کنفرانس جهانی همزمان با اعلام حکم دادگاه
ارتباط زنده آنلاین با مجاهدین در اشرف۳، دادگاه آنتورپ
شخصیتهای بینالمللی و شاکیان خصوصی و یاران شورشگر
۳۰۰۰نقطه در ۴۰کشور جهان
پنجشنبه ۴فوریه ۲۰۲۱ (۱۶بهمن)
ژنرال جیمز جونز نخستین مشاور امنیت ملی رئیسجمهور اوباما
- اکنون زمان آن است که به سیاستهای سازشکارانه با رژیم ایران در هر جا که دنبال میشود پایان داد و یک سیاست قاطعتر را در پیش گرفت. اینچنین است که رژیم ایران خواهد فهمید دارد نفسهای آخر را میکشد.
- باید از مردم ایران و خواست آنها برای تغییر رژیم حمایت کنیم. این کار با حمایت از آلترناتیو دمکراتیک، شورای ملی مقاومت ایران و رئیسجمهور برگزیدهاش خانم مریم رجوی انجام میشود
روز بهخیر بههمهٔ دوستانمان در آلبانی و سراسر جهان
و بههمهٔ کسانی که خواهان همان چیزی هستند که ما هم هستیم
یعنی آزادی برای مردم ایران و امکان زندگی در یک جامعه دمکراتیک
جامعةی که بهشکل تحسینآمیز توسط رهبر شورای ملی مقاومت ایران خانم مریم رجوی تجسم یافته.
مفتخرم که در کنار شما باشم تا کمی در مورد تروریسم حکومتی رژیم ایران صحبت کنم و بگویم که زمان آن فرا رسیده که یک سیاست بینالمللی بسیار قاطعتر در رابطه با رژیم در پیش گرفته شود. بهترین محل نمایان شدن این ضرورت، محاکمهٔ اسدالله اسدی و سه همدست او در آنتورپ بلژیک است که در ۲۷نوامبر و ۳دسامبر انجام شد.
اسدی، دیپلمات رژیم، از حضور در دادگاه امتناع کرد.
اتهام آنها، تلاش برای انفجار گردهمایی ایران آزاد در ویلپنت در حومهٔ پاریس در ۳۰ژوئن ۲۰۱۸ بود. هر چهار نفر بهچندین فقره جرم تروریستی متهم شده بودند.
دادستانها خواهان زندانهای طویلالمدت ۲۰سال، ۱۸سال و ۱۵سال، لغو شهروندی بلژیکی در رابطه با نعامی، سعدونی و عارفانی شدهاند و همچنین ۲۰سال زندان برای اسدالله اسدی. این حداکثر محکومیت ممکن برای این اتهام است.
دفاع اسدی، مسخره بود. وکلای او اصلاً بهواقعیتهای پرونده نپرداختند. در عوض، او کماکان ادعای مصونیت دیپلماتیک کرد، البته بیآنکه هیچ دستاویز قانونی داشته باشد. این ادعا را بهخاطر موقعیتش بهعنوان دیپلمات مطرح میکرد.
البته همچنان که میدانیم تصمیمگیرندهٔ واقعی، شورای عالی امنیت ملی تحت ریاست رئیسجمهور رژیم، حسن روحانی بود که بعداً بهتأیید رهبر رژیم، خامنهای رسید و بعد برای اجرا بهوزارت اطلاعات و امنیت داده شد که در همکاری نزدیک با وزارتخارجه پیش ببرد.
همچنان که همه میدانیم هدف، اجلاس سالانهٔ شورای ملی مقاومت بود که صدها شخصیت بینالمللی و دهها هزار شرکتکننده حضور داشتند. البته هدف اصلی، رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت خانم مریم رجوی بود.
اگر این توطئه با موفقیت انجام میشد فاجعهیی با صدها تلفات بهبار میآمد.
نتیجهٔ تحقیقات نشان داد که اسدی، یک افسر ارشد وزارت اطلاعات است و موقعیت دیپلماتیک او برای تأمین پوشش جهت اقدامات غیرقانونی از جمله فعالیتهای تروریستی بوده است. دو سال تحقیقات نشان میدهد که عمل تروریستی یک اقدام شخصی اسدی نبوده. بلکه مهمتر از آن یک عمل تروریستی حکومتی بوده است. آژانس امنیت کشوری بلژیک همچنین بهمحققان قضایی اطلاع داد که این یک پرونده تروریسم حکومتی بوده و وزارت اطلاعات در آن دست داشته. اسدی بمب را با یک هواپیمای مسافری از ایران بهاروپا آورد و شخصاً بهدو بمبگذار تحویل داد. دستورالعمل بمب در ماشین او پیدا شد. تحقیقات همچنین نشان داد که اسدی مدیریت شبکهیی از مأموران را در اروپا بهعهده داشته. برخی از آنها هنوز شناسایی نشدهاند. رسید پرداختهای ماهانه بهبرخی از مأموران در هنگام دستگیری در ماشین اسدی پیدا شد. مقادیر انبوهی پول بهاین مأموران داده شده بود. سه مأمور لااقل ۴۵۰هزار یورو در چند سال اخیر دریافت کردهاند و این، تمامی پولی که دریافت کردهاند نیست. چرا رژیم وارد چنین اقدام تروریستی در شهری مثل پاریس شد؟ آنها این ریسک را پذیرفتند چون ضربه زدن بهشورای ملی مقاومت ایران و مجاهدین خلق بهعنوان تهدید موجودیت رژیم و آلترناتیو مردمی و دموکراتیک برایشان حیاتی بود.
آنها بهاسدی دستور دادند که شخصاً وارد شود چون میخواستند این توطئه بهتمام و کمال اجرا شود و مطلقاً موفق باشد. آنها بهرتبههای میانی یا مقامات ردههای پایینتر اعتماد نمیکردند. همچنانکه همه میدانیم طی چند سال اخیر در داخل ایران موج جدیدی از حمایت برای جنبشهای شورای ملی مقاومت ایران و مجاهدین خلق ایجاد شده، بهویژه در بین نسل جوانتر.
در سطح بینالمللی نه فقط مجاهدین خلق از لیست تروریستی خارج شدند بلکه مهمتر اینکه بهعنوان نیروی دموکراتیک برای تغییر در ایران بهرسمیت شناخته شدند. حمله (در پاریس) نشان داد که استیصال رژیم ناچارش کرد که چنین ریسکی را بپذیرد و بهدیپلماتش دستور بدهد که شخصاً در اقدامات تروریستی در قلب اروپا مشارکت کند.
اهمیت این پرونده در چیست؟ رژیم ایران بیش از چهل سال است که در اقدامات تروریستی دست داشته. ولی این اولین بار است که یک دیپلماتش در حین ارتکاب جرم دستگیر میشود. شواهد انبوهی در مورد شرکت بالاترین سطح رهبری رژیم ایران در این توطئه وجود دارد. این پرونده، نقطهٔ پایانی بر این نظریهٔ غلط گذاشت که اقدامات تروریستی، کار سختسران یا عناصر سرخود در درون رژیم است و رسماً توسط مقامات رژیم حمایت نمیشود. روشن است که تمامیت رژیم از جمله وزیر خارجه جواد ظریف دستاندرکار بود.
حالا در گام بعدی چه باید بکنیم؟ روند قضایی بهپایان رسیده. استنادات مشارکت رژیم ایران در تروریسم حکومتی غیرقابل انکار هستند. اینک زمان آن فرا رسیده که برخورد سازشکارانه با این رژیم در هر کجا که هست پایان یابد و سیاستی بسیار قاطعتر اتخاذ شود. در این صورت مردم ایران انگیزهٔ قیام و جایگزین کردن رژیم را بههر شکل ممکن پیدا میکنند. و تنها در این صورت رژیم خواهد دانست که واقعاً آخرین نفسهایش را میکشد.
اول. دولتهای اروپایی و آمریکا باید رژیم را بهخاطر این اقدام تروریستی بهشدت محکوم کنند. دیگر نمیتوان تعامل عادی با این رژیم داشت. دیگر نمیتوان خود را بهسراب غلط تغییر کردن رژیم دلخوش کرد.
دوم. باید روابط دیپلماتیک را کاهش داد. سفرا را از ایران فراخواند. سفارتخانههای رژیم و تمامی مراکزش را تعطیل کرد. بازگشت بهروابط عادی را بهانحلال دستگاه تروریستی رژیم و تضمین دادنش که دیگر بهاقدامات تروریستی بازنگردد مشروط کرد. این امر باید با استنادات مادی همراه باشد.
سوم. باید ظریف را بهخاطر مسئولیت خودش و سفارتخانهٔ تحت مسئولیتش در اقدامات تروریستی در اروپا مورد حسابرسی قرار داد. از این رو باید از دعوت او بهاروپا یا گفتگو با او خودداری کرد.
هر چیزی کمتر از این اقدامات ضروری، از نظر رژیم بهعنوان علامت ضعف جامعه بینالمللی تلقی خواهد شد و آن را برای ادامهٔ رفتار شرارتآمیزش بدون پاسخگویی، جریتر خواهد کرد. شواهد انبوهی وجود دارد که رژیم چنین خواهد کرد.
چهارم. باید وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران را در اروپا بهعنوان موجودیتهای تروریستی نامگذاری کنیم و موقعیت پناهندگی یا تابعیت مأموران رژیم در اروپا را سلب و آنان را اخراج یا دستگیر کنیم.
پنجم. باید سیاست باجگیری رژیم را رد کنیم. تسلیم در برابر باجگیری رژیم، دعوت بهتروریسم بیشتر است.
و در پایان، خانمها و آقایان، دوستان من،
نکتهیی که احتمالاً مهمتر از همهٔ اینها است این است که باید از مردم ایران و خواست آنها برای تغییر رژیم حمایت کنیم. این کار با حمایت از آلترناتیو دمکراتیک، شورای ملی مقاومت ایران و رئیسجمهور برگزیدهاش خانم مریم رجوی انجام میشود.
زمان اقدام قاطع فرا رسیده. اقدامی که رژیم را قانع خواهد کرد که روزهایش بهشماره افتاده و شاید بهپایان رسیده باشد. اقدامی که بهمردم ایران شجاعت زیاد و امید بسیار خواهد داد که بهزودی، در آیندهیی نزدیک در آفتاب آزادی و دمکراسی گام خواهند زد و از بهرههای زندگی، آنطور لذت خواهند برد که در چهل سال گذشته از آن محروم بودهاند.
زمان اقدام قاطع فرا رسیده. زمان آن فرا رسیده که سیاستهای خود را بر این مبنای غلط سوار نکنیم که رژیم تغییر خواهد کرد. باید رژیم را جایگزین کرد. رژیم باید برود و باید راه را برای خواست غیرقابل انکار آزادی و دمکراسی که در قلب همهٔ ایرانیان راستین وجود دارد باز کند.
بسیار متشکرم.
اینگرید بتانکور کاندیدای ریاستجمهوری کلمبیا -۲۰۰۲
- این یک نقطهعطف تاریخی است برای اینکه عدالت پیروز شد. با وجود همه تقلاهای جنایتکارانهٔ رژیم ایران برای ممانعت از آن امروز روز افشای طینت تروریستی رژیم ایران برای جهانیان است
- اروپا باید مراکز تروریستی رژیم ایران را در سراسر خاکش تعطیل کند. ما باید سفارتخانههای این رژیم را تعطیل کنیم
- جواد ظریف باید پاسخگوی این جنایت باشد. او باید در کنار اسدی در زندان باشد. ما باید یک ترتیبات بینالمللی برای دستگیری او داشته باشیم
- وزارت اطلاعات رژیم ایران باید بهعنوان یک سازمان تروریستی لیستگذاری شود چون یک سازمان تروریستی است
به همه شما دوستان درود میفرستم
به همه آنهایی که در ایران هستند و تحت حاکمیت رژیم رنج بسیار میکشند.
به همه آنهایی که در زندانهای ایران هستند و بهطور خودسرانه بازداشت شدهاند.
همه گروگانهای سیاسی. همه شهروندان. همه قربانیان و بازماندگان. به دوستان عزیز من در سازمان مجاهدین خلق ایران و همه شما که در این کنفرانس آنلاین شرکت دارید. شما که نیرو و قلب نبرد برای دمکراسی در ایران هستید. به همه شما با احساسی عمیق و با قلبی سرشار از امید درود میفرستم. امروز روز عدالت است. امروز عدالت ساخته شد. امروز روزی برای جشن گرفتن و شکرگزاری است. من میخواهم قبل از هر چیز ادای احترام کنم به دادگاه آنتورپ بهخاطر این رأی تاریخی و شجاعانه. اسدالله اسدی و سه همدست او به حداکثر مجازات محکوم شدند. به ۲۰سال، ۱۸سال، ۱۷سال و ۱۵سال. این یک پیروزی است. این یک پیروزی برای همه قربانیان تروریسم در سراسر جهان است. این یک پیروزی برای همه ماست. برای اینکه اگر این توطئه اجرا می شد؛ یک قتلعام میبود با صدها تلفات. خانم رجوی و بسیاری از کسانی که دوستان عزیر ما هستند را بهقتل میرساند همچنان که من و شما را که در این روز جشن به شکل آنلاین گرد آمدهایم قربانی میکرد.
این یک پیروزی برای ما است. چرا که برای اولین بار در تاریخ، یک دیپلمات از یک دولت تروریستی محکوم شده است. دولتی که فشار وارد کرد، باجخواهی کرد و شهروندان دوتابعیتی را به گروگان گرفت که فقط در حال دیدار با خانوادههایشان در ایران بودند. بله آنها هنوز بهطور خودسرانه در زندانها در ایران به سر میبرند. با این هدف که دادگاه ه بلژیک را وارد کنند به مزدوران رژیم حق مصونیت دیپلماتیک بدهد.
این یک نقطهعطف تاریخی است برای اینکه عدالت پیروز شد. با وجود همه تقلاهای جنایتکارانهٔ رژیم ایران برای ممانعت از آن. امروز روز افشای طینت تروریستی رژیم ایران برای جهانیان است.
این محکومیت به ادعاهای دروغ دمکراسی در رژیم آخوندی مهر پایان میزند. این قضاوت به همه جهانیان نشان داده است که ایران تحت حاکمیت و کنترل یک سازمان تروریستی است. این محاکمه اثبات کرده است که دستور طرح تروریستی در پاریس توسط دولت تروریستی حاکم بر ایران صادر شده است. نشان داده است که آنهایی که برای کشتن ما طراحی کردند افراد ایزوله دیوانه نبودند. بلکه خدمتگزاران وفادار به ولیفقیه رژیم خامنهای و رئیسجمهور آن روحانی و وزیر خارجه آن جواد ظریف بودند. آنها کسانی بودند که این افراد را استخدام کردند؛ به آنها آموزش دادند و به آنها پول پرداخت کردند. تصمیم برای انجام این حمله تروریستی توسط شورای عالی امنیت رژیم گرفته شده بود که روحانی شخصاً آن را هدایت و نظارت میکند. این طرح توسط شخص خامنهای تأیید شده بود و سپس در دستور کار وزارت اطلاعات برای اجرا و هماهنگی با وزارتخارجه گذاشته شد.
دیوانگی محض است که در این طرح برای کشتن هزاران انسان بیگناه وجود دارد دیوانگی محض یک رژیم خونخوار را آشکار میکند که در وحشت از سرنگونی توسط مردم خودش به سر میبرد. طرح تروریستی رژیم ایران نخست مریم رجوی دوست و خواهر عزیزم را هدف قرار داده بود. در یک تلاش از روی درماندگی برای نابودی هر گونه راهحل دموکراتیک برای مردم ایران. عجب اشتباه محاسبه سیاسی وحشتناکی! اما رژیم ریسک این اقدام در خاک اروپا را پذیرفت تا اپوزیسیون را نابود کند. این طرح تروریستی را به مرحله اجرا در آورد چون برای رژیم حیاتی بود که به مجاهدین بهعنوان تهدید موجودیتش که سالهاست به وسیله تظاهرات و شورشهای خیابانی به لرزه افتاده است ضربه بزند.
این اولین باری نبود که رژیم ایران به اقدام تروریستی در خاک اروپا دست میزد. آنها تاریخچهیی طولانی از جنایتهای بینالمللی دارند. ۴۰سال است که رژیم ایران درگیر تروریسم است. اما این اولین بار است که یک دیپلمات رژیم ایران حین ارتکاب جرم دستگیر میشود. اسناد آنچنان انبوه بوده است که دیگر پنهان کردن حقیقت امکانپذیر نیست. این رژیم توسط یک باند از تروریستهای خطرناک اداره میشود که بهدنبال سلاح اتمی برای صدور سلطه تروریستی خود به جهانی هستند.
اسدالله اسدی و سه تن از همدستانش به جرم طراحی تروریستی با هدف کشتار و تلاش در چارچوب یک موجودیت تروریستی محکوم شدند. بنابراین روشن میشود که این موجودیت تروریستی چیزی جز رژیم ایران نیست.
دو سال تحقیق علیه اسدالله اسدی آشکار کرد او یک شبکه مهم از جاسوسان و تروریستها در تمام اروپا را اداره میکرده است. در طول سالیانی که بهعنوان دیپلمات در وین بوده است او بیش از ۳۰۰ سفر به نقاط مختلف داشته است تا مزدورانش را مستقر کند. وقتی که دستگیر شد پلیس در ماشینش رسید پرداختهای ماهیانه به شماری از همدستانش را پیدا کرد. میلیونها یورو به مزدوران و مأموران تروریست رژیم پرداخت شده است. نیم میلیون یورو فقط به کسانی که مأموریت بمبگذاری در گردهمایی سالانه مقاومت را داشتند پرداخت شده بود.
اثبات درگیر بودن رژیم ایران در تروریسم دولتی علیه شهروندان اروپا، اکنون یک حقیقت به ثبت رسیده توسط یک دادگاه اروپایی است. طینت تروریستی رژیم حاکم بر ایران اکنون یک حقیقت تاریخی غیرقابل انکار است.
این محاکمه به یک پاسخ قوی از جانب اروپا فرامیخواند:
اول اینکه اروپا نمیتواند به روابطش مثل همیشه با رژیم ایران ادامه دهد. امتیاز دادن باید متوقف شود. معاوضه ارزشها و اصولمان با منافع اقتصای خصوصی و عمومی باید متوقف شود. توافق اتمی با رژیم ایران باید متوقف شود. ما نمیتوانیم به زانو زدن در مقابل فشارهای رژیم ایران ادامه دهیم. ما نیازمند توقف این اعمال هستیم.
نکته دوم: اروپا باید مراکز تروریستی رژیم ایران را در سراسر اروپا تعطیل کند. این بهمعنی تعطیل کردن سفارتخانههای رژیم ایران است. ما نمیتوانیم دوباره اشتباه کنیم. ما باید این سفارتخانهها را تعطیل کنیم اگر که میخواهیم از شهروندان خود محافظت کنیم. و فقط به شرط انحلال ماشین تروریسم رژیم، اروپا میتواند به روابط معمول همیشگی با رژیم برگردد؛ اگر بتوان با یک رژیم جنایتکار تروریست روابط معمول همیشگی داشت.
سوم: وزیر خارجه رژیم ایران، جواد ظریف باید پاسخگوی این جنایت باشد. بنابراین باید بداند که جایی در اروپا ندارد. لازم است که راهبران اروپاییمان در پارلمان یا در مسند خود در دولت از دعوت او، یا انجام گفتگو با او خودداری کنند. او باید در کنار اسدی در زندان باشد. ما باید یک ترتیبات بینالمللی برای دستگیری او داشته باشیم.
چهارم: وزارت اطلاعات رژیم ایران باید بهعنوان یک سازمان تروریستی لیستگذاری شود چون یک سازمان تروریستی است.
پنجم: رهبران اروپایی باید سیاست باجخواهی رژیم ایران را افشا، محکوم و رد کنند.
ششم: ما باید رهبران اتحادیه اروپا را به حمایت از مردم ایران در مبارزه برای کسب دمکراسی فرا بخوانیم و من از صمیم قلبم چنین میکنم. و بهطور خاص من طرح میکنم که ما باید شورای ملی مقاومت ایران و رئیسجمهور برگزیده آن را بهعنوان یک صدای معتبر دموکراتیک بهرسمیت بشناسیم و با آن برای گشودن مسیر انتقال ایران به دمکراسی وارد گفتگو شویم.
از شما متشکرم. بگذارید این روز حقیقت و عدالت را جشن بگیریم.