کنفرانس در پارلمان ایتالیا
بحران ایران: راهحل سوم برای تغییر
سخنرانی خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیدهٔ شورای ملی مقاومت
برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران
با حضور نمایندگان پارلمان و سناتورهای ایتالیایی
و شخصیتهای برجستهٔ بینالمللی
چهارشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۴
اعلام پیوستن اکثریت سنای ایتالیا
به بیانیهٔ ایران آزاد ۲۰۲۵
حمایت از برنامهٔ ۱۰ مادهیی خانم رجوی
لیستگذاری تروریستی سپاه پاسداران
بهرسمیتشناختن مبارزه کانونهای شورشی با پاسداران رژیم
سخنرانیهای
شارل میشل رئیس شورای اروپا ۲۰۲۴-۲۰۱۹
نخستوزیر بلژیک ۲۰۱۹-۲۰۱۴
سناتور جولیو ترتزی رئیس کمیسیون سیاستهای اروپا در سنای ایتالیا
وزیر خارجه ۲۰۱۳
سناتور لوچیو مالان
رئیس فراکسیون اکثریت، رئیس فراکسیون حزب برادران ایتالیا در سنا
جولیو ترمونتی رئیس کمیسیون خارجی پارلمان ایتالیا
معاون نخستوزیر ۲۰۰۶-۲۰۰۵
وزیر مالی و اقتصاد ۲۰۰۱-۲۰۰۴ Giulio Tremonti
لیندا چاوز مدیر پیشین روابط عمومی کاخ سفید
گالئاتزو بینیامی رئیس گروه برادران ایتالیا در پارلمان ایتالیا
عضو هیأترئیسهٔ پارلمان، عضو کمیسیون خارجی Galeazzo Bignami
نایکه گروپیونی نمایندهٔ پارلمان ایتالیا
عضو کمیسیون خارجی
لورنزو چرا Lorenzo Cesa نمایندهٔ پارلمان
رئیس هیأت پارلمانی ایتالیا در ناتو
رئیس اتحاد میانه
سناتور جیزلا ناتوراله عضو سنای ایتالیا
نایبرئیس کمیسیون سیاست اتحادیه اروپا
امانوئله پوتزولو نمایندهٔ پارلمان ایتالیا
سخنرانی خانم مریم رجوی
خانم مریم رجوی: بهعنوان مقاومتی صحبت میکنم که از ۴۳سال پیش نخستین افشاگر صدور بنیادگرایی و ارتجاع تحت نام اسلام از جانب آخوندها بوده است.
در کنفرانس با عنوان راهحل سوم برای تغییر در ایران که در پارلمان ایتالیا برگزار شد، خانم مریم رجوی طی سخنانی گفت:
نمایندگان و سناتورهای محترم! از برگزاری این اجلاس و توجه شما به اوضاع فوقالعاده ایران تشکر میکنم.
۴ روز پیش در سپیده دم یکشنبه ۵مرداد استبداد دینی با اعدام دو مجاهد خلق، بهروز احسانی و مهدی حسنی بهیک جنایت وحشیانه دست زد؛ جنایت ریختن خون فرزندان ایران به جرم آزادیخواهی، جنایت نقض ابتداییترین موازین دادرسی عادلانه، جنایت شکنجه و ارعاب و تهدید که از سه سال پیش نسبت بهاعدام شدگان اعمال شد.
دژخیمان بارها، آنها را بر سر دوراهی گذاشتند: ندامت و حفظ جان یا اعدام و سربدار شدن در صورت ایستادگی بر سر موضع یعنی دفاع از آزادی مردم ایران و یک ایران آزاد. اما انتخاب آنها همان بود که ۳۰ هزار زندانی سیاسی قتلعام شده در سال ۶۷ در پیش گرفتند. بهروز احسانی شجاعانه گفت: «من بر سر جانم با کسی چانه نمیزنم و آمادهام تا جانم را فدیه راه رهایی مردم ایران کنم».
و مهدی حسنی گفت: من هوادار سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران با افتخار اعلام میکنم که جان خود را در راه آزادی وطن و مردم شریف ایران تقدیم میکنم.
بله رژیمی که در سراشیب سرنگونی است، با این اعدامها به رو آوردن جوانان به مجاهدین واکنش نشان میدهد. قضاییه رژیم، جرم این دو قهرمان را «اجتماع و تبانی علیه امنیت» رژیم اعلام کرده است. اما اجتماع و اقدام برای برهم زدن امنیت نظام ولایت فقیه و قیام برای بهزیر کشیدن آن کاری است که عموم مردم ایران برای آن آمادهاند.
بله، اگر این جرم است، هر ایرانی به آن افتخار میکند.
روح حاکم بر مردم ایران، روح قیام و شورش است. حتی زندانها به مراکز مقاومت تبدیل شدهاند. پاسخ رژیم برای جلوگیری از قیام بعدی، موج دستگیریها، افزایش فشار علیه زندانیان سیاسی و احکام اعدام علیه مخالفان بهخصوص مجاهدین خلق است. سؤال بزرگ این است که در نبرد سرنوشت مردم ایران با رژیم آخوندی، جامعه جهانی میخواهد کجا بایستد؟
بهعنوان مقاومتی که ۲۳ سال پیش در مرداد سال ۱۳۸۱ نخستین افشاگر تأسیسات پنهانی آخوندها و سپاه پاسداران برای ساختن بمب اتمی بوده، و بهعنوان مقاومتی که از ۴۳ سال پیش نخستین افشاگر صدور بنیادگرایی و ارتجاع تحت نام اسلام از جانب آخوندها بوده و نقشه آنها برای صدور انقلابشان به کشورهای خاورمیانه و رسیدن به مدیترانه را فاش کرده،
در مدارکی که افشا کردیم عیان شد که نقشه رژیم این بوده که پس از اشغال عراق باید از سوریه به سمت قدس رفت. همچنین باید بعد از کربلا برای رسیدن به مکه به عربستان سعودی رفت.
بله مقاومت ما از سالها پیش هشدار داده که مماشات و سکوت و انفعال دولتها، برای فاجعهآفرینیهای ضدانسانی بیشتر به رژیم دست باز میدهد. باید برای نجات جان زندانیان سیاسی دست به اقدام فوری زد.
مماشات با این رژیم و سکوت و بیعملی و بهرسمیت نشناختن مقاومت عادلانه مردم ما، راه را برای جنگ و جنایت این رژیم در کشورهای منطقه و تروریسم در سراسر جهان، باز میکند. این همان خطای چهار دهه گذشته است که در نقطهای به جنگ با این رژیم با قیمتی بسیار بیشتر، منجر میشود.
این خطا وقتی جدیتر میشود که بیاد بیاوریم موقعیت ایران یکی از خطیرترین چالشهای جهان امروز است.
از نظر تاریخی این رژیم در تمامیتش بر لبه پرتگاه سرنگونی است. یک لحظه سرنوشتساز پدیدار شده که قادر است ایران و منطقه را دگرگون کند.