از روز پنجشنبه 28فروردین که خبر تهاجم زبونانه نیروهای سرکوبگر رژیم به زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین پخش شد، تمام رسانههای حکومتی از روزنامههای هر دو باند حاکم تا صدا و سیمای در انحصار خامنهای، سراسیمه به صحنه شتافتند و تلاش کردند با کتمان جنایت و لاپوشانی سبعیت نیروهای مهاجم به زندانیان بیدفاع، ماجرا را تمام شده اعلام کنند. اما دامنهٴ اعتراضات خانوادههای زندانیان مضروب و مجروح و واکنش تند مجامع حقوقبشری بلافاصله این ضربه را به درون خود رژیم ریخت.
در مجلس ارتجاع عدهیی سراسیمه شدند و سردژخیمان دادگستری و زندان را احضار کردند و کار به جایی رسید که آخوند پورمحمدی عضو کمیسیون مرگ در دورهٴ قتلعام زندانیان سیاسی و وزیر دادگستری حسن روحانی، به ناچار نیم گام عقب نشست و حمله به زندانیان را با تقسیم تقصیر بین قربانی و جلاد بهصورت «درگیری» که البته در آن دو تن دچار «کوفتگی» شده و جراحات «مختصری» برداشتهاند پذیرفت. هم زمان نقوی حسینی عضو مجلس ارتجاع و سخنگوی کمیسیون امنیت مجلس در مقابل سردژخیم اسماعیلی که هر گونه درگیری و حمله و هجومی به زندانیان را منکر شده و حاضر به قبول دادن ملاقات نبود، در لفظ عقبنشینی کرد و گفت خانواده هم میتوانند با فرزندانشان ملاقات حضوری داشته باشند.
اما این غلط کردم گوییها و «آرام سازی فضا» سرانگبینی شد که صفرا فزود و بیشتر درون باندهای نظام را بهم زد. روزنامه حکومتی جمهوری که نظرات رفسنجانی را منعکس میکند در سرمقاله 2اردیبهشت خود ضمن دجالگری برای کوچکنمایی ابعاد یورش سبعانه به زندانیان، اعتراف میکند که اخبار این وحشیگری، «که طی چند روز اخیر نقل محافل خبری و رسانههای مکتوب و مجازی شده، مشخص کرد که اصل برخورد با زندانیان صحت داشته» است. مقالهنویس روزنامه حکومتی جمهوری، پورمحمدی را که برخلاف دو سردژخیم دیگر رژیم اصل «درگیری» را رد نکرده، تحسین میکند، و تلاش میکند که هر طور شده پای «معاندین و دشمنان نظام» را به میان بکشد تا بزرگنمایی این خبر را گناه آنان جلوه دهد. اما از آنجا که اجتماعی شدن این خبر و پایداری زندانیان و خانوادههایشان و موج همبستگی که نسبت به آنها ابراز شده خواب رژیم و باندهایش را آشفته کرده است روزنامه باند رفسنجانی هم نقش «رسانههای معاند و ضدانقلاب» را فراموش کرده و یکراست رفته است سراغ هشدار دادن به «تندروها» و کشیدن آژیر خطر برای کل نظام. روزنامه حکومتی «جمهوری» مینویسد: «همه میدانیم که کشور طی سالهای گذشته از تندرویها بهشدت آسیب دیده و بزرگترین آسیب نیز آسیبی است که به اعتماد عمومی وارد شده است. آنچه در ماجرای بند 350 اوین رخ داد نمونهای از این تندرویهاست که میتوانست وجود نداشته باشد تا به ابزاری برای اتهامزنی علیه نظام تبدیل نشود».
این روزنامه با درک رسوایی جهانی رژیم در زمینه نقض حقوقبشر و پیامدهای سرکوب و خفقان در جامعه، جنایتهای باند خامنهای در کهریزک در جریان قیام سال 88 را یادآوری کرده و هشدار میدهد: «بعد از انتخابات 88 و ماجراهای تلخی که در پی داشت و تجربهای که حاصل شد، گمان میرفت آن تجربهها بهکار گرفته شود و بهانه به دست دشمنان داده نشود».
روزنامه باند رفسنجانی با اشاره به «آشفته بازار مشکلات کشور» از «پدید آمدن مشکلات دیگر» ابراز وحشت کرده و در یک تناقضگویی مضحک «رسانههای معاند و پدیدآورندگان ماجرا» را یکسان مقصر دانسته است.
این تناقضگویی هم بخشی از تقلاهای باندی برای در بردن خودشان است غافل از اینکه «بی اعتمادی» که به آن اعتراف کرده است مهر مردم ایران به تمامیت نظام ولایت است. و در این میان نمیشود آخوند روحانی را که رکورددار اعدام است سفید سازی کرد.
در مجلس ارتجاع عدهیی سراسیمه شدند و سردژخیمان دادگستری و زندان را احضار کردند و کار به جایی رسید که آخوند پورمحمدی عضو کمیسیون مرگ در دورهٴ قتلعام زندانیان سیاسی و وزیر دادگستری حسن روحانی، به ناچار نیم گام عقب نشست و حمله به زندانیان را با تقسیم تقصیر بین قربانی و جلاد بهصورت «درگیری» که البته در آن دو تن دچار «کوفتگی» شده و جراحات «مختصری» برداشتهاند پذیرفت. هم زمان نقوی حسینی عضو مجلس ارتجاع و سخنگوی کمیسیون امنیت مجلس در مقابل سردژخیم اسماعیلی که هر گونه درگیری و حمله و هجومی به زندانیان را منکر شده و حاضر به قبول دادن ملاقات نبود، در لفظ عقبنشینی کرد و گفت خانواده هم میتوانند با فرزندانشان ملاقات حضوری داشته باشند.
اما این غلط کردم گوییها و «آرام سازی فضا» سرانگبینی شد که صفرا فزود و بیشتر درون باندهای نظام را بهم زد. روزنامه حکومتی جمهوری که نظرات رفسنجانی را منعکس میکند در سرمقاله 2اردیبهشت خود ضمن دجالگری برای کوچکنمایی ابعاد یورش سبعانه به زندانیان، اعتراف میکند که اخبار این وحشیگری، «که طی چند روز اخیر نقل محافل خبری و رسانههای مکتوب و مجازی شده، مشخص کرد که اصل برخورد با زندانیان صحت داشته» است. مقالهنویس روزنامه حکومتی جمهوری، پورمحمدی را که برخلاف دو سردژخیم دیگر رژیم اصل «درگیری» را رد نکرده، تحسین میکند، و تلاش میکند که هر طور شده پای «معاندین و دشمنان نظام» را به میان بکشد تا بزرگنمایی این خبر را گناه آنان جلوه دهد. اما از آنجا که اجتماعی شدن این خبر و پایداری زندانیان و خانوادههایشان و موج همبستگی که نسبت به آنها ابراز شده خواب رژیم و باندهایش را آشفته کرده است روزنامه باند رفسنجانی هم نقش «رسانههای معاند و ضدانقلاب» را فراموش کرده و یکراست رفته است سراغ هشدار دادن به «تندروها» و کشیدن آژیر خطر برای کل نظام. روزنامه حکومتی «جمهوری» مینویسد: «همه میدانیم که کشور طی سالهای گذشته از تندرویها بهشدت آسیب دیده و بزرگترین آسیب نیز آسیبی است که به اعتماد عمومی وارد شده است. آنچه در ماجرای بند 350 اوین رخ داد نمونهای از این تندرویهاست که میتوانست وجود نداشته باشد تا به ابزاری برای اتهامزنی علیه نظام تبدیل نشود».
این روزنامه با درک رسوایی جهانی رژیم در زمینه نقض حقوقبشر و پیامدهای سرکوب و خفقان در جامعه، جنایتهای باند خامنهای در کهریزک در جریان قیام سال 88 را یادآوری کرده و هشدار میدهد: «بعد از انتخابات 88 و ماجراهای تلخی که در پی داشت و تجربهای که حاصل شد، گمان میرفت آن تجربهها بهکار گرفته شود و بهانه به دست دشمنان داده نشود».
روزنامه باند رفسنجانی با اشاره به «آشفته بازار مشکلات کشور» از «پدید آمدن مشکلات دیگر» ابراز وحشت کرده و در یک تناقضگویی مضحک «رسانههای معاند و پدیدآورندگان ماجرا» را یکسان مقصر دانسته است.
این تناقضگویی هم بخشی از تقلاهای باندی برای در بردن خودشان است غافل از اینکه «بی اعتمادی» که به آن اعتراف کرده است مهر مردم ایران به تمامیت نظام ولایت است. و در این میان نمیشود آخوند روحانی را که رکورددار اعدام است سفید سازی کرد.