بهدعوت انجمن خبرنگاران سازمان مللمتحد در نیویورک، شماری از شخصیتهای سیاسی آمریکا، در یک کنفرانس مطبوعاتی و رادیوتلویزیونی در مقر ملل متحد، خواستار استقرار دائمی تیم یونامی در قرارگاه اشرف برای حفاظت ساکنان اشرف شدند.
قاضی مایکل موکیزی، وزیر دادگستری آمریکا در سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹، سناتور رابرت توریسلی، دکتر آلن گرسون، مشاور حقوقی ارشد هیأت نمایندگی ایالات متحده در مللمتحد در کابینه رونالد ریگان، پروفسور استیون اشنیبام، استاد حقوق بینالملل در دانشگاه جانز هاپکینز در واشنگتن و آقای بروس مکولم، رئیس بنیاد خانه آزادی در سالهای ۱۹۸۸ ـ ۱۹۹۳به سخنرانی پرداخته و به سؤالات خبرنگاران پاسخ گفتند.
ریاست کنفرانس برعهده نایبرئیس انجمن خبرنگاران مللمتحد بود.
بروس مکولم:
رئیس بنیاد «خانه آزادی» ۱۹۸۸ ـ ۱۹۹۳
کمپ اشرف در شمال بغداد واقع شده است و ۳۵۰۰ایرانی که بهعنوان افراد حفاظتشده تحت کنوانسیون چهارم ژنو از آنها محافظت میشد، در آنجا مستقر میباشند. 2نوبت کشتار علیه اشرف صورت گرفته است.
سازمان مللمتحد تأیید نمود که 34نفر کشته و بیش از 300نفر مجروح از حمله به جای مانده است. وضعیت در کمپ اشرف همچنان بحرانی است. نیروهای عراقی همچنان بر شمار خود در کمپ میافزایند و مشغول ساختن خاکریز هستند. ما امیدواریم که سازمان مللمتحد و سایر نهادها تحقیقات جامعی از این واقعه آغاز کنند و همچنین امکاناتی را برای حفاظت از اشرف مهیا کنند. روشن است که سازمان مللمتحد باید در این رابطه نقش داشته باشد و احتمالاً افراد دیگری که در صحنه حضور خواهند داشت.
اجازه بدهید این ویدئو را مشاهده کنیم.
مدارک دستور این حملات بهنام عملیات 21 در دسترس است. این مدارک از ساکنان کمپ اشرف بهعنوان نیروهای «دشمن» یاد میکنند و به کرات به هجوم شدید به دشمن فراخوان میدهند.
پروفسور استیون اشنیبام:
استاد حقوق بینالملل در دانشگاه جانز هاپکینز در واشنگتن
این حمله تصادفی نبود، کاملاً عمدی و طراحی شده و توأم با کشتار بود. نیت و هدف اشغال اشرف توسط نیروهای عراقی همین بود. دستورات عملیات به کرات از ساکنان اشرف با عنوان دشمن یاد میکند. اما در چارچوب قوانین بینالمللی، ساکنان اشرف دشمن عراق نیستند. بلکه برعکس، وقتی ایالات متحده کنترل کمپ اشرف را در ژانویه ۲۰۰۹ به عراق منتقل کرد، آمریکا این کار را بر اساس کنوانسیون چهارم ژنو انجام داد که ماده 45 آن کنوانسیون میگوید اگر کنترل افراد حافظت شده از یک دولت به دولت دیگری منتقل شود، دولتی که کنترل را بهدست میگیرد، موظف است همان سطح از حفاظت را برقرار کند که دولت انتقال دهنده مهیا ساخته بود و این دولت در همه شرایط مکلف است که با افراد تحت حفاظت بر اساس حقوق آنها که در قانون حقوقبشر بینالمللی و قانون بشردوستانه بینالمللی تضمین شده است، رفتار انسانی داشته باشد.
اعمال نیروهای امنیتی عراقی در هفته گذشته نه تنها بهوضوح با وعدههای جدی دولت عراق به آمریکا در تناقض بود، بلکه همچنین ناقض اصول عام قوانین بینالمللی بهنحوه رفتار با غیرنظامیان غیرمسلح بوده است. این حملات همچنین تعهدات صریح آمریکا به ساکنان اشرف در سال ۲۰۰۴ را نقض کرد. آمریکا بهعنوان نیروی اشغالگر از هر یک از ساکنان اشرف درخواست کرده بود که سلاحهایشان را تحویل بدهند. در مقابل، آمریکا تعهد داد که از ساکنان اشرف تا مشخص شدن تکلیف نهایی این کمپ و ساکنان آن حفاظت خواهد کرد. به این وعده عمل نشد، نه آمریکا و قطعاً نه عراق این وعده را محترم نشمردند.
اگر به صفحه نگاه کنید، عکسهای هوایی از کمپ اشرف را میبینید. من تا بهحال 2بار برای ملاقات با موکلینم به کمپ اشرف رفتهام و تجربیات شخصی دارم. خط افقی در پایین این عکس خیابانی است که ساکنان اشرف آن را خیابان 100 میخوانند. قسمت شمالی آن خیابان که تقریباً یک سوم مساحت اشرف را دربرمیگیرد، منطقهای است که اکنون توسط نیروهای عراق اشغال شده است. ما توجیهات مختلفی را طی هفته گذشته در مورد دلایل این حملات توسط نیروهای عراقی شنیدهایم. یکی از توجیهات سخیف این بود که آنها میخواستند اراضی غیرمسکونی کشاورزی را بازپس گیرند. هیچ مبنایی برای این ادعا وجود ندارد که انگیزه تصمیم اشغال، اعمال کنترل بر روی بخشی از اراضی بوده است. اکنون یک سوم از خاک اشرف در شمال تحت اشغال نیروهای عراقی است و به موازات خیابان 100 که اکنون مرز جنوبی مناطق اشغالی است، آنها خاکریز و مانعی ایجاد کردهاند که عرض آن بهاندازهای است که خودروهای زرهی میتوانند از بالای آن عبور کنند. آنها مشغول افزایش نیرو پشت آن خاکریز هستند چرا که بهوضوح عملیات خود را به اتمام نرساندهاند. همه نشانهها حکایت از آن دارند که ساکنان اشرف تحت خطرات و تهدید هرچه بیشتر حتی در مقایسه با قبل از 19فروردین قرار دارند. مضاف بر این، در جریان این اشغالگری، نیروهای عراقی اموال و داراییهای اشرف را به سرقت بردند، از جمله خودروهایی که برای انتقال افراد مورد استفاده قرار میگیرند و همچنین سوخت، آب، غذا، وسایل شخصی و یادگاریها.
ساکنان اشرف به میراث سازمان مجاهدین خلق ایران افتخار میکنند و بسیاری از نمادهای تاریخی آنان در کمپ اشرف در خطر نابودشدن است. در شمال خیابان 100 مزار اشرف وجود دارد که در دست نیروهای عراقی است. 34نفری که هفته گذشته به قتل رسیدند را نمیتوانند در مزار اشرف به خاک بسپارند چرا که نیروهای عراقی از آن ممانعت میکنند.
شما در اینجا گردانها و لشکرهایی را میبینید که تشکیلدهنده ترکیب نیروهای عراقی هستند. گزارشها حاکی از آن است که بیش از ۲۵۰۰مرد مسلح در این حمله به اشرف علیه ۳۴۰۰فرد غیرمسلح شرکت داشتند. همانطور که میبینید منطقهای که آنها اشغال کردهاند مسکونی بود و دارای مغازه، کارگاه صنعتی کوچک، تأسیسات پمپاژ و تصفیه آب، مزار و تعدادی ساختمان مسکونی بود. نقطهای که عبارت FOB را در آنجا میبینید، پایگاه نظامی گریزلی، پایگاه نیروهای آمریکایی بود که نیروهای آمریکایی بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۸ در آنجا مستقر بودند.
دلایل زیاد و شواهد متعددی برای این باور وجود دارد که رژیم ایران دخالت جدی در سازماندهی، طراحی و احتمالاً حتی دستور حمله به اشرف داشت. قرائن و شواهد بسیاری وجود دارد که منابع مجاهدین از داخل رژیم بهدست آوردهاند. اگر فشار از سوی رژیم ایران بر روی دولت عراق نبود، نمیتوان دلایل زیادی برای دست زدن به چنین اعمالی تصور کرد.
این خونینترین واقعهای بود که تعهد دولت عراق به اخراج ساکنان اشرف و بازگرداندن آنها به ایران را نشان میدهد که این نقض کنوانسیونها و پروتکل پناهندگی و قوانین معمول بینالمللی است. دولت مالکی از روزی که نیروهای آمریکایی اشرف را ترک کردهاند، تأکید نموده که هدف دولت، غیرقابل تحمل کردن شرایط زندگی برای ساکنان اشرف است تا آنها را وادار به ترک اشرف کند.
لیستگذاری مجاهدین در آمریکا بهترین پوشش را برای دولت عراق مهیا میکند. این لیستگذاری استفاده از هامویهای آمریکایی، تسلیحات آمریکایی و آموزش آمریکایی را توجیه میکند که منجر به کشته شدن ساکنان شد.
3تعهد وجود دارد که جامعه بینالمللی بعد از آنچه هفته گذشته اتفاق افتاد، باید به آنها پایبندی نشان دهد تا این اتفاق دوباره صورت نگیرد.
اولاً ساکنان اشرف باید از حفاظت برخوردار باشند و این وظیفه را نمیتوان به نیروهای عراقی محول کرد. دیگر تردیدی در این رابطه وجود ندارد. حفاظت باید برقرار شود و تنها طرفی که هم دارای حضور و هم دارای نیروی اخلاقی برای این حفاظت است، سازمان مللمتحد است. اینکه این نیرو از طرف یونامیباشد یا نیرویی باشد که توسط شورای امنیت سازمان ملل موظف شود، این در جزییات است. مسأله اصلی این است که سازمان مللمتحد وظیفه دارد روی حفاظت از ساکنان اشرف تأکید کند.
در مورد وقایع هفته گذشته باید تحقیقاتی صورت گیرد. این تحقیقات باید توسط یک طرف مستقل ثالث، ترجیحاً توسط یک ارگان سازمان مللمتحد و یا یک سازمان بینالمللی معتبر و شناخته شده انجام شود و قطعاً نباید بهوسیله دولت عراق صورت گیرد.
مایکل موکیزی:
وزیر دادگستری آمریکا ۲۰۰۷ - ۲۰۰۹
اولاً آنچه که شاهد آن بودیم، پرواضح است که توسط دولت عراق طراحی و اجرا شده است. این تهاجم یک اقدام خودبهخودی توسط ارتش نبوده بلکه بهدنبال فرامین ابلاغ شده کتبی به مرحله اجرا درآمده که نسخههایی از این ابلاغیهها در دسترستان میباشد. این یک عمل از پیش طراحی شده عاری از هرگونه انسانیتی بود.
ثانیاً افراد اشرف نیاز به بیانیه و اطلاعیه و کمپین ندارند. آنها نیاز به حفاظت دارند، آن هم همین الآن و بدون هیچ درنگی.
از بعد بینالمللی این مقدور است که سازمان مللمتحد مسئولیت این حفاظت را متقبل شود، این کار باید سریعاً و بدون فوت وقت صورت پذیرد. تحقیقاتی هم صورت گرفته و در واقع باید این تحقیقات بهطور مستقل انجام شود.
دولت مالکی مرتکب این عمل شده که ناشی از سیاست رسمی این دولت است. هیچ اعتمادی به انجام این تحقیقات توسط دولت وی وجود ندارد. شواهد بیشتری نیاز هست. کافیست به این مسأله توجه کنیم که هیچگاه در مورد تهاجم مشابهی که در سال ۲۰۰۹ صورت گرفت، تحقیقاتی حول آن انجام نشد.
در هرگونه تحولی، نیروهای نظامی عراق باید از نزدیکی کمپ خارج گردند. آنها باید سریعاً محل را ترک کنند. این عمل هیچ ربطی به مسأله حاکمیت عراق ندارد.
در ژوئیه ۲۰۰۴ ساکنان اشرف بیانیه کتبی را از جانب فرماندهی نیروهای ائتلاف دریافت کردند. امضای این قرارداد در مورد وضعیت استاتوی آنها به منزله افراد حفاظتشده براساس کنوانسیون چهارم ژنو بود.
در 21ژوییه ۲۰۰۴ آنها نامهیی را به امضای ژنرال جفری میلر از ارتش ایالات متحده بهعنوان معاون فرماندهی نیروهای ائتلاف در عراق دریافت کردند که در آن قید شده بود که ساکنان اشرف افراد حفاظتشده بر اساس کنوانسیون چهارم ژنو میباشند.
این، آن نامه است.
در سال ۲۰۰۹ ژنرال دیوید پترائوس اعلام داشت که حفاظت کمپ را تنها زمانی به مقامات عراقی واگذار میکند که ضمانت بینالمللی موقعیت حقوقی ساکنان اشرف حفظ شود.
برای ایالات متحده، اتخاذ این موضع که این مسأله به حاکمیت عراق برمیگردد و یک موضوع داخلی آن کشور است، وسیلهای است که میخواهیم دست خود را از این موضوع بشوییم، این عملی است که توسط تاجران صورت میگیرد که در ترم حقوقی به آن میگویند ”بیت اند سوئیچ“ (Bait-and-switch) [در ترم حقوقی به بازاریان یا تجاری میگویند که یک جنسی را تبلیغ میکنند که ظاهراً ارزان است اما وقتی مشتری پای خرید آن میرود، برایش بسا گرانتر تمام میشود که این عمل را کلاهبرداری یا همان بیت اند سوئیچ میگویند که قاضی به آن اشاره دارد – م] این عمل کلاهبرداری بوده و غیرقانونی است. وقتی این عمل توسط یک کشور هم انجام میشود، به آن میگویند ”بیت اند سوئچ“ یا کلاهبرداری است. بدینوسیله حیثیت آن کشور به خون آلوده است.
زمان آن فرا رسیده که سازمان مللمتحد و ایالات متحده قاطعانه عمل کنند.
پروفسور الن گرسون:
حقوقدان برجسته آمریکا،
مشاور ارشد در هیأت نمایندگی آمریکا در مللمتحد ۱۹۹۸ ـ ۲۰۰۳
چندین سال قبل در زمان دولت ریگان وقتی من بهعنوان مشاور هیأت نمایندگی آمریکا در سازمان ملل خدمت میکردم و به دفعات در شورای امنیت سازمان ملل، مجمع عمومی ملل متحد، کمیتههای متعدد ظاهر میشدم، هرگز فکر نمیکردم که امروز اینجا باشم تا تأسفم و ناراحتی عمیقم را بهخاطر برخی کارهایی که دولت خود من انجام داده، بیان کنم.
در نظر داشته باشید مللمتحد نامی است که برای ”اتحاد غرب“ انتخاب شد، زمانی که در سال ۱۹۴۲ برای شکست دادن بزرگترین استبداد شناخته شده آن زمان، یعنی آلمان نازی به هم ملحق شده بودند.
امتیاز، متعلق به رئیسجمهور روزولت است که دیدگاه او از مللمتحد فراتر از جنگ، بهعنوان ارگانی باقی ماند و در چارچوب یک بیانیه همه ملتهای جهان که متعهد به عدم استفاده از زور در روابط بینالمللی و احترام به حقوقبشر بنیادین هستند، عضو آن میباشند.
اگر رئیسجمهور روزولت امروز اینجا بود، چه فکر میکرد؟ وقتی میدید رژیم ایران، میگویم رژیم ایران زیرا مسئول اصلی آنچه که در عراق میگذرد میباشد، همان اصولی را که مللمتحد بر پایه آن تأسیس شده، نقض میکند، از طریق صدور خشونت به خارج و استبداد در داخل، سرکوب حقوق شهروندان خودش از طریق شکنجه و اعدام، صرفاً به این دلیل که آنها از حقوقبشر برای آزادی بیان و دموکراسی حمایت میکنند.
مطمئناً هنگامی که دادگاه واشنگتن حکم داد وزارتخارجه باید این پرونده را تعیینتکلیف کند یا از لیست خارج نماید، اجازه یک تأخیر طولانی را نداده بود وقتی که جان هزاران تن بهدلیل این برچسب در معرض تهدید قرار دارد.
اشتباه نکنید، بهعنوان کسی که چهره زشت فاشیسم را میشناسد، روزولت مستقیماً با رژیم ایران مقابله میکرد و دولت آن را با اسم درستش خطاب میکرد: یک دولت فاشیست.
شاید اوضاع عوض شود. شاید وقایع کمپ اشرف در ماه گذشته بهعنوان یک بیداری نهایی برای جنایات در اشرف باشد. 34تن از فاصله خیلی نزدیک کشته شده و بیش از 300تن مجروح شدند که شما آن را مشاهده کردید.
در حقیقت این بیشتر از آن چیزی است که بر اساس اسنادی که ما از آن مطلع هستیم، توسط نیروهای قذافی در سرکوب اولیه قیام در لیبی صورت گرفته است.
تمامی اینها شاهد بر این است که رژیم ایران همانند سمی است که امروزه وجود داشته و حالا این سم به عراق سرایت کرده است.
وظیفه فوری ما تغییر اوضاع در صحنه است تا اطمینان یابیم مجروحان مداوای پزشکی دریافت میکنند و عراق هرگز کاری را که کرد تکرار نمیکند. زمان آن فرارسیده که نه تنها بلافاصله مجاهدین را از لیست خارج کنیم، بلکه اطمینان حاصل کنیم ایالات متحده و جامعه بینالمللی به مسئولیتهایشان در قبال ساکنان اشرف عمل میکنند.
سناتور رابرت توریسلی:
اجازه بدهید من به سخنان همکارانم اضافه کنم که در دوران ما بسیاری از تراژدیهای انسانی غیرقابل پیشبینی بودهاند. وجدان جمعی ما از کامبوج، رواندا و بوسنی بر این باور بوده است که تعداد کمی آنچه را که اتفاق افتاد، میتوانستند پیشبینی کنند. محققاً در تونس و مصر و اکنون جنگ در لیبی، تعداد اندکی میتوانستند پیشبینی کنند چه اتفاقاتی افتاد. ولی این امر به وجدان جمعی ما در گذشته کمک میکند. آنها، در این نقطه موجود نیستند. آنچه در قرارگاه اشرف رخ داد، نه تنها قابل پیشبینی بود، بلکه احتمالاً قابل اجتناب بود. در حالی که عراق به ورطه نفوذ آخوندهای تهران میافتد، آنها همواره با مخالفان سیاسی خودشان بدرفتاری کرده و آنها را میکشند. 34پناهنده کشته شدند. طرفهای مجرم زیادی وجود دارند... رژیم ایران دستور حمله را صادر کرد، عراقیها آن را اجرا کردند. این حمله بسیار ناعالانه و بسیار غلط بود، بهخاطر آنکه ما تسلیحات را در اختیار آنها قراردادیم. من هیچ کاری درباره سیاستهای ایران و عراق نمیتوانم بکنم. ولی قطعاً کاری هست که همه ما میتوانیم درباره سیاست ایالات متحده انجام دهیم. خارج کردن مجاهدین از لیست که دیگر بهانهای برای کشتار بهدست ندهد. ولی بهعنوان یک حداقل ما در این سازمان ملل گرد آمدهایم که شهادت بدهیم نباید اجازه داد کسی چشمش را به روی این مسأله ببندد. به همه آنها که در این سازمان مسئول هستند هشدار داده میشود که این حمله در راه است و قابل جلوگیری است و ما در این جا خواهیم ماند تا نه فقط کسانی به این مسأله اهمیت بدهند بلکه اقدام عملی بکنند.
قاضی مایکل موکیزی، وزیر دادگستری آمریکا در سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹، سناتور رابرت توریسلی، دکتر آلن گرسون، مشاور حقوقی ارشد هیأت نمایندگی ایالات متحده در مللمتحد در کابینه رونالد ریگان، پروفسور استیون اشنیبام، استاد حقوق بینالملل در دانشگاه جانز هاپکینز در واشنگتن و آقای بروس مکولم، رئیس بنیاد خانه آزادی در سالهای ۱۹۸۸ ـ ۱۹۹۳به سخنرانی پرداخته و به سؤالات خبرنگاران پاسخ گفتند.
ریاست کنفرانس برعهده نایبرئیس انجمن خبرنگاران مللمتحد بود.
بروس مکولم:
رئیس بنیاد «خانه آزادی» ۱۹۸۸ ـ ۱۹۹۳
کمپ اشرف در شمال بغداد واقع شده است و ۳۵۰۰ایرانی که بهعنوان افراد حفاظتشده تحت کنوانسیون چهارم ژنو از آنها محافظت میشد، در آنجا مستقر میباشند. 2نوبت کشتار علیه اشرف صورت گرفته است.
سازمان مللمتحد تأیید نمود که 34نفر کشته و بیش از 300نفر مجروح از حمله به جای مانده است. وضعیت در کمپ اشرف همچنان بحرانی است. نیروهای عراقی همچنان بر شمار خود در کمپ میافزایند و مشغول ساختن خاکریز هستند. ما امیدواریم که سازمان مللمتحد و سایر نهادها تحقیقات جامعی از این واقعه آغاز کنند و همچنین امکاناتی را برای حفاظت از اشرف مهیا کنند. روشن است که سازمان مللمتحد باید در این رابطه نقش داشته باشد و احتمالاً افراد دیگری که در صحنه حضور خواهند داشت.
اجازه بدهید این ویدئو را مشاهده کنیم.
مدارک دستور این حملات بهنام عملیات 21 در دسترس است. این مدارک از ساکنان کمپ اشرف بهعنوان نیروهای «دشمن» یاد میکنند و به کرات به هجوم شدید به دشمن فراخوان میدهند.
پروفسور استیون اشنیبام:
استاد حقوق بینالملل در دانشگاه جانز هاپکینز در واشنگتن
این حمله تصادفی نبود، کاملاً عمدی و طراحی شده و توأم با کشتار بود. نیت و هدف اشغال اشرف توسط نیروهای عراقی همین بود. دستورات عملیات به کرات از ساکنان اشرف با عنوان دشمن یاد میکند. اما در چارچوب قوانین بینالمللی، ساکنان اشرف دشمن عراق نیستند. بلکه برعکس، وقتی ایالات متحده کنترل کمپ اشرف را در ژانویه ۲۰۰۹ به عراق منتقل کرد، آمریکا این کار را بر اساس کنوانسیون چهارم ژنو انجام داد که ماده 45 آن کنوانسیون میگوید اگر کنترل افراد حافظت شده از یک دولت به دولت دیگری منتقل شود، دولتی که کنترل را بهدست میگیرد، موظف است همان سطح از حفاظت را برقرار کند که دولت انتقال دهنده مهیا ساخته بود و این دولت در همه شرایط مکلف است که با افراد تحت حفاظت بر اساس حقوق آنها که در قانون حقوقبشر بینالمللی و قانون بشردوستانه بینالمللی تضمین شده است، رفتار انسانی داشته باشد.
اعمال نیروهای امنیتی عراقی در هفته گذشته نه تنها بهوضوح با وعدههای جدی دولت عراق به آمریکا در تناقض بود، بلکه همچنین ناقض اصول عام قوانین بینالمللی بهنحوه رفتار با غیرنظامیان غیرمسلح بوده است. این حملات همچنین تعهدات صریح آمریکا به ساکنان اشرف در سال ۲۰۰۴ را نقض کرد. آمریکا بهعنوان نیروی اشغالگر از هر یک از ساکنان اشرف درخواست کرده بود که سلاحهایشان را تحویل بدهند. در مقابل، آمریکا تعهد داد که از ساکنان اشرف تا مشخص شدن تکلیف نهایی این کمپ و ساکنان آن حفاظت خواهد کرد. به این وعده عمل نشد، نه آمریکا و قطعاً نه عراق این وعده را محترم نشمردند.
اگر به صفحه نگاه کنید، عکسهای هوایی از کمپ اشرف را میبینید. من تا بهحال 2بار برای ملاقات با موکلینم به کمپ اشرف رفتهام و تجربیات شخصی دارم. خط افقی در پایین این عکس خیابانی است که ساکنان اشرف آن را خیابان 100 میخوانند. قسمت شمالی آن خیابان که تقریباً یک سوم مساحت اشرف را دربرمیگیرد، منطقهای است که اکنون توسط نیروهای عراق اشغال شده است. ما توجیهات مختلفی را طی هفته گذشته در مورد دلایل این حملات توسط نیروهای عراقی شنیدهایم. یکی از توجیهات سخیف این بود که آنها میخواستند اراضی غیرمسکونی کشاورزی را بازپس گیرند. هیچ مبنایی برای این ادعا وجود ندارد که انگیزه تصمیم اشغال، اعمال کنترل بر روی بخشی از اراضی بوده است. اکنون یک سوم از خاک اشرف در شمال تحت اشغال نیروهای عراقی است و به موازات خیابان 100 که اکنون مرز جنوبی مناطق اشغالی است، آنها خاکریز و مانعی ایجاد کردهاند که عرض آن بهاندازهای است که خودروهای زرهی میتوانند از بالای آن عبور کنند. آنها مشغول افزایش نیرو پشت آن خاکریز هستند چرا که بهوضوح عملیات خود را به اتمام نرساندهاند. همه نشانهها حکایت از آن دارند که ساکنان اشرف تحت خطرات و تهدید هرچه بیشتر حتی در مقایسه با قبل از 19فروردین قرار دارند. مضاف بر این، در جریان این اشغالگری، نیروهای عراقی اموال و داراییهای اشرف را به سرقت بردند، از جمله خودروهایی که برای انتقال افراد مورد استفاده قرار میگیرند و همچنین سوخت، آب، غذا، وسایل شخصی و یادگاریها.
ساکنان اشرف به میراث سازمان مجاهدین خلق ایران افتخار میکنند و بسیاری از نمادهای تاریخی آنان در کمپ اشرف در خطر نابودشدن است. در شمال خیابان 100 مزار اشرف وجود دارد که در دست نیروهای عراقی است. 34نفری که هفته گذشته به قتل رسیدند را نمیتوانند در مزار اشرف به خاک بسپارند چرا که نیروهای عراقی از آن ممانعت میکنند.
شما در اینجا گردانها و لشکرهایی را میبینید که تشکیلدهنده ترکیب نیروهای عراقی هستند. گزارشها حاکی از آن است که بیش از ۲۵۰۰مرد مسلح در این حمله به اشرف علیه ۳۴۰۰فرد غیرمسلح شرکت داشتند. همانطور که میبینید منطقهای که آنها اشغال کردهاند مسکونی بود و دارای مغازه، کارگاه صنعتی کوچک، تأسیسات پمپاژ و تصفیه آب، مزار و تعدادی ساختمان مسکونی بود. نقطهای که عبارت FOB را در آنجا میبینید، پایگاه نظامی گریزلی، پایگاه نیروهای آمریکایی بود که نیروهای آمریکایی بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۸ در آنجا مستقر بودند.
دلایل زیاد و شواهد متعددی برای این باور وجود دارد که رژیم ایران دخالت جدی در سازماندهی، طراحی و احتمالاً حتی دستور حمله به اشرف داشت. قرائن و شواهد بسیاری وجود دارد که منابع مجاهدین از داخل رژیم بهدست آوردهاند. اگر فشار از سوی رژیم ایران بر روی دولت عراق نبود، نمیتوان دلایل زیادی برای دست زدن به چنین اعمالی تصور کرد.
این خونینترین واقعهای بود که تعهد دولت عراق به اخراج ساکنان اشرف و بازگرداندن آنها به ایران را نشان میدهد که این نقض کنوانسیونها و پروتکل پناهندگی و قوانین معمول بینالمللی است. دولت مالکی از روزی که نیروهای آمریکایی اشرف را ترک کردهاند، تأکید نموده که هدف دولت، غیرقابل تحمل کردن شرایط زندگی برای ساکنان اشرف است تا آنها را وادار به ترک اشرف کند.
لیستگذاری مجاهدین در آمریکا بهترین پوشش را برای دولت عراق مهیا میکند. این لیستگذاری استفاده از هامویهای آمریکایی، تسلیحات آمریکایی و آموزش آمریکایی را توجیه میکند که منجر به کشته شدن ساکنان شد.
3تعهد وجود دارد که جامعه بینالمللی بعد از آنچه هفته گذشته اتفاق افتاد، باید به آنها پایبندی نشان دهد تا این اتفاق دوباره صورت نگیرد.
اولاً ساکنان اشرف باید از حفاظت برخوردار باشند و این وظیفه را نمیتوان به نیروهای عراقی محول کرد. دیگر تردیدی در این رابطه وجود ندارد. حفاظت باید برقرار شود و تنها طرفی که هم دارای حضور و هم دارای نیروی اخلاقی برای این حفاظت است، سازمان مللمتحد است. اینکه این نیرو از طرف یونامیباشد یا نیرویی باشد که توسط شورای امنیت سازمان ملل موظف شود، این در جزییات است. مسأله اصلی این است که سازمان مللمتحد وظیفه دارد روی حفاظت از ساکنان اشرف تأکید کند.
در مورد وقایع هفته گذشته باید تحقیقاتی صورت گیرد. این تحقیقات باید توسط یک طرف مستقل ثالث، ترجیحاً توسط یک ارگان سازمان مللمتحد و یا یک سازمان بینالمللی معتبر و شناخته شده انجام شود و قطعاً نباید بهوسیله دولت عراق صورت گیرد.
مایکل موکیزی:
وزیر دادگستری آمریکا ۲۰۰۷ - ۲۰۰۹
اولاً آنچه که شاهد آن بودیم، پرواضح است که توسط دولت عراق طراحی و اجرا شده است. این تهاجم یک اقدام خودبهخودی توسط ارتش نبوده بلکه بهدنبال فرامین ابلاغ شده کتبی به مرحله اجرا درآمده که نسخههایی از این ابلاغیهها در دسترستان میباشد. این یک عمل از پیش طراحی شده عاری از هرگونه انسانیتی بود.
ثانیاً افراد اشرف نیاز به بیانیه و اطلاعیه و کمپین ندارند. آنها نیاز به حفاظت دارند، آن هم همین الآن و بدون هیچ درنگی.
از بعد بینالمللی این مقدور است که سازمان مللمتحد مسئولیت این حفاظت را متقبل شود، این کار باید سریعاً و بدون فوت وقت صورت پذیرد. تحقیقاتی هم صورت گرفته و در واقع باید این تحقیقات بهطور مستقل انجام شود.
دولت مالکی مرتکب این عمل شده که ناشی از سیاست رسمی این دولت است. هیچ اعتمادی به انجام این تحقیقات توسط دولت وی وجود ندارد. شواهد بیشتری نیاز هست. کافیست به این مسأله توجه کنیم که هیچگاه در مورد تهاجم مشابهی که در سال ۲۰۰۹ صورت گرفت، تحقیقاتی حول آن انجام نشد.
در هرگونه تحولی، نیروهای نظامی عراق باید از نزدیکی کمپ خارج گردند. آنها باید سریعاً محل را ترک کنند. این عمل هیچ ربطی به مسأله حاکمیت عراق ندارد.
در ژوئیه ۲۰۰۴ ساکنان اشرف بیانیه کتبی را از جانب فرماندهی نیروهای ائتلاف دریافت کردند. امضای این قرارداد در مورد وضعیت استاتوی آنها به منزله افراد حفاظتشده براساس کنوانسیون چهارم ژنو بود.
در 21ژوییه ۲۰۰۴ آنها نامهیی را به امضای ژنرال جفری میلر از ارتش ایالات متحده بهعنوان معاون فرماندهی نیروهای ائتلاف در عراق دریافت کردند که در آن قید شده بود که ساکنان اشرف افراد حفاظتشده بر اساس کنوانسیون چهارم ژنو میباشند.
این، آن نامه است.
در سال ۲۰۰۹ ژنرال دیوید پترائوس اعلام داشت که حفاظت کمپ را تنها زمانی به مقامات عراقی واگذار میکند که ضمانت بینالمللی موقعیت حقوقی ساکنان اشرف حفظ شود.
برای ایالات متحده، اتخاذ این موضع که این مسأله به حاکمیت عراق برمیگردد و یک موضوع داخلی آن کشور است، وسیلهای است که میخواهیم دست خود را از این موضوع بشوییم، این عملی است که توسط تاجران صورت میگیرد که در ترم حقوقی به آن میگویند ”بیت اند سوئیچ“ (Bait-and-switch) [در ترم حقوقی به بازاریان یا تجاری میگویند که یک جنسی را تبلیغ میکنند که ظاهراً ارزان است اما وقتی مشتری پای خرید آن میرود، برایش بسا گرانتر تمام میشود که این عمل را کلاهبرداری یا همان بیت اند سوئیچ میگویند که قاضی به آن اشاره دارد – م] این عمل کلاهبرداری بوده و غیرقانونی است. وقتی این عمل توسط یک کشور هم انجام میشود، به آن میگویند ”بیت اند سوئچ“ یا کلاهبرداری است. بدینوسیله حیثیت آن کشور به خون آلوده است.
زمان آن فرا رسیده که سازمان مللمتحد و ایالات متحده قاطعانه عمل کنند.
پروفسور الن گرسون:
حقوقدان برجسته آمریکا،
مشاور ارشد در هیأت نمایندگی آمریکا در مللمتحد ۱۹۹۸ ـ ۲۰۰۳
چندین سال قبل در زمان دولت ریگان وقتی من بهعنوان مشاور هیأت نمایندگی آمریکا در سازمان ملل خدمت میکردم و به دفعات در شورای امنیت سازمان ملل، مجمع عمومی ملل متحد، کمیتههای متعدد ظاهر میشدم، هرگز فکر نمیکردم که امروز اینجا باشم تا تأسفم و ناراحتی عمیقم را بهخاطر برخی کارهایی که دولت خود من انجام داده، بیان کنم.
در نظر داشته باشید مللمتحد نامی است که برای ”اتحاد غرب“ انتخاب شد، زمانی که در سال ۱۹۴۲ برای شکست دادن بزرگترین استبداد شناخته شده آن زمان، یعنی آلمان نازی به هم ملحق شده بودند.
امتیاز، متعلق به رئیسجمهور روزولت است که دیدگاه او از مللمتحد فراتر از جنگ، بهعنوان ارگانی باقی ماند و در چارچوب یک بیانیه همه ملتهای جهان که متعهد به عدم استفاده از زور در روابط بینالمللی و احترام به حقوقبشر بنیادین هستند، عضو آن میباشند.
اگر رئیسجمهور روزولت امروز اینجا بود، چه فکر میکرد؟ وقتی میدید رژیم ایران، میگویم رژیم ایران زیرا مسئول اصلی آنچه که در عراق میگذرد میباشد، همان اصولی را که مللمتحد بر پایه آن تأسیس شده، نقض میکند، از طریق صدور خشونت به خارج و استبداد در داخل، سرکوب حقوق شهروندان خودش از طریق شکنجه و اعدام، صرفاً به این دلیل که آنها از حقوقبشر برای آزادی بیان و دموکراسی حمایت میکنند.
مطمئناً هنگامی که دادگاه واشنگتن حکم داد وزارتخارجه باید این پرونده را تعیینتکلیف کند یا از لیست خارج نماید، اجازه یک تأخیر طولانی را نداده بود وقتی که جان هزاران تن بهدلیل این برچسب در معرض تهدید قرار دارد.
اشتباه نکنید، بهعنوان کسی که چهره زشت فاشیسم را میشناسد، روزولت مستقیماً با رژیم ایران مقابله میکرد و دولت آن را با اسم درستش خطاب میکرد: یک دولت فاشیست.
شاید اوضاع عوض شود. شاید وقایع کمپ اشرف در ماه گذشته بهعنوان یک بیداری نهایی برای جنایات در اشرف باشد. 34تن از فاصله خیلی نزدیک کشته شده و بیش از 300تن مجروح شدند که شما آن را مشاهده کردید.
در حقیقت این بیشتر از آن چیزی است که بر اساس اسنادی که ما از آن مطلع هستیم، توسط نیروهای قذافی در سرکوب اولیه قیام در لیبی صورت گرفته است.
تمامی اینها شاهد بر این است که رژیم ایران همانند سمی است که امروزه وجود داشته و حالا این سم به عراق سرایت کرده است.
وظیفه فوری ما تغییر اوضاع در صحنه است تا اطمینان یابیم مجروحان مداوای پزشکی دریافت میکنند و عراق هرگز کاری را که کرد تکرار نمیکند. زمان آن فرارسیده که نه تنها بلافاصله مجاهدین را از لیست خارج کنیم، بلکه اطمینان حاصل کنیم ایالات متحده و جامعه بینالمللی به مسئولیتهایشان در قبال ساکنان اشرف عمل میکنند.
سناتور رابرت توریسلی:
اجازه بدهید من به سخنان همکارانم اضافه کنم که در دوران ما بسیاری از تراژدیهای انسانی غیرقابل پیشبینی بودهاند. وجدان جمعی ما از کامبوج، رواندا و بوسنی بر این باور بوده است که تعداد کمی آنچه را که اتفاق افتاد، میتوانستند پیشبینی کنند. محققاً در تونس و مصر و اکنون جنگ در لیبی، تعداد اندکی میتوانستند پیشبینی کنند چه اتفاقاتی افتاد. ولی این امر به وجدان جمعی ما در گذشته کمک میکند. آنها، در این نقطه موجود نیستند. آنچه در قرارگاه اشرف رخ داد، نه تنها قابل پیشبینی بود، بلکه احتمالاً قابل اجتناب بود. در حالی که عراق به ورطه نفوذ آخوندهای تهران میافتد، آنها همواره با مخالفان سیاسی خودشان بدرفتاری کرده و آنها را میکشند. 34پناهنده کشته شدند. طرفهای مجرم زیادی وجود دارند... رژیم ایران دستور حمله را صادر کرد، عراقیها آن را اجرا کردند. این حمله بسیار ناعالانه و بسیار غلط بود، بهخاطر آنکه ما تسلیحات را در اختیار آنها قراردادیم. من هیچ کاری درباره سیاستهای ایران و عراق نمیتوانم بکنم. ولی قطعاً کاری هست که همه ما میتوانیم درباره سیاست ایالات متحده انجام دهیم. خارج کردن مجاهدین از لیست که دیگر بهانهای برای کشتار بهدست ندهد. ولی بهعنوان یک حداقل ما در این سازمان ملل گرد آمدهایم که شهادت بدهیم نباید اجازه داد کسی چشمش را به روی این مسأله ببندد. به همه آنها که در این سازمان مسئول هستند هشدار داده میشود که این حمله در راه است و قابل جلوگیری است و ما در این جا خواهیم ماند تا نه فقط کسانی به این مسأله اهمیت بدهند بلکه اقدام عملی بکنند.