روزنامه آلمانی اشتوتگارتر سایتونگ
پسر شاه بهعنوان جایگزینی برای ملاها!
این یک توهم است
روزنامه آلمانی اشتوتگارتر سایتونگ
پسر شاه اخیراً بهطور هدفمند
بهدنبال ارتباط با قلب ساختار سرکوب رژیم آخوندها رفته است
اما طرحهای بچه شاه بر شن بنا شدهاند
روزنامه آلمانی اشتوتگارتر سایتونگ
هانس-اولریش زایت، سفیر پیشین آلمان در افغانستان و کره جنوبی
نفوذ گروه پهلوی در ایران را «بسیار ناچیز» توصیف کرده است:
«آنها در داخل یا خارج کشور ساختار سازمانیافته یا نیروی نظامی در اختیار ندارند
و بازگرداندن سلطنت توسط اکثریت بزرگ مردم ایران رد میشود
در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱ شعار «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر»
به شعار اصلی تظاهرات تبدیل شده بود
این روزها سیاست ایران دوباره به کانون توجه بازگشته است. روز جمعه، نمایندگان فرانسه، بریتانیا و آلمان در استانبول با ایران درباره آینده برنامه هستهیی تهران مذاکره میکنند. پنجشنبه، در برلین کنفرانسی با حضور کارشناسان بینالمللی برگزار شد تا واکنشهای احتمالی ایران به حمله نظامی آمریکا علیه تأسیسات هستهیی بررسی شود. سومین نشست در این مجموعه موقعیتی ویژه دارد: رضا پهلوی، پسر شاه، برای روز شنبه به یک «کنفرانس همکاری ملی برای نجات ایران» در مونیخ دعوت کرده است.
اشتوتگارتر سایتونگ میافزاید: با ضعف آشکار رژیم تهران، چشمانداز تغییر حکومت در ایران واقعبینانهتر شده است. اما در محافل دیپلماتیک غربی این نگرانی وجود دارد که پس از سرنگونی احتمالی حکومت آخوندها، یک خلأ قدرت و بیثباتی در ایران ایجاد شود. برخی مایلاند دستکم بررسی کنند که آیا پسر شاه میتواند گذار باثباتی را تضمین کند یا نه. آیا او از عهده این کار برمیآید؟
پاسخ طعنهآمیز به این سؤال این است: او که با سرکوب آشناست! پدرش، شاه، در جهان غرب چهرهیی داشت که گویا کشور را به سوی مدرنیته هدایت کرده است. روزنامههای زرد دنیا که خانوادهاش در آنها جایگاه ثابتی داشتند، اغلب از اشاره به روی دیگر سکه چشمپوشی میکردند: سرکوب بیرحمانه هر گونه مخالفت با حکومت، ممنوعیت تمام احزاب رقیب و زندانی کردن هزاران زندانی سیاسی.
اشتوتگارتر سایتونگ خاطرنشان میکند: نکته جالب توجه این است که پسر شاه که آموزش خلبانی جنگنده را در پایگاه نیروی هوایی ریس در لوباک، تگزاس، و تحصیل علوم سیاسی را در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی گذرانده است، اخیراً بهطور هدفمند بهدنبال ارتباط با قلب ساختار سرکوب رژیم آخوندها رفته است. او بهطور علنی اعلام کرده که میخواهد اعضای وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران را به پیوستن به خود ترغیب کند. محاسبهاش روشن است: او میخواهد خود را به غرب بهعنوان کسی معرفی کند که میتواند آخوندها را کنار بزند و همزمان با مشت آهنین از فروپاشی و هرج و مرج جلوگیری کند. او اخیراً دیدگاههایش را به چندین سیاستمدار ارشد محافظهکار انگلستان از جمله نخستوزیران پیشین، دیوید کامرون و بوریس جانسون، ارائه کرده است.
اما در واقع، طرحهای بچه شاه بر شن بنا شدهاند. در تحلیلی تازه، هانس-اولریش زایت، سفیر پیشین آلمان در افغانستان و کره جنوبی، نفوذ گروه پهلوی در ایران را «بسیار ناچیز» توصیف کرده است: «آنها نه در داخل و نه در خارج کشور ساختار سازمانیافته یا نیرویی نظامی در اختیار ندارند و بازگرداندن سلطنت توسط اکثریت بزرگ مردم ایران رد میشود». این را میشد در جریان اعتراضات سال ۲۰۲۲ نیز بهروشنی دید، جایی که شعار «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر» به شعار اصلی تظاهرات تبدیل شده بود.
اشتوتگارتر سایتونگ میافزاید: اگر پهلوی گزینهیی بیثبات باشد در این صورت غرب چه باید بکند؟ هانس-اولریش زایت میگوید که راهبرد گفتگو با نیروهای بهاصطلاح میانهرو رژیم «تاکنون به هیچ نتیجه قانعکنندهیی نرسیده است». او در عوض پیشنهاد میکند «تماس و گفتگو با نمایندگان شورای ملی مقاومت ایران» برقرار شود. این ائتلاف با مقر خود در پاریس، بزرگترین اپوزیسیون تبعیدی ایران است. آنها امید دارند که غرب فشار بیشتری بر ملاها وارد کند.