واشینگتن تایمز- 7ژوئن 2015:
در آوریل 1970 فرمانده تیپ ما به هر کدام از گردانهای پیاده خود فرمان داد که جوخههایی در سایز کمینگذاری در امتداد مرز با کامبوج مستقر کنند. (این منطقه در روی نقشه شباهت به بال فرشتهای دارد). این تاکتیک باعث شد که بهصورت کاملی نفوذ واحدهای جنگجویان ویتنام شمالی NVA از کامبوج به جنوب ویتنام را متوقف کند. بهدنبال این فرمان، هر جوخه کمین گذار در هر 500 متر در یک موضع کمین در نزدیکی مرز در حوزه عمل تیپ مستقر میشد تاکتیک بهاصطلاح هوشیارانه فرمانده تیپ یک شکست کامل بود. چندین واحد در ابعاد گروهان از جنگجویان ویتنام شمالی در عرض چند روز از خطوط ما عبور کردند. فرماندهان جوان جوخههای کمین لرزان و خشک شده میتوانستند درباره حرکت نیروهای ویتنام شمالی تماس بگیرند، البته برخی اوقات پس از آنکه آنها بهصورت کامل از میان مواضع کمین عبور کرده بودند، چرا که آنها نمیخواستند با صدا سربازان ویتنام شمالی را وجود خودشان مطلع کنند. حتی یک کمین نیز توسط نیروهای ما لو داده نشده بود. فرمانده تیپ و ستادش در مجموعهای در پایگاه کو چی Cu Chi که مقر لشکر بود مستقر بودند. آنها در برج عاجی قرار داشتند که اطرافشان مملو از گزارشات، رفت و آمد پیامهای بیسیمی، تابلوهای نقشه و غذاهایی که توسط ویتنامیهای محلی آماده و در سالنهای غذاخوری افسران سرو میشد، بود. آنها چقدر از صحنه نبرد دور بودند. در نتیجه آنها چطور میتوانستند بفهمند که طرح آنها ممکن است کاملاً شکست خورده باشد؟
چه چیزی تجربه من به کارکنان جوان و باهوش بخش تاکتیکهای نظامی و قوانین درگیری در شورای امنیت ملی در کاخ سفید و همچنین به واحدهای نظامی ما در عراق و سوریه، ارائه میکند؟
انتظار نداشته باشید که واحدهای نظامی، بهویژه گروههایی از سربازان سنی عراقی که تحت فرماندهی فرماندهان فاسد شیعه قرار دارند، جان خودشان را در جنگ بر علیه جنگجویان داعش به خطر بیندازند. آنها این کار را نخواهند کرد. نه فقط آنها بلکه هیچ نیروی نظامی آمریکایی نیز بدون فرماندهانی موثر، تسلیحات کافی، ارتباط، تخلیه پزشکی هوایی و پشتیبانی هوایی نزدیک و فرصتی برای پیروزی در جنگ، نخواهد جنگید.
در آوریل 1970 فرمانده تیپ ما به هر کدام از گردانهای پیاده خود فرمان داد که جوخههایی در سایز کمینگذاری در امتداد مرز با کامبوج مستقر کنند. (این منطقه در روی نقشه شباهت به بال فرشتهای دارد). این تاکتیک باعث شد که بهصورت کاملی نفوذ واحدهای جنگجویان ویتنام شمالی NVA از کامبوج به جنوب ویتنام را متوقف کند. بهدنبال این فرمان، هر جوخه کمین گذار در هر 500 متر در یک موضع کمین در نزدیکی مرز در حوزه عمل تیپ مستقر میشد تاکتیک بهاصطلاح هوشیارانه فرمانده تیپ یک شکست کامل بود. چندین واحد در ابعاد گروهان از جنگجویان ویتنام شمالی در عرض چند روز از خطوط ما عبور کردند. فرماندهان جوان جوخههای کمین لرزان و خشک شده میتوانستند درباره حرکت نیروهای ویتنام شمالی تماس بگیرند، البته برخی اوقات پس از آنکه آنها بهصورت کامل از میان مواضع کمین عبور کرده بودند، چرا که آنها نمیخواستند با صدا سربازان ویتنام شمالی را وجود خودشان مطلع کنند. حتی یک کمین نیز توسط نیروهای ما لو داده نشده بود. فرمانده تیپ و ستادش در مجموعهای در پایگاه کو چی Cu Chi که مقر لشکر بود مستقر بودند. آنها در برج عاجی قرار داشتند که اطرافشان مملو از گزارشات، رفت و آمد پیامهای بیسیمی، تابلوهای نقشه و غذاهایی که توسط ویتنامیهای محلی آماده و در سالنهای غذاخوری افسران سرو میشد، بود. آنها چقدر از صحنه نبرد دور بودند. در نتیجه آنها چطور میتوانستند بفهمند که طرح آنها ممکن است کاملاً شکست خورده باشد؟
چه چیزی تجربه من به کارکنان جوان و باهوش بخش تاکتیکهای نظامی و قوانین درگیری در شورای امنیت ملی در کاخ سفید و همچنین به واحدهای نظامی ما در عراق و سوریه، ارائه میکند؟
انتظار نداشته باشید که واحدهای نظامی، بهویژه گروههایی از سربازان سنی عراقی که تحت فرماندهی فرماندهان فاسد شیعه قرار دارند، جان خودشان را در جنگ بر علیه جنگجویان داعش به خطر بیندازند. آنها این کار را نخواهند کرد. نه فقط آنها بلکه هیچ نیروی نظامی آمریکایی نیز بدون فرماندهانی موثر، تسلیحات کافی، ارتباط، تخلیه پزشکی هوایی و پشتیبانی هوایی نزدیک و فرصتی برای پیروزی در جنگ، نخواهد جنگید.