دیپلوماتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی میگویند رژیم ایران نامهیی به آژانس نوشته و خبر داده که قصد دارد سانتریفوژهای جدیدی در مرکز غنیسازی نطنز راهاندازی کند. تاریخ این نامه 4بهمن بوده اما تازه فاش شده است. سانتریفوژهایی که رژیم میخواهد در نطنز راهاندازی کند مدل «IR2m» آی آر 2 ام است. به گفته کارشناسان رژیم با این کار سرعت غنیسازی اورانیوم سه برابر افزایش میدهد. سایت نطنز که اولین بار در سال 2002توسط مقاومت ایران افشا شد محل غنیسازی اورانیوم با غنای 5درصد است.
این اقدام رژیم، حجم ذخایر اورانیوم 5درصدی رژیم را افزایش میدهد. بر اساس آخرین گزارش آژانس رژیم ایران 7611 کیلو گرم اورانیوم با غلظت 5درصد تولید کرده است.
این میزان اورانیوم اگر غلظت آن به سطح تسلیحاتی برسد، برای تولید 8بمب اتمی کافی است
در چنین شرایطی تصمیم رژیم برای گسترش غنیسازی اورانیوم یک اقدام تحریکآمیز است. سؤال این است که رژیم چرا به این اقدام دستزده است؟
دو نظریه مطرح است
نظریه اول: رژیم میخواهد به سیاست بیدنده و ترمز ادامه بدهد
نظریه دوم: رژیم میخواهد پای تعامل و مذاکره بیاید اما با دست پر و از موضع امتیازگیری بیشتر؟
روشن است اگر رژیم به سیاست بیدنده و ترمز و جاهطلبی هستهیی خود ادامه دهد، به رویارویی بیشتر با جامعه بینالمللی بیشتر میشود، تحریمها مستمر تشدید میشود و روند اوضاع همانگونه که کارشناسان پیشبینی میکنند ممکن است منجر به جنگ شود.
اما در نظریه دوم اگر رژیم واقعاً قصد مذاکره و امتیاز دهی داشته باشد و بخواهد وارد یک بده بستان شود، باید حداقل خواستهای پنج بهعلاوه یک را بپذیرد یعنی تعطیلی سایت فردو، توقف غنیسازی 20درصد و فرستادن ذخایر اورانیوم به خارج کشور که این همان مسیر جام زهر است که عواقب و پیامهای مرگباری برای ولیفقیه دارد. به این ترتیب رژیم در بن بست است. ادامه مسیر موجود تشدید رویارویی و دست برداشتن از آن جام زهر،
باید منتظر باشیم و ببینیم ولیفقیه کدام را انتخاب میکند.
این اقدام رژیم، حجم ذخایر اورانیوم 5درصدی رژیم را افزایش میدهد. بر اساس آخرین گزارش آژانس رژیم ایران 7611 کیلو گرم اورانیوم با غلظت 5درصد تولید کرده است.
این میزان اورانیوم اگر غلظت آن به سطح تسلیحاتی برسد، برای تولید 8بمب اتمی کافی است
در چنین شرایطی تصمیم رژیم برای گسترش غنیسازی اورانیوم یک اقدام تحریکآمیز است. سؤال این است که رژیم چرا به این اقدام دستزده است؟
دو نظریه مطرح است
نظریه اول: رژیم میخواهد به سیاست بیدنده و ترمز ادامه بدهد
نظریه دوم: رژیم میخواهد پای تعامل و مذاکره بیاید اما با دست پر و از موضع امتیازگیری بیشتر؟
روشن است اگر رژیم به سیاست بیدنده و ترمز و جاهطلبی هستهیی خود ادامه دهد، به رویارویی بیشتر با جامعه بینالمللی بیشتر میشود، تحریمها مستمر تشدید میشود و روند اوضاع همانگونه که کارشناسان پیشبینی میکنند ممکن است منجر به جنگ شود.
اما در نظریه دوم اگر رژیم واقعاً قصد مذاکره و امتیاز دهی داشته باشد و بخواهد وارد یک بده بستان شود، باید حداقل خواستهای پنج بهعلاوه یک را بپذیرد یعنی تعطیلی سایت فردو، توقف غنیسازی 20درصد و فرستادن ذخایر اورانیوم به خارج کشور که این همان مسیر جام زهر است که عواقب و پیامهای مرگباری برای ولیفقیه دارد. به این ترتیب رژیم در بن بست است. ادامه مسیر موجود تشدید رویارویی و دست برداشتن از آن جام زهر،
باید منتظر باشیم و ببینیم ولیفقیه کدام را انتخاب میکند.