساختار شکنجه و تجاوز جرم است و به کدام مذهب و آیین، ذلت و خواری، در برابر آن رواست؟
وانگهی چرا حرف خود را روشن نمیکنید؟
پاسدار احمدینژاد گفت وزارت اطلاعات عبادتگاه است. ما میگوییم این وزارت بدنام باید از اساس برچیده شود. شما چه میگویید؟
خامنهای گفت سپاه پاسداران «مولود مبارکی» است. ما میگوییم این نیروی اهریمنی، باید مضمحل شود، شما چه میگویید؟
ما میگوییم نهاد ولایتفقیه، بیتالعنکبوت فاسدی است که باید در آنرا به کلی گل گرفت، شما چه میگویید؟
اینهمه از اجرای بیتنازل قانون اساسی صحبت نکنید. اوین و کهریزک را بنگرید. آنجا اجرای بیتنازل قانون اساسی است. اینهمه از راکدماندن ظرفیتهای قانون اساسی دم نزنید! بهشما یادآوری میکنیم که در سال۶۷، با استفاده از همین ظرفیتهای قانون اساسی بود که خمینی جلاد ۳۰هزار زندانی مجاهد و مبارز را قتلعام کرد. این قدر از خارجشدن خامنهای و باند غالب از «خط امام» و خط خمینی، دم نزنید. خامنهای رو نوشت و نسخه افلیج خمینی در این زمانه است. باهمان پلیدی و باهمان شقاوت. از نامشروعدانستن دولت احمدینژاد کوتاه آمدید، بیوقفه خمینی جلاد را تقدیس کردید و برای جنگ ضدمیهنی او اشک ریختید. بگویید که اینهمه چسبیدن به رژیمی که درحال غرقشدن است برای چیست؟ اگر میخواهید خود را نزد ولیفقیه عزیز کنید، بدانید که مثل یکسال گذشته هیچ امتیازی جز توبه و ندامت، ارزانی شما نمیکند. بااینحال، هنوز تمام فرصتها از دست نرفته است. با خواستها و شعارهای قیامکنندگان همراه شوید.
تاآنجا که بهما مربوط میشود، هر چقدر میخواهید به مجاهدین و این مقاومت بتازید. اما بهحق حاکمیت مردم ایران و نفی تمامیت رژیم ولایتفقیه اذعان کنید. این بهسود خودتان است و ما را هم در کنار خود خواهید یافت. هرچند که بدون این هم مسعود درپیامش در ۷اردیبهشت، بار دیگر «باند غالب را بهجد به مراعات حقوق و سهمیه و درخواست آقایان موسوی و کروبی، در چارچوب همین نظام» فراخواند و «بر ضرورت حفاظت و حراست از آنان در همین رژیم» تأکید کرد.
بهنام خدا
بهنام مردم بهپاخاسته ایران
بهنام شهیدان، از ستارگان ۳۰خرداد،
فروغهای شعلهور و جاویدان، زندانیان «قتلعام»، تا ستارگان قیام
و بهنام انقلاب دموکراتیک مردم ایران که سرود پیروزی آن به گوش میرسد،
سلام به همه شما و گردهمایی باشکوهتان در چنین روز فرخندهیی؛
روز میلاد شیر پیروزمند خدا، امیر مؤمنان، که «خبر بزرگ» رهایی انسان است و «سرچشمه میتوان و باید».
از جانب شما، از جانب هموطنانم و از جانب مجاهدان آزادی در اشرف، گرمترین درودها را نثار قیامآفرینان میکنیم.
درود بهشما دختران و پسران آزاده و دلیرم، به همه خواهران و برادرانم در سراسر ایران که با قیام برای آزادی، بار دیگر ایران را روشنایی بخشیدید. قیام شما پیروزی راهحلی است که اشرف، پرچمدار آن است؛ پرچمدار مسیر سرنگونی رژیم ولایتفقیه و برقراری آزادی، برابری و برادری…
قیام شما، همه آنچه را که نباید باشد، به رساترین صورت، در شعار «مرگ بر اصل ولایتفقیه» بیان کرده است: پایان بردگی دینی! پایان عصر دیکتاتوری! در قیام شما، مردم ایران میگویند فاشیسم عمامهپیچ نمیخواهیم، سنگسار و اعدام و دستوپابریدن نمیخواهیم، حجاب اجباری، دین اجباری و حکومت تحمیلی نمیخواهیم.
بروید، بروید و گورتان را از ایران گم کنید! آخوندهای حاکم بالاترین حق ملت ایران ـ حق حاکمیت ـ را غصب کردهاند. ما حق حاکمیت مردم ایران را میخواهیم، ما رأی مردم ایران را میخواهیم، ما انتخابات آزاد میخواهیم.
در این یکسال، خامنهای برای بسیج قوای سرکوب دست به هرکاری زد؛ از تمرکز نهادهای امنیتی در یک سازمان اطلاعاتی واحد و ایجاد سازمان جدید بسیج، تا راهاندازی دوباره کهریزک با انواع شکنجهها و رذالتها.
بااینهمه، شما، علاوهبر تظاهرات و اعتراضهای روزانه و شبانه برپشتبامها، در ۱۵قیام چشمگیر ۱۵بار پوزه ولایتفقیه را به خاک مالیدید.
خوشا آن قیام کبیرتان در روز عاشورا، که تا تسخیر خیابانها در قلب پایتخت پیش رفت. و دور نیست روزی که تمام تهران اسیرمان را فتح کنید. قیام شما نشان داد نسلی که برای آزادی به خیابان آمده، دیگر به خانه بازنمیگردد.
هفتسال پیش، وقتی که در شبهکودتای ۱۷ژوئن، صدیقه و ندا، سیاوشوار، با آتش آن توطئه درافتادند، در کوران آن داغهای جگرسوز، با خود گفتم: این شهیدان، فداکاری و مبارزه را در سراسر ایران احیا خواهند کرد و به اوج خواهند رساند. یقین داشتم که از آن پیشتازان گردآفرید، صف بیانتهایی از دختران و پسران شجاع و بیباک برخواهندخاست. حالا نسل ندا، شهید قیام ۸۸ را ببینید. کیانوش و امیر و ترانه و فاطمه را ببینید. سهراب و اشکان و مریم و سرور را ببینید. نگاه کنید که چه توفانها بهپا کردهاند. پس، به آخوندها میگوییم شما بهپایان کار خود رسیدهاید.
از بهار دیگریم و از تبار دیگریم
میشویم آغاز از آن جایی که پایان شماست
هممیهنان عزیز،
در یکسالی که گذشت، جامعه ایران، زبان گشود و به گویاترین بیان، خود را چنین ابراز کرد:
زمانه، زمانه تغییر است، تمامیت رژیم ایرانسوز و ایرانخوار باید نفی شود و یک جنبش سازمانیافته لازم است تا کشتی آزادی را در دریای پرتوفان قیام و سرنگونی به ساحل دموکراسی رهنمون کند.
اینجاست که نگاهها به سفینه، به گنجینه، و به نقدینه بزرگ مردم ایران دوخته میشود: اشرف
بله به اشرف، بهشما مجاهدان آزادی؛ سرمایه و چکیده سه دهه نبرد برای آزادی؛ تجلی عینی راه، و راهنوردان آزادی ایران، و الهامبخش ایستادگان و نسل قیام.
همه نگاهها بهشما دوخته میشود، که در میان آتش و خون، در سیلاب توطئه و ترور، در گردباد جنایتهای جنگی و جنایت علیه بشریت، پرچم شرف و آزادی را هرچه برافراشتهتر نگهداشتهاید.
شما که بیشاز ۷سال است در نبردی پرخطر، پیوسته، پیچیده، و پرشکوه مقاومت میکنید؛ نبردی که بر تارک مبارزات رهاییبخش معاصر میدرخشد و شرف و غرور ملی ایرانیان را بازتاب میکند.
اشرف، سدی استوار در برابر سلطهجویی ولیفقیه ارتجاع در کشور همسایه است. بههمیندلیل خامنهای آنرا مایه شر و نابودی رژیمش اعلام کرد، اما پنج میلیون و دویست هزار عراقی و سه میلیون شیعه این کشور میگویند شما متحد و شریک طبیعی ما در نبرد با اشغالگری حکام ایران و تروریسم و فرقهگرایی آن هستید.
آخوندها گفتهاند سرنوشتشان در خیابانهای بغداد و بیروت یا در غزه تعیین میشود. بنابراین، روزی که توافقات دوجانبه برای سرکوب اشرف را بهشکست بکشانید و روزی که محاصره آنرا درهم بشکنید، این شکستی است که بیتردید تا واژگونی کاخ ولایتفقیه دامنه و امتداد مییابد.
ریشههای ستبر مجاهدان اشرف، در دل و در اعماق جامعه ایران و حافظه تاریخی آن از ۴۵سال پیش تا امروز قابلانکار نیست. بههمیندلیل، قیام ، همان شعارهایی را پیش رو گذاشت که شما از سی سال پیش اعلام کردهاید. این است آن واقعیت ترسناکی که آخوندها در خیزش مردم ایران به چشم دیدند و به گوش شنیدند.
بهآنها میگوییم هر چقدر میخواهید مردم و جوانان ما را بهخاطر هواداری از مجاهدین یا دیدار از اشرف یا بهخاطر نسبت خانوادگی با اشرفیان، دستهدسته بازداشت و شکنجه کنید، برای آنها احکام اعدام صادر کنید، پدر بیمار هفتادساله را به اعدام محکوم کنید، و یاران و حامیان اشرف، حتی خانوادههای آنها در داخل ایران را بهعنوان محارب محاکمه کنید. هرچه میخواهید در بیدادگاههایتان فریاد بزنید که تا مرکزیت و رهبری آنها باقیست، همگی و حتی هواداران آنها هم محاربند. اما اگر مبارزه و فداکاری برای آزادی مردم ایران محاربه است، بله، ما همه محاربیم و بهآن افتخار میکنیم. ما زن و مرد جنگیم و محاربه با قاتلان مردم ایران را عین تقرب بهخدا و خلق میدانیم. و شما مجاهدان اشرف، که بیشاز هفتسال است در برابر انواع توطئهها ایستادهاید. در برابر پرحجمترین بمبارانها که به خواست آخوندها انجام شد، در برابر زنجیره انفجارها، حملهها، ترورها، آدمرباییها و در برابر یک محاصره ظالمانه. آنچه در شش وهفت مرداد سال گذشته، در فروغ ایران و قیام اشرف آفریدید، در سراسر دنیا پرآوازه شد:
حمله دیوان و ددان آدمخوار با تیر و تبر و میلههای آهنی، به تنهای بیسپر!
یورش بولدوزرها و زرهپوش به میان افراد بیسلاح و بیدفاع!
یک طرف، قساوت بیحدوحصر، طرف دیگر مقاومت بیانتها و بیکران! با یازده شهید که چهار تن از آنان بهخاطر ممانعت از دسترسی به دکتر و درمان جان باختند؛ با صدوسی نقص عضو، با سیصدوهفتاد مجروح، که بسیاری از آنها هنوز جای گلوله در بدن دارند؛ با بیشاز هزار مصدوم و مضروب خونفشان و با سی و شش گروگان که بخش ولایتفقیه در دولت عراق برای چندمین بار از آزادشدن آنها استیناف خواسته است.
سلام بر شما اشرفیها، ای مجاهدان آزادی!
سلام بر راهبر و فرمانده کل ارتش قیام و آزادی که راه شرف و پایداری را گشود و تمامی وجوه آرمانی سیاسی استراتژیکی و حقوقی آنرا در منتهای سرافرازی و افتخار تاریخی ترسیم کرد.
و سلام بر شهیدانتان؛ حنیف، سیاوش، مهرداد، علیرضا، اصغر، امیر، فردین، شعبان، محمدرضا، حسین و مهرداد. این است بها و خونبهای پرچمداری تغییر در ایران. این است اشرف، کانون امید، چشمه آزادی، پلی بهسوی آینده، بر قله همه ثروتهای سرشار ایرانزمین، که نقد و حاضر، در دست ملت ایران است. موکول به وعدههای خیالی نیست؛ هست، هست، آری هست.
سرمایه آزادی، راه و رسم آزادی، تضمین آزادی
به خامنهای که پنجماه است مأموران اطلاعات بدنام خود را در ورودی اشرف مستقر کرده میگوییم در این اردوکشی ذلتبار که با شعار پرفضیحت «خمینی آری، رجوی نه» بهآن آویختهای، ما محاصره و فروریختن بیت ولایت در تهران را میبینیم.
و به آخوندها و دستنشاندگانشان در عراق میگوییم آرزوی انهدام اشرف را به گور خواهید برد.
این را هم در مورد توطئههای رژیم باید گوشزد کنم که بر طبق قوانین بینالمللی، و بهویژه ماده۴۵ کنوانسیون چهار ژنو، دولت آمریکا در قبال نقض حقوق ساکنان اشرف، حتی بعد از تحویل حفاظت آن به دولت عراق، مسئول است؛ چه بر اساس حقوق بینالملل، چه بهخاطر توافق نیروهای آمریکایی با تکتک مجاهدان اشرف و چه بر اساس موازین اخلاقی و انسانی، این مسئولیت آمریکاست که حفاظت ساکنان اشرف را تضمین کند. ما همه دولتها را فرامیخوانیم که سازمان مللمتحد را ترغیب کنند تا نیروهایش حفاظت اشرف را مستقیماً برعهده بگیرند.
ما هشدار میدهیم که از نظر مردم و مقاومت ایران در هر حمله و هجوم و خونریزی در اشرف، علاوهبر دولت عراق، دولت آمریکا و سازمان ملل متحد، مسئول و مقصرند. و بگذارید بر سر اشرف، و سلامت و حفاظت ساکنانش، از جانب مدافعانش و از جانب تمام هموطنان، سوگند یاد کنیم. بله سوگند میخوریم که ذرهیی از حقوق قانونی و مشروع اشرف کوتاه نخواهیم آمد.
امروز از بیانیه و نامههای ۴۸۰هزار تن از مردم استان دیالی که اشرف در آن استان است، مطلع شدم. آنها خواستار لغو محاصره غیرانسانیاشرف و بهعهدهگرفتن حفاظت ساکنان آن توسط مللمتحد شدهاند. مردم دیالی از نیروهای آمریکایی خواستهاند تا عدم خشونت و جابهجایی اجباری را تضمین کنند. از دولت عراق هم خواستهاند که برطبق قطعنامههای پارلمان اروپا و بیانیههای شورای اروپا و اکثریتهای پارلمانی در ۲۰کشور جهان موقعیت قانونی مجاهدان اشرف را بهعنوان پناهندگان حفاظتشده تحت کنوانسیون چهارم ژنو بهرسمیت بشناسد.
از جانب مردم و مقاومت ایران از مردم و عشایر شریف دیالی صمیمانه سپاسگزاری میکنم و بهآنها درود میفرستم.
هموطنان عزیز،
در یکسال اخیر، تهاجم و توطئه رژیم علیه اشرف صد برابر شد. زیرا خامنهای بهیقین رسید که برای مهار قیام و بستن شکاف در رأس حکومت خود، باید ابتدا اشرف، را از سر راه بردارد.
در عراق هم خامنهای به انهدام اشرف، نیاز مبرم داشت. زیرا مجاهدین را افشاگر دخالتها و جنایتهایش و پرچمدار خلعید از رژیم آخوندی در این کشور میدانست.
روشن است که سرکوب در داخل ایران و صدور تروریسم و بنیادگرایی، ذاتی رژیم ولایتفقیه است. بدون آن، نه عنوان «ولی امر مسلمین جهان» موضوعیت دارد و نه سپاه پاسداران باقی میماند. از اینرو کوتاهشدن دست این رژیم از بغداد، به کوتاهشدن دست آن از تهران میانجامد. مقابله با سلطه ولایتفقیه در عراق، بههمیندلیل، برای جنبش آزادی مردم ایران اهمیت یافته است. درغیراینصورت، رژیم ولایتفقیه، چه حقی دارد که برای عراق، نخستوزیر تعیین کند یا نخستوزیری دکتر ایادعلاوی را که منتخب مردم عراق است خط قرمز اعلام کند؟
راستی چهکسی پشت طرح ترور دکترعلاوی پنهان شده است؟ و راستی چهکسی بود که دبیرکل جنبش ملی عراق دکتر صالحمطلک و دکتر ظافرالعانی و بسیاری دیگر از کاندیداهای العراقیه را از شرکت در انتخابات حذف کرد؟ چهکسی بود، جز خامنهای، که ازطریق سفیرش در بغداد به آقای صالحمطلک پیام داد که فقط اگر مجاهدین را یکبار تروریست بخوانید، همه درها بهروی شما باز خواهد شد. گناه دکتر صالحمطلک این است که میگوید «مضحکه مشترک رژیم ایران و دولت عراق در مقابل اشرف یک اقدام رذیلانه است برای مشروع جلوهدادن محاصره خجالتآور و فشارهای ضدانسانی علیه مبارزانی که زندگی خود را فدای آزادی و اصول و آرمانشان کردهاند».
روحانی برجسته شیعه در عراق، آقای ایادجمالالدین، گفت: «من برای شناخت نیروهای سیاسی عراقی یک شاخص ارائه میکنم. هر نیرویی که تلاش میکند، سازمان مجاهدین خلق را از عراق اخراج کند نشاندهندهاین است که با رژیم ایران ارتباط ارگانیک دارد».
اما بهرغم همه توطئهها و تهدیدها، خوشبختانه مردم عراق در انتخابات اخیر، گام بلندی در کنارزدن رژیم و باندهایش برداشتند. آنچنان که از میان توفان ترور و تقلب حکام ایران، آلترناتیو عراقی بهعنوان طرف پیروز انتخابات، سر بلند کرد. البته دولت جدید عراق هنوز تشکیل نشده، اما درهرحال، استراتژی رژیم در عراق متحمل شکست سنگینی شده است.
درود به مردم عراق که با رأی و همت و ایستادگی خود، نقشه رژیم برای بلعیدن کشورشان را برهم زدهاند. حالا زمان خلعید و ممانعت از دخالتهای این رژیم در عراق و افغانستان و غزه و لبنان و یمن و سایر کشورهای منطقه فرارسیده است.
نگاه کنید که از بصره تا کردستان عراق چگونه علیه دخالتهای این رژیم تظاهرات میکنند.
مردم شجاع افغانستان نیز در ماههای اخیر بارها علیه رژیم تظاهرات کرده و به اعدام پناهندگان محروم افغانی در ایران اعتراض کردهاند. از اینجا به مردم کشور همسایه و برادرمان افغانستان درود میفرستیم.
هممیهنان عزیز،
در سال اخیر، خامنهای هم در مهار قیامها شکست خورده، هم در بستن شکاف رأس رژیم. از حذف جناح رقیب میترسد، و از جذب آن عاجز است. زیرا در هر دو مسیر، قیامهای مردم ایران مترصد واژگونکردن اوست.
نگاه کنید که خامنهای دیگر نه فصلالخطاب باندهای رژیم است و نه سر متحدکننده آنها. او به سردمداری باند غالب تنزل یافته است. نگاه کنید که حتی آخوندهای متحد خامنهای، او را تنها گذاشتهاند. بحران سرنگونی، باند غالب را هم تکهپاره کرده است. موریانه ریزش و انفعال در بدنه رژیم، از جمله در سپاه و بسیج، درحال پیشروی است.
در مراسم سالمرگ دجال، هر دو جناح در دشمنی باهم تا توانستند امامشان را لجنمال کردند. آنروز خامنهای، رقبا را به طلحه و زبیر تشبیه کرد، فردا، آن یکی جناح، خامنهای را شبیه عمرسعد و ابنزیاد دانست. از آخوندهای حاکم میپرسیم: امروز دیگر چه راهی در برابر خود دارید جز اینکه باز هم مانند عقربی در محاصره آتش، خود را نیش بزنید. بهما بگویید جز اینکه رکورددار اعدام درجهانید، و جز اینکه اکثریت مردم ایران را به زیر خط فقر کشاندهاید چه افتخاری دارید؟ و بگویید جز پول نفت و جز سپاه پاسداران چهچیزی برایتان باقی مانده است؟
به اطراف خود نگاه کنید. بهمراتب بدتر از یک حکومت اشغالگر، توسط یک ملت تحت ستم، در محاصرهاید؛ در محاصره نفرین مادران، در محاصره مشتهایگرهکرده و خانههای گرگرفته از ستم و بیداد و در محاصره بیزاری تمام قشرهای ملتی که شما را نمیخواهد، نمیخواهد، نمیخواهد.
بگذارید همچنین به کسانیاشاره کنیم که همین حکومت پرنکبت را میخواهند، اما با ظواهر کمی آراسته. بهآنها میگوییم آب در هاون میکوبید. این ولایت فرتوت، غیرممکن است پابرجا بماند.
میتوانید باز هم جوانان را از ساختارشکنی برحذر بدارید. اما بگویید به کدام مذهب و آیین، قیام علیه ساختار شکنجه و تجاوز جرم است و به کدام مذهب و آیین، ذلت و خواری، در برابر آن رواست؟
وانگهی چرا حرف خود را روشن نمیکنید؟
پاسدار احمدینژاد گفت وزارت اطلاعات عبادتگاه است. ما میگوییم این وزارت بدنام باید از اساس برچیده شود. شما چه میگویید؟
خامنهای گفت سپاه پاسداران «مولود مبارکی» است. ما میگوییم این نیروی اهریمنی، باید مضمحل شود، شما چه میگویید؟
ما میگوییم نهاد ولایتفقیه، بیتالعنکبوت فاسدی است که باید در آنرا به کلی گل گرفت، شما چه میگویید؟
اینهمه از اجرای بیتنازل قانون اساسی صحبت نکنید. اوین و کهریزک را بنگرید. آنجا اجرای بیتنازل قانون اساسی است. اینهمه از راکدماندن ظرفیتهای قانون اساسی دم نزنید! بهشما یادآوری میکنیم که در سال۶۷، با استفاده از همین ظرفیتهای قانون اساسی بود که خمینی جلاد ۳۰هزار زندانی مجاهد و مبارز را قتلعام کرد. این قدر از خارجشدن خامنهای و باند غالب از «خط امام» و خط خمینی، دم نزنید. خامنهای رو نوشت و نسخه افلیج خمینی در این زمانه است. باهمان پلیدی و باهمان شقاوت. از نامشروعدانستن دولت احمدینژاد کوتاه آمدید، بیوقفه خمینی جلاد را تقدیس کردید و برای جنگ ضدمیهنی او اشک ریختید. بگویید که اینهمه چسبیدن به رژیمی که درحال غرقشدن است برای چیست؟ اگر میخواهید خود را نزد ولیفقیه عزیز کنید، بدانید که مثل یکسال گذشته هیچ امتیازی جز توبه و ندامت، ارزانی شما نمیکند. بااینحال، هنوز تمام فرصتها از دست نرفته است. با خواستها و شعارهای قیامکنندگان همراه شوید.
تاآنجا که بهما مربوط میشود، هر چقدر میخواهید به مجاهدین و این مقاومت بتازید. اما بهحق حاکمیت مردم ایران و نفی تمامیت رژیم ولایتفقیه اذعان کنید. این بهسود خودتان است و ما را هم در کنار خود خواهید یافت. هرچند که بدون این هم مسعود درپیامش در ۷اردیبهشت، بار دیگر «باند غالب را بهجد به مراعات حقوق و سهمیه و درخواست آقایان موسوی و کروبی، در چارچوب همین نظام» فراخواند و «بر ضرورت حفاظت و حراست از آنان در همین رژیم» تأکید کرد.
هممیهنان عزیز،
به شکرانه قیام و پایداری اشرف، عفریت ولایت بهآنجا رسید که دیگر ظرفیت استمالت را هم از دست داد. قطعنامه چهارمین دور تحریمهای شورای امنیت، دیگر چندان جایی برای سیاست مماشات باقی نگذاشته است.
به دولتهای غرب میگوییم: سالهای سال بیهوده با این رژیم مذاکره کردید، برای تکمیل تأسیسات اتمیش زمان خریدید، وابستگان سپاه پاسداران را در عراق به حاکمیت رساندید، نام مجاهدین را در لیست گروههای تروریستی گذاشتید و به مبارزه مردم ایران خنجر زدید، و منفعت آنرا به آخوندها تقدیم کردید تااینکه سرانجام خودتان به بنبست رسیدید.
از دولت آمریکا میپرسیم مگر به ازای گردآوری سلاحها با تکتک ساکنان اشرف توافقنامهیی برای حفاظت آنها امضا نکردید؟ چرا از حفاظت ساکنان اشرف سرباز زدید؟ چرا در برابر مردم ایران و وجدانهای بیدار مردم جهان آشکارا نقض عهد کردید؟ از دولتمردان فرانسه نیز میپرسیم: آیا تحویل یک تروریست و قاتل بیرحم به رژیم آخوندی یک امر قانونی است؟ یا به قول مطبوعات فرانسه، «نه زانوزدن، بلکه سجدهکردن» است؟
بهشما میگوییم حالا دیگر پایان اینراه است. زیرا بر شما هم ثابت شد که این رژیم فرتوت تحمل کمترین انعطاف و انبساطی ندارد. پس بر شماست که تمام راهی را که بهخطا رفتید بازگردید.
از نظر ما قطعنامه جدید شورای امنیت و تحریمهای جداگانه آمریکا و اروپا لازم بود، اما کافی نیست. درعینحال، تأکید داریم که در اجرای مفاد آن تعلل نکنید!
خواسته ملت ایران البته بسیار فراتر از این است: مردم ایران برآنند که این رژیم باید برود. ما میخواهیم هرگونه خرید نفت و گاز از این رژیم را همین حالا متوقف کنید. نفتی که درآمد آن خرج اوین و کهریزک میشود، بهتر است برای مردم ایران در چاهها باقی بماند. منابع گاز ایران، دستنخورده باقی بماند، بهتر است تا خرج سپاه پاسداران شود.
ما میخواهیم خامنهای و احمدینژاد و دیگر سران این رژیم بهخاطر یک نسلکشی بزرگ یعنی قتلعام سی هزار زندانی مجاهد و مبارز در سال۶۷ در یک دادگاه بینالمللی محاکمه شوند. ما میخواهیم تمام محدودیتهایی که بر اساس سیاست مماشات علیه مقاومت ایران در اروپا و آمریکا وضع شده از بین برود.
اکنون نوبت جمعکردن پرونده توطئهگرانه و بیپایهیی است که ۹سال است در فرانسه علیه مقاومت ایران عمل میکند. زمان برچیدن بساط ننگین نامگذاری تروریستی علیه مجاهدین در وزارتخارجه آمریکاست. برشماست که بهحق مردم و مقاومت ایران برای تغییر رژیم اذعان کنید، شورای ملی مقاومت را بهرسمیت بشناسید، و این رژیم و نمایندگان و سخنگویان و طرفداران و عوامل آنرا طرد کنید.
دوستان عزیز،
امروز شاهد انتشار بیانیههای اکثریت نمایندگان ۲۳پارلمان و سنا و بیشاز ۳۵۰۰نماینده از ۴۴کشور در دفاع از اشرف و قیام مردم ایران هستیم. ۲۱۷۲شهردار فرانسوی نیز که بهحمایت از حقوق اشرفیان و قیام مردم ایران برخاستند در این شمارند و بیانیه آنها برای مردم ایران برگ زرین و بهیادماندنی است. در این بیانیهها، منتخبان بیشاز یکمیلیاردنفر از مردم سراسر جهان به پیشواز آزادی و دموکراسی در ایران آمدهاند.
بهپشتوانه همین حمایتهاست که میگوییم ما آمریکا و اروپا را به شرافت و انسانیتی میشناسیم که ممیزه شخصیتهای پشتیبان مقاومت برای آزادی است. کسانی که در سختترین روزها به یاری ما آمدند.
شخصیتهایی مانند خانمها دانیل میتران، انیسه بومدین و نریمانالروسان و دکتر ویدال کوآدراس، لرد کوربت، آقایان استراون استیونسون، پائولو کاساکا، آلن ویوین و سیداحمد غزالی. که مظاهر دفاع از دموکراسی درجهان امروزند.
همچنین باید از برادران و خواهرانمان در کشورهای عرب و مسلمان یاد کنم که برادری را در حق این مقاومت به اوج رساندند.
هممیهنان عزیز،
رژیم ولایتفقیه بهطور قطع سرنگون میشود. گواه این حقیقت فقط پوسیدگی رژیم نیست. گواه عظیم آن ایستادگی فرزندان رشید شما در برابر این رژیم است؛ کسانی که اشرفنشان، بههرقیمت، مقاومت میکنند. قیامها را در دل تیرگی و اختناق شعلهور میکنند و پای چوبههای دار، رزمآور و استوار میایستند. پس با شما هستیم ای اسیرانی که از اوین و گوهردشت فریاد میزنید ما را در نوبت اعدام بگذارید. با شما هستیم، با شما ۲۷زندانی سیاسی که به اعدام محکوم شدهاید. با شما هستیم دخترانی که در بیدادگاهها دستان خود را نشان میدهید؛ با ناخنهای کشیدهشده توسط دژخیمان خامنهای؛ دخترانی که با صلابت تمام، تجاوزهای رذیلانه در زندانها را افشا میکنید و بهجای درخودفرورفتن، دارودسته خامنهای را روسیاه میکنید.
با شما هستیم، دانشجویان، کارگران و معلمانی که بهخاطر اعتراضهای حقطلبانه به زندان افتادهاید.
درود به یکایک شما که در اوین و گوهردشت و سنندج و عادلآباد و ارومیه و دیزلآباد و دستگرد و سایر زندانها پایداری میکنید.
درود میفرستیم به فرزندان مردم کردستان، فرزاد و شیرین و علی و فرهاد و سایر زندانیان سیاسی که در این ماهها در نقاط مختلف ایران توسط جلادان خامنهای بهدار آویخته شدند.
سلام بر شهیدان و پیشمرگان و مردم کردستان ایران. آنان که همچون سازمان مبارزه مردم کردستان ایران ـ خهبات ـ بهدرستی، اصلاحات در درون رژیم ولایتفقیه را توهمی بیش نمیدانند و بر مبارزه بیامان خود تا سرنگونی این رژیم و نفی هرگونه مذاکره با آن، پایدار و استوارند. همچنین باید از مادران و پدران سرفرازی یاد کنم که داغ و درد خود را مایه برانگیختگی مردمشان کردند.
دلم میخواهد به یکی از سمبلهای فراموشنشدنی این مادران اشاره کنم؛ خواهر مجاهدم زندهیاد فروغ حسنی، مادر ندای شهید، که تا آخرین روز حیات در دفاع از آرمان دخترش آرام و قرار نداشت. حالا، من فروغ را در صدها مادر شجاعی میبینم که در برابر شکنجهگاهها و بیدادگاهها اجتماع میکنند و هر روز خامنهای و رژیمش را به محاکمه میکشند. سلام و درود به همه آنها.
و سرانجام روی سخنم با شماست. با شما فعالان، یاران و دوستان مقاومت؛
شما که در دفاع از اشرف ۷۲روز اعتصابغذا کردید؛ شما ایرانیان دور از وطن که این مقاومت را زنده و پرقدرت نگهداشتهاید؛ شما که در سراسر سال گذشته، در دفاع از اشرفیها و قیامکنندگان، هزاران آکسیون و تظاهرات در چهارگوشه جهان برپا کردید و دنیایی را علیه آخوندها برانگیختید؛ شما یک به یک، در کسب آزادی برای ایران مسئولیت سنگینی بر عهدهدارید. از اینجا که میروید و به محل کار و زندگی خود در سراسر اروپا، آمریکا، کانادا و استرالیا که برمیگردید، تلاش برای پیروزی قیام و دفاع از اشرف را سازمان دهید. دولتها را وادار سازید که سیاست خود را به سود مردم ایران تغییر دهند.
و این شمایید که سیاست جهان را دوباره میسازید. پس با خود و مردمتان تجدیدپیمان کنید و نشان دهید که برای آزادی و رهایی مردمتان برعهدی که با آنها بستهاید، استوار و حاضرید.
هممیهنان عزیز!
شورای ملی مقاومت ایران، مسئولیت بزرگ ـ و بگذارید بگویم طاقتفرساییـ به من محول کرده است. بههمینخاطر، تجدیدعهد را باید از خودم شروع کنم. در این لحظه البته اندوه مادران داغدار را در نظر دارم و دردها و رنجهای همه مردم ایران، بهویژه زنان، و آرزوهای نسلی را که توسط خمینی جلاد و جانشینانش پرپر شد… در برابر شما و درپیشگاه مردم ایران تجدیدپیمان میکنم برای احیای همه خونهایی که نثار آزادی ایران شد. تجدیدپیمان میکنم برای بنای جامعهیی نوین بر اساس آزادی، برابری، دموکراسی، احترام بهحقوقبشر و جدایی دین و دولت؛
برای جامعهیی بر اساس برابری زن و مرد که در آن، زنان در رهبری سیاسی جامعه، مشارکت برابر و فعال داشته باشند؛
برای ایرانی که در آن ، هموطنان کرد و بلوچ و عرب، و همه آنهایی که از ستم مضاعف رنج میکشند، به حقوق و آزادیهای برابر دست یابند؛
برای کشوری که در آن جوانان بدون سرکوب و محدودیت، بتوانند استعدادها و خلاقیت خود را شکوفا کنند و در اداره امور جامعه نقش شایسته داشته باشند.
برای یک ایران غیراتمی که خواهان صلح و همزیستی مسالمتآمیز باهمسایگان و روابط دیپلوماتیک باهمه کشورهای جهان است.
برای این آینده پرشور دعا میکنم و از خدا میخواهم تا آخرین لحظه و تا آخرین نفس، مرا شایسته گرداند.
در این پیکار بیامان، بهجز لطف خدای بزرگ، بهجز راهبری چون مسعود و بهجز عنایت و حمایت شما چیزی ندارم. اما همینها همهچیز است… چه نیرویی از عشقها و عاطفهها و از اشکها و دعاهای شما مؤثرتر؟ و چه قدرتی از در این پیکار بیامان، بهجز لطف خدای بزرگ، بهجز راهبری چون مسعود و بهجز عنایت و حمایت شما چیزی ندارم. اما همینها همهچیز است… چه نیرویی از عشقها و عاطفهها و از اشکها و دعاهای شما مؤثرتر؟ و چه قدرتی از همبستگی خالصانه شما بالاتر؟ پس بهپشتوانه شما بهپیش میرویم. و همگان را فرامیخوانیم تا گرداگرد مشعل و پرچم سرنگونی رژیم و برای آزادی مردم ایران بهپاخیزند.
مریم رجوی در گردهمایی بزرگ ایرانیان در تاورنی
بیتردید همان مشیتی که این آرمان بزرگ را پیش روی ما نهاد، قدرت تحقق آنرا هم عطا میکند.
آن اراده و عزمی که اشرف را در سهمگینترین شرایط حفظ کرد، نیرویی که قیامها را در ظلمانیترین شب ایران مشتعل کرد، آزادی و دموکراسی را هم برقرار خواهد ساخت. به این آینده پرشکوه ایمان دارم و برای آن تمام هستیام را نثار میکنم. ما از همهچیز خود دست شستهایم، تا همهچیز برای ملت ایران بهدست آید. و چنین خواهد شد.
سلام بر آزادی
سلام بر مردم ایران
سلام بر همه شما
5تیر ۱۳۸۹
سخنرانی ژان پیر بکه شهردار اورسوراواز درگردهمایی تاورنی
دوستان عزیز
ژان پیر بکه
چقدر مسرورم که مثل هرسال از بعد از ۲۰۰۳ گردهم آمدهایم. یکسال در اور بودیم سال دیگری در ویلپنت و امسال در تاورنی هستیم نزد شهردار آن موریس بوسکاور که همهچیز را بهخوبی تمام در این محل خارقالعاده در استادیوم ژانبوئن سازماندهی کرده است.
آری هرسال این یک لحظه مهم است که طی آن، عملیات رسانهیی - پلیسی اورسورواز را به یاد بیاوریم. این عملیات، دودودم زیادی برپا کرد اما تا جایی که بهدستگاه قضاییه برمیگردد سرنوشت آن، چه بود؟ هیچ! چون چیزی برای اثبات وجود نداشت. میخواهم بهشما تبریک بگویم که این تعداد زیاد به اینجا آمدهاید. از فرانسه، بلژیک، هلند، آلمان، از سراسر اروپا و خیلیها هم از آنسوی اروپا آمدهاید؛ از ایالات متحده، از کانادا و از سراسر جهان. بار دیگر از ایرانیانی که در این گردهمایی حضور یافتند تشکر میکنم.
بله! مردم ایران نیاز به آزادی دارند.
بله! مردم ایران نیاز به دموکراسی دارند!
بله! مردم ایران نیاز به سیستمی مبتنی بر جدایی دین از دولت دارند.
بله! مردم ایران میخواهند از بربریت خلاص شوند و ما بههمینخاطر در اینجا هستیم، در کنار شما تا بگوییم تا چه حد این بربریت بیرحم است و چقدر نیاز است که از شر آن خلاص شد.
امروز تمام جهان یک چشم به ایران دارد. پارلمانها بیشازپیش اظهارنظر میکنند. در همه دموکراسیها، پارلمانها و شهروندان درباره اوضاع ایران ابراز نظر میکنند. اشرف هم هست. برادران و خواهران شما در اشرف! این دوستان ما که در معرض اعمال فشار قرار داشتند آنها جانشان را به خطر میاندازند آنها در معرض تهدید ملاها قرار دارند که حاضر به نسلکشی هستند و تنها مقاومت مسالمتآمیز آنها و کمک ما جلوی این را خوهد گرفت.
سلام به همه دوستانمان در اشرف. میدانم که آنها در این لحظه ما را نگاه میکنند.
سلام بر شما دوستان!
نبرد شما برای خروج از لیست سازمانهای تروریستی رو به جلو است. همین دیروز آلمان تصمیم درستی در این رابطه گرفت و آمریکاییها نیز در مسیر درستی قرار گرفتهاند. بله باید کار را با این لیستها تمام کرد. باید نقطه پایانی به این لیستها و به معاملات شومی که این گزینه را ایجاد کردند گذاشت. چون در ایران، امروز یک تروریسم حکومتی واقعی وجود دارد و باید جلو آنرا گرفت.
زندهباد مردم ایران
زندهباد جدایی دین از دولت
زندهباد آزادی
زندهباد دموکراسی
سخنرانی موریس بوسکاور شهردار شهر تاورنی در گردهمایی بزرگ ایرانیان
تاورنی شهر صلح، مسرور و مفتخر است که میزبان شماست و آرزو میکند ساعتهای خوبی داشته باشید و از شما بهخاطر اینکه با حضورتان مفتخرش کردید تشکر میکند. هرچه از دستمان برمیآمد انجام دادیم تا اینروز بهبهترین وجه برگزار شود.
قبلاز هرچیز میخواستم از کارگران و شرکتهایی که این صحنه زیبا را درست کردهاند تشکر کنم. همچنین از مقامات فرانسه و پلیس کشور که با آتشنشانی و صلیبسرخ و تعداد زیادی داوطلب، امنیت شمار ا در اینجا تأمین میکنند متشکرم. از اهالی تاورنی متشکرم. آنها با محدودیتهایی مواجه شدند که انتظار آنرا نداشتند. همچنین از انجمن حقوقبشر نوین تشکر میکنم. ما همه در اینجا هستیم تا به رژیم ملاها نه بگوییم و برای دموکراسی در ایران فراخوان دهیم. بعد از سرژی، ورتال، اورسوراواز و ویلپنت، ما در اینجا گردهم آمدهایم تا بگوییم باید منطق بر ما حاکم باشد. ولی این منطق باید با اراده و شور و هیجان همراه باشد. بدون اراده و بدون شور و هیجان، قیام در ایران دوام نخواهد آورد. این درسی است که باید از قیام ژوئن ۲۰۰۹ در سال گذشته بگیریم. شور و هیجان و اراده.
در ماه ژوئن ۲۰۰۹ قیام جدیدی شروع شد که قیام تمامی یک خلق است. خلق شما. خلقی که دیگر نمیخواهد تمکین کند. خلقی که نه نیاز به ولیفقیه دارد، نه نیاز به تحریکات نظامی، و نه نیاز به خشونت. انقلاب مردمی شما خود را به نیروهایی که میخواهند آنرا کماکان نفی کنند تحمیل میکند. و من خوب میدانم. میدانم سرکوب ملاها چقدر سنگین است. اشرف شاهد آن است. ندا قربانی آن است. در اینجا میخواهم همبستگی خودم را با خانوادههای ایرانی بهخصوص خانوادههای اشرف اعلام کنم. آنها بهدنبال عملیات سرکوبگرانه پاسداران، داغدار هستند. به وضعیت بازماندگان و خانوادههای شهیدان نگاه کنید. آنها حزن را در نگاهشان دارند ولی آنها همچنین روزنه امید به بازگشت دموکراسی به ایران را دارند. ولی ما باید مبارزه کنیم.
ملاها ایران را به چه حال و روزی انداختهاند؟ در ایران همه میتوانستند شغل داشته باشند و همه میتوانستند تغذیه شوند ولی حالا خشونت و فقر بر این کشور حاکم است. دزدی و خیانت، جزیی از سیستم شده است. روشهای تحقیرآمیز و اعدامهای علنی در این کشور صورت میپذیرند. حقوقبشر نفی شده و شکنجه تبدیل به یک روش جاری شده است. دیگر کافی است. من شما را به یاری میطلبم. شمار ا به یاری میطلبم. شما باید به من کمک کنید تا همه باهم علیه ملاها مبارزه کنیم. شما باید همه روی دیوارهای تهران بنویسیدآزادی.
با من تکرار کنید آزادی آزادی
روی دیوارهای اصفهان آزادی آزادی
روی دیوارهای شیراز آزادی ازادی
روی دیوارهای تبریز آزادی
روی دیوارهای مشهد آزادی
آزادی آزادی آزادی آزادی
دکترآلخو ویدال کوادراس: مردم ایران خواهان تغییر رژیم ایران هستند
خانم رئیسجمهور مریم رجوی،
دوستان عزیز،
دکتر آلخو ویدال کوادراس
امروز روزیست که برای همیشه در خاطرههایمان باقی میماند. سه دهه پیش، هنگامی که مردم ایران عصر تاریک تاریخشان را آغاز کردند، بهترین آرزوهایشان به ناامیدی تبدیل شد.
آنها فکرمیکردند که آزادیشان را بهدست آوردهاند، اما با اندوه، دریافتند بهجای آزادی، ستمگرانی وارد شدهاند که عملکردهایشان حتی از گذشتهیی که پشت سر گذاشته بودند، بدتر است.
از آندوران، هرگز شاهد چنین تظاهرات انبوه، قدرتمند و انگیزانندهیی از سوی تبعیدیان ایرانی نبودهایم. چیزی که امروز شاهد آن هستیم.
اینجا، در این استادیوم شما صدهزار صدا دارید که بهنام تمامی جامعه ایران سخن میگوید.
از جمله صدای رسای شما که خواهان دموکراسی و عدالت است. صدای اعتراض به سرکوب و اعمال غیرانسانی رژیم که شما علیه آن هستید. نیروی برخاسته از خون چندین هزار شهید که راه شما را هموار کردهاند، مبارزه قهرمانانه ساکنان اشرف است که در برابر شقاوت باتون و سلاحهای خودکار، تنها با ایدهها و ایمانشان میجنگند. و اینروز شکوهمند، نشانههای قبل و بعد از مبارزه صلحآمیز و دموکراتیکمان برای ایران آزاد را در خود دارد. بههمیندلیل است که همه مردان و زنان جهان که خواهان صلح، آزادی و برابری و عدالت برای ایران هستند، در این گردهمایی متعهد باقی میمانند و بههمیندلیل است که ما مفتخر و خرسندیم که بهشما خانم مریم رجوی حمایت استثنایی ۳۵۰۰تن از نمایندگان پارلمانها، تکرارمیکنم ۳۵۰۰ پارلمانتر، برایاینکه میخواهم احمدینژاد به من گوش کند ـ بله، ۳۵۰۰ نماینده پارلمان از 32 کشور دموکراتیک از چهار قاره جهان، و خانم رئیسجمهور اجازه بدهید که آنها را برایتان نام ببرم:
اکثریت اعضای مجلس نمایندگان ایالت متحده آمریکا، اکثریت نمایندگان مجلس نمایندگان انگلستان، اکثریت اعضای پارلمان کانادا، اکثریت اعضای مجلس ملی فرانسه و همچنین اکثریت اعضای پارلمانهای فنلاند، نروژ، سوئد، دانمارک، ایتالیا، هلند. در هلند هم پارلمان و هم سنا و همچنین در ایرلند هم پارلمان و هم سنا و همچنین اکثریتهای پارلمانی در ایسلند و استونی و مالت و سوئیس و لیختناشتاین و اردن و سن مارینو. در همه این کشورها حمایت از شورای ملی مقاومت ایران و رئیسجمهورش مریم رجوی به امضای اکثریت اعضایشان رسیده است و کشورهای دیگری وجود دارند که بخش بزرگی از اعضایشان بیانیه حمایت را امضا کردهاند مانند، آلمان، لوکزامبورگ، اسپانیا، اتریش، لهستان، جمهوری چک، یونان، اسلواکی، لیتوانی، مصر و مراکش.
خانم رئیسجمهور شما باید مرا ببخشید، چون من یک پارلمان را برای آخر گذاشتم. میدانید کدام؟ پارلمان خودم را. من میخواهم با افتخار و خوشوقتی بگویم خانم رئیسجمهور من اکثریت امضاهای پارلمان اروپا را به حضور شما اهدا میکنم.
رئیسجمهور گرامی، دموکراسیها از سراسر کره زمین با خوشبینی از شورای ملی مقاومت ایران و شما حمایت میکنند برایاینکه شما و جنبشتان حامل شرف و پایداری و روح تحسینبرانگیز میلیونها تن از همرزمانتان هستید که برای آزادی مبارزه میکنند.
زندهباد ایران آزاد.
سخنرانی دوم دکتر آلخو ویدال کوادراس
دوستان گرامی، من افتخار دارم که امروز یکبار دیگر در برابر شما صحبت میکنم.
دکتر آلخو ویدال کوادراس
من هرگز شرکت در گردهمایی با شما و مریم رجوی را از دست نخواهم داد. ولی با وجود حضورم در اینجا در تاورنی و صحبت با شما، اجازه بدهید برای آنمردان و زنانی که هزاران کیلومتر دور از اینجا، در صحراهای سوزان عراق، سمبل استقامت و توانمندی و تلاش ما برای برقراری آزادی و دموکراسی در ایران هستند صحبت کنم. اجازه بدهید با انسانهای ناب در اشرف نیز صحبت کنم.
دوستان عزیز اشرف!
اگر مرا میبینید و صحبتهایم را در این لحظه میشنوید، اطمینان دارم همانطوری که من بهیاد دارم، شما هم بهیاد دارید، من هرگز دیدارم را از اشرف در اکتبر ۲۰۰۸ فراموش نخواهم کرد. در آن زمان بهشما گفتم شهر اشرف در تمامیت، یک شاخص معنوی است، یک الگوی اخلاقی و نمونهیی برای همه جهان است. شهر اشرف، یک سمبل امید، دموکراسی، آزادی و عدالت برای مردم ایران، و برای همه مردم روی کره زمین است.
پساز حمله هولناک در ژوئیه، من گفتم اشرف امروز معنی عمیقتری پیدا کرده است. وقتی اشرف را ترک کردم، قلبم در آنجاباقی ماند. نهتنها قلبم، بلکه تختم هم آنجا ماند، زیرا من یک تختخواب در اشرف دارم. من یک عکس از تختخوابم در اشرف را که اسمم روی آن نوشته شده، در دفتر کارم در بروکسل دارم. من هر روز بهآن نگاه میکنم تا هرگز اشرف را فراموش نکنم. من به ساکنان اشرف دو چیز را قول دادهام. بهآنها قول دادم که نام سازمان مجاهدین را از لیست سیاه اتحادیه اروپا خارج خواهیم کرد، و بهآنها قول دادم که امنیت اشرف را تضمین کنیم. امروز، سازمان مجاهدین خلق از لیست سیاه خارج شده و نیمی از تعهد من انجام شده، و ما به تلاشهای خود ادامه میدهیم تا امنیت اشرف تضمین شود.
امروز، ما اینجا گردآمدهایم تا به ملت ایران بگوییم ما در طرف شما هستیم. ما از مبارزه شما برای دموکراسی حمایت میکنیم. ما به اینجا آمدهایم تا از رهبری خانم رجوی، بهعنوان رئیسجمهور مقاومت قدردانی کنیم. او یک راهنمای واقعی برای همه ماست که از هیچ تلاشی برای مردمش دریغ نکرده است. ملت ایران، خواست خود را برای تغییر رژیم در ایران با صدایی بلند و رسا ابراز کردهاند. آنها خواستار تغییر رژیم هستند. اروپا دیگر نمیتواند استمرار سیاست استمالت را مشروع بداند. تغییر دموکراتیک توسط مردم و مقاومت ایران تنها راهحل است. و این تغییر از سوی شورای ملی مقاومت ایران نمایندگی میشود. این بهترین، و با شجاعت بگویم، تنها راه بهسوی پیروزی است.
بله، بله، دوستان عزیز، مبارزه ما بسیار طولانی بوده، و هنوز راه سختی در پیش داریم. بهخاطر اینکه این سختیها بسیار هستند، و دشمن ما قدرتمند و بیرحم است. ما نیازمند حمایت و کمک بهترین، قویترین و شجاعترین رهبران زمان خود هستیم. بههمینخاطر برای من جای افتخار است که بهشما فردی را معرفی کنم که کشورم را بهمدت 8سال با موفقیت رهبری کرد و در برابر تهدیدهایی که متوجه آزادی بود، تعلل و عقبنشینی نکرد و با تروریسم جنگید.
مردی که از زمان پایان کارش در دولت، خود را وقف آزادیهای مدنی و دموکراسی درجهان کرده است. ما اکنون اینجا در فرانسه هستیم. در حالیکه ما در فرانسه هستیم، باید ژنرال دو گل را بهخاطر بیاوریم. ژنرال دو گل همواره میگفت که در زمان سختیها ما نیاز به زنان و مردان از خود گذشته داریم.
دوستان عزیز! من اکنون از یک شخصیت برجسته دعوت میکنم اینجا بیاید. نخستوزیر پیشین اسپانیا خوزه ماریا ازنار.
سخنرانی نخستوزیر پیشین اسپانیا، دکتر خوزه ماریا ازنار در گردهمایی عظیم ایرانیان در تاورنی
بسیار خوشوقتم که اینجا نزد شما هستم و در این گردهمایی بسیار فوقالعاده و خیرهکننده در پاریس در کنار دوستان ایرانیم که برای آزادی و دموکراسی در کشورشان مبارزه میکنند، شرکت میکنم.
دکتر خوزه ماریا ازنار
من از شما حمایت میکنم. از دعوت شما تشکر میکنم. از دوستم آلخو ویدال کوآدراس بهخاطر سخنان محبتآمیزش تشکر میکنم.
دوستان عزیز، چندروز پیش رژیم آیتاللهها یک نگاه گذرا از چهره بیرحم خود را نشان داد. رهبر جندالله، عبدالمالک ریگی اعدام شد. مهم این بود که این اعدام در سالگرد شهادت ندا صورت گرفت. زنی که یکسال پیش زندگی خود را در خیابانهای تهران هنگام تظاهرات علیه تقلب در انتخابات و در مسیر یک آینده بهتر و باارزش از دست داد. مردم ایران سزاوار چنین رفتاری نیستند. مردم ایران شایسته دولتی هستند که بر پایه شقاوت سوار نباشد. مردم ایران شایسته دولتی هستند که به شأن مردمش احترام بگذارد، و آزادی و خوشبختی آنها را تضمین کند. مردم ایران بههمینخاطر شایسته دولت دیگری هستند. آنها شایستگی و نیاز به تغییر رژیم در ایران دارند. مردم ایران، ملتی بزرگ هستند. بله ملت ایران یک ملت بزرگ است و باید بههمین ترتیب بماند. ما نیازی نداریم که به گذشته بازگردیم و اهمیت مردم پارس را دریابیم، یا نقشی که در تاریخ ایفا کرده است. آنها ملت فرهنگ بودند. دانشمندان، فلاسفه و هنرمندان برزگی از این کشور برخاستند. ولی حدود 30سال پیش اتفاقی افتاد که برای مردم این کشور، منطقه و جهان، یک فاجعه بود. با رسیدن خمینی به قدرت، جمهوری اسلامی به یک نیروی بیثباتکننده تبدیل شد. آنها ابتدا ازرشهایی مانند آزادیها، دموکراسی و شأن انسانها را از بین بردند…
ما چندین سال را در مسیر مذاکرات دیپلوماتیک گذراندیم و تلاش کردیم رژیم ایران را متقاعد کنیم که برنامه خود را متوقف کند، بدون اینکه نتیجهیی بگیریم. یک بمب اتمی در دست کسی مانند احمدینژاد، یک خطر واقعی است…
چندروز پیش سازمان مللمتحد یکبار دیگر به قطعنامهیی که رژیم ایران را محکوم میکرد رأی داد. قطعنامه۱۹۲۹. این چهارمین قطعنامه تحریمها طی سه سال گذشته بود. همچنین آمریکا و اتحادیه اروپا تحریمهایی را اعمال کردند.
من میدانم اگر بهجامعه جهانی پیشنهاد بدهیم فشار خود را روی رژیم افزایش دهند، نتیجهیی که قطعنامههای دیگر نداشتند را خواهد داشت. این بدون شک فشار را روی رژیم تهران و عنصر خطرناکتر آن یعنی سپاه پاسداران افزایش خواهد داد. ازسویدیگر این تحریمها رژیم را مجبور میکند که بر سر برنامه هستهیی خود به پای مذاکره بیاید و حاضر به پذیرش خواسته جامعه جهانی شود. این تحریمها با هدف پایاندادن به رژیم ایران ایجاد نشده است. این (تغییر رژیم)، همان چیزی است که شما نیاز دارید. متوقفکردن برنامه هستهیی رژیم ایران یک عنصر پایهیی است، ولی کافی نیست. ما باید تغییر رژیم را در ایران ایجاد کنیم. مردم ایران بهرغم سرکوبی که در ایران وجود دارد، این را از ما خواستهاند. این چیزی است که آنها میخواهند. بهنظر من دموکراسیهای آزادیخواه التزام دارند تا آزادی را در کشورهایی که وجود ندارد، و مردم آن خواستارش هستند، برقرار کنند. متأسفانه اینکار طی سال گذشته صورت نگرفته است و من احساس سرخوردگی مردم ایران را از این بیتوجهی جهان، بهخوبی درک میکنم. بهرغم تحریمهایی که اخیراً تصویب شد، بهنظر میرسد قویترین قدرت جهان برخی اوقات متمرکز است که مخالفان خود را خوشحال کند تااینکه به نیروهای آزادیخواه کمک کند. ما اروپاییها هم بهرغم تحریمهایی که اخیراً تصویب شده، بهنظر میرسد بیشتر به منافع خود اولویت میدهیم تا به ایدهآلهای سیاسی که باید در سراسر جهان از آن دفاع کنیم. همان ایدهآلها و ارزشهایی که موجب پیشرفتهای گسترده نوع بشر شده است…
دموکراسی و آزادیخواهی تنها منبع مشروعیت برای دولتهاست. این دموکراسی برای اهداف مشترک و عمومی بر اساس قانون و با تحملپذیری و کثرتگرایی است. مردم ایران بهاندازه کافی زجر کشیدهاند و شایسته زندگی متفاوت، بهتر، امنتر و آزاد هستند. بسیاری مجبور شدهاند اینها را در نقاط دیگر و نه در کشورشان جستجو کنند. گردهمایی امروز یک گردهمایی خوب و یک نمونه شاخص است. ولی نمیخواهم سخنانم را بدون یادآوری و گفتن کلمات انگیزاننده به همه کسانی که نتوانستهاند محیطی مانند محیط ما داشته باشند، بهپایان برسانم. من اشارهام به همه پناهجویانی است که در کمپهایی بسیار دورتر از وطنشان زندگی میکنند. بهطور خاص برای کسانی که اکنون در کمپ اشرف در نزدیکی بغداد زندگی میکنند و سالهاست که آنجا زندگی کردهاند. کمپ اشرف که در ۱۹۸۶ بنا شد، سمبل پایداری است. بیشاز ۳۰۰۰نفری که اکنون در این کمپ زندگی میکنند در معرض اذیت و آزار مقامات عراقی هستند. نه بهخاطر اینکه میخواستند به داخل این کمپ بروند، بلکه بهخاطر اینکه مقامات عراقی در برابر رژیم آیتاللهها سر فرود آوردند. بنابراین بگذارید این، فراخوانی بهجامعه جهانی باشد برای مقابله با اقدامات رژیم ایران که میخواهد بر ساکنان اشرف بهخاطر مخالفتشان اعمال زور کند. آینده اشرف با آیندهایران و آیندهایران با آزادی پیوند خورده است. ما برای رسیدن به هدف احترام به مردم، برابری، شأن انسانی، و پایاندادن به این رژیم فاصله چندانی نداریم. مسئولیت ماست که تضمین کنیم این فاصله روزبهروز کوتاهتر شود. در همینحال من شخصاً همیشه از دوستان ایرانی خود، از مخالفان، اپوزیسیون و کسانی که مانند شما برای آزادی و دموکراسی در ایران مبارزه میکنند، حمایت خواهم کرد.
سخنرانی خانم نریمانالرؤسان نماینده پارلمان اردن در گردهمایی بزرگ پاریس
مریم رجوی مروارید شرق و نشان افتخار آن است. اگر روزی مردم اراده زندگی نمایند، بر سرنوشت است که بهآن پاسخ مثبت دهد. یا زندگی آنچنان که مایه خوشحالی دوست باشد، یا پذیرفتن مرگ، آنچنان که خشم دشمنان را برانگیزد.
اشرف اشرف اشرف
زندهباد اشرف با رزمندگانش،
بریدهباد دستی که برای تجاوز علیه اشرف دراز شود،
بریدهباد دستان آخوندها، بریدهباد دستان کسانی که بر روی تانکها آمدند تا بر عراق عربی، عراق مجد و عظمت، حکم رانند.
ای خواهران و برادران اشرف،
سست نشوید و محزون نباشید، چرا که شما برترید، اگر که ایمان داشته باشید (صدقاللهالعظیم)
ای شیرزنان و کوهمردان رزمنده و مؤمن به آرمانتان که در برابر ناملایمات صبر پیشه کرده و سختی تحمل کردهاید. من از نام شهر شما بهره بردهام. پس زندهباد شهر شرافتمندان، شهر آزادگان و شهر کارزار. ما پشتیبان شما هستیم و دستان شما را میفشاریم. از اردن عزت، اردن شرافت آمدهایم. آن اردنی که بنا بر اصول انقلاب بزرگ عربیت، به ما ایستادگی در کنار خلقهای سرکوبشده را آموخته است. به پیش شما آمدهایم، با کولهباری از عشق و عزم پشتیبانی از شما و بهشما میگوییم که ما در هر کجای جهان که باشیم، خواهران و برادران شما هستیم، در کنار شما و در امتداد آرمانتان ایستادهایم، در حالیکه پیروزی شما بسیار نزدیک است. ای خواهرانم در اشرف. پایدار باشید چرا که پیروزی همراه شماست... . در این شرایط استثنایی به یاد شاعر امت عرب، شاعر فلسطین، مرحوم محمود درویش افتادم که خطاب به مقاومت و رزمندگان فلسطینی میگوید: فریاد برمیآورم و صدایتان میکنم. دستانتان را میفشارم و بوسه بر خاک پایتان میزنم و میگویم جانم فدایتان باد.
خدا بههمراه شما باد و عشق نثار مروارید شرق و نشان افتخار آن، بانوی نمونه، مریم رجوی باد. و السلام علیکم و رحمهالله.
اجازه بدهید که به مروارید مشرقزمین، مریم رجوی و برادران رزمندهاش، امضاهای نمایندگان پانزدهمین مجلس اردن را که در آن حمایت و ایستادگی خود را در کنار اشرف اعلام نمودهاند، تقدیم کنم.
زندهباد اشرف با رزمندگانش،
بریدهباد دستی که برای تجاوز علیه اشرف دراز شود،
بریدهباد دستان آخوندها، بریدهباد دستان کسانی که بر روی تانکها آمدند تا بر عراق عربی، عراق مجد و عظمت، حکم رانند.
ای خواهران و برادران اشرف،
سست نشوید و محزون نباشید، چرا که شما برترید، اگر که ایمان داشته باشید (صدقاللهالعظیم)
ای شیرزنان و کوهمردان رزمنده و مؤمن به آرمانتان که در برابر ناملایمات صبر پیشه کرده و سختی تحمل کردهاید. من از نام شهر شما بهره بردهام. پس زندهباد شهر شرافتمندان، شهر آزادگان و شهر کارزار. ما پشتیبان شما هستیم و دستان شما را میفشاریم. از اردن عزت، اردن شرافت آمدهایم. آن اردنی که بنا بر اصول انقلاب بزرگ عربیت، به ما ایستادگی در کنار خلقهای سرکوبشده را آموخته است. به پیش شما آمدهایم، با کولهباری از عشق و عزم پشتیبانی از شما و بهشما میگوییم که ما در هر کجای جهان که باشیم، خواهران و برادران شما هستیم، در کنار شما و در امتداد آرمانتان ایستادهایم، در حالیکه پیروزی شما بسیار نزدیک است. ای خواهرانم در اشرف. پایدار باشید چرا که پیروزی همراه شماست... . در این شرایط استثنایی به یاد شاعر امت عرب، شاعر فلسطین، مرحوم محمود درویش افتادم که خطاب به مقاومت و رزمندگان فلسطینی میگوید: فریاد برمیآورم و صدایتان میکنم. دستانتان را میفشارم و بوسه بر خاک پایتان میزنم و میگویم جانم فدایتان باد.
خدا بههمراه شما باد و عشق نثار مروارید شرق و نشان افتخار آن، بانوی نمونه، مریم رجوی باد. و السلام علیکم و رحمهالله.
اجازه بدهید که به مروارید مشرقزمین، مریم رجوی و برادران رزمندهاش، امضاهای نمایندگان پانزدهمین مجلس اردن را که در آن حمایت و ایستادگی خود را در کنار اشرف اعلام نمودهاند، تقدیم کنم.
تام تانکردو، نماینده پیشین کنگره آمریکا، کاندیدای ریاستجمهوری درانتخابات۲۰۰۸
بسیار متشکرم. افتخاری است برای من که امروز اینجا باشم و با شما جشن بگیرم.
47سال پیش رئیسجمهور کندی به برلین رفت و به مردم آنجا، که (اگر) بهیاد بیاورید شهری تحت محاصره بود گفت من یک برلینی هستم. امروز من و هزاران تن دیگر و صدها هزار تن دیگر در سراسر جهان میگوییم: «من اشرفی هستم». «من اشرفی هستم» …
امروز، بهخاطر تلاشهای شما و تلاشهای افرادی همچون همکارم «باب فیلنر» از کالیفرنیا، بیشاز 220نماینده کنگره، قطعنامه حمایت از اشرف را امضا کردهاند.
ما امروز اینجا هستیم تا همبستگی خود را با ساکنان اشرف، نشان دهیم و قیام را جشن بگیریم… دولت آمریکا باید یک سیاست مستحکم در قبال رژیم ایران و در حمایت از مقاومت ایران و در حمایت از شورای ملی مقاومت ایران تحت هدایت خانم مریم رجوی در پیش گیرد.
همچنانکه پیشازاین گفتم، احمدینژاد و رژیم تهران، تیرگی را در این سرزمین حاکم کردهاند. اما خانم مریم رجوی این تیرگی را شکافته است. او نوری است که تیرگی ایران را میشکافد.
… بزرگترین تهدید مردم ایران، بزرگترین تهدید آزادی و خوشبختی مردم ایران، دولت حاکم بر ایران است.
بنابراین امروز، همچنانکه گفتم ما در اینروز زیبا در پاریس گرد آمدهایم تا سالگرد قیام را جشن بگیریم و همبستگی خود را با ساکنان اشرف اعلام کنیم. اما شاید اگر خدا بخواهد یکسال دیگر همین مناسبت را در تهران جشن بگیریم.
من مفتخرم که این فرصت را دارم سخنران اصلی از آمریکا را در این گردهمایی، معرفی کنم. او سفیر «جان بولتون» است. او نماینده دائمی پیشین آمریکا در سازمان مللمتحد و دستیار وزیر خارجه در امور کنترل تسلیحات و امنیت بینالمللی است. من در مورد ضرورت اتخاذ یک سیاست مستحکم در قبال رژیم ایران صحبت کردم. هیچکس در دولت آمریکا بهاندازه جان بولتون طرفدار سرسخت چنین سیاستی در قبال حاکمان ستمگر تهران نبود. با شکست سیاست استمالت از رژیم آخوندی، صحت مواضع سفیر بولتون بهاثبات رسید. این افتخاری است برای من که سفیر بولتون را معرفی کنم.
زندهباد اشرف. زندهباد رجوی.
جان بولتون: سیاست تغییر رژیم ایران باید بهطور فعال پیگیری شود
متشکرم، برای من جای خوشوقتی است که امروز اینجا هستم و تشکر میکنم بهخاطر این فرصتی که به من داده شد تا برای مردم آزادهایران سخنرانی کنم.
مایلم شما و همه آنهایی که داخل ایران هستید بدانید که چگونه دهها میلیون آمریکایی معتقدند سیاست دولت ایالات متحده باید تغییر رژیم در ایران باشد. فکر میکنم الآن محمود احمدینژاد هم این را میشنود. نیازی به این نیست که امروز به کسی بگویم رژیم ایران چقدر سرکوبگر است و چه جنایاتی علیه مردم ایران مرتکب میشود. رژیم ایران حکومتی نیست که به مردمش وفادار باشد، بلکه حکومتی است که فقط به خودش و به نگاهداشتن خودش در قدرت فکر میکند. بهنظر من مهم این است که مردم جهان بدانند چگونه رژیم ایران، بهخصوص در سالهای اخیر، بهطور فزایندهیی به یک دیکتاتوری نظامی تبدیل شده است. در واقع امروز یک رژیم سرکوبگر فاشیستی بر ایران حاکم است. سرکوب ژوئن گذشته که بهدنبال انتخابات شکننده ریاستجمهوری در ایران صورت گرفت، چشم خیلیها را در غرب و قطعاً در ایالات متحده باز کرد. نهفقط بهخاطر اینکه انتخابات شکننده بود یا بهخاطر سبعیت پاسداران و بسیجیها در مقابل مردم، بلکه بهخاطر اینکه سلسله بههمپیوسته رخدادها درکلیت خود نشان دادند شکافهای درونی رژیم ایران چقدر اساسی است و از طرف دیگر چقدر مخالفت مردم با این رژیم قوی است. من بهعنوان یک آمریکایی باید بگویم که عکسالعمل ایالات متحده در قبال سرکوبی که پساز انتخابات 12ژوئن رخ داد، بسیار دلسردکننده بود. بهنظر من دولت آمریکا نمیخواست حقیقتی را که در داخل ایران جریان داشت بر زبان بیاورد، بهخاطر اینکه هنوز سیاست گشودن دست بهسوی رژیم ایران را دنبال میکرد و آنرا تمدید هم کرده بود. دست بازگشودن برای مذاکرات، بهطور خاص حول برنامه تسلیحات هستهیی رژیم ایران. بهنظر من هرکس که با رژیم ایران آشنایی داشته باشد از همان آغاز باید بداند که سیاست دست باز مردود است و مذاکرهیی حول برنامه هستهیی با رژیم و یا آزادی برای مردم ایران در کار نخواهد بود. این باعث سرخوردگی و دلسردی است که میبینیم تا همین امروز هنوز واشنگتن به این حقیقت پی نبرده است. اما میخواهم بهشما اطمینان بدهم که در ایالات متحده و در کنگره آمریکا، در رسانهها و در محافل روشنفکری این نگرش رو به افزایش است که رژیم ایران رژیمی نیست که ما با آن مذاکره کنیم و سیاست دستهای باز شکست خورده است.
گردهمایی امروز علامتی است برای همه آنهایی که در داخل ایران محصورند و نیز برای همه کشورهای دموکراتیک دنیا دال بر اینکه مردم ایران میخواهند کنترل حکومت در دست خودشان باشد تا در یک انتخابات آزاد شرکت کنند. این برای ایران یک تراژدی است که بهترین دوست و متحدش درجهان، کره شمالی است...
اما درعینحال این وضعیت، مبین ایزولاسیون رژیم از دیگر دولتهای متمدن جهان است، و امروز، این احترام و تکریم درخوری نسبت به مردم ایران است که میبینیم این تعداد پارلمانتر از اروپا، کانادا، ایالات متحده و از سراسر جهان متوجه فشار این رژیم بر مردم ایران شدهاند. همچنین نگرانکننده است که نزدیکترین دوستان بزرگ رژیم درجهان، روسیه و چین هستند.
بهنظر من اکنون باید سیاست تغییر رژیم ایران، سیاست روز و سیاست فعال دولت آمریکا باشد. من فکر میکنم اولین چیزی که ما باید نسبت بهآن شفاف باشیم این است که ایالات متحده بر سر راه گروههای اپوزیسیون مشروعی که درپی تغییر رژیم ایران هستند، قرار نگیرد.
همانطور که همه شما میدانید نام سازمان مجاهدین از لیست تروریستی خیلی از کشورهای اروپایی حذف شده است، اما هنوز اینکار در آمریکا صورت نگرفته است. خیلی از اعضای کنگره، با فشار بر هیلاری کلینتون خواستهاند وزارتخارجه این نامگذاری را که اولین بار در سال ۱۹۹۷ و در دولت کلینتون صورت گرفت بازبینی کند، چیزی که خیلیها معتقدند بهدرخواست رژیم تهران صورت گرفته و هیچ پاسخ متقابلی هم نگرفته است. و من فکر میکنم برعهده دولت آمریکاست که در این زمینه شفافیت به خرج دهد و اگر شواهدی دارد نشان بدهد و درغیراینصورت نام آنها را از لیست حذف کند.
مخالفت آمریکا با تروریسم بینالمللی، جدی است. اما این مخالفت، چیزی است که باید بر واقعیتها و نمونههای مادی استوار باشد و نه صرفاً در تئوری. بهنظر من دولت ایالات متحده در این مقطع نسبت بهسلامت ساکنان کمپ اشرف مسئولیت دارد و حضور نیروهای آمریکایی در اشرف درکمترین شکل باید ادامه پیدا کند و چهبسا که باید به سطحی مانند گذشته گسترش یابد. همچنین هیأت سازمان مللمتحد در اشرف باید توسعه پیدا کند و ما باید این را برای دولت عراق روشن سازیم که هیچگونه دخالت در کمپ اشرف و مطمئناً هیچ نوعی از تعرض بهآن شکلی که در گذشته اتفاق افتاد، را تحمل نخواهیم کرد. این چیزی است که فکر میکنم ازبالاترین اولویت در کنگره آمریکا برخوردار است.
در هفتههای اخیر ما شاهد این بودیم که شورای امنیت سازمان مللمتحد چهارمین دور تحریمهای خود را علیه رژیم ایران بهخاطر تسلیحات هستهییاش اعمال کرد. بهنظر من تحریمها برای تحت فشار قرار دادن رژیم مفیدند و آنرا به روز سرنگونیاش نزدیک میکنند، روزیکه یک ایران دموکراتیک ایجاد شود. اما فکر نمیکنم که تحریمها بهتنهایی برای بازداشتن رژیم از ادامه فعالیتهای هستهییاش کافی باشند. و خیلی نگرانم که دولت اوباما و دیگر دوستان غربیمان فکر میکنند کار دیگری نمیتوانند بکنند که رژیم و سپاه پاسداران را از دستیابی به سلاح هستهیی بازدارند.
سخنرانی ژان پیر برار نماینده مجلس ملی فرانسه در گردهمایی بزرگ ایرانیان در تاورنی
خانم رئیسجمهور،
دوستان عزیز ایرانی،
دوستان در تمام جهان،
از طرف کمیته فرانسوی برای یک ایران دموکراتیک و مبتنی بر جدایی دین از دولت به اینجا آمدهایم تا شما را از حمایت اکثریت نمایندگان مجلس فرانسه مطلع کنیم؛ حمایت از مبارزه شما برای دموکراسی و برای جدایی دین از دولت در ایران.
خانم رئیسجمهور، همانطور که اعلام کردید، دلالان مذهب که بهنام اسلام بر ایران حکمرانی میکنند بدترین دشمنان ایران هستند و اضافه کنیم که آنها بدترین دشمنان تمام بشریت هستند.
خانم رئیسجمهور، شما الآن فراخوان دادید به دولتهای غربی و بهخصوص به دولت فرانسه. ما اعضای مجلس فرانسه معتقدیم که مبارزه شما باید مورد حمایت قرار بگیرد و باید از مقاومین اشرف که در مقابل دشمنان مردم ایران پایداری میکنند، دفاع کنیم. کشورهای غربی باید از مماشات با رژیم ملاها دست بکشند. موضعگیری در قبال جاهطلبی هستهیی رژیم ایران کافی نیست. دولت فرانسه دیگر نباید چشمان خود را بر روی جنایتهای وحشتناک ملاها ببندد.
منافع اقتصادی بهعنوان توجیهی برای سیاست مماشات مورد استفاده قرار میگیرد، اما خانم رئیسجمهور، همانطور که شما الآن گفتید، این مماشات امروز به بنبست رسیده است. تجربه نشان میدهد هر سازشی بهمعنای تشویق دیکتاتوری است تا اقدامات خود و خشونت علیه مردم ایران را تشدید کند.
بهترین راه برای مبارزه با فاشیسم مذهبی و بهترین راه برای همبستگی با مردم ایران، حمایت از آنانی است که با دل و جان علیه رژیم ملاها مبارزه میکنند. راهحل، حمایت قاطع از شورای ملی مقاومت ایران است که شما، خانم رجوی، رئیسجمهور آن هستید. مخالفت مادی با رژیم ملاها عبارت است از حفاظت از ۳۴۰۰تن از ساکنان اشرف که از بهترین فرزندان مردم ایران هستند. جامعه بینالمللی و سازمان مللمتحد باید از مقامات عراق بخواهند که کنوانسیونهای بینالمللی را در خصوص حقوق ساکنان اشرف محترم بشمارند. اشرف سمبل مقاومت علیه ملاهاست. بههمینخاطر هوشیاری و کارزار ما برای همراهی با ساکنان اشرف امری حیاتی است.
خانم رئیسجمهور، امروز ما در همبستگی با مردم ایران، در همبستگی با ساکنان اشرف و در حمایت از شورای ملی مقاومت ایران، وفاداری خودمان را به پدرانمان در انقلاب کییر فرانسه نشان میدهیم.
زندهباد دموکراسی و جدایی دین از دولت در ایران و همهجا
زندهباد مبارزه شورای ملی مقاومت ایران
زندهباد خلق قهرمان و تحسینبرانگیز ایران که جوانان آن الگویی برای جوانان همه دنیا هستند؛ جوانانی که برای آزادی، و برای آزادی ما، جانفشانی میکنند.
خانم رئیسجمهور، امضاهای نمایندگان مجلس ملی فرانسه را بهشما اهدا میکنم.
هانری لوکلرک برجستهترین وکیل فرانسه
دوستان من!
من در اینجا هم بهعنوان وکیل سازمان مجاهدین که مهمان عشایر و مردم دیالی است، هم بهعنوان شهروند فرانسوی، هم بهعنوان یک فعال حقوقبشر سخن میگویم. بهصفت وکیل سخن میگویم، چون از 7سال پیش بههمراه تنی چند از همکارانم که بهنام آنها نیز سخن میگویم، دفاع فعالان و اعضای شورای ملی مقاومت ایران را که تحتتعقیب قرار گرفتهاند، بهعهدهدارم، پروندهیی که 9سال است ادامه دارد و نمیتوانند این پرونده را ببندند، چون باید کماکان به رژیم ملاها باج داد.
ما باید بهآنهایی که به نادرستی، تروریست نامیده میشوند، نشان دهیم که متحد آنها هستیم. آنها 7سال پیش توسط هزاران مأمور پلیس در شرایطی غیرقابل باور دستگیر شدند و حتی بعضی از آنها، مانند خانم رجوی را به زندان انداختند . قضاییه فرانسه در آنجا جبران مافات کرد، ولی بعد از آن، این پرونده را کش میدهند و حتی تصمیمات دادگاههای اروپایی را نیز قبول نمیکنند. این افراد، متهم به تروریسم شدند چون نام آنها در لیست اروپا بود و وقتی اروپا نام آنها را از لیست درآورد، دولت فرانسه درخواست کرد که آنها را در لیست حفظ کنند چون تحتتعقیب بودند. در واقع هیچ دلیلی وجود ندارد و حتی انحرافات پرونده به سمت جرایم مالی نیز جدی نیستند. این افراد بیگناه هستند و باید حکم منع تعقیب در مورد آنها صادر شود و ما برای همین مبارزه میکنیم. این غیرقابلقبول است که پروسدور قضایی کش پیدا کند. اگر حکم منع تعقیب بهزودی صادر نشود، در وضعیت غیرقابلتحملی قرار خواهیم داشت. چرا آنها را محاکمه نمیکنید؟ این محاکمه، محاکمه مقاومت نخواهد بود، بلکه محاکمه رژیم ایران خواهد بود. اگر این محاکمه خواسته مقامات فرانسه است، ما حاضریم. درغیر اینصورت، باید حکم منع تعقیب صادر شود.
من همچنین بهعنوان شهروند فرانسوی در اینجا سخن میگویم، چون احساس تحقیر میکنم، که سالهاست دولت فرانسه بهکرات در برابر این رژیم تمکین میکند. دولت فرانسه چند سال پیش قبول کرد قاتلان دوست من کاظم رجوی را که در شرایط غیرقابل تحملی در لوزان بهقتل رسیده بود و در حالیکه حکم استرداد آنها به سوئیس توسط قضاییه فرانسه صادر شده بود، به ایران بازگرداند. دولت فرانسه ترجیح داد این تروریستها را به ایران بازگرداند.
امروز نیز دولت فرانسه تسلیم شد و مردی را که البته دوران محکومیتش تمام شده بود و قاتلی بود که با چاقو آدم میکشت را در ازای یک زن فرانسوی بیگناه به ایران بازگرداند. دولت فرانسه قبول کرد این تبادل در برههیی از زمان صورت پذیرد که نشان دهد البته و صدالبته مذاکره و تبادلی در کار بوده. معامله با چنین رژیمی ممکن نیست. این غیرقابل قبول است که بپذیریم افرادی را تحتتعقیب قضایی قرار بدهیم فقط به این خاطر که احمدینژاد آنرا خواسته است.
من همچنین بهعنوان یک فعال حقوقبشر سخن میگویم. البته من ایران را میشناسم و باید بگویم که همراه با تنی چند از دوستانم، دوست ایران شدهام. وقتی چند سال پیش، کسانی توسط شاه شکنجه میشدند، کشتار میشدند، بدار آویخته میشدند و بهقتل میرسیدند، یک لحظه امید داشتیم ولی متوجه شدیم رژیمی توسط خمینی برقرار شده که از رژیم قبلی بدتر است. بعد دیدیم در ایران، دوستانی که از قبل در مقاومت بودند، کشته میشوند. و حالا میبینیم چه وقایعی رخ میدهد. میبینیم که مردم ایران بهشهادت میرسند، له و لورده میشوند، بدار آویخته میشوند، آنانی که سنگسار میشوند را میبینیم، شکنجهشدهها را میبینیم، زندانیها را میبینیم، و فعالان اشرف را میبینیم که در شرایط غیرقابل تحمل و غیرقابلقبول، مورد تهدید قرار میگیرند.
وقت آن رسیده که جهان تصمیم بگیرد از اینها دفاع کند، از فعالان اشرف دفاع کند. باید از آنان دفاع کرد چون آنها رزمندگان آزادی هستند. برای آنانی که اینجا هستند، در قانون اساسی فرانسه قید شده که فرانسه از رزمندگان آزادی استقبال میکند، نه اینکه اینجا هم آنها را تحتتعقیب قرار دهیم، و اینجا هم تهدید علیه کسانیکه در اشرف تحت حفاظت کنوانسیون چهارم ژنو هستند، ادامه پیدا کند.
بهعنوان وکیل بهشما میگویم، و بهعنوان شهروند و فعال حقوقبشر. بیشاز دو قرن پیش، در سال ۱۷۸۹، فرانسه فراخوانی به کل جهان داد و گفت نفی و فراموشی حقوقبشر، سرمنشأ مصیبتهای مردم و فساد دولتهاست. ولی به این حرفها گوش ندادند. سپس در ۱۹۴۸ اعلامیه جهانی حقوقبشر مورد اذعان قرارگرفت و نفی و فراموشی حقوقبشر باعث انجام اعمال وحشیانهیی شد که وجدان بشریت را منقلب کرد. وجدان بشری ما از آنچه در ایران رخ میدهد منقلب شده است.
چندروز پیش سالگرد پیام 70سال پیش ژنرال دو گل به مقاومت فرانسه را گرامی داشتیم. وی گفت: «شعلههای مقاومت نباید خاموش شوند». من معتقدم که در ایران هم شعلههای مقاومت نباید خاموش شوند. در حقوقبشری که ما در سال ۱۷۸۹ تدوین کردیم، سخن از آزادی بود، از برادری بود، از امنیت بود. ولی سخن از آخرین حق هر فرد هم بود که بیشاز حد، آنرا فراموش میکنیم. این فراخوانی است که من به همه میدهم. جهان امروز باید از این حق خود بهرهمند شود. این حق عبارت است از حق مقاومت در برابر استبداد.